هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_هفتم
✅ صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها به نیابت از سردار حاج قاسم سلیمانی
✅ خواندن زیارت عاشورا از طرف شهید آنروز به حضرت زینب سلام الله علیها
✅ خواندن وصیت نامه سردار که هر روز بخشی از آن گذاشته می شود
تطبیق گام دوم انقلاب با آیات قرآن
#مراقبتهای_عملی👇👇
✅ احسان والدین بیش از پیش ویژه👈 برای مجردها
✅ علاوه بر احسان والدین ، ( قاعده حسن التبعل )خوب شوهر داری کردن ویژه 👈 متاهلین
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_هفتم ✅ صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها به نیابت از سردار حاج قاسم سلیمانی
چهاردهمین شب از 🌟💫چله ( بیست و هفتم ) 🌟💫 مهمان سفره شهید 🌷سید مهدی اسلامی خواه 🌷 هستیم.
💠 شهیـدے ڪہ بعــد از شهـادت سـہ بــار بــہ دیــــدن مـــــادرش آمـــــد
🌺 مادرم ڪہ از شهادت فرزندش سید مهدی خیلے اظهار دلتنگے و بـےتابـے مے ڪرد ، یڪ روز برایم تعریف ڪرد ، یڪ شب ڪہ خیلے از فقدان و هجران پسرم ناراحت بودم ، با ناراحتے و غم زیادے ڪہ در دلم بود ، بہ خواب رفتم .
در خواب سیدمهدے را دیدم و با او از رفتنش گلایہ ڪرده و گفتم ، تو از پیش من رفتے و دیگر یادے از من نمےڪنی .
مهدے در جوابم گفت : مادر من مے توانم بہ تو سرڪشے ڪنم ولے در انظار مردم نمےشود .
بعد گفت : تو ناراحت نباش ، چند روز دیگر بہ سراغت مےآیم ، مادرم مےگفت : وقتے از خواب بیدار شدم ، بہ فڪر فرو رفتم ڪہ چہ حادثہ ای اتفاق خواهد افتاد .
🌺 یڪ روز بعد از ظهر ڪہ در منزل تنها و روے پلہ های جلوے اتاق نشستہ بودم ، ناگهان چشمم بہ حیاط منزل افتاد ، با کمال تعجب دیدم ، سیدمهدے در حالیڪہ لباس روحانے بر تن دارد و تسبیحے در دستش مےچرخاند ، با خود چیزے را زمزمہ مےڪند و به سمت من مےآید .
جلو آمد و با من صحبت ڪرد .
بہ او گفتم : چرا دیر آمدے ؟ گفت ، حالا ڪہ آمده ام و پیش تو هستم .
از شوق بہ گریہ افتادم ، با او حرف زدم و درد و دل ڪردم .
از خود بیخود شدم ، وقتے متوجہ وضعیت خود شدم ، دیدم مهدے نیست ، انگار غیب شده بود .
🌺 مادرم مےگفت ، بار دیگر ڪہ سیدمهدے را دیدم ، در حال خواندن نماز مغرب و عشا بودم ، ناگهان احساس ڪردم ، او وارد اتاق شد و جلوی من بہ نماز ایستاد .
نمازم را مدتے طول دادم ڪہ بیشتر او را ببینم ، او هم نمازش را طول داد ، بعد فڪر ڪردم ، نمازم را سریع تر بخوانم تا پس از نماز او را بهتر ببینم .
تا بہ سجده رفتم ، چادرم جلوے صورتم افتاد ، بعد از سجده سرم را از روی مهر بلند ڪردم ، دیدم هیچڪس جلوے من نیست .
من خودم از مادرم شنیدم ڪہ مےگفت ، سہ بار مهدے را مانند زمان حیاتش در منزل دیده و هر بار ڪہ او را دیده ، اصلا متوجہ نبوده ڪہ او شهید شده ، تازه وقتے مهدي از پیش او مےرفت ، متوجہ این جریان مےشد .
📚 منبع : ڪتاب لحظہ های آسمانے
(دفتر اول) بہ نقل از خواهر شهید
شهید سیدمهدی اسلامیخواه سبزواری در تاریخ ۱ شهریورماه ۱۳۳۶ش در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان هستی گشود.
در اوایل عمر به امراض متعددی مبتلا شد؛ بهطوریکه چندینبار تا آستانه مرگ پیش رفت. او را نذر سیدالشهدا (ع) کردند و بدینواسطه از مرگ نجات یافت. دو ساله بود که با خانواده راهی کربلای معلی شد.
