#حدیث
✍پیامبر اسلام(ص) فرمودند:
🔸هر کس برای نیاز بیماری بکوشد
چه آن را برآورده سازد، چه نسازد،
مانند روزی که از مادرش زاده شده،
از گناهانش پاک میشود.🔸
📚من لایحضرهالفقیه جلد ۴
@ghiamat_ir
🌿تاجای که توانایی بر کار خوب دارید خوبی کنید
زیرا خوبی از مهلکه ها و مرگهای ناگوار نگه می دارد.
📚میزان الحکمه
@ghiamat_ir
#حدیث
✍پیامبر اسلام(ص) فرمودند:
🔸هر کس برای نیاز بیماری بکوشد
چه آن را برآورده سازد، چه نسازد،
مانند روزی که از مادرش زاده شده،
از گناهانش پاک میشود.🔸
📚من لایحضرهالفقیه جلد ۴
@ghiamat_ir
کوتاه ترین داستان غمگين دنیا
یک بیت از سعدی است :
شخصی همه شب بر سر بیمار گریست
چون صبح شد او بمُرد و بیمار بِزیست...
@ghiamat_ir
اگر یڪ دونہ گندم بکارے
خوشہ اے کہ دهہا گندم در آن است درو خواهے کرد.
همیشہ یادتون باشہ اگر
یڪ کار خوب انجام بدین
منتظر هزاران خوبے از طرف کائنات
براے خودتون باشین.
@ghiamat_ir
📚#حکایت_آموزنده
سگی به خاطر لقمهای غذا کنار دروازهٔ شهر ایستاده بود که دید یک قرص نان میچرخد و به سوی صحرا میرود. سگ دنبال نان رفت و گفت: «تو غذای جسم منی و قوّت روحم. من آرزوی خوردن تو را دارم؛ تو به کجا میروی؟»
نان پاسخ داد: «با تنی چند از بزرگان گرگان و پلنگان آشنایم و میخواهم به دیدن آنان بروم.»
سگ گفت: «مرا نترسان که اگر به دهان شیر و نهنگ هم بروی من به دنبال تو خواهم آمد.» 1
و اینکه:
این حکایت علیرغم سادگی ظاهری دارای نکات عمیقی است حقیقتا که بسیاری از اعمال ما تحت تاثیر نان است.
وقتی انسان گرسنه باشد،
شجاعت هرکاری را پیدا خواهد کرد.
📚درباره جانوران
📕برگرفته از کتاب قصههای جامی
@ghiamat_ir
هفت نصیحت #مولانا
• گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن (مثل رود)
• باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)
• اگرکسی اشتباه کرد آن را بپوشان (مثل شب)
. وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)
• متواضع باش و غرور نداشته باش (مثل خاک)
• بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا )
• اگر می خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه)
@ghiamat_ir
💕کسےکه تنهابه عقلش
اعتمادکند
گمراه میشود
کسےکه تنهابه مالش
اعتمادکندکم میآورد
کسےکه تنهابه مردم
اعتمادکند
خسته میشود
امّاکسےکه برخدااعتمادکند
نه گمراه میشود
نه کم میآورد
ونه خسته میشه
@ghiamat_ir
قدیمیها میگفتند
سه موجود خداوند ضامن انتقام آنهاست :
*اول زنى که از نظر بنیه از مرد ضعیف تر است و مورد ضرب و شتم قرار گيرد
*دوم صغیرى که مالش خورده شود
*و سوم حیوانی که اسیر گشته است
@ghiamat_ir
🦋شش اصل زندگی:
۱- قبل از پرستش باور کنید
۲- قبل از صحبت گوش دهید
۳- قبل از خرجکردن بدست آورید
۴- قبل از نوشتن فکر کنید
۵- قبل از تسلیم شدن تلاش کنید
۶- قبل از مردن زندگی کنید
📚هرودوت
@ghiamat_ir
روزی دم یک روباه در حادثهای قطع شد. روباههای گروه پرسیدند دمات چه شد؟
چون روباهها از نسلی مکار میباشند، گفت: خودم قطعاش کردم گفتند چرا؟ این که بسیار بداست و معلوم میشود. روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبک. احساس راحتی میکنم! وقتی راه میروم فکر میکنم که دارم پرواز میکنم ...
یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دم خود را قطع کرد. چون درد شدیدی داشت و نمیتوانست تحمل کند، نزد روباه اولی رفت و گفت: برادر تو که گفته بودی سبک شدهام و احساس راحتی میکنم. منکه بسیار درد دارم!
