eitaa logo
الهٔ یگانهٔ من خدا
178 دنبال‌کننده
20 عکس
45 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجموعه «تنوع در خلقت پروانه» ※ دَهشِ آدمهای کریم، به وزن کرامتشان است! و دَهِشِ خدای بی‌نهایت، به وزن بی‌نهایتش! سراغ طراحی پروانه‌ها هم که برود، به وزن بی‌نهایتش طرح می‌زند... https://eitaa.com/AlahYeganehman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• خدایا راز مرا را آشکار، و سرّ مرا برملا مکن! • وآنچه را که اگر نشر یابد باعث ننگ من است، پنهان بدار از چشمان دیگران .... (متن کامل دعای ۱۰۸ صحیفه جامعه سجادیه را اینجا بخوانید)👇 blog.montazer.ir/دعای-صد-و-هشت-درخواست-پوشش-و-حجاب-از-دشم/ https://eitaa.com/AlahYeganehman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه خرج غیر تو بشم، عمر و زندگیمُ باختم! منو همونجوری بساز که میخوای... https://eitaa.com/AlahYeganehman
✘ قلب سالم قلبی است که به «خواستنِ خدا» مبتلا شده است! • ارتباط شخصی شما با خدا دقیقاً همانجا گیر دارد و دچار آسیب است که؛ در خلوتتان با خدا ذهن و قلب شما را به سمت خود کشیده و متوجه خود می‌کند! حال می‌خواهد مسائل دنیایی باشد، خواه صورتهای مقدّس! • رفاقت آنجا خالص می‌شود که وقتی روبروی رفیق نشسته‌‌ای، چیز دیگری جز همین همنشینی برایت موضوعیت نداشته باشد. https://eitaa.com/AlahYeganehman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«خالق» بهترین سرپرست بنده است 🔹حجت‌الاسلام ریاضت در قسمت پنجم برنامه مناجات ماه شعبان با نوای حاج علی قربانی، به شرح فرازی از این مناجات که بهترین سرپرست بنده خالق است پرداخت. https://eitaa.com/AlahYeganehman
یاد خدا ۳۱.mp3
8.83M
مجموعه ۳۱ | √ مکانیسم ایجاد مشغله توسط شیطان بطوریکه مانع می‌شود در هنگام «خلوت با خدا» قلبمان با خدا چشم در چشم شده، و «یاد» در او تثبیت شده و قدرت ایجاد کند! https://eitaa.com/AlahYeganehman
1⃣اسمای حسنای الهی ✍اله :خدا .معبود را در بر می گیرد و برای نامیدن خداوند. الهٌ‌واحد خدای یکتای بی همتا مشخص کننده است و نشانه حب و دوستی شدید ولطافت عشق ،به مشام جان آدمی می رسد.🤗 https://eitaa.com/AlahYeganehman
-گفت وابسته [خدا] بشید! +گفتم چه جوری ؟ -گفت چجوری وابسته یه نفر میشی ؟ +گفتم:وقتی زیاد باهاش حرف میزنم، زیاد میرم ،ومیام .... -تویه یه جمله گفت:رفت و آمدت رو با خدا زیاد کن....‌ https://eitaa.com/AlahYeganehman
بهترین فیلسوف ها و بالاترین مغزها را می بینیم که مرگ برایشان مسئله است؛ولی موجودی که از جام ولای اولیاءالله سرشار شده،مرگ برایش دریچه،وزندگی اش مشرف به مرگ است.به او می گویند با مرگ چِطوری؟می گوید:《 احْلي مِنَ العَسَل》 -عين صاد https://eitaa.com/AlahYeganehman
{وَقِفُهُم إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ} -متوقف كنيد، زيرا كه آنان مورد سؤال و باز خواست هستند. [الصافات:٢٤] https://eitaa.com/AlahYeganehman
🌙 يَاعافِياًعَنِ‌الْمُجْرِمِينَ نگاهم‌کن‌،فقط‌با‌نگاه‌تو‌بیدار‌می‌شوم‌... https://eitaa.com/AlahYeganehman ---------------------------------
یاد خدا ۳۲.mp3
10.33M
۳۲ | √ چگونه می‌توان برای خدا، در قلب فضاسازی کرد؟ این فضاسازی با توجه به اینکه زندگی همه‌ی ما پر از مشغله‌‌ها و کارهای روزمره‌ و واجب است غیرممکن بنظر میرسد! https://eitaa.com/AlahYeganehman
✍حدیث قدسی در حدیث قدسی نقل شده كه خداى متعال خطاب به بندگانش مى‌فرمايد: «نَادَيتُمونِى فَلَبَّيتكُم، سَأَلتُمُونِى فَاعطَيتُكُم، بَارَزتُمونى فَأمهَلتُكُم، تَرَكتُمونِى فَرَعيتُكُم عَصَيتُمُونِى فَستَرتُكُم، فَإن رَجعْتُم إلى قِبلْتُكُم وَ إن أدبرتُم عَنّى انتَظرتُكُم» «مرا خوانديد شما را اجابت كردم، از من خواستيد به شما عطا نمودم، با من به جنگ و مخالفت برخاستيد شما را مهلت دادم، مرا واگذاشتيد شما را رعايت كردم، مرا معصيت كرديد بر شما پوشاندم، اگر به من باز گرديد شما را مى‌پذيرم و اگر از من روى بگردانيد به انتظار شما خواهم بود.» 📚 کشف الاسرار، ج ۳، ص ۸۲۹ https://eitaa.com/AlahYeganehman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ ویژه شب‌های قدر گنهکارم گنهکارم پریشانم پشیمانم تو می‌دانی نه سر مانده نه سامانم پشیمانم... https://eitaa.com/AlahYeganehman
