eitaa logo
الدولة الزهرائیة عج
483 دنبال‌کننده
410 عکس
538 ویدیو
280 فایل
یکی از نامهایی که روی پرچم حضرت مهدی عج است نام مقدس الدولة الزهرائیة است یعنی دولت فاطمی http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
مشاهده در ایتا
دانلود
قال:«و القائم عليه السّلام يومئذ بمكّة قد أسند ظهره إلى البيت الحرام مستجيرا [به]فينادي:يا أيّها النّاس،إنّا نستنصر اللّه فمن أجابنا من النّاس فإنّا أهل بيت نبيّكم[محمّد]و نحن أولى النّاس باللّه و بمحمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلم،فمن حاجّني في آدم فأنا أولى النّاس بآدم عليه السّلام،و من حاجّني في نوح فأنا أولى النّاس بنوح عليه السّلام،و من حاجّني في إبراهيم فأنا أولى النّاس بإبراهيم عليه السّلام،و من حاجّني في محمّد فأنا أولى النّاس بمحمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلم،و من حاجّني في النّبيّين فأنا أولى النّاس بالنّبيّين. أ ليس اللّه يقول في محكم كتابه: إِنَّ‌ اللّهَ‌ اصْطَفى‌ آدَمَ‌ وَ نُوحاً وَ آلَ‌ إِبْراهِيمَ‌ وَ آلَ‌ عِمْرانَ‌ عَلَى الْعالَمِينَ‌ ذُرِّيَّةً‌ بَعْضُها مِنْ‌ بَعْضٍ‌ وَ اللّهُ‌ سَمِيعٌ‌ عَلِيمٌ‌ ؟فأنا بقيّة من آدم و ذخيرة من نوح و مصطفى من إبراهيم و صفوة من محمّد[صلّى اللّه عليهم أجمعين]. ألا و من حاجّني في كتاب اللّه فأنا أولى النّاس بكتاب اللّه،ألا و من حاجّني في سنّة رسول اللّه فأنا أولى النّاس بسنّة رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم،فأنشد اللّه من سمع كلامي اليوم لمّا بلّغ الشّاهد منكم الغائب،و أسألكم بحقّ‌ اللّه و حقّ‌ رسوله و[ب‍‌]حقّي فإنّ‌ لي عليكم حقّ‌ القربى من رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم لمّا أعنتمونا و منعتمونا ممّن يظلمنا،فقد أخفنا و ظلمنا و طردنا من ديارنا و أبنائنا و بغي علينا و دفعنا عن حقّنا،و افترى أهل الباطل علينا،فاللّه اللّه فينا!لا تخذلونا و انصرونا ينصركم اللّه.» قال:«فيجمع اللّه له أصحابه ثلاث مائة و ثلاثة عشر رجلا[و]يجمعهم اللّه له على غير ميعاد قزعا كقزع الخريف،و هي-يا جابر-الآية الّتي ذكرها[اللّه]في كتابه: أَيْنَ‌ ما تَكُونُوا يَأْتِ‌ بِكُمُ‌ اللّهُ‌ جَمِيعاً،إِنَّ‌ اللّهَ‌ عَلى‌ كُلِّ‌ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ ،فيبايعونه بين الرّكن و المقام،و معه عهد من رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم و قد توارث‍‌[ت‍‌]ه الأبناء عن الآباء. و القائم-يا جابر-رجل من ولد الحسين،يصلح اللّه له أمره في ليلة فما أشكل على النّاس من ذلك[يا جابر]فلا يشكل عليهم ولادته من رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم،و وراثته العلماء عالما بعد عالم،فإن أشكل هذا كلّه عليهم فإنّ‌ الصّوت من السّماء لا يشكل عليهم إذا نودي باسمه و اسم أبيه[و أمّه].»
📝محمّد بن ابراهيم نعمانى در كتاب غيبت:(گويد:)حديث آورد ما را ابو جعفر محمّد بن يعقوب كلينى گويد:برايم حديث گفت علىّ‌ بن ابراهيم بن هاشم،از پدرش،او گويد:و حديث آورد مرا محمّد بن(يحيى بن)عمران.وى گويد:حديث آورد ما را احمد ابن محمّد بن عيسى،[و گفت:]و حديث‌ام گفت علىّ‌ بن محمّد و غير او،همگى از سهل بن زياد،از حسن بن محبوب. [گفت:]نيز حديثمان گفت عبد الواحد بن عبد اللّه موصلى،از ابو على احمد بن محمّد بن[أبى]ناشر،از احمد بن هلال،از حسن بن محبوب.وى گويد:حديثمان گفت عمرو بن أبى المقدام،از جابر بن يزيد جعفى.او گفت: ✅ حضرت ابو جعفر محمّد بن على باقر عليه السّلام فرمود:«اى جابر، خانه‌نشين باش.پس دست و پايى تكان مده تا نشانه‌هايى را كه برايت ياد مى‌كنم ببينى؛اگر آن‌ها را دريابى. 🔷اوّلين آن‌ها اختلاف(فرزندان فلان)[بنى العبّاس]است و نمى‌بينم كه آن زمان را درك كنى؛ولى اين را پس از من حديث گوى، 🔷[و]منادى‌اى كه از سوى آسمان ندا كند 🔷و بانگ پيروزى از جانب دمشق به شما رسد 🔷و يكى از آباديهاى شام-كه حابيه نام دارد-فرومى‌رود 🔷 و بخشى از سمت راست مسجد دمشق فروريزد 🔷 و گروهى از ترك‌ها شورش كنند 🔷و در پى آن،اوضاع روم آشفته شود 🔷و برادران ترك پيش روند تا اينكه در جزيره فرود آيند 🔷و شورشيان روم پيش‌روى كنند و در رمله منزل گيرند. 🔴اى جابر،آن همان سال است كه اختلاف بسيارى در هر زمين از ناحيه‌ى مغرب پديد خواهد آمد و نخستين سرزمينى كه خراب مى‌شود شام است. 🔶(سپس)در آن هنگام(به سه گروه تقسيم خواهند شد و)زير سه پرچم خواهند رفت: پرچمى سرخ و سفيد و پرچمى سياه و سفيد و پرچم سفيانى . ✴️آن‌گاه سفيانى با پرچم‌دار سياه و سفيد برخورد مى‌كند.آن‌ها با يكديگر نبرد مى‌كنند و او آن پرچم‌دار و تمام همراهانش را به قتل مى‌رساند. 🔺پس از آن،صاحب پرچم سرخ و سفيد را مى‌كشد و ديگر جز اين هدفى نخواهد داشت كه به‌سوى عراق پيش‌روى كند. 🔶لشكريانش از «قرقيسيا»مى‌گذرند كه صدهزار تن از جبّاران در آنجا كشته مى‌شوند. 🔷سفيانى لشكرى به‌سوى كوفه مى‌فرستد كه تعداد آن‌ها ٧٠،٠٠٠ مرد جنگى است. آن‌ها به كشتن و دار زدن و اسير كردن اهل كوفه مى‌پردازند 🔵 و در همين اثنا كه سرگرم اين فجايع‌اند،پرچم‌هايى از ناحيه‌ى خراسان پيش مى‌آيد كه به سرعت منزل‌ها را پشت سر مى‌گذارند. 🕊با ايشان چند تن از اصحاب حضرت قائم عليه السّلام همراهى مى‌كنند ❇️و مردى از موالى اهل كوفه خروج مى‌كند كه فرمانده لشكر سفيانى او را بين حيره و كوفه به قتل مى‌رساند. 💢آن‌گاه سفيانى عدّه‌اى را به مدينه مى‌فرستد. 🔅پس حضرت مهدى عليه السّلام ازآنجا به‌سوى مكّه مى‌شتابد. ✴️به فرمانده لشكر سفيانى خبر مى‌رسد كه حضرت مهدى عليه السّلام از مدينه خارج گرديده است. وى سپاهى در پى آن امام همام روانه مى‌سازد كه به او نمى‌رسد تا اينكه آن حضرت با هراس و هشيارى همچون موسى بن عمران صلوات اللّه عليه به مكّه داخل مى‌شود.» ✅امام باقر عليه السّلام فرمود:«فرمان ده سپاهيان سفيانى در بيابان"بيداء"فرود مى‌آيد. پس منادى‌اى از سوى آسمان بانگ مى‌زند:اى بيداء!اين قوم را نابود كن. زمين"بيداء" آن‌ها را در كام خود فرومى‌كشد و جز سه تن،كسى از آن‌ها جان سالم به در نمى‌برد. ⬅️خداوند صورت‌هاى آن سه را به پشت برمى‌گرداند. آنان از قبيله‌ى كلب‌اند و درباره‌ى آن‌ها اين آيه نازل شده است:(اى كسانى كه كتاب آسمانى به شما داده شده است، به آنچه ما نازل كرديم-كه آنچه را نزد خود شماست تصديق مى‌كند-ايمان آوريد؛پيش ازآن‌كه صورت‌هايى را تغيير دهيم و آن‌ها را به پشت برگردانيم)...