روباه اولی گفت: صدایش را درنیاور اگر نه تمام روز روباههای دیگر به ما میخندند هرلحظه ابراز خشنودی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود؛ وگر نه تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت
همان بود که تعداد دمبریدهها آنقدر زیاد شد که بعداً به روباههای دمدار میخندیدند
وقتی در یک جامعه افراد مفسد زیاد میشوند آنگاه به افراد باشرف و باعزت میخندند. گاهی هم آنها را دیوانه میدانند
@ghiamat_ir
مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت:
ای پیامبر میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی.
سلیمان گفت: تحمل آن را نداری.
اما مرد اصرار کرد.
سلیمان پرسید: کدام زبان؟
جواب داد: زبان گربه ها!
سلیمان در گوش او دمید
و عملا زبان گربه ها را آموخت....
روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند.
یکی گفت: غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم!
دومی گفت: نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد،
آنگاه آن را میخوریم.
مرد شنید و گفت: به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید،
آنرا فروخت!
گربه آمد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت نه،
صاحبش فروختش، اما گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد.
صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت.
گربه گرسنه آمد و پرسید آیا گوسفند مرد؟
گفت : نه! صاحبش آن را فروخت.
اما صاحبخانه خواهد مُرد و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم!
مرد شنید و به شدت برآشفت.
نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد!
خواهش میکنم کاری بکن !
پیامبر پاسخ داد:
خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن!
حکمت این داستان :
خداوند الطاف مخفی دارد،
ما انسانها آن را درک نمی کنیم.
او بلا را از ما دور میکند ،
و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم...!!
@ghiamat_ir
5 حسرت را که بين بيشتر آدمها مشترک بوده منتشر کرده است
🍁نخستين حسرت
کاش به خانواده ام بيشتر محبت مى کردم مخصوصا پدر و مادرم...
🍁حسرت دوم
کاش اين قدر سخت کار نمي کردم
🍁حسرت سوم
کاش شجاعتش را داشتم که احساساتم را با صداي بلند بگم...
🍁حسرت چهارم
کاش رابطه هايم با دوستانم را حفظ مي کردم ...
🍁حسرت پنجم
کاش شادتر مي بودم . ولحظات بيشترى مى خنديدم...
پس باید قدر تکـ تکـ لحظه هاى زندگی را دانست
عمر ما کوتاه تر از اوني که فکرشو مي کنيم .
زمان مثل برق مي گذره
🍁پاییزم گذشت و میگذره
مثل تابستونی که
نفهمیدیم چجوری گذشت
@ghiamat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی باغبان ذوق هنری داشته باشه
استفاده از قالب های مخصوص برای شکل دادن به میوهها
@ghiamat_ir
✍داستان دختر زیبا و رجبعلی خیاط
شیخ رجبعلی خیاط چگونه به این درجه و مقام رسید ؟
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط در دیداری که با حضرت آیة الله سید محمدهادی میلانی داشت؛ تحول معنوی خودرا چنین بازگو نموده است که:
«در ایام جوانی «حدود 23 سالگی» دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانهاي خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا میتواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یکبار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذتبخش به خاطر خدا صرف نظر کن.» سپس به خداوند عرضه داشتم:
خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن.»
آنگاه دلیرانه، هم چون حضرت یوسف «علیه السلام» در برابر گناه مقاومت میکند و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب میورزد و به سرعت از دام خطر میگریزد. این کف نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت و بینایی او می گردد.
دیده برزخی او باز میشود و ان چه راکه دیگران نمیدیدند و نمیشنیدند، می بیند و می شنود. به طوریكه چون از خانه خود بیرون می آید، بعضی از افراد رابه صورت واقعی خود میبیند و برخی اسرار برای او کشف میشود.
@ghiamat_ir
ان شاءالله که ویروس کرونا تموم شه
ودعا میکنم براتون
🕗|اولین سین سفره امسال
👰|سفیدی لباس عروس مجردا باشه...
🕗|سین دوم....
🎎|سور و سات مهمونیا و شادی توی خونه هاتون باشه...
🕗|سین سوم....
😷|سفره سلامتی همه مریض ها...
🕗|سین چهارم....
🍎|سیب سرخی برای همه ی دلا...
🕗|سین پنجم....
👨👩👧👧|سلامتی و شادابی پدر مادرا....
🕗|سین ششم.....
💰|سڪه های طلا و حلال تو جیبتون...