🔰در جوشن كبير يک عبارتی هست كه مى‌گوييم: "يا كَريمَ الصَّفْح" معنای آن خيلى جالبه؛ یک وقتی یک کسی تو رو می‌بخشه اما یادش نمیره که فلان خطا رو کردی و همیشه یه‌جوری نگات می‌کنه که تو می‌فهمی هنوز یادش نرفته! یه‌جورایی انگار که سابقه‌ی بدت رو مدام به یادت میاره ...! ولی یک وقتی، یک کسی تو رو می‌بخشه و یک‌طوری فراموش می‌کنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی، اصلا هم به روت نمیاره؛ به این نوع بخشش میگن صَفح. و خدای ما این‌گونه است ... https://eitaa.com/AlahYeganehman
هدایت شده از رادیو مداحی📻
یادبودمجازی آیت الله سیّدابراهیم رئیسی https://fatehe-online.ir/6 روی لینک بزنیم و فاتحه ای قرائت کنیم
✘ امیرالمومنین علیه‌السلام : هرکس اشتغال به یاد خدا داشته باشه، خدا او را محبوب و خوشنام می‌کند. • هرکس میان خود و خدا را اصلاح کند، خداوند کار او را با خلقش اصلاح میکند. • انسان به محض اینکه خدا را گذاشت کنار برای اینکه با چیزی یا کسی مشغول باشد، این رابطه و لذت قطعاً تخریب خواهد شد. • فقط «یاد» و «توجه حقیقی» به خدا و معیّت با «اهل توجه» است که گره‌های کور و بلاهای بزرگ را از زندگی دفع می‌کند.
※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| آیات ۲۷ و ۲۸ فجر ای نفسِ دل‌آرام، به سوی اِله اَت برگرد، در حالیکه هم تو به رضا رسیده‌ای، و هم او از تو راضی است💫.
: «من بمیرم حرفم را بیرون نمی‌برم از اینجا ! بین خودم می‌ماند و تو!» ✍️ شاید این گپ روز، باورش برایتان راحت نباشد، ولی کلماتش را هم با وسواس انتخاب کرده‌ام تا اغراق، قاطی‌ا‌َش نشود... • دقیق نمی‌دانم چهار پنج سال پیش بود! داشتیم محتوای سایت منتظر را می‌زدیم. هم تولید محتوا و هم طراحی سایت و محتواچینی. • کارهای گرافیکی کمی سنگین شده بود و سیستم بچه‌ها جواب نمی‌داد. یکی دو هفته بود که با همین وضعیت سر می‌کردیم و بچه‌ها کلافه شده بودند. ما هم در وضعیت مالی خوبی نبودیم، که بتوانم یکی از سیستم‌ها را ارتقاء دهم لااقل! • تا اینکه سرتیم‌شان آمد و با متانت نشست جلوی من. آنقدر مِن و مِن کرد تا گفت: ما نیاز داریم به حداقل یک سیستم که بتواند کار بچه‌ها را راه بیندازد. کار لنگ شده و اعصاب بچه‌ها ریخته به هم. من می‌دانم اوضاع‌مان روبراه نیست، ولی باید به شما انتقال می‌دادم. • سرم را بالا نیاوردم، کمی صبر کردم و در همان حالت نمی‌دانم اصلاً چه شد که گفتم: از اینجا تا پاساژ نور چقدر فاصله هست؟ گفت: حدود یکساعت. گفتم : راه بیفت برو و سیستمی که لازم است را در مغازه‌ی فلانی (از آشناهایمان) جمع کن و هزینه‌اش را به من بگو. گفت:  پولش چه؟ گفتم:  پول هست ... • و این در حالی بود که فقط ۵ میلیون تومان تمام موجودی‌مان بود. چشمانش برق زد و در اتاق را بست و رفت! و من ماندم و یکساعت زمان برای اینکه بتوانم این مبلغ را جوری جور کنم که دلنگرانش نکنم وسط بازار. • نشستم و خواستم توسل کنم به خدا ! هیچ نگفتم، حتی کلمه‌ای! اما تمام جانم پر از نیاز بود... پر از کلمه، و من شرم داشتم از اینکه این نیاز را جز به آنکه صاحب‌اختیارم است بگویم. نجواگونه گفتم: من بمیرم حرفم را بیرون نمی‌برم از اینجا ! بین خودم می‌ماند و تو ... هر جور دوست داشتی جمعش کن! • آرامشی ناخودآگاه جانم را گرفت. رفتم یک استکان چای بریزم که تلفنم زنگ خورد و برگشتم. شماره ناآشنایی بود و من هرگز نفهمیدم که بود. او مرا چنان می‌شناخت و به اسم صدایم زد که حیا کردم بپرسم کیستی! با عجله گفت: چند وقتی بود یکی از دوستانم می‌خواست برای خرید تجهیزات کمکتان کند. الآن زنگ زد و گفت: من در بانک هستم، یک شماره از همین بانک بدهید به من، که مبلغ واریزی بنشیند به حسابتان. شماره را دادم و .... چندین دقیقه بعد چهل و چهار میلیون و پانصد هزار تومن نشست به حساب. • نزدیک ظهر بود که زنگ زد و گفت: این سیستم را با مشخصاتی که بچه‌ها داده بودند جمع کردم. گفتم: چقدر شد؟ گفت: ۴۴ میلیون و پانصد هزار تومان. گفتم:  کارت ملّتی که در دست توست، کفاف معامله‌ی امروزت را می‌دهد...