eitaa logo
آلاچیق 🏡
1هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
57 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شهید عبدالمطلب اکبری 🌹 ✍شهیدی که همه مسخره ش میکردند کَر و لال بود خیلی‌ها مسخره‌اش می‌کردند. یک روز با هم رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش "غلامرضا اکبری". عبدالمطلب کنار قبر پسر عمویش با انگشت یک چارچوب قبر کشید و رویش نوشت: "شهید عبدالمطلب اکبری". ما تا این کار او رو دیدیم زدیم زیر خنده و شروع کردیم به مسخره کردنش. بنده خدا هیچ نگفت. فقط نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته‌اش را پاک کرد.  فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگر ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش را آوردند. جالب اینجا بود که دقیقا همان‌جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش را کشیده بود و ما مسخره‌اش کرده بودیم. ⭐️وصیت نامه‌اش خیلی سوزناک بود نوشته بود: " بسم الله الرحمن الرحیم " یک عمر هر چی گفتم به من می‌خندیدند... یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخره‌ام کردند... یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم. اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام امام زمان عج حرف می‌زدم... آقا خودش بهم گفت: تو شهید می‌شی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد.» ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴همه ی دلدادگان به غرب و اصلاح طلب ها بدونن برجامی که ۸ سال معیشت مردم رو گروگان گرفته بود دیگه نیست و چیزی که در حال مذاکره هست اسمش شده "رفع تحریم" بیخود سر قبری که توش مرده نیست گریه نکنید .. بقولی بِچا :حَیفی اَشکادونِس! 😁😜 بیداری 🍁〰🍂 @Alachiigh
( ۱۴۵) 🌀 خبر: محسن هاشمي در سه سال متوالي در آستانه سالگرد رحلت پدر، موضوعاتي را درباره شهید سلیمانی نقل می‌کند كه جداي از اتقان و اعتبار منابع و مستندات آن، با گفته‌های طيف طرفدار مرحوم هاشمی نیز در تناقض آشكار است: 1⃣ ۱۶ دی ۱۴۰۰ «سردار سلیمانی بعد از رحلت آیت‌الله هاشمی‌گفت که شاید بابرکت‌ترین عمر را آقای هاشمی داشت و در همه موضوعات انقلاب نقش داشت». 2⃣ ۱۲ دي ۱۳۹۹ «سردار سلیمانی در تشییع پیکر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، گفتند، آقای هاشمی همان‌طوری که از اول بود تا آخر بود». 3⃣ ۱۵ دی ۱۳۹۸ «آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نسبت به صحت و دقت گزارشاتی که به‌وسیله سردار سلیمانی به ایشان ارائه می‌شد، اطمینانی مضاعف داشتند». 🔹 هرچند محسن هاشمی در مواضع خود تلاش کرده از شهید سلیمانی یک سرباز پارکاب برای مرحوم هاشمی رفسنجانی بسازد ولی واقعیت چیز دیگری است. یک نمونه آشکار از نگاه متفاوت شهید سلیمانی با مرحوم هاشمی رفسنجانی، حوادث سوریه و نوع بازیگری ایران در آن بود. فائزه هاشمي، در برنامه زنده اینستاگرامی ۱۸ دی‌ماه ۱۳۹۹ می گوید که هاشمی با رفتن به سوریه مخالف بود. 