🔺 نامهای عجیب از شهید " #سیدمجتبی_میرغفاری " که ۳۰ سال پس از شهادت به خانوادهاش رسید.
در بخشهایی از این نامه آمده است:
🔹وقتی در #شلمچه با دشمن نبرد میکردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی #کربلا میآید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه، ملائکهای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن #اباعبدالله_الحسین در کنار سرور شهیدان یافتم، آری مادر، آری مادرِ شهید مجتبی و ای مادران و همسران شهدا، این است مقام شهیدان.
🔹 مادر ماها پشت سر سرور شهیدان #نماز میخوانیم، هنوز باور ندارم چه میبینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچههای فلاح به من خوشآمد میگویند، همه بچهها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچهها جویای حال خانوادهشان بودند... مادر حال میفهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بیجانی بیش نبودهام...
خدایا به عظمت وبزرگی#شهدا مارامدیون #شهدا نگردان
شهید سیدمجتبی میرغفاری ۱۹ دیماه سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد. مادرش معلم قرآن بود و سیدمجتبی هم با تشویقهای مادر راه قرآن را در پیش گرفت و به قاری خوشخوانی تبدیل شد.
از همان دوران نوجوانی و جوانی فعالیتهای فرهنگی و مذهبی زیادی داشت و برای رفع مشکلات اطرافیان صندوق قرضالحسنهای تشکیل داد. پس از اخد دیپلم به عنوان کارمند شهرداری تهران مشغول کار شد و همزمان با کار تحصیل در رشته مدیریت را هم در دانشگاه آغاز کرد.
حضور در جلسات شیخ حسین انصاریان، حضور در هیأتهای مذهبی مختلف و راهاندازی جلسه قرآن در حسینیه جاننثاران از جمله فعالیتهایش بود. همچنین همکاری با شورای نگهبان در سالهای اول انقلاب از دیگر برنامههایش بود.
با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان سرباز راهی جبهه شد و بلافاصله پس از پایان خدمت سربازی به صورت داوطلاب راهی منطقه شد. در سالهای حضور در جبهه در عملیاتهای مختلفی شرکت کرد و چندین نوبت مجروح شد تا اینکه روز ۱۴ دیماه ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۵ به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر مطهرش در قطعه ۲۶ بهشت زهرا آرام گرفت.
قرائت قرآن و راهاندازی جلسه قرآن از جمله فعالیتهایش بود و عمل به قرآن مهمترین برنامه زندگیاش بود. زندگی روزمرهاش را با قرآن تنظیم کرده بود و کاری به جز این انجام نمیداد. در تلاوت از سبک استاد شعیشع استفاده میکرد و به ترتیل منشاوی علاقه زیادی داشت. مداح اهل بیت (ع) هم بود و در جلسات و هیأتهای مختلف حضور پیدا میکرد، از تجملات بسیار دوری میکرد. به مال حلال بسیار تأکید داشت و در زندگی خیلی دقت میکرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر قلب تپنده امت اسلام پیر جماران، سلام بر ملت... سلام بر پاکدلان شهید این آب و خاک و سلام بر شهادت، سلام بر خوابگاه سرور آزادگان که خونین شهرها و دشت عباسها و مجنونها، فاوها و شلمچهها را سر راه امتحان یاران خود قرار داده، چه امتحانی
الله اکبر الله اکبر، شهادت، باز شهید دیگر، باز لب تشنه دیگر، باز صیدی دیگر
الله اکبر چه پروانههای زیبایی، دور شمع کربلا جمع شدهاند
الله اکبر، آری مادر، تو شهید دادهای آن هم چه شهیدی، هم رزم حسین مظلوم، سرور آزادگان، سید اولاد پیامبر، مادر شهید ای شیرزن و ای پاکدل جگرگوشه تو مجتبای تو چه میگوید، همسر باوفای شهید، ببین عزیز تو چه میگوید، چه زیبا گفته این پاک سرشت.
خانواده عزیزم سلام، مادر نور چشمم منم مجتبی
بیا مادر، بیا مادر، حلالم کن
امام را کردهام یاری که وقت شهادت آمده
ز تو خواهش چنین دارم، مکن از بهر من زاری
الله اکبر الله اکبر، مادر و همسرم سخن دارم، آری سخن دارم، وقتی در شلمچه با دشمن نبرد میکردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی کربلا میآید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه، ملائکهای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن اباعبدالله الحسین در کنار سرورش شهیدان یافتم، آری مادر، آری مادر شهید مجتبی و ای مادران و همسران شهدا، این است مقام شهیدان.
الله اکبر الله اکبر، مادر گوش کن ببین جگرگوشه تو چه زیبا گفته است: مادر ماها پشت سر سرور شهیدان نماز میخوانیم، هنوز باور ندارم چه میبینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچههای فلاح به من خوشآمد میگویند، همه بچهها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچهها جویای حال خانوادهشان بودند.
