◼️#ختم_جمعی_صلوات به نیت تسلای قلب نازنین حضرت ولی عصر امام زمان (عج) در ساعات و لحظات جانگداز تاسوعا و عاشورای حسینی
✔️همین حالا با کلیک بر روی لینک زیر و ثبت تعداد صلوات مورد نظر خود، به #پویش_میلیونی_ختم_جمعی_صلوات بپیوندید👇
🔗 http://qurantv.ir/khatmsalavat
تعداد صلوات ختم شده تا امروز (چهارشنبه ۲۰ شهریور) ساعت ۱۶:۱۵:
📲 24,627,879
▪️با اشتراک این پست، دیگران را از این پویش بزرگ مردمی باخبر کنید▪️
🔹روابطعمومیشبکهقرآنومعارفسیما🔹
┄┅═══✼✨✼═══┅┄
🔗 http://qurantv.ir
🆔 @qtvirib
⬛️ سالروز شهادت امام زین العابدین علیه السلام تسلیت باد
▪️امام سجّاد عليه السلام : المُؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلى ثَلاثٍ : إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ و إمّا أن يُدفَعَ عَنهُ بَلاءٌ يُريدُ أن يُصيبَهُ
▪️ #امام_سجّاد عليه السلام فرمود :مؤمن از دعاى خود يكى از سه نتيجه را مى گيرد : يا برايش ذخيره مى شود ، يا در دنيا برآورده مى شود و يا بلايى كه مى خواست به او برسد از او برگردانده مى شود
📚تحف العقول، ص 280
5d2df9b6bfcde8813d817300_-6269723480327953505.mp3
زمان:
حجم:
8.78M
انسان 250 ساله | قهرمان اهل بیت علیهمالسلام
▪️ سختتر از دوران امامت امام سجاد علیه السلام در تمام دوران 250 ساله امامت، هیچ روزگاری را نداریم.
❌ آن چهرهی مظلوم بی صدای سر به زیرِ منفعلی که از ایشان درست کردند به کلی برخلاف واقع است
🌿آقا چهره واقعی امام سجاد را ترسیم میکنند
شهید «سجاد باوی» در همان سالی که جنگ تحمیلی شروع شد در کوتعبدالله به دنیا آمد. کمسنتر از آن بود که بتواند در دفاع مقدس شرکت کند اما وقتی به سن جوانی رسید و موسم دفاع از حرم را پیش رو دید، دیگر صبر نکرد و لباس رزم پوشید و بهعنوان یک فعال فرهنگی در شهرستان کارون خوزستان فعالیت میکرد. سجاد بارها در جبهه مقاومت اسلامی حضور یافت تا اینکه روز پنجشنبه 19 مرداد 1396 به فیض شهادت نائل آمد. از شهید باوی دو فرزند به نامهای فاطمه 13 ساله و محمدعلی 10 ساله به یادگار مانده است. مردی که بزرگ بود ولی دنیا را کو7چک میدید.
سجاد راننده تاكسي بود و بچههاي اعزامي به سوريه را تا مسيري همراهي ميكرد. اين امر موجب شده بود با بچههاي مدافعان حرم يك گروه تشكيل بدهند و ارتباط خاصي با اين دوستان داشته باشد. همچنين بيشتر پاتوقشان مزار شهداي مدافعان حرم بود. شهيد با آنكه شغل آزاد داشت ولي به راحتي توانست چند بار به سوريه اعزام شود. بار ديگر در مرداد 1396 دوباره به بخش الحماء سوريه اعزام شد. او در حالي ميرفت كه پدرش سه ماه قبل مرحوم شده بود.
شهيد حججي 18 مرداد به شهادت رسيد، سجاد فردايش يعني 19 مرداد در همان عمليات به درجه شهادت نائل آمد. آن روز من به مشهد پرواز داشتم. بعد از نماز صبح دراز كشيده بودم كه يك لحظه سجاد را در عالم رؤيا ديدم. در خواب به خانه برگشته بود. گفتم چطور به اين زودي برگشتي؟ گفت ديگر كاري براي انجام نداشتيم و برگشتيم. بعد با صداي زنگ تلفن از خواب بيدار شدم و ديدم آقاي محمدي مسئول بهزيستي كارون پشت خط است. از سجاد گلايه داشت كه دوباره بدون اينكه از من خداحافظي كند به سوريه رفته است. من به او مرخصي ندادم و استان، ما را زير سؤال برده كه چرا اورژانس اجتماعي كارون فعال نيست. خلاصه به مشهد رفتم و تازه به فرودگاه مشهد رسيده بودم كه از شماره ناشناسي گوشيام زنگ خورد. فكر نميكردم قرار است خبر شهادت سجاد را بشنوم ولي فرد تماسگيرنده به من تسليت گفت و خبر شهادتش را داد.
همان دوست سجاد كه از سوريه خبر شهادتش را به من داد، ميگفت پيكر سجاد در عمليات آزادسازي ديرالزور در دست داعشيها باقي مانده است. تا اينكه صبح شنبه 21 مرداد بعد از دو روز بچههاي مقاومت با مجوز حملهاي كه داشتند توانستند منطقه را از دست داعشيها آزاد كنند و پيكر سجاد و ديگر اجساد رزمندگان سوري را به عقب منتقل كنند. فرمانده سجاد ميگفت شهيد شب قبل از شهادت حالت عجيبي داشت و شايد يك ساعت بيشتر نخوابيد. تا صبح بيدار بود و نماز ميخواند. خيلي با بچهها شوخي ميكرد تا اينكه بعد از نماز صبح عمليات را شروع كرديم. همرزم شهيد كه خودش مجروح عمليات ديرالزور است براي ما نقل كرد: بچههاي مقاومت در آزادسازي منطقه ديرالزور در چند كيلومتري كه پيشروي كرده بودند بالاي يك تپه در تيررس دشمن قرار ميگيرند. وقتي شهيد ميبيند يكي از بچههاي ايراني و يك سوري در بالاي تل مورد اصابت گلولههاي دشمن قرار گرفتهاند، طاقت نميآورد و سريع ميرود به آنها كمك ميكند كه خودش هم مورد اصابت تير دشمن در قفسه سينهاش قرار ميگيرد. اين دوست سجاد كه الان مجروح است ميگويد سجاد در چهار متري من به زمين افتاد. بعد رويش را به طرف من برگرداند و گفت سلام من را به خانوادهام برسان. سپس اشهدش را خواند و شهيد شد.
👇👇👇
سجاد از اول در بحث انقلاب خيلي صادق بود و علاقه زيادي به اهل بيت (ع) داشت و در اين مورد مطالعات فراواني هم داشت. خيلي دلرحم بود و هميشه دوست داشت به هر نحوي شده به فقرا كمك كند. هميشه لبخند به چهره داشت و هركس او را ميديد فكر ميكرد سجاد خودش اصلاً مشكلي ندارد و هميشه مشكلات ديگران را بر كار خودش ترجيح ميداد. ديگر اينكه روحيه ايثارگري خوب و عجيبي داشت كه او را به سعادت شهادت رساند.
همرزمانش ميگفتند سجاد باقيمانده غذاي رزمندهها را ميبرد و به كودكان سوري ميرساند. از آنها دلجويي ميكرد و با آنها مشغول صحبت ميشد. سجاد حتي توانسته بود با تعدادي از نظاميان روسي كه در سوريه مستقر بودند ارتباط حسنه خوبي برقرار كند طوري كه آنها بعد از روبهرو شدن با خبر شهادت سجاد بسيار متأثر شده بودند.