‍ 💎امام عليه السّلام فرمود:«و قائم آن روز در مكّه است.او به بيت اللّه الحرام تكيه مى‌زند و بدان پناهنده مى‌شود و ندا مى‌كند: ♥️اى مردم!ما از خداوند و هركس از مردم كه دعوتمان را اجابت كند يارى مى‌خواهيم.ما خاندان پيغمبر شماييم و سزاوارترين مردم به خداوند و حضرت خاتم انبيا صلّى اللّه عليه و آله و سلم. پس هرآن‌كه درباره‌ى آدم با من گفت‌وگو دارد(بداند كه)من از هركس به آدم عليه السّلام نزديك‌ترم و هرآن‌كه درباره‌ى نوح با من محاجّه كند،من از همه‌ى مردم به نوح عليه السّلام نزديك‌ترم و هركس درباره‌ى ابراهيم با من گفت‌وگو دارد،پس من از همه‌ى مردم به ابراهيم عليه السّلام نزديك‌ترم و هرآن‌كه درباره‌ى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلم بحث دارد، پس من از همه‌ى مردم بدان حضرت نزديك‌ترم و هركس درباره‌ى پيغمبران با من احتجاج دارد،من از همه‌ى مردم به پيغمبران سزاوارترم. ❣مگر نه اين است كه خداوند در آيات محكم كتاب خويش مى‌فرمايد:(همانا خداوند آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برترى داد؛ذرّيّه‌اى كه از يكديگر پديد آمده‌اند و خداوند شنوا و داناست)؟ ⬅️من بازمانده‌اى از آدم و ذخيره‌اى از نوح و برگزيده‌اى از ابراهيم و عصاره‌اى از رسول خاتم صلوات اللّه عليهم أجمعين‌ام. 🌺توجّه كنيد!هركس درباره‌ى كتاب خدا با من محاجّه كند،من از همه‌ى مردم به كتاب خداوند نزديك‌ترم. 🕊آگاه باشيد،هركه در مورد سنّت و سيرت رسول خدا با من بحث دارد،من از تمامى مردم به سنّت و سيرت رسول اللّه نزديك‌ترم. ❇️هركس سخنم را امروز شنيد،او را به خدا سوگند مى‌دهم كه حاضرانتان به غايبان برسانند و شما را به حقّ‌ خداوند و حقّ‌ رسول او و به حقّ‌ خود سوگند مى‌دهم-و مرا بر شما حقّ‌ خويشاوندى به رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم هست-كه ما را يارى دهيد و ظلم‌كنندگان به حقّ‌ ما را از ما دور سازيد كه همانا ما(خاندان پيغمبر)ترسانيده شده‌ايم و بر ما ظلم گرديده است و از شهر و ديار و فرزندانمان آواره گشته‌ايم.به ما تعدّى كرده و از حقّ‌ خويش دورمان داشته‌اند و اهل باطل به ما تهمت زده‌اند.پس خدا را،خدا را درباره‌ى ما!تنها و بى‌ياورمان مگذاريد.يارى‌مان كنيد كه خداوند يارى‌تان كند.» 💎آن حضرت فرمود:«آن‌گاه خداوند ٣١٣ مرد اصحابش را برايش جمع خواهد ساخت كه بى‌قرار قبلى،همچون قطعه‌هاى ابر پاييزى آنان را گرد مى‌آورد و اين است -اى جابر-معنى آيه‌اى كه خداوند مى‌فرمايد:(هركجا باشيد،خداوند همه‌ى شما را جمع خواهد آورد.محقّقا خدا بر هر چيز تواناست) 💞پس در فاصله‌ى ركن و مقام با او بيعت مى‌كنند 🔖 و عهدنامه‌اى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم با اوست كه فرزندان(پيغمبر)آن را از پدرانشان به ارث برده‌اند. 🔍اى جابر!قائم عليه السّلام مردى از فرزندان حسين است.خداوند كارش را يك‌شبه اصلاح مى‌فرمايد. 🔰پس[اى جابر]هرچه بر مردم مشكل شود،اينكه او از فرزندان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم و وارث علماست،يكى پس از ديگرى،بر آن‌ها مشكل و مشتبه نشود و اگر همه‌ى اين‌ها بر آنان دشوار گردد، 🕯همانا آن صداى از سوى آسمان برايشان مشتبه نخواهد شد؛آن‌گاه كه وى را به نام خود و نام پدر[و مادر]بانگ زنند.» 📖سیمای حضرت مهدی (علیه السلام) در قرآن، صفحه 128 سید هاشم بن سلیمان بحرانی کانال الدولة الزهرائیة در ایتا http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84 کانال الدولة الزهرائیة (عج) در تلگرام https://telegram.me/Aldolatahalzahraeyah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ [سوره‌ى شعراء] [آيه‌ى ٤] إِنْ‌ نَشَأْ نُنَزِّلْ‌ عَلَيْهِمْ‌ مِنَ‌ السَّماءِ آيَةً‌ فَظَلَّتْ‌ أَعْناقُهُمْ‌ لَها خاضِعِينَ‌ (اگر بخواهيم،از آسمان آيتى فرود آوريم كه گردن‌هاشان براى آن به حالت خضوع ماند.) 🌤✨🌤✨🌤✨🌤✨ 📜[١٧٠]محمّد بن يعقوب:عن محمّد بن يحيى،عن أحمد بن محمّد بن عيسى، عن عليّ‌ بن الحكم،عن أبي أيّوب الخزّاز،عن عمر بن حنظلة،قال:سمعت أبا عبد اللّه عليه السّلام يقول: «خمس علامات قبل قيام القائم عليه السّلام:الصّيحة،و السّفيانيّ‌،و الخسف،و قتل النّفس الزّكيّة و اليمانيّ‌.» فقلت:جعلت فداك!إن خرج أهل بيتك قبل هذه العلامات،أ نخرج معه‌؟قال:«لا.»(قال:)فلمّا كان من الغد تلوت هذه الآية: إِنْ‌ نَشَأْ نُنَزِّلْ‌ عَلَيْهِمْ‌ مِنَ‌ السَّماءِ آيَةً‌ فَظَلَّتْ‌ أَعْناقُهُمْ‌ لَها خاضِعِينَ‌ فقلت له:أ هي الصّيحة‌؟فقال:«أما لو كانت خضعت أعناق أعداء اللّه عزّ و جلّ‌.» 📝محمّد بن يعقوب:از محمّد بن يحيى،از احمد بن محمّد بن عيسى،از علىّ‌ بن الحكم، از ابو ايّوب خزاز از عمر بن حنظله آورده است كه گفت:شنيدم حضرت امام ابو عبد اللّه صادق عليه السّلام مى‌فرمود: 🕊«پنج علامت پيش از قيام قائم عليه السّلام هست:صيحه(-بانگ آسمانى و شورش) سفيانى و فرورفتگى(زمين در بيداء)و كشته شدن نفس زكيّه و(قيام)يمانى.» ❓راوى گويد:عرضه داشتم:فدايتان گردم!پس اگر[كسى از]خاندان شما پيش از اين نشانه‌ها خروج كند،آيا با وى خروج كنيم‌؟فرمود:«نه.» 🕯گويد:چون فرداى آن روز شد،اين آيه را تلاوت كردم:(اگر بخواهيم،از آسمان آيتى فرود آوريم كه گردن‌هاشان براى آن به حالت خضوع ماند)پس به آن حضرت عرض كردم:آيا(منظور از آيت)همان صيحه است‌؟فرمود: «همانا اگر انجام گيرد،گردن‌هاى دشمنان خداى-عزّ و جلّ‌-تسليم و خاضع خواهد شد.» 📜[١٧١]عليّ‌ بن إبراهيم،عن أبيه:عن ابن أبي عمير،عن هشام،عن أبي عبد اللّه عليه السّلام[قال]: «تخضع رقابهم-يعني بني أميّة-و هي الصّيحة من السّماء باسم صاحب الأمر عليه السّلام.» علىّ‌ بن ابراهيم از پدرش:از ابن ابى عمير،از هشام،از حضرت امام ابو عبد اللّه صادق عليه السّلام روايت آورده كه[آن حضرت فرمود]: 💠«گردن‌هايشان-مراد آن حضرت بنى اميّه‌اند-خاضع خواهد شد و آن از سوى آسمان به نام صاحب‌الامر عليه السّلام است.»