الله اکبر الله اکبر. گوش کن، بشنو، عزیزان چه میگویند، مادر حال میفهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بیجانی بیش نبودهام
الله اکبر الله اکبر، ای همسر شهید گوش کن بشنو که عزیز تو چهها گفته است، آری چه خوب گفته است همسر مهربانم سلام مرا پذیرا باش، چی شده سرت را بالا کن و شجاع باش من همیشه در کنار تو و پسرم حسین هستم. من زندهام و همیشه در کنار خانوادهام هستم، شهادت زنده شدن است نه مردن امیدوارم مشکلات زندگی ترا در راهت مقاومتر سازد و حسین کوچولو را مصممتر از همیشه میپرورانی.
همسر مهربانم من افتخار میورزم که توانستم برای چند مدتی اسم تو را در شناسنامه خودم ثبت گردانم و نوشکفتهای چون حسین که رهرو من خواهد بود برجای بگذارم و من به چنین زنانی فخر میورزم و امیدوارم که خداوند تو را صبر دهد و مرا هم بیامرزد و امیدوارم مرا ببخشید. مادر من تمام این مقام والا را از تو آموختم، اگر شهید شدم بزرگترین افتخارم این است که رهبر روحالله و پدر و مادرم و همسرم معلمین شهادتم بودند و دیگر افتخارم این بود که در عصر امام خمینی زیستم درود بر رهبر اسلامی ایران، امام خمینی، مرگ بر تمامی منافقین و مخالفین اسلام اعم از کفار و مشرکین.
خداحافظ ملت شهیدپرور ایران باشد، به امید پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا گستردگی بر تمام جهان خداحافظ
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.
۲۲ذی الحجه؛
واقعه هرشا ( هریشا )
ترور از آخرین شیوه هاى منافقان است. آنان وقتى از تأثیر روشهاى خویش در جهت بر اندازى نظام دینى ناامید میشوند، این شیوه را در دستور كار خود قرار میدهند.
كشتن پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله اقدامى بود كه قبل از منافقان، یهودیان بنى نضیر كه هم پیمان آن حضرت بودند و یهودیان خیبر، تصمیم به انجام آن گرفته بودند.
ولى به لطف الهى آن حركتها به نتیجه نرسید و رسول خداصلى الله علیه وآله از آن توطئهها نجات پیدا كرد.
منافقان هم مانند یهودیان با سوء استفاده از رأفت اسلامى پس از پایان یافتن مسئله نصب امیرالمومنین به خلافت در غدیرخم در صدد كشتن پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله بر آمدند.
آیه ۷۴ سوره توبه هر چند شامل همه توطئه هایى مىشود كه منافقان بر ضد پیامبر اسلام داشتند ولى اغلب تفاسیر شیعه و سنى به توطئه (لیلةالعقبه) اشاره كردهاند.
هنگامى كه رسول خداصلى الله علیه وآله از غدیرخم به طرف مدینه عازم شد، گروهى از منافقان زودتر حركت كردند و به عقبه هرشا (هرشى) رسیده خود را پنهان نمودند و همیان ها را پراز ریگ ساخته و منتظر عبور رسول خدا از آن محل شدند تا وقتى خواست از آنجا عبور كند، همیانها را از بالا به طرف جاده رها كنند، شاید به این وسیله ناقه آن حضرت را رم دهنده و حضرت به زمین افتاده به قتل برسد.
حذیفه گوید: رسول خداصلى الله علیه وآله من و عمار یاسر را نزد خود طلبید و به عمار فرمود: تو ناقه را از عقب بران و به من فرمود تو هم مهار ناقه را محكم نگاهدار. من مهار ناقه را در دست داشتم و مىكشیدیم و مىرفتیم تا نیمه شب به بالاى عقبه (تنگه كوه) رسیدیم. ناگاه همیانهاى پراز ریگ از بالاى كوه بطرف تنگه پرتاب شد و شتر رسول خدا رم كرد. حضرت فرمود: اى ناقه آرام باش كه باكى برتو نیست.
حذیفه گوید: من گفتم یا رسول اللَّه این جماعت چه كسانى هستند؟ فرمود: اینها منافقان دنیاو آخرتند. در آن موقع برقى ساطع گشت كه من همه آنها را دیدم. نه تن از آنها قریشى و پنج تن از طوایف دیگر بودند. پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله وقتى از تنگه سرازیر مىشد كه سپیده صبح دمید. حضرت پیاده شد و وضو ساخت و منتظر آمدن اصحاب گردید و آن چهارده تن نیز به نماز حاضر شدند...
🌹ضریح مطهر میثم تمار
🔹️در سال 60هجری میثم تمار به دلیل وفاداری به امام حسین (علیه السلام) به دست ابن زیاد به دار آویخته شد و به شهادت رسید.
