eitaa logo
🌸 آخرین خورشید ولایت 🌸
206 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
33 فایل
🔸بی اذن توهرگز عددی صد نشود بر هرکه نظر کنی دگر بد نشود 🔹زهرا، تو دعا کن که بیاید مهدی زیرا تو اگر دعا کنی، رد نشود اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج کانال شهدایی ما: @shohaday_110 خادم کانال: @abasaleh_almahdi313 تبادلات : @La_15h
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5771671361256685914.mp3
2.92M
📖 حکایتی بسیار زیبا از عنایات امام رضا (ع) 👌 زیبا و شنیدنی😭 🎤 خطیب حاج آقا 😢 اگر اشکی ریختید برای بنده حقیرم دعا کنید ✅ اگردانلودنکنی خیــــــلی ضررکردی @Akharinkhorshid
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️ 🍃🌸امروز قرار بخش دلها مهدى است 🌸🍃ذكر ملكوتيان همه #يامهدى است 🍃🌸آن روز كه از كعبه برآيد چون ماه 🌸🍃آيات محمد و على با مهدى است 🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹 @Akharinkhorshid
⭕️ ابر میفهمد، پِهن اسب هم میفهمد! 🔸نقل است؛ شاه عباس صفوی رجال کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد، دستور داد تا در سرقلیانها به جای تنباکو، از "پِهن" اسب استفاده کنند. 🔹میهمانها مشغول کشیدن قلیان شدند! دود و بوی پهنِ اسب فضا را پر کرد، اما رجال از بیم ناراحتی‌ شاه پشت سر هم بر نی قلیان پُک عمیق زده و با احساس رضایت دودش را هوا میدادند! 🔸شاه رو به آنها گفت: سرقلیانها با بهترین تنباکو پر شده اند، آن را حاکم همدان برایمان فرستاده. 🔹همه از تنباکو و عطر آن تعریف کرده و گفتند: براستی تنباکویی بهتر از این نمی‌توان یافت. 🔸شاه به رییس نگهبانان دربار که پک‌های عمیقی به قلیان میزد گفت: تنباکویش چطور است؟ 🔹رییس نگهبانان گفت: به سر اعلیحضرت قسم، پنجاه سال است قلیان می‌کشم، اما تنباکویی به این عطر و مزه ندیده ام! 🔺شاه با تحقیر به آنها نگاهی‌ کرد و گفت: مرده شوی تان را ببرد که به خاطر حفظ پست و مقام، حاضرید به جای تنباکو، پهن اسب بکشید و به‌‌‌ به‌‌‌‌‌‌ و چه چه کنید! 👤حسن روحانی :ابر نگاه می‌کنه به پایینش!می‌بینه خبری نیست، کویره، برای چی بباره!؟ خب ابر رد میشه‌! میره جای دیگه! 🔺پ ن: حسن روحانی برای جماعتی که متخصص آب و مرتع هستند سخن میگوید، آن هم نه سخنان عادی، بلکه کاملا تخصصی... @Akharinkhorshid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دانلود جنجالی «گریه‌های امام‌زمان بالای‌منبر» کاش هیچوقت شمارا نمیدیدم 👤 استاد 🔸 (بسیارزیبا و مهم) لطفا دهید @Akharinkhorshid
♡یاصاحب‌الزمان♡ اي معطر ز عطر روي شما   باغ سبز بهار باور ما!   با شما ما و يک جهان شادي   بي شما ما و يک دل تنها @Akharinkhorshid