📜[١٧٢]محمّد بن إبراهيم النّعمانيّ‌،في الغيبة:قال:أخبرنا أحمد بن محمّد بن سعيد،قال:حدّثنا عليّ‌ بن الحسن،عن أبيه،عن أحمد بن عمر الحلبيّ‌،عن الحسين ابن موسى،عن فضيل بن محمّد مولى محمّد بن راشد الحلبيّ‌ ،عن أبي عبد اللّه عليه السّلام [أنّه]قال: «أما إنّ‌ النّداء[من السّماء]باسم القائم عليه السّلام في كتاب اللّه لبيّن.»فقلت: أين هو،أصلحك اللّه‌؟فقال: «في طسم* تِلْكَ‌ آياتُ‌ الْكِتابِ‌ الْمُبِينِ‌ قوله: إِنْ‌ نَشَأْ نُنَزِّلْ‌ عَلَيْهِمْ‌ مِنَ‌ السَّماءِ آيَةً‌ فَظَلَّتْ‌ أَعْناقُهُمْ‌ لَها خاضِعِينَ‌ -قال:-إذا أصبحوا سمعوا الصّوت و كأنّما على رءوسهم الطّير.» 📝محمّد بن ابراهيم نعمانى گويد:احمد بن محمّد بن سعيد خبرمان داد و گفت: حديثمان داد علىّ‌ بن الحسن از پدرش،از احمد بن عمر حلبى،از حسين بن موسى،از فضيل بن محمّد هم‌پيمان محمّد بن راشد حلبى،از حضرت ابى عبد اللّه امام صادق عليه السّلام كه فرمود: 💎«امّا ندا[از آسمان]به نام حضرت قائم عليه السّلام همانا در كتاب خداوند آشكار است.»عرضه داشتم:پس اين در كجا(ى قرآن)است؛اصلحك اللّه‌؟ فرمودند:«در (سوره‌ى)(ط‍‌ س م*اين آيات روشن كتاب خداست) ،اين فرمودۀ خداوند:(اگر بخواهيم،از آسمان آيتى فرود آوريم كه گردن‌هاشان براى آن به حالت خضوع ماند).» 🕊حضرتش فرمود:«چون صبح كنند صدا را بشنوند؛درحالى‌كه انگار پرندگانى بر روى سر آنان باشد.» 📜[١٧٣]عنه،قال:أخبرنا أحمد بن محمّد بن سعيد،قال:حدّثنا عليّ‌ بن الحسن التّيمليّ‌،قال:حدّثنا عمرو بن عثمان،عن الحسن بن محبوب،عن عبد اللّه بن سنان قال: كنت عند أبي عبد اللّه عليه السّلام فسمعت رجلا من همدان يقول[له]:إنّ‌ هؤلاء العامّة يعيّرونا و يقولون[لنا]:إنّكم تزعمون أنّ‌ مناديا ينادي[من السّماء]باسم صاحب هذا الأمر،و كان متّكئا فغضب و جلس ثمّ‌ قال: «لا ترووه عنّي و ارووه عن أبي و لا حرج عليكم في ذلك،أشهد أنّي [قد]سمعت أبي عليه السّلام يقول:و اللّه إنّ‌ ذلك في كتاب اللّه عزّ و جلّ‌ لبيّن حيث يقول: إِنْ‌ نَشَأْ نُنَزِّلْ‌ عَلَيْهِمْ‌ مِنَ‌ السَّماءِ آيَةً‌ فَظَلَّتْ‌ أَعْناقُهُمْ‌ لَها خاضِعِينَ‌ و لا يبقى في الأرض يومئذ أحد إلاّ خضع و ذلّت رقبته[لها]فيؤمن أهل الأرض إذا سمعوا الصّوت من السّماء:ألا إنّ‌ الحقّ‌ في عليّ‌ بن أبي طالب عليه السّلام و شيعته. [قال:]فإذا كان من الغد صعد إبليس في الهواء حتّى يتوارى عن أهل الأرض ثمّ‌ ينادي:ألا إنّ‌ الحقّ‌ في عثمان بن عفّان[و شيعته]فإنّه قتل مظلوما فاطلبوا بدمه.» قال عليه السّلام:«فيثبّت اللّه الّذين آمنوا بالقول الثّابت على الحقّ‌،و هو النّداء الأوّل و يرتاب يومئذ الّذين في قلوبهم مرض،و المرض-و اللّه-عداوتنا،فعند ذلك يتبرّءون منّا و يتناولونا و يقولون :إنّ‌ المنادي الأوّل سحر من سحر أهل هذا البيت.»ثمّ‌ تلا أبو عبد اللّه عليه السّلام[قول اللّه عزّ و جلّ‌]: وَ إِنْ‌ يَرَوْا آيَةً‌ يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا:سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ . 📝از اوست كه گفت:خبرمان داد احمد بن محمّد بن سعيد،گويد:حديثمان داد علىّ‌ بن الحسن تيملى،گويد:حديث‌ام داد عمرو بن عثمان،از حسن بن محبوب،از عبد اللّه بن سنان كه گفت:در محضر امام ابو عبد اللّه صادق عليه السّلام بودم كه شنيدم شخصى از همدان مى‌گفت:اين سنّيان ما را سرزنش مى‌كنند و به ما مى‌گويند:شما مى‌پنداريد كه آوازدهنده‌اى از آسمان به نام صاحب اين امر بانگ خواهد زد.آن حضرت تكيه داده بود.خشمگين شد و(راست)نشست.سپس فرمود: «اين سخن را از من نقل نكنيد و از پدرم نقل كنيد كه هيچ اشكالى براى شما نخواهد داشت.من شهادت مى‌دهم كه از پدرم عليه السّلام شنيدم كه مى‌فرمود: ❣و اللّه،اين مطلب در كتاب خدا كاملا روشن است كه مى‌فرمايد:(اگر بخواهيم،از آسمان آيتى فرود آوريم كه گردن‌هاشان براى آن به حالت خضوع ماند)پس آن روز احدى در زمين باقى نمى‌ماند؛مگر اينكه در مقابل آن نشانه گردن كج كند و همه‌ى اهل زمين وقتى بشنوند صدايى از آسمان بلند است كه:"آگاه باشيد كه حق با علىّ‌ بن ابى طالب عليه السّلام و شيعيان اوست"،ايمان مى‌آورند. چون فرداى آن روز شود،ابليس به آسمان رود تا جايى كه از چشم زمينيان مخفى گردد.آن‌گاه بانگ برآورد كه:توجّه كنيد!حق با عثمان بن عفّان و شيعيان او است؛زيراكه او مظلوم كشته شد.خونش را مطالبه كنيد.» 💎حضرتش فرمود: «پس در آن هنگام،خداوند مؤمنان را با قول ثابت برحق استوار مى‌سازد كه همان نداى اوّل است؛ولى آن‌ها كه در دلشان مرض هست-كه مرض به خدا قسم دشمنى ماست-در شك مى‌افتند.در آن هنگام از ما دورى جويند و به ما اهانت مى‌كنند و مى‌گويند:منادى اوّل سحرى بود از سحرهاى اين خاندان.» 🔅سپس حضرت ابو عبد اللّه صادق عليه السّلام اين آيه را تلاوت كرد:(و اگر(كافران)آيتى بينند،باز اعراض كنند و گويند كه اين سحرى كامل است) .» 📖سیمای حضرت مهدی (عج) در قرآن/بحرانی http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
❖﷽❖ 🔰توقیع امام زمان عجّل الله تعالی فرجه برای شیعیان در روز دهم شعبان ابو جعفر سَمُری شش روز قبل از رحلتش، توقیعی از ناحیه ی مقدّسه ی حضرت صاحب الأمر علیه السلام برای شیعیان آورد. 📚 کمال الدین : ص 516. و ... . 📜متن توقیع : بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ يَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِیَّ ! أَعْظَمَ اللهُ أَجْرَ إِخْوَانِکَ فِيکَ فَإِنَّکَ مَيِّتٌ مَا بَيْنَکَ وَ بَيْنَ سِتَّةِ أَيَّامٍ فَاجْمَعْ أَمْرَکَ وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ فَيَقُومَ مَقَامَکَ بَعْدَ وَفَاتِکَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ التَّامَّةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ ذَلِکَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً وَ سَيَأْتِی إِلَى شِيعَتِی مَنْ يَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ ... أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِیِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَرٍ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِيمِ بنام خداوند بخشنده مهربان ای علی بن محمّد ﺳَﻤُﺮﻯ ! خداوند متعال به براداران دينی‌ ات پاداشی عظيم در از دست دادنت كرامت فرمايد به درستی كه تو از امروز تا شش روز ديگر وفات خواهی يافت پس خود را براى مرگ مهيّا كن و به أحدى وصيّت مكن كه پس از وفات تو قائم مقام تو شود زیرا غيبت بزرگ واقع شده و ظهورى نيست مگر پس از اذن خداى تعالى و آن پس از مدّتى طولانى و قساوت دل ها و پر شدن زمين از ستم واقع خواهد شد و به زودى كسانى نزد شيعيان من می آيند و ادّعاى مشاهده می كنند ... آگاه باشید ! هر كه پيش از خروج سفيانى و صيحه ی آسمانى ادّعاى رؤيت و مشاهده كند او بسیار دروغگو و افترا زننده است هیچ حرکت و قدرتی نیست مگر به وسیله ی خدای بلند مرتبه و بزرگ. 📚 الغَيبة (شيخ طوسی) : ص 242. و ... . http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