♦️ابومسلم میثم تماربن یحیی التمار عجمی چون خرما فروش بود ملقب به تمارشد. از یاران و صحابی با وفا و دوستان و شیعیان خاص حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) بود صاحب علم منایا و بلایا بود و دارای علم تفسیروایمانی کامل بود. او زاهد وعابد بود و شب ها به قیام وروزها را به روزه می گذراند. دارای بیانی فصیح بود ونزد رسول خدا مقامی جلیل داشت. ابن زیاد ملعون این بزرگوار را به شهادت نرساند مگر به خاطرمصاحبت وولای امیرالمومنین (علیه السلام) آن حضرت نیز علاقه وافری به اوداشت، حتی گاهی اوقات از مسجد جامع خارج می شد ودرمغازه میثم می نشست و با او صحبت می کرد و گاهی که حضرت میثم را برای کاری می فرستاد و برای میثم خرما می فروخت. (بحارالانوار: ج 41 ص 268. میثم تمار: 19.)
♦️میثم ازامیرالمومنین (علیه السلام) وازامام حسن (علیه السلام) وامام حسین (علیه السلام) علم را فراگرفته بود تا اینکه آن بزرگوار را گرفتند و به دار زدند با اینکه دست و پای او را قطع کرده بودند امام فضائل و مناقب امیرالمومنین (علیه السلام) را می گفت تا او را به شهادت رساندند. 7نفراز خرما فروشان کوفه شبانه او را از دار پایین آورده بدن او را درمحل فعلی قبر شریف دفن نمودند.
از عكاسش پرسیدن بدترین
لحظه ي عكس گرفتنت كي بوده؟
گفت سوریه كه بودم تا اومدم از این بچه
عكس بگیرم فكر كرد دوربین
اسلحه منه
دستاشو برد بالا...
واقعا اگه شهدای مدافع حرم نبودن...
خدایا نجات دهنده مظلومان جـهان را بـرسان😭😭😭😭
اللهم عجل لولیک الفـرج بحق عمه سادات🤲😭😭😭😭
هدیه به ارواح پاک و مطهر شهدا سه صلوات🌷🌷🌷
شهادت یکی از مدیران دارالشفاء کوثر آستان مقدس و از عناصر فداکار جبهه مدافعان سلامت
۱۳۹۹/۰۵/۱۸
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
یکی دیگر از عناصر فداکار جبهه مدافعان سلامت به یاران شهید خود پیوست.
سرهنگ بازنشسته پزشک، زنده یاد دکتر حاج محمد حسین خلیلی که از سالها قبل خود را وقف مداوای بیماران و محرومین کرده بود همزمان با عید سعید غدیر خم جان به جان آفرین تسلیم کرد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
ودر حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام آرامید.
هدیه به روحشان فاتحه مع الصلوات.
VID_20200812_164339_707_a01.mp3
960.4K
🔊 رهبر معظم انقلاب: کار را برای خدا کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 قرآن: روز قیامت حتماً از نعمت ولایت سؤال میشوید!
⚠️شاید امسال، سال امتحان عزاداران باشد..
🔻مدل عزاداری را عوض کن، اما یک وقت به بهانۀ کرونا برای محرم کم نگذاری!
#تصویری
#حضرت_زهرا(س):
✨خدایا مرا در راهی خرج کن که مرا برای آن آفریدی .💔
مهجالدعوات ۱:۱۳۹📗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سکوت هنر نیست!
🔺 ما ابوذر، مالک، عمار و میثم تمار را کمتر به عبادتشان مدح میکنیم؛ ما آنها را به مواضع تعیین کنندشان و تأثیرشان در جامعه میشناسیم
🔺 مردان بزرگ اینطور در تاریخ ماندگار میشوند؛ موضع نگرفتن و بعضاً سکوت کردن، هنر نیست ...
🎥 #اختصاصی_افسران به مناسبت سالروز شهادت میثم تمار، یکی از عاشقان علی (ع)
سلام علیکم💐
بیست و سومین روز از چله 🌟 بیست و چهارم🌟 مهمان سفره شهید 🌷محسن نبوی 🌷 هستیم.
کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، پیکر پاک و نورانی شهید " محسن نبوی " بعد از ۲۸ سال از طریق DNA شناسایی گردید.
شهید "محسن نبوی" فرزند محمد علی ،متولد ۱/۱/۱۳۴۷ می باشد. این شهید بزرگوار اعزامی از اصفهان می باشد و در تاریخ ۴/۱۲/۱۳۶۵ به عنوان شهید مفقود اعلام گردید و در سال ۱۰/۹/۱۳۸۷ پیکر ایشان در شلمچه کشف گردید.
همچنین طبق اعلام این کمیته، شهید بزرگوار " محسن نبوی" در تاریخ ۶/۱۲/۱۳۸۷در سر پل ذهاب به عنوان شهید گمنام تشییع و به خاک سپرده شده بود.
#شهید_محسن_نبوی
#یادش_باصلوات