🕗|سین هفتم....
🎄|سبزی زندگی خودتون و عزیزانتون...
@ghiamat_ir
✍#تلنگر
سه ﺳﯿﻠﯽ ﻣﺤﮑﻢ ﮐﻪ ﺑﺸﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ!
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺳﯿﻠﯽ ﺭﺍ «ﮐﻮﭘﺮﻧﯿﮏ »ﻧﻮﺍﺧﺖ : ﺍﻭ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﺮﮐﺰ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ بلکه ﺳﯿﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﺮﺩ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ ،
ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺳﯿﻠﯽ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻭﯾﻦ ﻧﻮﺍﺧﺖ : ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﺷﺮف ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻣﯿﺸﺪ ، نشان ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺍﺧﺘﻼﻓﯽ ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﺟﺎﻧﺪﺍﺭﺍﻥ ندارد ،
ﺳﻮﻣﯿﻦ ﺳﯿﻠﯽ ﺭﺍ ﻓﺮﻭﯾﺪ نواخت : ﺍﻭ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻋﻘﻞ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ اﻧﺴﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺑﺸﺮ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ .
و سیلی که امروز می بایست مردم خواب آلوده ی سرزمینهای به خواب رفته را بیدار کند این است که :
راه آزادی و مدنیت نه از خیابان با مشت های گره کرده ، بلکه از آرامش کتابخانه ها می گذرد ،
برای همین است که کتابخانه ها در سرزمین های به خواب رفته امن ترین جا برای عنکبوت هاست ...
@ghiamat_ir
چرا تا که نوبت به ما میرسد
دعوای حلال حرام پیش میآید
لابد مال وقتی حرام است
که یک خوشه یک خوشه باشد
اما وقتی خرمن خرمن شد
دیگـر حرام به حساب نمیآید ..!!
#محمود_دولت_آبادی
@ghiamat_ir
دعای هفتم صحیفه سجادیه(توصیه رهبر برای رفع بیماری کرونا)
يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ.
التماس دعا🙏
@ghiamat_ir
✍داستان دختر زیبا و رجبعلی خیاط
شیخ رجبعلی خیاط چگونه به این درجه و مقام رسید ؟
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط در دیداری که با حضرت آیة الله سید محمدهادی میلانی داشت؛ تحول معنوی خودرا چنین بازگو نموده است که:
«در ایام جوانی «حدود 23 سالگی» دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانهاي خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا میتواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یکبار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذتبخش به خاطر خدا صرف نظر کن.» سپس به خداوند عرضه داشتم:
خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن.»
آنگاه دلیرانه، هم چون حضرت یوسف «علیه السلام» در برابر گناه مقاومت میکند و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب میورزد و به سرعت از دام خطر میگریزد. این کف نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت و بینایی او می گردد.
دیده برزخی او باز میشود و ان چه راکه دیگران نمیدیدند و نمیشنیدند، می بیند و می شنود. به طوریكه چون از خانه خود بیرون می آید، بعضی از افراد رابه صورت واقعی خود میبیند و برخی اسرار برای او کشف میشود.
@ghiamat_ir
مظفرالدین شاه به یکی از سنگ تراشان برجسته به نام استاد حسین حجار معروف به حجار باشی در شهر یزد ، دستور ساخت سنگ قبری برای شاه شهید ناصرالدین شاه را داد.
استاد حسین حجارباشی چهار سال زمان برای ساخت سنگ قبر ناصرالدین شاه صرف كرد...
وی از یک تكه سنگ مرمر سبز با حجاری خارقالعادهاش ، تمثالی از شاه را حک کرد و نهایت ظرافت و زیبایی را در آن سنگ قبر به كار برد و دورتادور آن نیز ، شعری 12 بیتی در سوگ او حک كرد...
این حجاری از شاهكارهای دوران قجر محسوب میشود كه تا به امروز كسی نظیرش را ندیده است !
سنگ قبر ناصرالدین شاه با مرارت و زحمت فراوان توسط مردم از یزد به تهران منتقل شد...
بعد از اتمام ساخت سنگ قبر ناصرالدین شاه ، مظفرالدینشاه به استاد حسین ، صدتومان دستمزد داد!
این رقم ناچیز برای آن كار سخت و دشوار بسیار کم محسوب می شد و برای این سنگتراش چنان توهینآمیز بود كه وی از شدت رنج و اندوه بیمار شد و درگذشت...