سیدمهدی، دوران تحصیلات ابتدایی را در تهران به پایان رساند و سپس در مدرسه علمیه حضرت حجت (عج) تهران و ۲ سال بعد در مدرسه علمیه چیذر به فراگیری معارف اسلامی مشغول شد. وی در مدرسه چیذر با شهید والامقام سیدعلی اندرزگو و نام امام خمینی (ره) آشنا شد.
سیدمهدی در شهرهای مختلفی چون اهواز و آبادان به تبلیغ احکام اسلامی پرداخت و در حین مبارزات انقلابیاش، با شخصیتهایی همچون عباسعلی ناطق نوری و شهید آیتالله مدنی آشنا شد. پس از مدتی توسط نیروهای ساواک شناسایی شد و اجباراً جهت ادامه تحصیل به شهر مقدس قم عزیمت نمود. در سال ۱۳۵۴ش در مدرسه آیتالله مرعشی (ره) حجره گرفت و در آنجا رسماً تبلیغ از امام (ره) و قیام ایشان کرد. وی مجدداً توسط نیروهای ساواک شناسایی شد و در حین فرار به یکی از باغهای محله نیروگاه پناه برد. با اوجگیری انقلاب، دست به تنویر افکار عمومی زد و در شهرهای مختلف به تبلیغ انقلاب و شناساندن ابعاد نهضت پرداخت و هربار با لباس مبدل از شهری به شهر دیگر میرفت. در سال ۱۳۵۶ش با چند تن دیگر از طلاب توسط نیروهای امنیتی شناسایی شد و راهی سبزوار گردید و پس از آرامتر شدن اوضاع، به قم مراجعت نمود. وی از اولین کسانی بود که اطلاعیه و عکس و رساله امام (ره) را به سبزوار آورد. بهدنبال پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، جزو محافظان امام (ره) برگزیده شد و جهت پاکسازی ارتش از وجود وی استفاده گردید. پس از چندی به دستور امام (ره) جهت تأسیس جهاد سازندگی به سبزوار عزیمت نمود و با چند تن از دوستان، این نهاد مقدس را تأسیس کرد
با شروع جنگ در چندین مرحله به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد. در عملیات طریقالقدس وی را بهسبب پاتکهای سنگین عراق از رفتن به خط مقدم منع نمودند ولی او گفته بود که الان وظیفه من جلو رفتن و روحیه دادن است. سیدمهدی اسلامیخواه درحالیکه با لباس مقدس روحانیت عازم خط مقدم بود در تاریخ چهاردهم آذرماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در سن بیست و چهار سالگی در بستان به مقام شامخ شهادت نائل آمد.
شهيد سيدمهدي اسلاميخواه
احترام و علاقه زيادي براي مادرش قايل بود. هيچ وقت جلوي ايشان پايش را دراز نميكرد و هميشه دو زانو و مؤدب مينشست و صحبت ميكرد. ايشان به عنوان طلبه در لشكر 16 زرهي قزوين مشغول تبليغ شد و در عمليات طريق القدس به شهادت رسيد. وقتي پيكر مطهرش را به روستاي «استير» سبزوار آوردند مادرش را براي وداع آخر با فرزندش به غسالخانه بردند. مادر تا چشمش به جسد سيدمهدي در تابوت افتاد با چشمان گريان ودلي شكسته گفت: پسرم تا ياد دارم تو هيچ وقت در مقابل من پايت را دراز نميكردي و تا من نمينشستم، نمينشستي! حالا چه شده من آمدهام و تو. با بيان اين جملات همه اقوام و آشنايان مشاهده كردند كه چشمان سيدمهدي براي چند لحظه باز شد و يك قطره اشك از آنها بر گونههايش سرازير شد.
فرازی از وصیتنامه شهید 👇
باقی ماندن وپایداری یک جامعه نیاز مبرمی به فداکاری واز جان گذشتگی دارد وجامعه ای که مردم آن بی تفاوت باشند واز حیثیت وشرف وانسانیت خویش دفاع ننمایند تجاوزگران برآنها مسلط شده ونکبت وبیچارگی را برای آنان به ارمغان خواهد آورد چنین جامعه ای نمی تواند شرافتمندانه وسربلند زندگی کند ولباس ذلت زیبنده ترین جامه آنان است
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
709.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلوات فاطمی امشب مان را به نیابت از
☀️ شهید سلیمانی☀️
هدیه می کنیم محضر نورانی
❣️ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها❣️
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدِّيقَةِ
فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ
حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ
الَّتِي اِنْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَي نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا
وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا
وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اَللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَي
وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ
وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإَِ الأَْعْلَي
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَي أُمِّهَا خدیجة الکبری
صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا
وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلاَمِ