پيامبر خدا صلى الله عليه و آله
لا تَجْلِسوا إلاّ عندَ كُلِّ عالِمٍ يَدْعوكُم مِن خَمْسٍ إلى خَمسٍ : مِن الشَّكِّ إلى اليَقينِ ، و مِن الرِّياءِ إلى الإخْلاصِ ، و مِن الرَّغْبَةِ إلى الرَّهبَةِ ، و مِن الكِبْرِ إلى التّواضُعِ ، و مِن الغِشِّ إلى النّصيحَةِ .
تنها در محضر دانشمندانى نشينيد كه شما را از پنج چيز به پنج چيز فرا مى خوانند: از دو دلى به يقين، از ريا به اخلاص، از دنيا خواهى به دنيا گريزى، از تكبّر به فروتنى و از ناخالصى به خلوص.
بحار الأنوار :ج 74،ص188،ح1
حدیث امام صادق (ع):
إیّاکُم وَ مُجالَسَةَ المُلوکِ وَ أبناءَ الدُّنیا فَفی ذَلِکَ ذَهابُ دینِکُم وَ یُعَقِّبُکُم نِفاقاً.
از همنشینی با صاحب منصبان و دنیا پرستان بپرهیزید که این همنشینی دین شما را برده و نفاق می آورد.
بحارالانوار ج72 ص367
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله لا تَجْلِسوا إلاّ عندَ كُلِّ عالِمٍ يَدْعوكُم مِن خَمْسٍ إلى خَمسٍ :
سلام علیکم
دومین روز از چله هجدهم🌟 مهمان سفره شهید 🌷 علی تمام زاده 🌷هستیم .
#مستاجر بود...🍃
وقتی هم دستش خالی بود
به میدان #کارگران شهر میرفت و بعنوان #کارگر_بنایی سرکار میرفت....👌
گاهی لباس روحانیت به تن داشت و دستهایش اثر گچ کاری...☺️
جمله سردار ذوالنور
در مراسم وداع با پیکر شهید علی تمام زاده تعبیر #زیبایی بود:
"گردی از دنیا بر دامن این شهید ننشسته بود"
#شهید_علی_تمام_زاده🌷
#شهید_مدافع_حرم
حجت الاسلام علی تمام زاده سال 1355 به دنیا آمد. درس حوزه را از 18 سالگی به بعد و پس از گرفتن دیپلم شروع کرد اول به حوزه ایروانی واقع در چهارراه مولوی رفت و بعد هم وارد حوزه علمیه ی کرج شد. در همین راستا به انجام کارهای فرهنگی نیز مشغول شد و دست به قلم بود. این اواخر نیز پیرو مسئله سوریه راجع به شهدای فاطمیون و شهدای افغانستانی تا جایی که می توانست کار کرد.
در همین مدت توانست دو سه نشریه را به چاپ برساند. اولین نشریه ویژه شهادت ابوحامد بود که منتشر شد. وی همراه تیپ فاطمیون سه بار به سوریه اعزام شد و هر بار چهل روز آنجا بودند که در تار یخ هجدهم آبان ماه سال 1394 در سن 39 سالگی در سوریه بر اثر اصابت گلوله به پهلو به شهادت رسید و در گلزار شهدای امام زاده محمد کرج به خاک سپرده شد. از او دو فرزند به یادگار ماند.
ایشان از خداشناسی و توحیدش نشات می گرفت. وی موحد و بنده خالص خدا بود.خدا را خوب شناخته بود و تمام کارها را برای رضای خدا انجام دادن همان اخلاص بدون هیچ چشم داشت مادی از بندگان خدا ، فقط برای رضای خدا ، خیلی جاها ایشان فعالیتهای فرهنگی مختلفی داشتند.
همیشه می گفتند: اگر کار برای خدا باشد خداوند برکتش را در تمام لحظات زندگی جاری می کند.
توکلشش به خدا ، عبادت خالصانه اش ، نمازهای اول وقت ایشان ، تهجد و شب زنده داریش، سجده های طولانی بعد از هر نمازش از خصوصیات برجسته ایشان بود.
وضعیت مالی خوبی نداشت، به رزق کفاف اعتقاد داشت.
می گفت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند بهترین رزق رزق کفاف است، سوال کردند
یا رسول الله #رزق_کفاف چیست؟
فرمودند: اینکه امروز داشته باشی و از فردا اطلاع نداشته باشی
#شهید_علی_تمام_زاده🌹 به این حدیث باور داشت.
وقتی حقوق چند ماهه اش را واریز کردند، همه اش را به خانواده شهدای مدافع حرم #افغانستانی هدیه کرد.☺️
میگفت آنها کسی را ندارند.😔💔
"من افغانی هستم"
کربلا بودم زنگ زد📞 پرسید ؛ دوست افغانی نداری به من معرفی کنی؟
گفتم: علی میخوای بری سوریه⁉️
گفت : خواهش میکنم فقط کسی ندونه.
در راه با یه افغانی بطور اتفاقی آشنا شده بود ، مدارک شناسایی اونو گرفته بود،
حالا توی فرودگاه امام خمینی نفس علی بالا نمیاد 😣
یک به یک داشتن مدارک افراد رو بررسی میکردند ، علی هم آیه وجعلنا. . . میخوند تا رسید به دو نفر آخر که شهید علی تمام زاده آخرین نفرشون بود 📍
به یکباره مسول بازرسی پس از بررسی مدارک همه گفت : دیگه تموم شد شما دو نفر هم بروید داخل هواپیما❗️
...بدون بررسی مدارک ‼️
قرآن کار خودش رو کرده بود ☺️ چشم ها پوشیده شده بود و شهید علی تمام زاده بین #فاطمیون افغانستان به جبهه اعزام شده بود.
علی آقا یک روحانی مجاهد و مبارز بود و همیشه دغدغه دین داشت و زندگی ما با توجه به اینکه ایشان همیشه در همه صحنه ها ی فرهنگی و سیاسی و هر کجا که لازم بود حضوری فعال داشتند و گاهی اوقات زمان مشخصی نداشت، تقریبا قسمتی از جهاد را داشت و همیشه بنده به ایشان روایتی از جهاد ائمه (ع) که فرمودند: « قلمالعلماء ، افضل من الدماء الشهدا» است را می خواندم و علی می خندید . بعد از شهادت ایشان مصداق عملی این روایت شدند. هم با قلم علمائی و هم خون شهدائی در دو جبهه نظامی و فرهنگی جهاد کردند. علی آقا بار اول بسیجی وار و گمنام به جبهه سوریه اعزام شدند، وقتی بعد از یک دوره چهل روزه برگشتند، در طی عملیاتی فرمانده تیپ فاطمیون، شهید توسلی و دیگر رزمندگانی که علی آقا شیفته این شهدا بود به شهادت رسیدند و علی آقا وقتی برای تشییع این شهدا به مشهد رفتند از آقا امام رضا (ع) و شهید توسلی خواسته بود که رفتنش به سوریه را امضاء کنند ، بعد از آن دو بار به سوریه اعزام شد و در سومین بار که بی صبرانه منتظر آمدنش بودیم ، خبر شهادتش را آوردند.