eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
144 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ در این آفرینش بزرگ و نامتناهی #شهید تنها موجودےست که تاریخ ولادت دارد اما تاریخ مرگ ندارد #نسئل_الله_منازل_الشهداء روزمون متبرک با یاد #شهیداحمدمشلب 🍃🌸 @Ahmadmashlab1995
🍃🌸 یازینب نوکران را اگر اذن دهی ســـــــــر میدهند من قَلَندَر صفتمـ ترس ندارم ز "ســــرمــ " ❤️ 🍃🌸 @ahmadmashab1995
🍃🍃🍃🍃🍃💠﷽💠🍃🍃🍃🍃🍃 همسر سردار :  💠 وقتی به خانه می‌رسید، گویی جنگ را می‌گذاشت پشت در و می‌آمد تو. دیگر یک رزمنده نبود. یک همسر خوب بود برای من و یک پدر خوب برای مهدی. با هم خیلی مهربان بودیم و علاقه‌ای قلبی به هم داشتیم. اغلب اوقات که می‌رسید خانه، خسته بود و درب و داغون. چرا که مستقیم از کوران عملیات و به خاک و خون غلتیدن بهترین یاران خود باز می‌گشت. با این حال سعی می‌کرد به بهترین شکل وظیفه سرپرستی‌اش را نسبت به خانه صورت دهد. به محض ورود می‌پرسید؛ کم و کسری چی دارید؛ مریض که نیستید؛ چیزی نمی‌خواهید؟ بعد آستین بالا می‌زد و پا به پای من در آشپزخانه کار می‌کرد. غذا می‌پخت. ظرف می‌شست. حتی لباسهایش را نمی‌گذاشت من بشویم. می‌گفت لباسهای کثیف من خیلی است؛ تو نمی‌توانی چنگ بزنی. بعضی وقتها فرصت شستن نداشت. زود بر می‌گشت. با این حال موقع رفتن مرا مدیون می‌کرد که دست به لباسها نزنم. در کمترین فرصتی که به دست می‌آورد، ما را می‌برد گردش. 📕 کتاب همسرداری سرداران شهید 🍃🌸🍃 @Ahmadmashlab1995
༻﷽༺ #السلام_حضرٺ_عشق❤️ اے ڪه ڪشتے نجاتے سـلام آقاجان تو قتیـل العبـراتے #سـلام_آقاجان من همان بے سراپایم ڪه فقط مےخواهم #ڪربـلا قبل وفاتے سـلام آقاجان #صلےالله_علیک_یااباعبدالله @ahmadmashlab1995
🍃🌸 در مسیر بـــــاد بمان تا بــــوے "با خدا بودن ت " تسخیر ڪند... این شهرِ پـــر از "بیهودگی" را سلام صبحمون رو متبرک مےکنیم با یاد برادر لبنانی #شهیداحمدمشلب 🍃🌸 @ahmadmashlab1995
✅ از خرمشهر تا خرمشهر... 🔴از خرمشهری که خدا آزاد کرد تا خرمشهرهایی که باید فتح شود... 🔸حضرت آقا فرمودند: عزیزان من خرمشهرها در پیش است... خرمشهرهایی که باید فتح شود: 1⃣خرمشهرهای اقتصادی... 2⃣خرمشهرهای فرهنگی... 3⃣خرمشهرهای سیاسی... و... 🔹از خرمشهری که خدا آزاد کرد تا خرمشهرهایی که در پیش است و باید فتح گردد تنها یک قدم فاصله است ، خط ولایت.... از خرمشهر تا خرمشهر فقط یک مسیر وجود دارد آن هم خط مستقیم است... 🔺بی ولایت خرمشهری که خدا آزاد کرد هم سقوط خواهد کرد... 🔴با ولایت تا شهادت تا فتح خرمشهرها ... 🍃🌸🍃 @Ahmadmashlab1995
🌺شهیدان را شهیدان میشناسند🌺 ‌ باید " لایــــــــــق " باشیم تا عاشقمان کنند! و " شــــــــــاهد " باشیم تا شـــــღــــیدمان کنند! 🌷شــــــــــღـــــدا..! همان عاشقان شـღـیدی هستند؛که ابتدا " لایقان شاهد " شده بودند ای شـــــღـــــید آگاه ز عشق هستی، ناآگاه رسیدم من در راه جـــــنون بودی در راه رســـــیدم من فرمان ســـــفر دادی، من کوله‌ے خود بســـــتم... با عشق تو ای جانا به الـــلہ رسیدم مـــــــن... 🍃🌸 @AHMADMASHLAB1995
🍃🌸 لبخند گل زیباست... دیده ای آیا که هر ڪسے... بهترین گلها را مےچیند ؟ خدا هم... تو را براے خود چید...💞 روزمون متبرک به لبخند #شهیداحمدمشلب 🍃🌸 @Ahmadmashlab1995
🍃🌸 گاهی آدم از یک روز به بعد مجبور مےشود فراموش کند... دیگر به روی #خودش... #دلش... #دردهایش... #خاطره هایش... نیاورد که #نبود کسی دارد #پیرش میکند... #شهیداحمدمشلب #صبوری قلب خانواده شهدا صلوات 🍃🌸 @Ahmadmashlab1995
🌷 سبک زندگی شهدا عکس باز شود👆👆👆 #یک_بغل_گلسرخ #شهید_احمد_محمد_مشلب #قسمت_سوم #حدوحدودبانامحرمان 🍃🌸 @AhmadMashlab1995🌸🍃
🍃🌸 همسر سردار :  تواضع و عباس باور نکردنی بود. همیشه عادت داشت، وقتی من وارد اتاق می‌شدم، بلند می‌شد و به قامت می‌ایستاد. 💞 یک روز وقتی وارد شدم روی ایستاد. ترسیدم، گفتم: عباس چیزی شده، پاهایت چطورند؟ خندید و گفت: «نه شما بد عادت شده‌اید؟ من همیشه جلوی تو بلند می‌شوم. امروز خسته‌ام.به زانو ایستادم». می‌دانستم اگر سالم بود بلند می‌شد و می‌ایستاد. اصرارکردم که بگوید چه ناراحتی دارد. بعد از اصرار زیاد من گفت: چند روزی بود که پاهایم را از در نیاورده بودم. انگشتان پاهایم پوسیده است. نمیتوانم روی پاهایم بایستم. 📕 کتاب همسرداری سرداران شهید، مؤسسه فرهنگی و هنری قدر ولایت کانال 🍃🌸 @Ahmadmashlab1995
🍃🌸 میان دفتر اشعارم جای چشمان تو ، خالےست بیا تا با نگاهت ، ردیف شوند قافیه ها ... #شهیداحمدمشلب 🍃🌸 @Ahmadmashlab1995