10.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتقاســم
ظهـــور
نزدیکاست؛
گفت
صهیون
بهگور
نزدیک
است...
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_هفتم
✅ صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها به نیابت از سردار حاج قاسم سلیمانی
✅ خواندن زیارت عاشورا از طرف شهید آنروز به حضرت زینب سلام الله علیها
✅ خواندن وصیت نامه سردار که هر روز بخشی از آن گذاشته می شود
تطبیق گام دوم انقلاب با آیات قرآن
#مراقبتهای_عملی👇👇
✅ احسان والدین بیش از پیش ویژه👈 برای مجردها
✅ علاوه بر احسان والدین ، ( قاعده حسن التبعل )خوب شوهر داری کردن ویژه 👈 متاهلین
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_هفتم ✅ صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها به نیابت از سردار حاج قاسم سلیمانی
بیست و یکمین شب از 🌟💫چله ( بیست و هفتم ) 🌟💫 مهمان سفره شهید🌷وحید زمانی نیا 🌷 هستیم.
وحید در سال 1371 در محله اتابک به دنیا آمد و شش سال بعد همراه خانوادهاش به شهر ری آمد و تا لحظه شهادت در آنجا زندگی کرد. پدر شهید میگوید: «وحید خیلی فرزند خوبی بود. او نمونه کامل فرزند صالح بود که خدا نصیبمان کرد. چهار سال در سوریه به عنوان مدافع حرم حضور داشت تا اینکه توسط حاج قاسم سلیمانی به عنوان همراه و محافظ انتخاب شد». او ادامه میدهد: «دلتنگ فرزندم هستم اما از اینکه به شهادت رسید ذره ای احساس پشیمانی نمیکنم. خدا را شکر میکنم که فرزندم با شهادت عاقبت به خیر شد
وحید از سال 1394 در سوریه حضور داشت و به دست نیروهای تکفیری شیمیایی شده بود. البته هیچکس حتی خانواده اش هم از این موضوع اطلاعی نداشتند. پدر شهید می گوید: «چهل روز پیش که برای پی گیری مراحل درمانی به اصفهان رفت از اینکه وحید شیمیایی شده با خبر شدیم. ریه وحید عفونت کرده بود و برادرش که می دانست به خواسته او به کسی چیزی نگفته بود
وحید خیلی مردمدار بود. اهل کار خیر بود اما پنهانی. خوب به یاد دارم که همیشه میگفت برای کار خیر همین که خدا بداند کافی است و نیازی نیست بنده اش چیزی بداند. اما من غیر مستقیم خبر داشتم که به خیلی ها کمک می کرد و شخصیتش طوری بود که اگر میفهمید کسی گرفتار است از هیچ کمکی دریغ نمیکرد». وحید قرار بود به کربلا برود که رامین در این باره تعریف میکند: «۲۰ روز پیش که برای آخرین بار او را دیدم گفت اگر حاج قاسم اجازه بدهد می خواهم به کربلا بروم. اما قسمت این بود که وحید روی دستان مردم کربلایی شود. قبل از آخرین بار که برود با هم عکس انداختیم که در گوشی تلفن همراه او باقی ماند. خیلی دوست دارم آن عکس را دوباره ببینم».
بسم رب الحسین (علیهالسلام)
سلام و درود بر یگانه عالم بشریت حضرت حجت بن الحسن (عج) و نایب بر حق ایشان حضرت امام خامنهای و تمامی شهیدان و فدائیان راه حق. اینجانب وحید زمانینیا از این فرصت استفاده کرده و در وصیتنامه خود حرفهای دلم را بازگو میکنم.
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ. (گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند ، مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند.)
از تمامی خانواده، بستگان و دوستان میخواهم که پشتیبان انقلاب اسلامی باشند و رهبر معظم انقلاب را در این راه پر خطر تنها نگذارند تا انشاءالله پرچم نظام اسلامی به دستان مبارک امام زمان (عج) برسد. من در این راه هیچ ترسی از مرگ ندارم زیرا راه ما حق است و دشمنانمان باطل. همیشه از خدای خویش خواستهام مرگ این حقیر در رختخواب رقم نخورد بلکه لیاقت و سعادت فدا شدن در راه اسلام و تشیع اهل بیت (ع) را از خدای خویش خواستار بودهام.
بارالها، امیدوارم گناهانی که تا به حال کردهام را ببخشی و از سر تقصیرات این بنده پر گناه بگذری. خدایا، تو را به اباعبدالله الحسین (ع) قسم میدهم که ما را از فیض شهادت محروم نفرما و از پدر و مادر و دوستان خویش میخواهم که فقط و فقط برای مظلومیت حضرت ثارالله (ع) گریه کنند.
از تمامی افرادی که این بنده حقیر را میشناسند میخواهم که مرا حلال کنند و اگر بدهکاری به آنان دارم از خانوادهام طلب کنند. دوست دارم در قبرم همراه من پیراهن مشکیام که با آن به هیئت میرفتم دفن شود و همچنین تربت اباعبدالله الحسین (ع) را روی چشمان، زبان، دست و سینهام بگذارید تا آن دنیا شفیع من باشند.
حرف دیگر من با پدر و مادر عزیزم هست که به آنها میخواهم بگویم که شما را عاشقانه دوست داشته، دارم و خواهم داشت. از دوستان میخواهم در مجالس ترحیمم روضه اباعبدالله (ع) خوانده شود ولاغیر.
من این دلم به عشق تو یکدست میکنم
راه دلم به غیر تو بن بست میکنم
از راه گوش خوردن باده کسی ندید
من «یا حسین» میشنوم مست میکنم
الحقیر وحید زمانینیا