هدایت شده از الدولة الزهرائیة عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ تصویری دعای ندبه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج کانال الدولة الزهرائیة (عج) در ایتا http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
❖﷽❖ 📜٤٨٣-محمّد بن يحيى عن أحمد بن محمّد بن عيسى عن عليّ‌ بن الحكم عن أبي أيّوب الخزّاز عن عمر بن حنظلة قال:سمعت أبا عبد اللّه عليه السّلام يقول: خمس علامات قبل قيام القائم:الصّيحة و السّفيانيّ‌ و الخسف و قتل النّفس الزّكيّة و اليمانيّ‌.فقلت:جعلت فداك إن خرج أحد من أهل بيتك قبل هذه العلامات أ نخرج معه‌؟قال:لا.فلمّا كان من الغد تلوت هذه الآية إِنْ‌ نَشَأْ نُنَزِّلْ‌ عَلَيْهِمْ‌ مِنَ‌ السَّماءِ آيَةً‌ فَظَلَّتْ‌ أَعْناقُهُمْ‌ لَها خاضِعِينَ‌ فقلت له:أ هي الصّيحة‌؟فقال:أما لو كانت خضعت أعناق أعداء اللّه عزّ و جلّ‌. ✒️عمر بن حنظله گويد:شنيدم امام صادق عليه السّلام مى‌فرمود: 🔍پيش از قيام قائم عليه السّلام پنج علامت است: 💎صيحه آسمانى 💎خروج سفيانى 💎خسف (فرورفتن دشمنان در زمین) 💎كشته شدن نفس زكيه 💎خروج يمانى ❓عرض كردم:فدايت شوم!اگر پيش از آشكار شدن اين پنج علامت كسى از خاندان شما خروج نمود با او خارج شويم‌؟ 🔅فرمود:نه! ⬅️روز بعد اين آيه را تلاوت كردم:«اگر بخواهيم از آسمان بر آنان نشانه‌اى فرود آريم كه در برابر آن گردن نهند» (شعراء/٤) عرض كردم:اين آيه همين صيحه آسمانى است‌؟ ✴️فرمود:اگر آن باشد دشمنان خداوند عزّ و جلّ‌ در برابر آن گردن نهند و خوار شوند. 📗الروضة من الکافی، صفحه 625 محمدبن یعقوب کلینی http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
‍ ❖﷽❖ ١٠ [سوره‌ى زخرف] [آيه‌ى ٢٩] وَ جَعَلَها كَلِمَةً‌ باقِيَةً‌ فِي عَقِبِهِ‌ لَعَلَّهُمْ‌ يَرْجِعُونَ‌ (و اين(خداپرستى و امامت خلق)را در تبار خويش سخنى ماندگار گذاشت تا شايد( به‌سوى خداى يكتا) بازگردند.) ✨🌤✨🌤✨🌤✨🌤 📜[الخزّاز] عن محمّد بن عبد اللّه الشّيبانيّ‌ رحمه اللّه،قال:حدّثنا أبو عبد اللّه جعفر بن محمّد بن جعفر(بن)الحسن العلويّ‌،قال:حدّثني أبو نصر أحمد بن عبد المنعم الصّيداويّ‌،قال:حدّثني عمرو بن شمر الجعفيّ‌ ،عن جابر بن يزيد الجعفيّ‌،عن أبي جعفر محمّد بن عليّ‌ الباقر عليهما السّلام،قال:قلت له:يا ابن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم،إنّ‌ قوما يقولون:إنّ‌ اللّه تبارك و تعالى جعل الأئمّة في عقب ولد الحسن دون الحسين ،قال: «كذبوا و اللّه!أو لم يسمعوا(أنّ‌)اللّه تعالى ذكره يقول: وَ جَعَلَها كَلِمَةً‌ باقِيَةً‌ فِي عَقِبِهِ‌ ؟فهل جعلها إلاّ في عقب الحسين(عليه السّلام)؟» ثمّ‌ قال عليه السّلام:«يا جابر إنّ‌ الأئمّة هم الّذين نصّ‌(عليهم)رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم بالإمامة و هم[الأئمّة]الّذين قال رسول اللّه:لمّا أسري بي إلى السّماء وجدت أسماءهم ١مكتوبة على ساق العرش بالنّور اثنا عشر اسما منهم عليّ‌ و سبطاه و عليّ‌ و محمّد و جعفر و موسى و عليّ‌ و محمّد و عليّ‌ و الحسن و الحجّة القائم عليهم السّلام فهذه الأئمّة من أهل بيت الصّفوة و الطّهارة،و اللّه ما يدّعيه أحد غيرنا إلاّ حشره اللّه(تبارك و)تعالى مع إبليس و جنوده.» ثمّ‌ تنفّس عليه السّلام فقال:«لا رعى اللّه(حقّ‌)هذه الأمّة!فإنّها لم ترع حقّ‌ نبيّها. [أما]و اللّه لو تركوا الحقّ‌ على أهله لما اختلف في اللّه[تعالى]اثنان.» ثمّ‌ أنشأ عليه السّلام يقول: «إنّ‌ اليهود لحبّهم لنبيّهم أمنوا بوائق حادث الأزمان (و ذووا الصّليب بحبّ‌ عيسى أصبحوا يمشون رهوا في قرى نجران) و المؤمنون بحبّ‌ آل محمّد يرمون في الآفاق بالنّيران» قلت:يا سيّدي أ ليس هذا الأمر لكم‌؟قال:«نعم»قلت:فلم قعدتم عن حقّكم و دعواكم و قد قال اللّه تبارك و تعالى: وَ جاهِدُوا فِي اللّهِ‌ حَقَّ‌ جِهادِهِ‌ هُوَ اجْتَباكُمْ‌ ؟[قال:«]فما بال أمير المؤمنين عليه السّلام قعد عن حقّه‌؟(»قال: فقال عليه السّلام:«)حيث لم يجد ناصرا،أ لم تسمع اللّه يقول في قصّة لوط‍‌ عليه السّلام: قالَ‌:لَوْ أَنَّ‌ لِي بِكُمْ‌ قُوَّةً‌ أَوْ آوِي إِلى‌ رُكْنٍ‌ شَدِيدٍ و يقول حكاية عن نوح عليه السّلام: فَدَعا رَبَّهُ‌ أَنِّي مَغْلُوبٌ‌ فَانْتَصِرْ و يقول في قصّة موسى عليه السّلام: [رَبِّ‌]إِنِّي لا أَمْلِكُ‌ إِلاّ نَفْسِي وَ أَخِي فَافْرُقْ‌ بَيْنَنا وَ بَيْنَ‌ الْقَوْمِ‌ الْفاسِقِينَ‌ ؟فإذا كان النّبيّ‌ هكذا،فالوصيّ‌ أعذر. يا جابر،مثل الإمام مثل الكعبة،تؤتى و لا تأتي .»
‍ 📝[خزّاز قمى]از محمّد بن عبد اللّه شيبانى رحمه اللّه گويد:ابو عبد اللّه جعفر بن محمّد بن جعفر بن حسن علوى حديثمان داد،وى گفت:ابو نصر احمد بن عبد المنعم صيداوى حديث‌ام داد،وى گفت:عمرو بن شمر جعفى از جابر بن يزيد جعفى حديث‌ام داد از حضرت ابو جعفر محمّد بن على باقر عليهما السّلام كه گويد: به آن حضرت عرضه داشتم:اى زادۀ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم،گروهى مى‌گويند: خداى-تبارك و تعالى-امامان را در اعقاب فرزندان امام حسن قرار داد نه امام حسين‌؟فرمود:«به خدا سوگند،آن‌ها دروغ مى‌گويند. ♥️آيا نشنيده‌اند كه خداى-تعالى ذكره-مى‌فرمايد:(و اين(خداپرستى و امامت)را كلمه‌ى باقى در ذرّيّه‌ى خويش قرار داد)آيا آن(-امامت)را جز در خاندان حسين عليه السّلام قرار داد؟» 💎آن‌گاه امام باقر عليه السّلام فرمود:«اى جابر،به راستى كه امامان آن‌هايند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم بر امامتشان نصّ‌ فرموده و همان‌هايند كه رسول خدا فرمود:هنگامى كه به آسمان برده شدم،نام‌هايشان را يافتم كه با نور بر ساق عرش نوشته شده بود.دوازده اسم از آن‌ها اين بود:على و دو سبط‍‌ او و على و محمّد و جعفر و موسى و على و محمّد و على و حسن و حجّت قائم عليهم السّلام.پس اينان ائمّۀ از اهل بيت برگزيده و پاكيزه‌اند.به خدا سوگند،كسى غير از ما آن(-مقام امامت)را ادّعا نكند مگر اينكه خداوند- تبارك و تعالى-او را با ابليس و لشكريانش برانگيزد.» ☄سپس امام باقر عليه السّلام آهى كشيد.آن‌گاه فرمود:«خداوند حقّ‌ اين امّت را رعايت نكند كه آن‌ها حقّ‌ پيغمبرشان را پاس نداشتند.به خدا سوگند،اگر حق را بر اهلش وامى‌گذاشتند ،دو نفر درباره‌ى خداوند اختلاف نمى‌كردند(و هيچ‌كس كافر نمى‌ماند).» آن‌گاه حضرتش عليه السّلام چنين انشا فرمود: ❇️«-همانا قوم يهود از جهت محبّتشان نسبت به پيغمبرشان،از حوادث ناگوار زمانه ايمن شدند؛ -و صليبيان(-ترسايان)به سبب دوست داشتن حضرت عيسى عليه السّلام با كمال آسودگى خاطر در آباديهاى نجران آمدوشد دارند؛ ♨️ولى مؤمنان به(جرم)محبّت آل محمّد عليهم السّلام در اطراف و اكناف عالم به آتش مى‌سوزند!» ❓جابر گويد:عرضه داشتم:آقاى من،آيا اين امر،حقّ‌ شما نيست‌؟فرمود:«چرا.» عرض كردم:پس چرا از گرفتن حقّ‌ خود كنار نشستيد و از دعوى آن دست بداشتيد؟ درحالى‌كه خداوند-تبارك و تعالى-فرموده است:(و در راه خداوند،حقّ‌ جهاد او را بگزاريد.او شما را برگزيد)؟چرا اميرالمؤمنين عليه السّلام از مطالبه‌ى حقّ‌ خود كنار نشست‌؟ ✴️فرمود:«چون ياورى براى خود نيافت.آيا نشنيده‌اى كه خداوند در قصّۀ لوط‍‌ عليه السّلام فرمايد:((لوط‍‌ به قومش گفت:)اى‌كاش قدرت داشتم تا شما را از كارهاى زشت بازدارم يا اينكه پشت و پناه محكمى بود كه بدان پناه مى‌بردم!)و نيز به حكايت از نوح عليه السّلام، فرمايد:(او خداوندگارش را خواند:كه همانا من مغلوب‌ام؛پس تو مرا يارى فرماى)و در جريان موسى عليه السّلام(از زبان او)فرمود:(پروردگارا،من جز خود و برادرم(هارون)در اختيار ندارم.پس تو ميان ما و قوم فاسق و زيان‌كار جدايى افكن).پس آن‌گاه كه حال پيغمبران چنين بوده است،عذر وصىّ‌ پيغمبر موجّه‌تر و قوى‌تر است. 🕋جابر!امام به‌سان كعبه است كه مردم بايد به‌سويش روند؛كعبه به‌سوى كسى نمى‌رود!» 📖سیمای حضرت مهدی (علیه السلام) در قرآن، صفحه 414 سیدهاشم بن سلیمان بحرانی کانال الدولة الزهرائیة در ایتا👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84 کانال الدولة الزهرائیة (عج) در تلگرام https://telegram.me/Aldolatahalzahraeyah