🔹 بعد از اینکه ملیکا دور شد و ادموند با نگاهش او را بدرقه کرد، دوباره روی سکو نشست. حوصله رفتن به خانه را نداشت. انگار انتظار طولانی قلبش را به درد آورده و محبتش را سرد کرده بود. پدر و مادرش روز جمعه به وینچ فیلد برگشته و پدر باز هم از سر نگرانی به ادموند توصیه کرده بود که مراقب رفتارش باشد و به عواقب کارهایش بیشتر فکر کند. پدر فیلیپ به ادموند نزدیک شد و چند لحظه کنارش ایستاد اما او متوجه حضورش نشد؛ بنابراین پدر دستش را روی سر ادموند گذاشت و با مهربانی موهای او را نوازش کرد تا شاید عصبانیت و غمی که در دل داشت با این محبت کوچک کمی برطرف شود. 🔸 پدر فیلیپ ادموند را مانند پسر خودش دوست داشت چون او در کل انسانی بود که کسی نمی‌توانست نسبت به او بی‌توجه باشد اما از آنجایی‌ که همیشه مهربان و صبور در مقابل دیگران حاضر می‌شد، دیدن خشم و عصبانیت او کاملاً غیرمنتظره به نظر می‌رسید. پدر کنارش نشست و به او گفت: پسرم، حالت بهتره؟ تونستی به خودت مسلط بشی؟ اون دختر بیچاره مقصر نبود! شاید این رفتار نشأت گرفته از اتفاقات و حوادثی باشه که تو این مدت برات افتاده! - نه پدر این‌طور نیست! من دقیقاً از دست خود ملیکا عصبانی هستم. این درست نیست که نسبت به احساسات دیگران این‌طور بی‌توجه باشی و با اونا مثل زیردستت برخورد کنی. حقش بود حداقل یه ایمیل می‌زد و منو از حال خودش باخبر می‌کرد یعنی این واقعاً انتظار زیادیه که من ازش داشتم؟! ۲۲ @Akharinkhorshid
با خودت حرف بزن.mp3
4.39M
🔹باخودت حرف بزن ♦️باخودت خلوت کن ‼️پیشنهادویژه دانلود 🎤 خطیب استاد ♻️ ♻️ @Akharinkhorshid
 سلام #مهدی_جان_عج لحظه ها رامتوسل به دعاییم بیا سالیانی است که دلتنگ شماییم بیا آسمان خواهش یک جرعه نگاهت دارد نه که مافاطمه(س)هم چشم به راهت دارد #اللهم_عجّل_لولیک_الفرج💖 #اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وآل‌محمد‌و‌عجل‌فرجهم ✅ @Akharinkhorshid
چنــد مورد از #چراغ_قرمز‌های قـرآن🚦📖 ⬅️ پرهیز از #غیبت👂 ⬅️ پرهیز از #تمسخر ⬅️ پرهیز از #دروغ 🗣 ⬅️ پرهیز از #جاسوسی🔍 چقدر به گفته های #قــرآن عمل می‌کنیم😭❓ 📜 #خودسازی_و_خداشناسی📜 🌺 @Akharinkhorshid
چرا امیرالمومنین مظلوم شد؟_120617070234.mp3
4.99M
🔴حتما گوش کنید..☝️ 🎵چرا امیرالمومنین علی(ع)مظلوم شدن؟😔 👌منتشر کنید 💠 بسیار زیبا و عالی و جانسوز 😭 🌺 @Akharinkhorshid 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#یا_مهدی نگاه رحمتت بر ماست؛ می‌دانم که می‌آیی ز اشک دوستان پیداست؛ می‌دانم که می‌آیی گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا تو تنها و علی تنهاست می‌دانم که می‌آیی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #ذڪر_روز_جمعه #صد_صلوات_‌بر_‌محمد_و_آل_محمد💚 💟 @Akharinkhorshid
MyTone -دارستاني- شب اول قبر.mp3
2.13M
👌 بسیار زیبا و شنیدنی👆 ✍ حکایت عجیب مرده ای که زنده شد 🎤 خطیب استاد ♻️ ♻️ @Akharinkhorshid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 یک سوال و اما جوابهای جالب و متفاوت ببینید حتما👌 ❓ اگه زمان امام حسين (ع) بودي، يارش ميشدی؟؟؟ @Akharinkhorshid
امام زمان-عج.mp3
5.28M
❤️ 🎤 ❣وقتی قلب کسی، فاجعه نبودن امام زمان،رو فهمید؛ تصمیم میگیره، يه قدمی برای بدست آوردنش،برداره. 🔻راستی برای بدست آوردنش،چکار ميشه کرد؟ @Akharinkhorshid
