eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
8.9هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر شهید دوامی از خاطرات پسرش به نقل از همرزمانش سخن گفت، وی با بیان اینکه مصطفی علمدار جانباز و از دوستان سید علی است که در استانداری مشغول است، یادآور شد: آقای طوسی وقتی شهید شد، دخترش کوچک بود، مادر برای دختر شهید تعریف کرد که پدرت می‌گفت: ما برای وضو آب نداشتیم برای همین یخ‌ها را می‌شکستیم و آب می‌کردیم و وضو می‌گرفتیم. مژه‌هایش یخ می‌کرد، انگار چشم‌هایش بسته شده باشد. مصطفی علمدار گفت: «اینها که چیزی نیست، سیدعلی زمین را کند و حوضچه مانند درست کرد و آب در آن جمع شد، رفت و غسل شهادتی کرد. گفتم:«سنگ‌کوب می‌کنی!»گفت :«می‌خواهیم برویم خط مقدم!»اما وقتی آب در دسترس نبود یخ‌ها را خرد می‌کرد، آب که می‌شدند در آن آب غسل شهادت انجام می‌داد. می‌گفتم:« علی‌جان! سنگ کوب می‌کنی‌ها» اما غسل شهادت و جمعه و... برایش خیلی مهم بود، سیدعلی کارهای بزرگی انجام می‌داد. وی با اشاره به اینکه  علی در مدت شش سالی که در جبهه بود، به حد 60 سال بزرگ‌تر و جا افتاده‌تر شده بود، خاطرنشان کرد: در مدت حضورش هم بارها مجروح شده و تیر و ترکش خورده بود. کارش اطلاعات و عملیات بود. قبل عملیات‌ها، برای شناسایی می‌رفت. صدام هم برای سر سیدعلی جایزه تعیین کرده بود ولی سیدعلی شیر مازندران بود. کار شناسایی، بسیار سخت و دشوار است. در دل لشکر دشمن، کار شناسایی مسیر و تهیه نقشه راه بسیار مهم است. احتمال اسارت و شهادت بود. یادم هست در یکی از شناسایی‌ها در خاک دشمن مجبور شده بود محاسنش را بتراشد. خیلی ناراحت بود، اما چاره‌ای نداشت.
مادر شهید سیدعلی دوامی با بیان اینکه نماز شب علی هرگز ترک نمی‌شد، تصریح کرد: تا طلوع آفتاب نمی‌خوابید. می‌گفتم:«علی‌جان! بخواب خسته‌ای!» می‌گفت:«کراهت دارد.» هیچگاه نمی‌توانم حالات سیدعلی را هنگام نماز خواندن توصیف کنم. او همچون فردی ناتوان و فقیر به روی قبله می‌نشست، با گردنی کج با خشوع با خدای خویش راز و نیاز می‌کرد. سجده‌های طولانی،‌ حالات عرفانی و روحانی خاصی داشت. گاهی که نماز می‌خواند از پشت به او نگاه می‌کردم، می‌گفتم:«خوش به حالت سیدعلی! قامتت چون حضرت ابوالفضل (ع)، مظلومیت و ایثارت چون جدت امام حسین (ع) و سجده‌هایت چون امام سجاد (ع) است.» وی با اشاره به اینکه روضه‌ی حضرت زینب خیلی در من تاثیر می‌گذاشت و تنفر مرا نسبت به یزیدیان بر می‌انگیخت، گفت: همیشه این تصور را داشتم که اگر در زمان امام حسین (ع) بودم حتما به یاری ایشان می‌رفتم. وقتی سیدعلی 15 سالش نشده بود و می‌خواست به جبهه برود من مخالفت می‌کردم و می‌گفتم:«نه؛ امکان ندارد، تو بچه‌ای جلوی دست و پای رزمندگان را می‌گیری». سیدعلی از این حرفم ناراحت و افسرده شد، گفت: لحظه‌ای به یاد روزهایی افتادم که آرزو داشتم در زمان امام حسین (ع) بودم و به آنان یاری می‌دادم. حس و حال علی هم برای شرکت در جبهه و یاری امام زمان خویش همین بود. اما من اجازه این کار را به او نداده بودم. لحظه‌ای به خودم آمدم، پسر من که از علی‌اکبر (ع) امام حسین(ع) بالاتر نبود. برای همین با رفتنش به جنگ موافقت کردم. فقط برای این رفتن شرط گذاشتم که سیدعلی من تا شهادتش به آن عمل کرد. به او گفتم: «علی جان دوست دارم تا آنجا که می‌توانی به کشورت خدمت کنی، تا آنجا که در توان داری از خاک و ناموست دفاع کنی و هر چه در توان داری از بعثی‌ها بکشی، دوست ندارم خودت را بی‌جهت به کشتن بدهی و مفت کشته شوی. آنجا بچه‌گانه رفتار نکن.» علی نگاهی به من کرد و بعد متوجه منظورم شد که هدفم خدمت بیشتر او به خلق خدا بود و گفت:«من تمام سعی خودم را می‌کنم که انشاالله هرچه در توان داشته باشم برای حفظ اسلام انجام بدهم. سعی من برای خدمت به دین اسلام است.
لباس فرم سپاهش را نیز در کنارش به خاک می سپارند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴 📝 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) (از استغفار 70 بندی امیرالمؤمنین "علیه السلام") 🌼اَللّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ ارْتَکَبْتُهُ بِشُمُولِ عَافِیَتِکَ أَوْ تَمَکَّنْتُ مِنْهُ بِفَضْلِ نِعْمَتِکَ أَوْ قَوِیتُ عَلَیْهِ بِسابِغِ رِزْقِکَ أَوْ خَیْرٍ أَرَدْتُ بِهِ وَجْهَکَ فَخَالَطَنِی فِیهِ وَ شارَکَ فِعْلِى مَا لا یَخْلُصُ لَکَ أَوْ وَجَبَ عَلَیَّ مَا أَرَدْتُ بِهِ سِواکَ فَکَثِیرٌ مَا یَکُونُ کَذالِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یا خَیْرَ الْغَافِرِینَ بارخدایا! و از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که به کمک عافیتت آن را مرتکب شدم، یا به نعمت فراوانت متمکّن به انجام آن شدم، یا به واسطه رزق واسعت بر آن قدرت پیدا کردم، یا خواستم کار خیری را برای رضای تو انجام دهم، ولی نیّت غیر تو در من وارد شد و کارم را آلوده ساخت، یا گناهی که وبال آن به واسطه اینکه غیر تو را با آن خواستم دامنگیرم شد که بسیاری از موارد همین‌گونه است. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و این‌گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان 🍃🏴🍃🏴🍃🏴 ‎‎‌‌‎
Shab11Ramazan1400[08].mp3
4.83M
بند ۳۹ استغفار امیرالمومنین.
🏴🏴🏴🏴 📝 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) (از استغفار 70 بندی امیرالمؤمنین "علیه السلام") 🌺اَللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ دَعَتْنِی الرُّخْصَهُ فَحَلَّلْتُهُ لِنَفْسِی وَ هُوَ فِیمَا عِنْدَکَ مُحَرَّمٌ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ بارخدایا! و از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که رخصت در آن انگیزه‌ام شد تا برای خود حلال دانستم، در حالی که نزد تو حرام بود. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و این‌گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان 🏴🍃🏴🍃🏴🍃 ‎‎‌‌