@ghiamat_ir
🌷آية الکرسی بخوان زیرا:
❤️خواندن آن هنگام خروج از منزل، هفتاد هزار فرشته نگهبان شما ميشوند.
💛هنگام ورود به منزل، قحطی و فقر و بدبختی هرگز به منزلتان نمی آيد.
💚خواندن بعد از وضو،شخصيت شما را 70درجه بلند مرتبه تر ميسازد.
💙خواندن قبل از استراحت، فرشته ها تمام شب را محافظتان خواهند بود.
💜خواندن بعد از نماز واجب، فاصله شما تا بهشت فقط مرگ است.
✨اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ✨
🌺🌿🌺🌿🌺
پخش اين پيام زيبا صدقه جاريه است
@ghiamat_ir
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
💎آورده اند که کفندزدی در بستر مرگ افتاده بود. پسر خویش را فراخواند. پسر به نزد پدر رفت گفت: «ای پدر امرت چیست؟»
پدر گفت: «پسرم من تمام عمر به کفندزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی به دنبالم بود. اکنون که در بستر مرگم و فرشته مرگ را نزدیک حس میکنم، بار این نفرین بیش از پیش بر دوشم سنگینی میکند. از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند.»
پسر گفت: «ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازم.»
پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد. از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق میدزدید و چوبی در شکم آن مردگان فرو مینمود و از آن پس خلایق میگفتند: «صد رحمت به کفن دزد اولی که فقط میدزدید و چنین بر مردگان ما روا نمیداشت.
@ghiamat_ir
💕سکوت کن...
فرقی نمیکند از روی رضایت باشد یا دلخوری،
این مردم از سکوت
کمتر داستان می سازند...!
سکوت خطر ناکتر از حرف های نیشدار است !!
بدون شک کسی که سکوت می کند ،
روزی حرف هایش را سرنوشت به شما خواهد گفت ..
گاهی سکوت
شرافتی دارد که گفتن ندارد ...
سکوت در اثر بستن دهان نیست؛
در اثر باز کردن فکر است،
هر چه فکر بازتر، سکوت بیشتر،
هر چه فکر بسته تر، دهان بازتر
@ghiamat_ir
صبر تنها عصبانی نشدن نیست!
صبر یعنی اینکه قادر باشید هفت تا از احساسات خود را؛
- تنفر
- علاقه
- لذت
- اضطراب
- خشم
- غم
- ترس
را در خود کنترل، مدیریت و مهار کنید
@ghiamat_ir
هفت نصیحت #مولانا
• گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن (مثل رود)
• باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)
• اگرکسی اشتباه کرد آن را بپوشان (مثل شب)
. وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)
• متواضع باش و غرور نداشته باش (مثل خاک)
• بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا )
• اگر می خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه)
@ghiamat_ir
هدایت شده از پست آشپزی
💎مردی داخل چاهی افتاد و بسیار دردش آمد.
یک روحانی او را دید و گفت : حتما گناهی انجام دادهای.
یک دانشمند عمق چاه و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت.
یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد.
یک یوگیست به او گفت: این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند.
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت.
یک پرستار کنار چاه ایستاد و با او گریه کرد.
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاه کرده بودند پیدا کند.
یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که: خواستن توانستن است.
یک فرد خوشبین به او گفت: ممکن بود یکی از پاهات بشکنه.
سپس فرد بیسوادی که از آنجا می گذشت دست او را گرفت و او را از چاه بیرون آورد.
@ghiamat_ir
حکایت زن بدکاره
امام باقر عليه السلام مى فرمايد:
زنى بدكاره، به قصد آلوده كردن عده اى از جوانان بنى اسرائيل، مشغول فعاليت شد، زيبايى زن آن چنان خيره كننده بود كه گروهى از جوانان گفتند:
اگر فلان عابد او را ببيند تسليم او خواهد شد.
زن سخن آنان را شنيد، گفت: به خدا قسم به خانه نمى روم مگر اين كه آن عابد را گرفتار بند شهوت كنم.
به هنگام شب بر در خانه عابد رفت و گفت: مرا راه بده، عابد از پذيرفتن آن زنِ تنها، در آن وقت شب امتناع كرد. زن فرياد برآورد: گروهى از مردان هرزه به دنبال منند و اگر مرا نپذيرى كارم به رسوايى مى كشد.
عابد چون سخن او را شنيد، به خاطر نجات او در را باز كرد. همين كه آن زن وارد خانه شد...
Ftr
ادامه داستان بازشود:
ادامه داستان بازشود:
@ghiamat_ir