سلام علیکم اگر می خواهید یک مفاتیح جیبی، همیشه همراهتان داشته باشید و در مناسبت‌های مختلف دنبال کتاب دعا نگردید ، کانال امین الله نیازهای شما را مخصوصا در امکان مذهبی، و جلسات جواب می دهد، ادعیه به صورت متن و صوت در کانال می باشد اعمال شب و روز نیمه شعبان را در کانال امین الله ع در تلگرام مشاهده بفرمایید. نشر کانال شریک شدن در اعمال زوار است. کانال ادعیه و زیارات امین الله https://t.me/ZiarateAminAllah1
❖﷽❖ حَدَّثَنَا اَلْحُسَيْنُ‌ بْنُ‌ أَحْمَدَ بْنِ‌ إِدْرِيسَ‌ رَضِيَ‌ اللَّهُ‌ عَنْهُ‌ قَالَ‌ حَدَّثَنَا أَبِي قَالَ‌ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ‌ إِسْمَاعِيلَ‌ قَالَ‌ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ الْكُوفِيُّ‌ قَالَ‌ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ‌ عَبْدِ اللَّهِ‌ الطُّهَوِيُّ قَالَ‌: قَصَدْتُ‌ حَكِيمَةَ‌ بِنْتَ‌ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ بَعْدَ مُضِيِّ‌ أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ أَسْأَلُهَا عَنِ‌ الْحُجَّةِ‌ وَ مَا قَدِ اخْتَلَفَ‌ فِيهِ‌ النَّاسُ‌ مِنَ‌ الْحَيْرَةِ‌ الَّتِي هُمْ‌ فِيهَا فَقَالَتْ‌ لِي اجْلِسْ‌ فَجَلَسْتُ‌ ثُمَّ‌ قَالَتْ‌ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَبَارَكَ‌ وَ تَعَالَى لاَ يُخْلِي الْأَرْضَ‌ مِنْ‌ حُجَّةٍ‌ نَاطِقَةٍ‌ أَوْ صَامِتَةٍ‌ وَ لَمْ‌ يَجْعَلْهَا فِي أَخَوَيْنِ‌ بَعْدَ الْحَسَنِ‌ وَ الْحُسَيْنِ‌ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ‌ تَفْضِيلاً لِلْحَسَنِ‌ وَ الْحُسَيْنِ‌ وَ تَنْزِيهاً لَهُمَا أَنْ‌ يَكُونَ‌ فِي الْأَرْضِ‌ عَدِيلُهُمَا إِلاَّ أَنَّ‌ اللَّهَ‌ تَبَارَكَ‌ وَ تَعَالَى خَصَّ‌ وُلْدَ الْحُسَيْنِ‌ بِالْفَضْلِ‌ عَلَى وُلْدِ الْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ كَمَا خَصَّ‌ وُلْدَ هَارُونَ‌ عَلَى وُلْدِ مُوسَى عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ إِنْ‌ كَانَ‌ مُوسَى حُجَّةً‌ عَلَى هَارُونَ‌ وَ الْفَضْلُ‌ لِوُلْدِهِ‌ إِلَى يَوْمِ‌ الْقِيَامَةِ‌ وَ لاَ بُدَّ لِلْأُمَّةِ‌ مِنْ‌ حَيْرَةٍ‌ يَرْتَابُ‌ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ‌ وَ يَخْلُصُ‌ فِيهَا الْمُحِقُّونَ‌ كَيْ‌ لاَ يَكُونَ‌ لِلْخَلْقِ‌ عَلَى اللَّهِ‌ حُجَّةٌ‌ وَ إِنَّ‌ الْحَيْرَةَ‌ لاَ بُدَّ وَاقِعَةٌ‌ بَعْدَ مُضِيِّ‌ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَقُلْتُ‌ يَا مَوْلاَتِي هَلْ‌ كَانَ‌ لِلْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَلَدٌ فَتَبَسَّمَتْ‌ ثُمَّ‌ قَالَتْ‌ إِذَا لَمْ‌ يَكُنْ‌ لِلْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ عَقِبٌ‌ فَمَنِ‌ الْحُجَّةُ‌ مِنْ‌ بَعْدِهِ‌ وَ قَدْ أَخْبَرْتُكَ‌ أَنَّهُ‌ لاَ إِمَامَةَ‌ لِأَخَوَيْنِ‌ بَعْدَ الْحَسَنِ‌ وَ الْحُسَيْنِ‌ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ‌ فَقُلْتُ‌ يَا سَيِّدَتِي حَدِّثِينِي بِوِلاَدَةِ‌ مَوْلاَيَ‌ وَ غَيْبَتِهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَتْ‌ نَعَمْ‌ كَانَتْ‌ لِي جَارِيَةٌ‌ يُقَالُ‌ لَهَا نَرْجِسُ‌ فَزَارَنِي ابْنُ‌ أَخِي فَأَقْبَلَ‌ يَحْدِقُ‌ النَّظَرَ إِلَيْهَافَقُلْتُ‌ لَهُ‌ يَا سَيِّدِي لَعَلَّكَ‌ هَوِيتَهَا فَأُرْسِلُهَا إِلَيْكَ‌ فَقَالَ‌ لَهَا لاَ يَا عَمَّةِ‌ وَ لَكِنِّي أَتَعَجَّبُ‌ مِنْهَا فَقُلْتُ‌ وَ مَا أَعْجَبَكَ‌ مِنْهَا فَقَالَ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ سَيَخْرُجُ‌ مِنْهَا وَلَدٌ كَرِيمٌ‌ عَلَى اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ الَّذِي يَمْلَأُ اللَّهُ‌ بِهِ‌ الْأَرْضَ‌ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ‌ جَوْراً وَ ظُلْماً فَقُلْتُ‌ فَأُرْسِلُهَا إِلَيْكَ‌ يَا سَيِّدِي فَقَالَ‌ اسْتَأْذِنِي فِي ذَلِكَ‌ أَبِي عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَتْ‌ فَلَبِسْتُ‌ ثِيَابِي وَ أَتَيْتُ‌ مَنْزِلَ‌ أَبِي الْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَسَلَّمْتُ‌ وَ جَلَسْتُ‌ فَبَدَأَنِي عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ قَالَ‌ يَا حَكِيمَةُ‌ ابْعَثِي نَرْجِسَ‌ إِلَى ابْنِي أَبِي مُحَمَّدٍقَالَتْ‌ فَقُلْتُ‌ يَا سَيِّدِي١ عَلَى هَذَا قَصَدْتُكَ‌ عَلَى أَنْ‌ أَسْتَأْذِنَكَ‌ فِي ذَلِكَ‌ فَقَالَ‌ لِي يَا مُبَارَكَةُ‌ إِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَبَارَكَ‌ وَ تَعَالَى أَحَبَّ‌ أَنْ‌ يُشْرِكَكِ‌ فِي الْأَجْرِ وَ يَجْعَلَ‌ لَكِ‌ فِي الْخَيْرِ نَصِيباً قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَلَمْ‌ أَلْبَثْ‌ أَنْ‌ رَجَعْتُ‌ إِلَى مَنْزِلِي وَ زَيَّنْتُهَا وَ وَهَبْتُهَا لِأَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ جَمَعْتُ‌ بَيْنَهُ‌ وَ بَيْنَهَا فِي مَنْزِلِي فَأَقَامَ‌ عِنْدِي أَيَّاماً ثُمَّ‌ مَضَى إِلَى وَالِدِهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ وَجَّهْتُ‌ بِهَا مَعَهُ‌ قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَمَضَى أَبُو الْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ جَلَسَ‌ أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ مَكَانَ‌ وَالِدِهِ‌ وَ كُنْتُ‌ أَزُورُهُ‌ كَمَا كُنْتُ‌ أَزُورُ وَالِدَهُ‌ فَجَاءَتْنِي نَرْجِسُ‌ يَوْماً تَخْلَعُ‌ خُفِّي فَقَالَتْ‌ يَا مَوْلاَتِي نَاوِلِينِي خُفَّكِ‌ فَقُلْتُ‌ بَلْ‌ أَنْتِ‌ سَيِّدَتِي وَ مَوْلاَتِي وَ اللَّهِ‌ لاَ أَدْفَعُ‌ إِلَيْكِ‌ خُفِّي لِتَخْلَعِيهِ‌ وَ لاَ لِتَخْدُمِينِي بَلْ‌ أَنَا أَخْدُمُكِ‌ عَلَى بَصَرِي فَسَمِعَ‌ أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ ذَلِكَ‌ فَقَالَ‌ جَزَاكِ‌ اللَّهُ‌ يَا عَمَّةِ‌ خَيْراً فَجَلَسْتُ‌ عِنْدَهُ‌ إِلَى وَقْتِ‌ غُرُوبِ‌ الشَّمْسِ‌