دست مهدی بسته از رفتار ماست قفل زندانش همین کردار ماست بی خبر از غصه ی مولا شدیم جملگی سرگرم این دنیا شدیم ما ز خود مولای خود را رانده ایم از امام خویش غافل مانده ایم... 🌺🍃تعجیل در ظهور مظلوم‌ترین امام، مهدی (عج): صلوات با ذکر فرج🍃🌺 @Akharinkhorshid
⭕️ در قسمت ۱۳ چه گذشت؟ 🔹 ادموند دیگر حرفی نزد و ساکت ماند. شاید حق با پدر فیلیپ بود و او برخورد مناسبی با ملیکا نداشت. باید کمی با خودش تنها می‌ماند تا می‌توانست ذهن خسته‌اش را دوباره بازسازی کند. 🔸 از طرفی ملیکا با ذهنی به‌هم‌ریخته از برخورد غیرمنتظره ادموند و تا حدودی دلخور از رفتار او، پیش پدرش برگشت. وقتی سوار ماشین شد سلام کرد و ساکت ماند. مصطفی پرسید: چه خبر ملیکا جان؟! اتفاقی افتاده؟ آقای پارکر رو ندیدی؟ - چرا بابا جون، دیدمش ولی... - ولی چی دخترم؟ این چه قیافه گرفته ایه عزیزم؟ - خب راستش آقای پارکر، خیلی عصبانی بود اون قدر عصبانی که اصلاً به من اجازه نداد در مورد غیبتم حرفی بزنم. فقط با ناراحتی و دلخوری از من گله کرد و بعدم دیگه هیچ صحبتی نکرد و حتی به حرفام گوش نداد. - یعنی این‌قدر عصبانی بود؟ - بله خیلی. ظاهراً انتظار بی دلیل براش خیلی کشنده بوده که تا این حد به‌هم ‌ریخته! - خب دخترم. غربی‌ها با انتظار کشیدن بیگانه‌اند. معنی و مفهوم انتظار براشون تعریف‌نشده، فکر می کنند هر چیزی رو در لحظه باید داشته باشند، محرم و نامحرم معنی نداره. باید تا حدی بهش حق بدی و از دستش ناراحت نباشی. قرار نبود بین دیدار و تبادل اطلاعاتتون این ‌همه فاصله بندازی، وقتی چیزی بی‌دلیل طولانی بشه معلومه که اون فردی که منتظره از کوره در میره و نسبت به‌طرف مقابل خشمگین میشه. اما اگر همون آدم بدونه انتظار چی رو میکشه، این انتظار براش قشنگ هم میشه. ۲۳ @Akharinkhorshid
منتظر واقعی کیست؟!.mp3
2.76M
🗣خطیب:استاد 🔻حکایت شنیدنی امتحان شدن منتظران مدعی توسط امام زمان(عج) ✅ ♻️ ♻️ @Akharinkhorshid
امشب دل سنگ کوچه ها می گرید یک شهر خموش و بی صدا می گرید تشییع جنازه غریب زهراست تابوت به حال مرتضی می گرید 🏴 آجرک الله یا #صاحب_الزمان @Akharinkhorshid
دردانه ی خاتم.mp3
6.24M
◾️سلام ای دار و ندار علی ..... اسم تو میبارد از نفس باران نور رخت دارد جلوه بی پایان #السAkharinkhorshid
❤️ ❤️ 🍃🌸دیگر بتاب از افق مکه ماه من 🌸🍃این جاده های شب زده را غرق نور کن 🍃🌸با کوله بار غربت و اندوه خود بیا 🌸🍃از کوچه های سینه زنی مان عبور کن 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @Akharinkhorshid
✔️ .... حتما بخوانید: 🍃💔🍃روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش ڪند. اصحاب پرسیدند چطور ؟ 💠مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند. ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت: شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ، دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. 🍃💔🍃مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند . 📚الکافی، ج ۸ استقامت در ولایت به معنای واقعی @Akharinkhorshid