🔺 واقعیت آن است که برخی از افرادی مانند آقای هاشمی که امروز از حاج قاسم می نویسند و می گویند بیشتر از اینکه خاطره بگویند خاطره می سازند. در این میان آنچه سره را از ناسره جدا می کند دو چیز است: وصیت نامه حاج قاسم و سیره او در مسیر انقلاب و رهبری. ✍حسين عباسيان | 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️لحظات ورود رهبرمعظم انقلاب به منزل شهید احمدی روشن در دی‌ماه ۹۰ و شادی فرزند شهید از دیدن رهبر انقلاب شادی روح شهید بزرگوار صلوات 🙏 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕۳ بانک کشور ۲۵ درصد حجم سپرده‌های بانک‌های کشور را در اختیار دارند ❌۳۰ تا ۴۰ درصد هم به خودشان وام داده‌اند حل مشکلات بانکداری دروازه حل شدن مشکلات اقتصادی Afsaran 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ واقعا چه خانواده‌ای با چه استعدادهای نابی رو از دست دادیم 😔😔 👤 آدم 🍁〰🍂 @Alachiigh
⭕️مسیح علی‌نژاد پیشنهاد شده برای جایزه‌ی صلح نوبل البته جایزه‌ای که قبلا به گرگی مثل اوباما و کفتاری مثل سوچی داده شده، تعجبی نداره که به شغالی همچون علی‌نژاد هم برسه دنیا رو قشنگ تبدیل کردن به مستند راز بقا! ⭕️ صلحى كه نامزد جايزه اش فردى همانند مسيح علينژاد باشد از هزاران جنگ خانمانسوزتر است. چنين انتخابى نشان از افول جايگاه اخلاقى و ارزشى جايزه نوبل دارد. واى به حال فرداى فرزندانمان وقتى ادبيات صلح چنين بازيچه و ابزار سياست مى شود. 👤 ایشی‌خاکی Amir Naimi 🍁〰🍂 @Alachiigh
🌺 بی تو هرگز 🌺 قسمت 2⃣ چند روز به همین منوال می رفتم مدرسه ... پدرم هر روز زنگ می زد خونه تا مطمئن بشه من خونه ام ... می رفتم و سریع برمی گشتم ... مادرم هم هر دفعه برای پای تلفن نیومدن من، یه بهانه میاورد ... تا اینکه اون روز، پدرم زودتر برگشت… با چشم های سرخش که از شدت عصبانیت داشت از حدقه بیرون می زد ... بهم زل زده بود ... همون وسط خیابون حمله کرد سمتم ...موهام رو چنگ زد و با خودش من رو کشید تو ... اون روز چنان کتکی خوردم که تا چند روز نمی تونستم درست راه برم ... حالم که بهتر شد دوباره رفتم مدرسه ... به زحمت می تونستم روی صندلی های چوبی مدرسه بشینم ... هر دفعه که پدرم می فهمید بدتر از دفعه قبل کتک می خوردم ... چند بار هم طولانی مدت زندانی شدم ... اما عقب نشینی هرگز جزء صفات من نبود ... بالاخره پدرم رفت و پرونده ام رو گرفت ... وسط حیاط آتیشش زد ... هر چقدر التماس کردم ... نمرات و تلاش های تمام اون سال هام جلوی چشم هام می سوخت ... هرگز توی عمرم عقب نشینی نکرده بودم اما این دفعه فرق داشت ... اون آتش داشت جگرم رو می سوزوند ... تا چند روز بعدش حتی قدرت خوردن یه لیوان آب رو هم نداشتم ... خیلی داغون بودم ... بعد از این سناریوی مفصل، داستان عروس کردن من شروع شد ... اما هر خواستگاری میومد جواب من، نه بود ... و بعدش باز یه کتک مفصل ... علی الخصوص اونهایی که پدرم ازشون بیشتر خوشش می اومد ... ولی من به شدت از ازدواج و دچار شدن به سرنوشت مادر و خواهرم وحشت داشتم ... ترجیح می دادم بمیرم اما ازدواج کنم ... تا اینکه مادر علی زنگ زد ... به خدا توسل کردم و چهل روز روزه نذر کردم ... التماس می کردم ... خدایا! تو رو به عزیزترین هات قسم ... من رو از این شرایط و بدبختی نجات بده ... هر خواستگاری که زنگ می زد، مادرم قبول می کرد ... زن صاف و ساده ای بود ... علی الخصوص که پدرم قصد داشت هر چه زودتر از دست دختر لجباز و سرسختش خلاص بشه... تا اینکه مادر علی زنگ زد و قرار خواستگاری رو گذاشت شب که به پدرم گفت، رنگ صورتش عوض شد ... طلبه است؟ ... چرا باهاشون قرار گذاشتی؟ ... ترجیح میدم آتیشش بزنم اما بهاین جماعت ندم ... عین همیشه داد می زد و اینها رو می گفت ... مادرم هم بهانه های مختلف می آورد ... آخر سر قرار شد بیان که آبرومون نره ... اما همون جلسه اول، جواب نه بشنون... ولی به همین راحتی ها نبود ... من یه ایده فوق العاده داشتم ... نقشه ای که تا شب خواستگاری روش کار کردم...به خودم گفتم ... خودشه هانیه ... این همون فرصتیه که از خدا خواسته بودی ... از دستش نده ... علی، جوان گندم گون، لاغر و بلندقامتی بود ... نجابت چهره اش همون روز اول چشمم رو گرفت ... کمی دلم براش می سوخت اما قرار بود قربانی نقشه من بشه ... یک ساعت و نیم با هم صحبت کردیم ... وقتی از اتاق اومدیم بیرون ... مادرش با اشتیاق خاصی گفت ... به به ... چه عجب ... هر چند انتظار شیرینی بود اما دهن مون رو هم می تونیم شیرین کنیم یا ... مادرم پرید وسط حرفش ... حاج خانم، چه عجله ایه... اینها جلسه اوله همدیگه رو دیدن... شما اجازه بدید ما با هم یه صحبت کنیم بعد… - ولی من تصمیمم رو توی همین یه جلسه گرفتم ... اگر نظر علی آقا هم مثبت باشه، جواب من مثبته ... این رو که گفتم برق همه رو گرفت ... برق شادی خانواه داماد رو ... برق تعجب پدر و مادر من رو ... پدرم با چشم های گرد، متعجب و عصبانی زل زده بودتوی چشم های من ... و من در حالی که خنده ی پیروزمندانه ای روی لب هام بود بهش نگاه می کردم ... می دونستم حاضره هر کاری بکنه ولی دخترش رو به یه طلبه نده ... به روایت همسر و دختر شهید خواندݩ‌هࢪقسمٺ‌تنهاباذڪر1صلواٺ‌ بھ‌نیٺ‌تعجیڵ‌دࢪ‌فرج‌آقامجازمۍباشد 🍁〰🍂 @Alachiigh
پوست انار را دور نریزید👇 دود کردن پوستِ خشک شده ی انار مثل اسفند، هم ضد عفونی کننده فضاست و ضد سرطانه و یه جور، آنتی بیوتیکه! انار داروی کودکانیه که مهر و خاک و گچ میخورن و بشدت ضدکمخونیه!انار لکنت زبان را رفع و زبان بازکن معروف کودکان است. 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۳۱۱ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🍁〰🍂 @Alachiigh
🌹شهید مسعود علی محمدی🌹 ✍شهید علی محمدی در ۲۲ دی ۱۳۸۸ خورشیدی درحالی‌که که قصد خروج از منزلش را داشت بر اثر انفجار یک بمب کنترل از راه دور ترور شد. در ۲۰ آذر ۱۳۸۹ خورشیدی،  وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که موفق به دستگیری عامل این اقدام شده و در همین ارتباط اعترافات تلویزیونی فردی به نام مجید جمالی فشی از تلویزیون پخش شد که فرد یاد شده در آن به نقش خود در ترور شهید علی محمدی اعتراف کرد و گفت که آموزش‌های مورد نیاز برای این ترور را در سفری به سرزمین های اشغالی دیده و دوره‌هایی را زیر نظر مأموران موساد گذرانده است. ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 قابل توجه چشم و گوش بسته ها مهم و دیدنی 👇 ✅سخنرانی شیر زن انقلابی سخنور خانم دکتر سارا فلاحی نماینده ایلام‌ در مجلس شورای اسلامی ان شاالله درد و بلاش بخوره تو سر هر چی نماینده ی فراموشکار ، بیعرضه ...بووووووق 7دیماه ۱۴۰۰ .🍁〰🍂 @Alachiigh
💵 | الزامات حذف ارز جهانگیری!!! 🍃🌹🍃 🔻 در این روزها صحبت های زیادی از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی می شود. که موافقان و مخالفان زیادی دارد. بصورت کلی موافقان معتقدند که: 1⃣ ارز ترجیحی قدرت رقابت را از تولیدکننده داخلی می گیرد. 2⃣ ارز ۴۲۰۰ تومانی تورم‌زا بوده است. 3⃣ با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و فروانی کالا، قیمت‌ها در بازار کاهش خواهد یافت. 4⃣ رشد پایه پولی و تورم فعلی مولود ارز ۴۲۰۰ تومانی است. 5⃣ ارز ترجیحی مولد رانت پنهان و فساد اقتصادی است. 🔰 اما مخالفان معتقدند که: 1⃣ تغییر نرخ ارز افزایش قیمت کالا و خدمات بخش دولتی و خصوصی را به دنبال دارد. 2⃣ حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در شرایط تحریمی و تورمی، فقیر را فقیرتر و ثروتمند را ثروتمندتر می‌کند. 3⃣ تورم ناشی از ارز ترجیحی بیش از انتظار دولت خواهد بود. 4⃣ تورم اقلام مشمول ارز ترجیحی از اسفند ۹۶ تا تیرماه ۱۴۰۰ کمتر از ۱۹۰ درصد و سایر کالاها بیش از ۴۳۳ درصد بوده است. 5⃣ از سویی مخالفان معتقدند شائبه تغییر نرخ ارز، موجب احتکار کالاهای اساسی قبل ازحذف ارز ترجیحی خواهد شد. ✅ اما حال که تصمیم بر حذف این بلای باقی مانده از دولت قبل گرفته شده است باید الزاماتی رعایت شود: 1⃣ این کار در یک زمان مناسب و در فضای آرام بازار صورت گیرد نه در زمانی مانند آستانه شب عید. 2⃣ رسانه ملی و شبکه‌های اجتماعی جهت اقناع مردم به صورت ویژه به این موضع بپردازند. 3⃣ دولت محترم برای جلوگیری از فشار به مردم به ویژه قشر ضعیف جامعه، باید بن حمایتی در نظر بگیرد و قبل از اقدام به حذف ارز ترجیحی، آن را در جامعه توزیع کند. 4⃣ دولت برای جلوگیری از احتکار و افزایش غیر متعارف قیمت‌ها، باید تنظیم بازار و فروش برخط و هوشمند را به صورت عملی در دستور کار خود قرار دهد 📝 رضا حمیدی | 🍁〰🍂 @Alachiigh
🔴سردار حاجی زاده: حاج قاسم به روحانی گفت دفاع از انقلاب و ملت و نظام و رهبری خط قرمز ما است و فکر نکن همیشه می‌توانی تخریب کنی و ما هم سکوت کنیم/ حاج قاسم در دیپلماسی مخالف سازش و وابستگی بود و به دولت قبل می‌گفت از این طریق به جایی نمی‌رسید کیهان در گفتگو با سردار حاجی زاده: 🔹در دولت دوم آقای روحانی جلسه‌ای با او گرفتیم. سردار جعفری فرمانده کل سپاه بود. حاج قاسم سلیمانی بود. بنده بودم. چند نفری به آنجا رفتیم. آن جلسه برای چه بود؟ جلسه خیلی صریح و تند بود. حاج قاسم مخالف دیپلماسی نبود. در واقع نه موافق بود و نه مخالف. ایشان مخالف وابستگی و سازش بود. می‌گفت: از این طریق به جایی نمی‌رسید. در آن جلسه حاج قاسم با آقای روحانی خیلی صریح حرف زد. 🔹اگر یادتان باشد رهبری صحبتی می‌کرد هفته بعد آقای روحانی موضع می‌گرفت، سپاه را تخریب می‌کرد، هر روز به خودی‌ها حمله می‌کرد. در آن جلسه که ما با آقای روحانی داشتیم پیام جلسه این بود و همه این را گفتیم که آقای روحانی ما کمک شما هستیم. آدم نباید خودزنی کند. ما توان و امکانی داریم می‌خواهیم به دولت شما کمک کنیم. 🔹 دیدید در بحران‌هایی که پیش آمد مانند سیل و زلزله و مسائل مختلف واقعاً سپاه پای کار بود. آدم نیروی خودش را نمی‌زند؛ این چه حرفی است که شما می‌زنید! بعد هم گفتیم اگر این حرف‌ها را بزنید برای ما قابل تحمل نیست. شما هر روز مخالفتی می‌کنید. دفاع از انقلاب و ملت و نظام و رهبری خط قرمز ما است فکر نکن همیشه می‌توانی این حرف را بزنی ما هم سکوت کنیم. 🔹عین جمله حاج قاسم این بود که گفت: آقای روحانی! می‌خواهی مسیر احمدی‌نژاد را بروی؟ تو هم می‌خواهی مثل او بشوی؟ مردم به تو رأی داده‌اند و رئیس‌جمهور شدی بیا دست به دست هم دهیم کمک کنیم کشور را درست کنیم. برای چه خودزنی می‌کنی؟ برای چه هر روز به خودمان حمله می‌کنی؟ بیا مشکلات را حل کنیم. 🔹بعضی مواقع در جلسه مواردی را داشتیم که حاج قاسم مخالف صد درصد موضوعی بود، ولی موقعی که معلوم می‌شد نظر رهبر معظم انقلاب چیز دیگری است از آن لحظه به بعد نظر خود را کنار می‌گذاشت. این یک ویژگی برجسته حاج قاسم بود. اینکه می‌گویید بعضی‌ها تفسیر، تعبیر و مصادره می‌کنند، اخلاق و مدیریت، تیزبینی خوب است و خیلی‌ها هم دارند، ولی قاسم نمی‌شوند. نقطه برجسته این است که انسان امرِ ولی را عمل کند. Farsna 🍁〰🍂 @Alachiigh
⛔️ برای سرباز آمریکایی یعنی رامبو، آرنولد، استالونه، رونی کلمن و ... 🍃🌹🍃 👌 ولی برای سربازان مکتب امامین انقلاب، آمریکا یعنی ذلت در ، یعنی نفتکش بریجتونی که نادر مهدوی پودرش کرد، یعنی خفت آمریکایی ها در ۲۲ دی ۹۴، یعنی.... 💪💪 | 🍁〰🍂 @Alachiigh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🔴 اظهارات امام جمعه خواف ، در خصوص تکذیب ِ شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها و در ادامه تماس تلفنی یکی از دانشجویان با ایشان و جوابهای داده شده..... ✅✅بسیار شنیدنی و عالی لطفا و حتما ببینید بشنوید و در انتشار این فایل سهیم باشید 🍁〰🍂 @Alachiigh
🌺 بی تو هرگز 🌺 قسمت3⃣ اون شب تا سر حد مرگ کتک خوردم ... بی حال افتاده بودم کف خونه ... مادرم سعی می کرد جلوی پدرم رو بگیره اما فایده نداشت ... نعره می کشید و من رو می زد ... اصلا یادم نمیاد چی می گفت ... چند روز بعد، مادر علی تماس گرفت ... اما مادرم به خاطر فشارهای پدرم ... دست و پا شکسته بهشون فهموند که جواب ما عوض شده و منفیه ... مادر علی هم هر چی اصرار کرد تا علتش رو بفهمه فقط یه جواب بود ... شرمنده، نظر دخترم عوض شده ... چند روز بعد دوباره زنگ زد ... من وقتی جواب رو به پسرم گفتم، ازم خواست علت رو بپرسم و با دخترتون حرف بزنم ... علی گفت: دختر شما آدمی نیست که همین طوری روی هوا یه حرفی بزنه و پشیمون بشه ... تا با خودش صحبت نکنم و جواب و علت رو از دهن خودش نشنوم فایده نداره ... بالاخره مادرم کم آورد ... اون شب با ترس و لرز، همه چیز رو به پدرم گفت ... اون هم عین همیشه عصبانی شد ... - بیخود کردن ... چه حقی دارن می خوان با خودش حرف بزنن؟ ... بعد هم بلند داد زد ... هانیه ... این دفعه که زنگ زدن، خودت میای با زبون خوش و محترمانه جواب رد میدی ... ادب؟ احترام؟ ... تو از ادب فقط نگران حرف و حدیث مردمی... این رو ته دلم گفتم و از جا بلند شدم ... به زحمت دستم رو به دیوار گرفتم و لنگ زنان رفتم توی حال ... - یه شرط دارم ... باید بزاری برگردم مدرسه ... با شنیدن این جمله چشماش پرید ... می دونستم چه بلایی سرم میاد اما این آخرین شانس من بود ... اون شب وقتی به حال اومدم ... تمام شب خوابم نبرد ... هم درد، هم فکرهای مختلف ... روی همه چیز فکر کردم ... یاس و خلا بزرگی رو درونم حس می کردم ... برای اولین بار کم آورده بودم ... اشک، قطره قطره از چشم هام می اومد و کنترلی برای نگهداشتن شون نداشتم ... بالاخره خوابم برد اما قبلش یه تصمیم مهم گرفته بودم ... به چهره نجیب علی نمی خورد اهل زدن باشه ... از طرفی این جمله اش درست بود ... من هیچ وقت بدون فکری و تصمیم های احساسی نمی گرفتم ... حداقل تنها کسی بود که یه جمله درست در مورد من گفته بود ... و توی این مدت کوتاه، بیشتر از بقیه، من رو شناخته بود ... با خودم گفتم، زندگی با یه طلبه هر چقدر هم سخت و وحشتناک باشه از این زندگی بهتره ... اما چطور می تونستم پدرم رو راضی کنم ؟ ... چند روز تمام روش فکر کردم تا تنها راهکار رو پیدا کردم ... یه روز که مادرم خونه نبود به هوای احوال پرسی به همه دوست ها، همسایه ها و اقوام زنگ زدم ... و غیر مستقیم حرف رو کشیدم سمتی که می خواستم و در نهایت… - وای یعنی شما جدی خبر نداشتید؟ ... ما اون شب شیرینی خوردیم ... بله، داماد طلبه است ... خیلی پسر خوبیه ... کمتر از دو ساعت بعد، سر و کله پدرم پیدا شد ... وقتی مادرم برگشت، من بی هوش روی زمین افتاده بودم ... اما خیلی زود خطبه عقد من و علی خونده شد ... البته در اولین زمانی که کبودی های صورت و بدنم خوب شد... فکر کنم نزدیک دو ماه بعد ... به روایت همسر و دختر شهید 🍁〰🍂 @Alachiigh
🔵 احمد مسعود! هستن! بچه خوشگل سلبریتی های ایرانی! قهرمان دو روزه پنجشیر! که چندین روز سلبریتی ها و هوچی های وطنی، داد و بیداد میکردن که چرا سپاه کمکش نمیکنه، افغانستانو از طالبان بگیره!! مرد جنگ! ژنرال و ستاره دوران! توی ایرانه! و به واسطه سپاه باتدبیرمون با طالبان مذاکره کرده برای صلح در افغانستان.. تشکر از سپاه مقتدرمون که با طناب هوچی ها توی چاه نمیره، و با آرامش دنبال حل مسائل افغان های عزیزه roshangarii 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در حادثه بهبهان ایربگ هیچ خودرویی باز نشد سردار هادیانفر: خودروسازها باید به مراجع قضائی معرفی شوند. پ.ن: آقایون مسئول تا کی مردم باید تاوان انحصارگرایی، قلدری و بی‌مسئولیتی خودروسازها رو بدن؟ 😕😕 😔😔 🍁〰🍂 @Alachiigh