فَصِحْتُ‌ بِالْجَارِيَةِ‌ وَ قُلْتُ‌ نَاوِلِينِي ثِيَابِي لِأَنْصَرِفَ‌ فَقَالَ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ لاَ يَا عَمَّتَا بِيتِيَ‌ اللَّيْلةَ‌ عِنْدَنَا فَإِنَّهُ‌ سَيُولَدُ اللَّيْلَةَ‌ الْمَوْلُودُ الْكَرِيمُ‌ عَلَى اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ الَّذِي يُحْيِي اللَّهُ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ بِهِ‌ الْأَرْضَ‌ بَعْدَ مَوْتِها فَقُلْتُ‌ مِمَّنْ‌ يَا سَيِّدِي وَ لَسْتُ‌ أَرَى بِنَرْجِسَ‌ شَيْئاً مِنْ‌ أَثَرِ الْحَبَلِ‌ فَقَالَ‌ مِنْ‌ نَرْجِسَ‌ لاَ مِنْ‌ غَيْرِهَا قَالَتْ‌ فَوَثَبْتُ‌ إِلَيْهَا فَقَلَبْتُهَا ظَهْراً لِبَطْنٍ‌ فَلَمْ‌ أَرَ بِهَا أَثَرَ حَبَلٍ‌ فَعُدْتُ‌ إِلَيْهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَأَخْبَرْتُهُ‌ بِمَا فَعَلْتُ‌ فَتَبَسَّمَ‌ ثُمَّ‌ قَالَ‌ لِي إِذَا كَانَ‌ وَقْتُ‌ الْفَجْرِ يَظْهَرُ لَكِ‌ بِهَا الْحَبَلُ‌ لِأَنَّ‌ مَثَلَهَا مَثَلُ‌ أُمِّ‌ مُوسَى عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ لَمْ‌ يَظْهَرْ بِهَا الْحَبَلُ‌ وَ لَمْ‌ يَعْلَمْ‌ بِهَا أَحَدٌ إِلَى وَقْتِ‌ وِلاَدَتِهَا لِأَنَّ‌ فِرْعَوْنَ‌ كَانَ‌ يَشُقُّ‌ بُطُونَ‌ الْحُبَالَي فِي طَلَبِ‌ مُوسَى عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ هَذَا نَظِيرُ مُوسَى عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَعُدْتُ‌ إِلَيْهَا فَأَخْبَرْتُهَا بِمَا قَالَ‌ وَ سَأَلْتُهَا عَنْ‌ حَالِهَا فَقَالَتْ‌ يَا مَوْلاَتِي مَا أَرَى بِي شَيْئاً مِنْ‌ هَذَا قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَلَمْ‌ أَزَلْ‌ أَرْقُبُهَا إِلَى وَقْتِ‌ طُلُوعِ‌ الْفَجْرِ وَ هِيَ‌ نَائِمَةٌ‌ بَيْنَ‌ يَدَيَّ‌ لاَ تَقْلِبُ‌ جَنْباً إِلَى جَنْبٍ‌ حَتَّى إِذَا كَانَ‌ آخِرُ اللَّيْلِ‌ وَقْتُ‌ طُلُوعِ‌ الْفَجْرِ وَثَبَتْ‌ فَزِعَةً‌ فَضَمَمْتُهَا إِلَى صَدْرِي وَ سَمَّيْتُ‌ عَلَيْهَا١ فَصَاحَ‌ إِلَيَّ‌ أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ قَالَ‌ اقْرَئِي عَلَيْهَا إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ‌ فِي لَيْلَةِ‌ الْقَدْرِ فَأَقْبَلْتُ‌ أَقْرَأُ عَلَيْهَا وَ قُلْتُ‌ لَهَا مَا حَالُكِ‌ قَالَتْ‌ ظَهَرَ بِيَ‌ الْأَمْرُ الَّذِي أَخْبَرَكِ‌ بِهِ‌ مَوْلاَيَ‌ فَأَقْبَلْتُ‌ أَقْرَأُ عَلَيْهَا كَمَا أَمَرَنِي فَأَجَابَنِي الْجَنِينُ‌ مِنْ‌ بَطْنِهَا يَقْرَأُ مِثْلَ‌ مَا أَقْرَأُ وَ سَلَّمَ‌ عَلَيَّ‌ قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَفَزِعْتُ‌ لِمَا سَمِعْتُ‌ فَصَاحَ‌ بِي أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ لاَ تَعْجَبِي مِنْ‌ أَمْرِ اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ إِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَبَارَكَ‌ وَ تَعَالَى يُنْطِقُنَا بِالْحِكْمَةِ‌ صِغَاراً وَ يَجْعَلُنَا حُجَّةً‌ فِي أَرْضِهِ‌ كِبَاراً فَلَمْ‌ يَسْتَتِمَّ‌ الْكَلاَمَ‌ حَتَّى غِيبَتْ‌ عَنِّي نَرْجِسُ‌ فَلَمْ‌ أَرَهَا كَأَنَّهُ‌ ضُرِبَ‌ بَيْنِي وَ بَيْنَهَا حِجَابٌ‌ فَعَدَوْتُ‌ نَحْوَ أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ أَنَا صَارِخَةٌ‌ فَقَالَ‌ لِي ارْجِعِي يَا عَمَّةِ‌ فَإِنَّكِ‌ سَتَجِدِيهَا فِي مَكَانِهَا قَالَتْ‌ فَرَجَعْتُ‌ فَلَمْ‌ أَلْبَثْ‌ أَنْ‌ كُشِفَ‌ الْغِطَاءُ الَّذِي كَانَ‌ بَيْنِي وَ بَيْنَهَا وَ إِذَا أَنَا بِهَا وَ عَلَيْهَا مِنْ‌ أَثَرِ النُّورِ مَا غَشِيَ‌ بَصَرِي وَ إِذَا أَنَا بِالصَّبِيِّ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ سَاجِداً لِوَجْهِهِ جَاثِياً عَلَى رُكْبَتَيْهِ‌ رَافِعاً سَبَّابَتَيْهِ‌ وَ هُوَ يَقُولُ‌ أَشْهَدُ أَنْ‌ لاَ إِلَهَ‌ إِلاَّ اللَّهُ‌ وَحْدَهُ‌ لاَ شَرِيكَ‌ لَهُ‌ وَ أَنَّ‌ جَدِّي مُحَمَّداً رَسُولُ‌ اللَّهِ‌ وَ أَنَّ‌ أَبِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ‌ ثُمَّ‌ عَدَّ إِمَاماً إِمَاماً إِلَى أَنْ‌ بَلَغَ‌ إِلَى نَفْسِهِ‌ ثُمَّ‌ قَالَ‌٣ اللَّهُمَّ‌ أَنْجِزْ لِي مَا وَعَدْتَنِي وَ أَتْمِمْ‌ لِي أَمْرِي وَ ثَبِّتْ‌ وَطْأَتِي وَ امْلَإِ الْأَرْضَ‌ بِي عَدْلاً وَ قِسْطاًفَصَاحَ‌ بِي أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَقَالَ‌ يَا عَمَّةِ‌ تَنَاوَلِيهِ‌ وَ هَاتِيهِ‌ فَتَنَاوَلْتُهُ‌ وَ أَتَيْتُ‌ بِهِ‌ نَحْوَهُ‌ فَلَمَّا مَثَلْتُ‌ بَيْنَ‌ يَدَيْ‌ أَبِيهِ‌ وَ هُوَ عَلَى يَدَيَّ‌ سَلَّمَ‌ عَلَى أَبِيهِ‌ فَتَنَاوَلَهُ‌ الْحَسَنُ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ مِنِّي وَ الطَّيْرُ تُرَفْرِفُ‌ عَلَى رَأْسِهِ‌ وَ نَاوَلَهُ‌ لِسَانَهُ‌ فَشَرِبَ‌ مِنْهُ‌ ثُمَّ‌ قَالَ‌ امْضِي بِهِ‌ إِلَى أُمِّهِ‌ لِتُرْضِعَهُ‌ وَ رُدِّيهِ‌ إِلَيَّ‌ قَالَتْ‌ فَتَنَاوَلْتُهُ‌ أُمَّهُ‌ فَأَرْضَعَتْهُ‌ فَرَدَدْتُهُ‌ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ الطَّيْرُ تُرَفْرِفُ‌ عَلَى رَأْسِهِ‌ فَصَاحَ‌ بِطَيْرٍ مِنْهَا فَقَالَ‌ لَهُ‌ احْمِلْهُ‌ وَ احْفَظْهُ‌ وَ رُدَّهُ‌ إِلَيْنَا فِي كُلِّ‌ أَرْبَعِينَ‌ يَوْماً فَتَنَاوَلَهُ‌ الطَّيْرُ وَ طَارَ بِهِ‌ فِي جَوِّ السَّمَاءِ وَ اتَّبَعَهُ‌ سَائِرُ الطَّيْرِ
فَسَمِعْتُ‌ أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ يَقُولُ‌ أَسْتَوْدِعُكَ‌ اللَّهَ‌ الَّذِي أَوْدَعَتْهُ‌ أُمُّ‌ مُوسَى مُوسَى فَبَكَتْ‌ نَرْجِسُ‌ فَقَالَ‌ لَهَا اسْكُتِي فَإِنَّ‌ الرَّضَاعَ‌ مُحَرَّمٌ‌ عَلَيْهِ‌ إِلاَّ مِنْ‌ ثَدْيِكِ‌ وَ سَيُعَادُ إِلَيْكِ‌ كَمَا رُدَّ مُوسَى إِلَى أُمِّهِ‌ وَ ذَلِكَ‌ قَوْلُ‌ اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌: فَرَدَدْناهُ‌ إِلى‌ أُمِّهِ‌ كَيْ‌ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ‌١قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَقُلْتُ‌ وَ مَا هَذَا الطَّيْرُ قَالَ‌ هَذَا رُوحُ‌ الْقُدُسِ‌ الْمُوَكَّلُ‌ بِالْأَئِمَّةِ‌ عَلَيْهِمُ‌ السَّلاَمُ‌يُوَفِّقُهُمْ‌ وَ يُسَدِّدُهُمْ‌ وَ يُرَبِّيهِمْ‌ بِالْعِلْمِ‌٢ قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَلَمَّا كَانَ‌ بَعْدَ أَرْبَعِينَ‌ يَوْماً رُدَّ الْغُلاَمُ‌ وَ وُجِّهَ‌ إِلَى ابْنِ‌ أَخِي عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَدَعَانِي فَدَخَلْتُ‌ عَلَيْهِ‌ فَإِذَا أَنَا بِالصَّبِيِّ‌ مُتَحَرِّكٌ‌ يَمْشِي بَيْنَ‌ يَدَيْهِ‌ فَقُلْتُ‌ يَا سَيِّدِي هَذَا ابْنُ‌ سَنَتَيْنِ‌ فَتَبَسَّمَ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ ثُمَّ‌ قَالَ‌ إِنَّ‌ أَوْلاَدَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَوْصِيَاءِ إِذَا كَانُوا أَئِمَّةً‌ يَنْشَئُونَ‌ بِخِلاَفِ‌ مَا يَنْشَأُ غَيْرُهُمْ‌ وَ إِنَّ‌ الصَّبِيَّ‌ مِنَّا إِذَا كَانَ‌ أَتَى عَلَيْهِ‌ شَهْرٌ كَانَ‌ كَمَنْ‌ أَتَى عَلَيْهِ‌ سَنَةٌ‌ وَ إِنَّ‌ الصَّبِيَّ‌ مِنَّا لَيَتَكَلَّمُ‌ فِي