eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
8.7هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
یک روز رسول خدا صلی‌الله علیه و آله او را در حال بازی با امام حسین علیه‌السلام دید و پیشانی‌اش را بوسید و فرمود: «تو را دوست دارم، چون فرزندم حسین علیه‌السلام را دوست داری.» درواقع حبیب از همان دوران خردسالی‌اش با خانواده و اهل‌بیت نبی مکرم اسلام علیهم‌السلام انس داشت. در تاریخ نام حبیب بن مظاهر گاهی در گروه صحابه و یاران پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله آمده و گاهی در گروه تابعین و نسل دوم مسلمانان پس از پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله. در هر صورت، چه حبیب از صحابه باشد و چه از تابعین، زندگی پربرکتی داشته که به حماسه شهادت در کنار حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام ختم شد.
او به عنوان یکی از یاران حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام بود. نکته قابل توجه این است که در تاریخ اسلام می‌خوانیم که بعد از وفات پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله عده زیادی از مسلمانان خط ولایت را رها کردند؛ اما حبیب بن مظاهر از جمله کسانی بود که از مسیر حق جدا نشد و به یکی از یاران خاص امام علی علیه‌السلام تبدیل شد. ایمان و بصیرت او به‌قدری بود که میدان جهاد را هرگز ترک نکرد و حضورش در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان به عنوان یکی از سربازان شجاع و سردار برحق سپاه حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام ایمان خالص او را تائید می‌کند. نکته قابل توجه این است که ارادت و عشق حبیب بن مظاهر به مولای متقیان به اندازه‌ای بود که پس از جنگ جمل، در شهر کوفه ماند تا در کنار آن حضرت باشد.
یکی از علومی که حبیب بن مظاهر از محضر حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام آموخته بود، خبر دادن از اتفاقات و جریان‌های آینده بود. نمونه‌های بسیاری از این علم حبیب در تاریخ ثبت شده است. به عنوان مثال روایت شده که سال‌ها قبل از جریان کربلا، روزی میثم تمار بر اسب خود سوار بود و از راهی می‌گذشت تا اینکه با حبیب بن مظاهر برخورد کرد. آن‌ها سال‌ها با یکدیگر دوست و همراه بودند. حبیب با دیدن میثم تمار گفت: «شیخی را می‌بینم که نزدیک دار الرزق کدو می‌فروشد. او را به دلیل محبت نسبت به پیامبر خدا و اهل‌بیت علیهم‌السلام به صلیب و دار آویخته‌اند. بعد از آن درحالی‌که از چوبه دار آویزان است شکمش را پاره می‌کنند.» میثم تمار هم در جواب گفت: «من هم مردی سرخ و سفید را می‌بینم که دو لگام به دهانش زده می‌شود. او برای یاری فرزند دختر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله خارج می‌شود. پس کشته می‌شود و سرش را در کوفه می‌گردانند.» حبیب و میثم آن روز از یکدیگر جدا شدند و مردمی که این سخنان را شنیدند، حرف‌هایشان را جدی نگرفتند. تا اینکه سال‌ها بعد پیشگویی حبیب در حق میثم اتفاق افتاد و او را در باب عمرو بن حیث از دار آویزان کردند. البته پیشگویی میثم درباره حبیب هم اتفاق افتاد و سر حبیب که در راه امام حسین علیه‌السلام کشته شده بود، بر روی نیزه‌ای در کوفه گردانده شد.
زمانی که امام حسین علیه‌السلام قصد داشت از مکه به سمت کوفه حرکت کند، به حبیب بن مظاهر هم نامه‌ای فرستاد که در آن نوشته شده بود که: «از حسین بن علی بن ابیطالب به دانشمند فقیه، حبیب بن مظاهر؛ اما بعد، ای حبیب! تو خویشاوندی و قرابت ما را به رسول خدا صلی‌الله علیه و آله می‌دانی و ما را بهتر از هر کس می‌شناسی. تو که صاحب اخلاق نیکو و غیرت هستی، در فدا کردن جان در راه ما دریغ نکن تا جدم رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) پاداش آن را در قیامت به تو عطا کند.» حبیب هم که آن زمان حدود 75 سال داشت، به محض دریافت نامه دوستش، مسلم بن عوسجه را خبر کرد و وقتی متوجه نزدیک شدن کاروان امام حسین علیه‌السلام به کوفه شد، به طور مخفیانه خودش را به کاروان که در کربلا ساکن بود رساند. دلیل مخفیانه بودن این اتفاق هم این بود که کوفه به‌شدت تحت کنترل نیروهای ابن زیاد قرار داشت. روز هفتم محرم بود که حبیب متوجه شد تعداد یاران امام علیه‌السلام کم است. به همین دلیل از آن حضرت اجازه گرفت و سراغ قبیله خودش رفت. در آنجا بود که اوضاع را برای مردم قبیله‌اش بازگو کرد و 70 نفر آماده همراهی با امام حسین علیه‌السلام شدند؛ اما در مسیر رسیدن به کاروان بودند که با نیروهای ابن زیاد درگیر شدند و به خانه‌هایشان برگشتند؛ اما حبیب شبانه خودش را به کاروان امام حسین علیه‌السلام رساند.
شب عاشورا بود که نافع بن هلال از شنیدن گفت‌وگوی امام حسین علیه‌السلام و حضرت زینب سلام‌الله علیها متوجه شد که حضرت زینب سلام‌الله علیها از وفاداری یاران و سپاه اطمینان ندارد. به همین دلیل فوراً به سراغ حبیب بن مظاهر رفت و ماجرا را برای او تعریف کرد. حبیب هم تمام افراد وفادار به امام حسین علیه‌السلام را جمع کرد و به طرف خیمه‌های بنی‌هاشم و حضرت زینب سلام‌الله علیها رفت و در مقابل آن ایستاد. سپس به نمایندگی از جمع با صدای بلند گفت: «سلام و درود بر شما ای سروران ما! ای خاندان رسالت! این شمشیرهای جوانان و غلامان شماست که سوگند خورده‌اند تیغ در غلاف نبرند مگر اینکه بر گردن دشمنان شما فرود بیایند. این هم نیزه‌های جوانان و غلامان شماست که قسم خورده‌اند آن را در سینه دشمنان شما بنشانند.» همان موقع امام حسین علیه‌السلام از خیمه بیرون آمده و از حبیب و همه سپاهیان تشکر و برایشان دعای خیر کرد.
متن رجز خوانی حبیب در ظهر عاشورا من حبیبم و پدرم مظهر است، جنگاور میدان کارزار و آتش شعله ور نبردم. تعداد شما بیشتر و بالاتر است، ولی ما در راه حق از شما وفادارتر و بردبارتریم. حجت مان برتر و آشکارتر است در حقیقت از شما با تقواتر و پذیرفته تریم.
محل به خاک سپاری حبیب بن مظاهر پس از پایان جنگ و هنگامی که قبیله بنی اسد اقدام به خاکسپاری شهدای کربلا کردند، جسد بدون سر حبیب که از بزرگان آن‌ها بوده را در ده متری قبر مطهر امام حسین علیه السلام به صورت جداگانه مدفون کردند. سال‌ها بعد مرقد حبیب بن مظاهر در داخل حرم امام حسین علیه السلام قرار گرفته و اکنون محل آن در رواق جنوبی حرم است. همچنین سر او در کنار سر علی اکبر و سر عباس بن علی در آرامگاه "باب الصغیر" در سوریه به خاک سپرده شد.
یکی از علمای بزرگ جناب حبیب بن مظاهر را در خواب دید که در غرفه های بهشتی به انواع نعمت های پروردگار بهره مند است و بساط نشاط براو گسترده، بعد از عرض ارادت گفت: ای حبیب !چگونه شکر این نعمت را ادا می کنی که در جوانی خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله بودی، و در پیری موی سفید خود را در راه یاری فرزند پیامبر به خون خود خضاب نمودی؟ آیا آرزوی دیگری داری؟ فرمود :آرزو دارم به دنیا برگردم !و در زمره عزاداران حسین علیه السلام داخل شوم ، زیرا که از سید دو عالم شنیدم که فرمودند: «هر کس در مجلس عزای فرزندم حسین (ع) از روی معرفت اشک بریزد، خداوند کریم ثواب صد شهید به او عطا فرماید ودرجات او را در بهشت بیفزاید.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موضوع: شما هم با جفت کردن کفش گریه‌کنان اباعبدالله با خدا تجارت می‌کنید؟جفت کردن کفش عزاداران حسینی یادگاری از امام زین العابدین علیه السلام است. 🎙استاد_انصاریان شنیدنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۲شهریور ۱۲۹۴هجری شمسی-سالروز شهادت رییسعلی دلواری 📽 گفتاری ماندگار از رئیسعلی دلواری در سریال دلیران تنگستان : چه خبر است این جا؟ عزای حسین (ع) است که در راه حق شهید شد؟ عزای حسین با پول و برنج و روغن انگلیسی‌های حق کُش؟ در مقابل ظلم سكوت می‌کنید و آن وقت به عزای حسين (ع) می‌نشینید، روح امام حسین (ع) را با این کارتان آزار می‌دهید. شرم نمی‌کنید؟ نثار روح مطهر همه ازادیخواهان دین ومردانگی، شجاعت و شهادت صلوات
🌹خدا قوت به حاج محمود... خیلی کارش زیبا بود... بعضی وقتا اهل بیت رزق رو تو روضه های خلوت میدن...