بَطْنِ‌ أُمِّهِ‌ وَ يَقْرَأُ اَلْقُرْآنَ‌ وَ يَعْبُدُ رَبَّهُ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ وَ عِنْدَ الرَّضَاعِ‌ تُطِيعُهُ‌ الْمَلاَئِكَةُ‌ وَ تَنْزِلُ‌ عَلَيْهِ‌ صَبَاحاً وَ مَسَاءً قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَلَمْ‌ أَزَلْ‌ أَرَى ذَلِكَ‌ الصَّبِيَّ‌ فِي كُلِّ‌ أَرْبَعِينَ‌ يَوْماً إِلَى أَنْ‌ رَأَيْتُهُ‌ رَجُلاً٣ قَبْلَ‌ مُضِيِّ‌ أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ بِأَيَّامٍ‌ قَلاَئِلَ‌ فَلَمْ‌ أَعْرِفْهُ‌ فَقُلْتُ‌ لاِبْن ِ‌ أَخِي عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ مَنْ‌ هَذَا الَّذِي تَأْمُرُنِي أَنْ‌ أَجْلِسَ‌ بَيْنَ‌ يَدَيْهِ‌ فَقَالَ‌ لِي هَذَا ابْنُ‌ نَرْجِسَ‌ وَ هَذَا خَلِيفَتِي مِنْ‌ بَعْدِي وَ عَنْ‌ قَلِيلٍ‌ تَفْقِدُونِّي فَاسْمَعِي لَهُ‌ وَ أَطِيعِي قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَمَضَى أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ بَعْدَ ذَلِكَ‌ بِأَيَّامٍ‌ قَلاَئِلَ‌ وَ افْتَرَقَ‌ النَّاسُ‌ كَمَا تَرَى وَ وَ اللَّهِ‌ إِنِّي لَأَرَاهُ‌ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ إِنَّهُ‌ لَيُنْبِئُنِي عَمَّا تَسْأَلُونَ‌ عَنْهُ‌ فَأُخْبِرُكُمْ‌ وَ وَ اللَّهِ‌ إِنِّي لَأُرِيدُ أَنْ‌ أَسْأَلَهُ‌ عَنِ‌ الشَّيْ‌ءِ فَيَبْدَأُنِي بِهِ‌ وَ إِنَّهُ‌ لَيَرُدُّ عَلَيَّ‌ الْأَمْرَ فَيَخْرُجُ‌ إِلَيَّ‌ مِنْهُ‌ جَوَابُهُ‌ مِنْ‌ سَاعَتِهِ‌ مِنْ‌ غَيْرِ مَسْأَلَتِي وَ قَدْ أَخْبَرَنِي الْبَارِحَةَ‌ بِمَجِيئِكَ‌ إِلَيَّ‌ وَ أَمَرَنِي أَنْ‌ أُخْبِرَكَ‌ بِالْحَقِّ‌ - قَالَ‌ مُحَمَّدُ بْنُ‌ عَبْدِ اللَّهِ‌ فَوَ اللَّهِ‌ لَقَدْ أَخْبَرَتْنِي حَكِيمَةُ‌ بِأَشْيَاءَ لَمْ‌ يَطَّلِعْ‌ عَلَيْهَا أَحَدٌ إِلاَّ اللَّهُ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ فَعَلِمْتُ‌ أَنَّ‌ ذَلِكَ‌ صِدْقٌ‌ وَ عَدْلٌ‌ مِنَ‌ اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ لِأَنَّ‌ اللَّهَ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ قَدْ أَطْلَعَهُ‌ عَلَى مَا لَمْ‌ يُطْلِعْ‌ عَلَيْهِ‌ أَحَداً مِنْ‌ خَلْقِهِ‌. ادامه مطلب(ترجمه)👇👇
📝محمّد بن عبد اللّه گويد: پس از درگذشت ابو محمّد عليه السّلام به نزد حكيمه دختر امام جواد عليه السّلام رفتم تا در موضوع حجّت و اختلاف مردم و حيرت آنها در بارۀ او پرسش كنم. گفت: بنشين، و من نشستم، سپس گفت: 💎اى محمّد! خداى تعالى زمين را از حجّتى ناطق و يا صامت خالى نمى‌گذارد و آن را پس از حسن و حسين عليهما السّلام در دو برادر ننهاده است و اين شرافت را مخصوص حسن و حسين ساخته براى آنها عديل و نظيرى در روى زمين قرار نداده است جز اينكه خداى تعالى فرزندان حسين را بر فرزندان حسن عليهما السّلام برترى داده، همچنان كه فرزندان هارون را بر فرزندان موسى به فضل نبوّت برترى داد، گرچه موسى حجّت بر هارون بود، ولى فضل نبوّت تا روز قيامت در اولاد هارون است 🔺 و به ناچار بايستى امّت يك سرگردانى و امتحانى داشته باشند تا مبطلان از مخلصان جدا شوند و از براى مردم بر خداوند حجّتى نباشد و اكنون پس از وفات امام حسن عسكرىّ‌ عليه السّلام دورۀ حيرت فرا رسيده است. گفتم: اى بانوى من! آيا از براى امام حسن عليه السّلام فرزندى بود؟ تبسّمى كرد و گفت: اگر امام حسن عليه السّلام فرزندى نداشت پس امام پس از وى كيست‌؟ با آنكه تو را گفتم كه امامت پس از حسن و حسين عليهما السّلام در دو برادر نباشد. گفتم: اى بانوى من! ولادت و غيبت مولايم عليه السّلام را برايم بازگو. گفت: آرى، كنيزى داشتم كه بدو نرجس مى‌گفتند، برادرزاده‌ام به ديدارم آمد و به او نيك نظر كرد، بدو گفتم: اى آقاى من! دوستش دارى او را به نزدت بفرستم‌؟ 🕊فرمود: نه عمّه جان! امّا از او در شگفتم! گفتم: شگفتى شما از چيست‌؟ فرمود: به زودى فرزندى از وى پديد آيد كه نزد خداى تعالى گرامى است و خداوند به واسطۀ او زمين را از عدل و داد آكنده سازد، همچنان كه پر از ظلم و جور شده باشد، گفتم: اى آقاى من! آيا او را به نزد شما بفرستم‌؟ فرمود: از پدرم در اين باره كسب اجازه كن، گويد:جامه پوشيدم و به منزل امام هادى عليه السّلام درآمدم، سلام كردم و نشستم و او خودآغاز سخن فرمود و گفت :اى حكيمه! نرجس را نزد فرزندم ابى محمّد بفرست، گويد: گفتم: اى آقاى من! بدين منظور خدمت شما رسيدم كه در اين باره كسب اجازه كنم، فرمود: اى مباركه! خداى تعالى دوست دارد كه تو را در پاداش اين كار شريك كند و بهره‌اى از خير براى تو قرار دهد، حكيمه گويد: بى‌درنگ به منزل برگشتم و نرجس را آراستم و در اختيار ابو محمّد قرار دادم و پيوند آنها را در منزل خود برقرار كردم و چند روزى نزد من بود سپس به نزد پدرش رفت و او را نيز همراهش روانه كردم. حكيمه گويد: امام هادى عليه السّلام درگذشت و ابو محمّد بر جاى پدر نشست و من همچنان كه به ديدار پدرش مى‌رفتم به ديدار او نيز مى‌رفتم. يك روز نرجس آمد تا كفش مرا برگيرد و گفت: اى بانوى من كفش خود را به من ده! گفتم: بلكه تو سرور و بانوى منى، به خدا سوگند كه كفش خود را به تو نمى‌دهم تا آن را برگيرى و اجازه نمى‌دهم كه مرا خدمت كنى، بلكه من به روى چشم تو را خدمت مى‌كنم. ابو محمّد عليه السّلام اين سخن را شنيد و گفت: اى عمّه! خدا به تو جزاى خير دهاد و تا هنگام غروب آفتاب نزد امام نشستم و به آن جاريه بانگ مى‌زدم كه لباسم را بياور تا بازگردم! امام مى‌فرمود: خير، اى عمّه جان! امشب را نزد ماباش كه امشب آن مولودى كه نزد خداى تعالى گرامى است و خداوند به واسطۀ او زمين را پس از مردنش زنده مى‌كند متولّد مى‌شود، گفتم: اى سرورم! از چه كسى متولّد مى‌شود و من در نرجس آثار باردارى نمى‌بينم. فرمود: از همان نرجس نه از ديگرى. حكيمه گويد: به نزد او رفتم و پشت و شكم او را وارسى كردم و آثار باردارى در او نديدم، به نزد امام برگشتم و كار خود را بدو گزارش كردم، تبسّمى فرمود و گفت: در هنگام فجر آثار باردارى برايت نمودار خواهد گرديد، زيرا مثل او مثل مادر موسى عليه السّلام است كه آثار باردارى در او ظاهر نگرديد و كسى تا وقت ولادتش از آن آگاه نشد، زيرا فرعون در جستجوى موسى، شكم زنان باردار را مى‌شكافت و اين نيز نظير موسى عليه السّلام است. حكيمه گويد: به نزد نرجس برگشتم و گفتار امام را بدو گفتم و از حالش پرسش كردم، گفت: اى بانوى من! در خود چيزى از آن نمى‌بينم، حكيمه گويد: تا طلوع فجر مراقب او بودم و او پيش روى من خوابيده بود و از اين پهلو به آن پهلو نمى‌رفت تا چون آخر شب و هنگام طلوع فجر فرارسيد هراسان از جا جست و او را در آغوش گرفتم و بدو «اسم اللّه» مى‌خواندم، 🕯ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد و فرمود: سورۀ إنّا أنزلنا بر او برخوان! و من بدان آغاز كردم و گفتم: حالت چون است‌؟ گفت: امرى كه مولايم خبر داد در من نمايان شده است و من همچنان كه فرموده بود بر او مى‌خواندم و جنين در شكم به من پاسخ داد و مانند من قرائت كرد و بر من سلام نمود.
حكيمه گويد: من از آنچه شنيدم هراسان شدم و ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد: از امرخداى تعالى در شگفت مباش، خداى تعالى ما را در خردى به سخن درآورد و در بزرگى حجّت خود در زمين قرار دهد و هنوز سخن او تمام نشده بود كه نرجس از ديدگانم نهان شد و او را نديدم گويا پرده‌اى بين من و او افتاده بود و فريادكنان به نزد ابو محمّد عليه السّلام دويدم، فرمود: اى عمّه! برگرد، او را در مكان خود خواهى يافت. گويد: بازگشتم و طولى نكشيد كه پرده‌اى كه بين ما بود برداشته شد و ديدم نورى نرجس را فراگرفته است كه توان ديدن آن را ندارم و آن كودك عليه السّلام را ديدم كه روى به سجده نهاده است و دو زانو بر زمين نهاده است و دو انگشت سبّابۀ خود را بلند كرده و مى‌گويد: أشهد أن لا إله إلاّ اللّه [وحده لا شريك له] و أنّ‌ جدّي محمّدارسول اللّه و أنّ‌ أبي أمير المؤمنين. سپس امامان را يكايك برشمرد تا به خودش رسيد، سپس فرمود: بار الها! آنچه به من وعده فرمودى به جاى آر، و كار مرا به انجام رسان و گامم را استوار ساز و زمين را به واسطۀ من پر از عدل و داد گردان. ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد و فرمود: اى عمّه، او را بياور و به من برسان. او را برگرفتم و به جانب او بردم، و چون او در ميان دو دست من بود و مقابل او قرار گرفتم بر پدر خود سلام كرد و امام حسن عليه السّلام او را از من گرفت و زبان خود در دهان او گذاشت و او از آن نوشيد، سپس فرمود: او را به نزد مادرش ببر تا بدو شير دهد، آنگاه به نزد من بازگردان. و او را به مادرش رسانيدم و بدو شير داد بعد از آن او را به ابو محمّد عليه السّلام بازگردانيدم در حالى كه پرندگان بر بالاى سرش در طيران بودند، به يكى از آنها بانگ برآورد و گفت: او را برگير و نگاهدار و هر چهل روز يك بار به نزد ما بازگردان و آن پرنده او را برگرفت و به آسمان برد و پرندگان ديگر نيز به دنبال او بودند، شنيدم كه ابو محمّد عليه السّلام مى‌گفت: تو را به خدايى سپردم كه مادر موسى موسى را سپرد، آنگاه نرگس گريست و امام بدو فرمود: خاموش باش كه بر او شير خوردن جز از سينۀ تو حرام است وبه زودى نزد تو بازگردد همچنان كه موسى به مادرش بازگردانيده شد و اين قول خداى تعالى است كه «فَرَدَدْناهُ‌ إِلى‌ أُمِّهِ‌ كَيْ‌ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ‌». حكيمه گويد: گفتم: اين پرنده چه بود؟ فرمود: اين روح القدس است كه بر ائمّه عليهم السّلام گمارده شده است، آنان را موفّق و مسدّد مى‌دارد و به آنها علم مى‌آموزد. حكيمه گويد: پس از چهل روز آن كودك برگردانيده شد و برادرزاده‌ام به دنبال من كس فرستاد و مرا فراخواند و بر او وارد شدم و به ناگاه ديدم كه همان كودك است كه مقابل او راه مى‌رود. گفتم: اى آقاى من! آيا اين كودك دو ساله نيست‌؟ تبسّمى فرمود و گفت: اولاد انبياء و اوصياء اگر امام باشند به خلاف ديگران نشو و نما كنند و كودك يك ماهۀ ما به مانند كودك يك ساله باشد و كودك ما در رحم مادرش سخن گويد و قرآن تلاوت كند و خداى تعالى را بپرستد و هنگام شيرخوارگى ملائكه او را فرمان برند و صبح و شام بر وى فرود آيند. حكيمه گويد: پيوسته آن كودك را چهل روز يك بار مى‌ديدم تا آنكه چند روز پيش از درگذشت ابو محمّد عليه السّلام او را ديدم كه مردى بود و او را نشناختم و به برادرزاده‌ام گفتم: اين مردى كه فرمان مى‌دهى در مقابل او بنشينم كيست‌؟ فرمود: اين پسر نرجس است و اين جانشين پس از من است و به زودى مرا از دست مى‌دهيد پس بدو گوش فرادار و فرمانش ببر. حكيمه گويد: پس از چند روز ابو محمّد عليه السّلام درگذشت و مردم چنان كه مى‌بينى پراكنده شدند و به خدا سوگند كه من هر صبح و شام او را مى‌بينم و مرا از آنچه مى‌پرسيد آگاه مى‌كند و من نيز شما را مطّلع مى‌كنم و به خدا سوگند كه گاهى مى‌خواهم از او پرسشى كنم و او نپرسيده پاسخ مى‌دهد و گاهى امرى بر من وارد مى‌شود و همان ساعت پرسش نكرده از ناحيۀ او جوابش صادر مى‌شود. شب گذشته مرا از آمدن تو باخبر ساخت و فرمود: تو را از حقّ‌ خبر دار سازم. محمّد بن عبد اللّه راوى حديث گويد: به خدا سوگند حكيمه امورى را به من خبر داد كه جز خداى تعالى كسى بر آن مطّلع نيست و دانستم كه آن صدق و عدل و از جانب خداى تعالى است، زيرا خداى تعالى او را به امورى آگاه كرده است كه هيچ يك از خلايق را بر آنها آگاه نكرده است. 📚كمال الدين و تمام النعمة -جلد 2، صفحه 154 باب42/حدیث2 ابن بابویه کانال الدولة الزهرائیة در ایتا http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84 کانال الدولة الزهرائیة (عج) در تلگرام https://telegram.me/Aldolatahalzahraeyah
👈 حکایت خاک مالی : نقل می‌کنند که شاه عباس وقتی میدان نقش جهان را می‌ساخت، دم دمای غروب خودش می‌رفت و مزد کارگران را می‌داد. کارگران هم برای دیدن شاه و هم برای گرفتن پول صف می‌کشیدند و خوشحال و قبراق مدت‌ها در صف می‌ماندند تا از دست شاه پول بگیرند. در این میان عده‌ای بودند که کار نکرده بودند و روی خاک غلت می‌زدند و لباس‌های خود را خاکی می‌کردند و در صف می‌ایستادند تا بدون زحمت کشیدن حقوق دریافت کنند. وقتی نوبت به آنان می‌رسید، سر کارگرانِ عصبانی که کار نکرده‌های رند را خوب می‌شناختند، به پادشاه ندا می‌دادند و کارگران خاک‌مالی‌شده را با فحش و بد و بی‌راه بیرون می‌انداختند أمّا شاه عباس آن‌ها را صدا می‌زد و به آن‌ها نیز دستمزد می‌داد و می‌گفت: من پادشاهم و در شأن من نیست که اینان را ناامید برگردانم! 🌹یا صاحب الزمان! مدت‌هاست در بساط شما خودمان را خاک‌مالی کرده‌ایم! گاهی در نیمه‌ی شعبان، گاهی جمعه‌ها، گاهی در زیارت و گاهی در قنوت نماز، دعای‌تان کرده‌ایم! می‌دانیم این کارها کار نیست و خودمان می‌دانیم کاری نکرده‌ایم ولی خوب یاد گرفته‌ایم خودمان را خاک مالی کنیم و در صف، منتظر بمانیم تا دستمزد دریافت کنیم. ای پادشاه مُلک وجود! این دست‌های نیازمند، این چشم‌های منتظر، این نگاه‌های پرتوقع، گدای یک نگاه شمایند! یک نگاه! از همان نگاه‌های لطف آمیز که به کارکرده‌های با إخلاص‌تان روامیدارید. المستعان بک یا ابن الحسن 🤲 http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ❖﷽❖ 💎تفسیر زیبای ایات پایانی سوره سبأ در کلام اهل بیت (ع): وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ (٥١) وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّىٰ لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ (٥٢) وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ (٥٣) وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ (٥٤) ✨🌤✨🌤✨🌤 ‼️درباره اينكه آيات (و لوترى اذ فزعوا) ناظر بر فرو رفتن لشكر سفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى) و در الدر المنثور است كه حاكم - وى حديث را صحيح دانسته - از ابى هريره روايت كرده كه در ذيل آيه (و لو ترى اذ فزعوا) گفته است رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: در آينده مردى در عمق دمشق خروج مى كند كه او را (سفيانى ) مى گويند، و عموم پيروانش از قبيله كلب هستند، دست به كشتار مى زند، و حتى شكم زنان را پاره مى كند، و كودكان را به قتل مى رساند، تا آنكه قبيله قيس عليه او قيام كند و او قيس را بكشد، و جايى را از ستم خود خالى نگذارد و در اين هنگام مردى از اهل بيت من خروج مى كند، تا به سفيانى مى رسد، و ستونى از لشكر خود را به سركوبى وى مى فرستد، و ايشان را منهزم نموده شكست مى دهند، سفيانى با همراهان خود راه مى افتد تا به (بيداء) مى رسد، در آن سرزمين دچار خسف مى شوند، و در زمين فرو مى روند، و احدى از ايشان باقى نمى ماند، مگر كسى كه سرگذشت آنان را براى مردم خبر دهد. 🔖 مؤلف: اين روايت از طرق اهل سنت بسيار زياد آمده بعضى مختصر و بعضى مفصل، و آن را از طرق مختلفه از ابن عباس، ابن مسعود، حذيفه، ابى هريره، جد عمرو بن شعيب، ام سلمه، صفيه، عائشه، و حفصه، همسران رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و نفيره، همسر قعقاع، و نيز از سعيد بن جبير، به طور موقوف روايت كرده اند. 📔 و در تفسير قمى در ذيل آيه (و لوترى اذ فزعوا فلا فوت ) گفته است : پدرم از ابن ابى عمير، از منصور بن يونس، از ابى خالد كابلى، برايم حديث كرد، كه گفت امام ابى جعفر (عليه السلام) فرمود: به خدا سوگند، گويا همين الان مى بينم قائم (عليه السلام) را كه به حجر تكيه داده است، آنگاه مردم را در رعايت حقش به خدا سوگند مى دهد، و اولين كسى كه با او بيعت كند، جبرئيل، و سپس سيصد و سيزده نفرند، و اين عده هر كدام بتوانند، راه افتاده، خود را به وى برسانند، كه مى رسانند، و هر يك به اين صورت به وى نرسند، در رختخوابشان ناپديد مى شوند، و منظور امير المومنين (عليه السلام) از عبارت (هم المفقودون عن فرشهم - ايشان از رختخواب مفقود مى شوند) همين است، 📍و نيز منظور از آيه (فاستبقوا الخيرات اينما تكونوا يات بكم الله جميعا - پس در عمل به خيرات سبقت جوييد، كه هر جا باشيد خدا همگى تان را مى آورد) همين است و فرمود: منظور از خيرات، ولايت (و محبت اهل بيت (عليهم السلام) است ). 📌 همچنان كه در جايى ديگر فرمود: (و لئن اخرنا عنهم العذاب الى امه معدوده - اگر عذاب را از ايشان تاخير اندازيم، تا امت معدوده...)، منظور از امت معدوده اصحاب قائم (عليه السلام) است كه در عرض يك ساعت همه يك جا جمع مى شوند. 📝وقتى قائم (عليه السلام) به سر زمين (بيداء) برسد، لشكر سفيان در برابرش صف آرايى مى كند، پس خداى عزوجل زمين را دستور مى دهد، تا پاهاى ايشان را در خود فرو ببرد، و بگيرد، و درباره همين مورد است، كه خداى عزوجل مى فرمايد: (و لو ترى اذ فزعوا فلا فوت و اخذوا من مكان قريب و قالوا آمنا به ) يعنى مى گويند: اينك ما به قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) ايمان آورده ايم، (و انى لهم التناوش من مكان بعيد و حيل بينهم و بين ما يشتهون ) يعنى بين آنان و عذاب نشدن، حائل ايجاد مى شود، (كما فعل باشياعهم ) يعنى آنهايى كه قبل از ايشان مكذبين بودند، و هلاك شدند (من قبل انهم كانوا فى شك مريب ). 📖 تفسیر المیزان - جلد16 - صفحه پایانی کانال الدولة الزهرائیة در ایتا http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84 کانال الدولة الزهرائیة (عج) در تلگرام https://telegram.me/Aldolatahalzahraeyah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا