eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.3هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
مریم رحیمی پرستار ۲۷ ساله در بیمارستان‌های امتیاز و فوریت‌های شهید رجایی شیراز مشغول به خدمت بود که با وجود بارداری دفاع از سلامت را رها نکرد و همچنان مشغول خدمت رسانی به بیماران بود که هفته پیش به کرونا مبتلا شد. حال وخیم وی سبب شد به توصیه پزشکان نوزاد شش ماهه‌اش را زودتر از موعد مقرر و با عمل سزارین به دنیا آورد اما دو روز بعد از تولد فرزندش در گذشت. فرزند شش ماهه نیز پس از چند روز دوری به مادر شهیدش پیوست.
حاج آقا ی رحیمی، پدر بانوی شهید می گوید : 👇 27 سال پیش خداوند به من و همسرم مریم خانم را به امانت دادند. نگاه ما این طور است که همه فرزندان از برکات و مال خداوند هستند و همین رسیدن به مفهوم مشیت الهی را برای ما سهل می‌کند و برای این داغ به ما صبر می‌دهد. مریم خانم از سنین نوجوانی بینش و بصیرت ویژه ای داشتند. در شیراز کانونی بود به نام رهپویان وصال که ایشان زمان  اوقات فراغت شان در آنجا مشغول مطالعه و بحث های سیاسی و اجتماعی و عقیدتی با هم سن و سالان شان می‌شدند. برای نخستین بار از طرف همین کانون به اردوی راهیان نور رفتند و دلدادگی به سلوک شهدا از همین سفر معنوی در دل او شکل گرفت.»
تمام طول بیماری شهیده مریم رحیمی به توسل و تسلیم در برابر خواست الهی گره خورد.هر گره کوری که به کارش می‌افتاد از شهدا استمداد می‌خواست و سرآخر قسمت خودش و فرزند 6 ماهه در زهدانش هم پیوستن به قافله رو سپید شهدا شد. پدر پرستار نمونه بخش آی سی یوی بیمارستان شهید رجایی می‌گوید دخترش همیشه به روپوش سپیدش اشاره می‌داد و می‌گفت اگر از این لباس سفید به رو سپیدی رسیدیم هنر کرده‌ایم و همه این هنر را هم در خدمت به محرومان و بیماران خلاصه می‌کرد: «مریم خانم در نیمه آبان ماه به کرونا مبتلا شد. متاسفانه با توجه به وضعیت‌شان بیماری پیشرفت زیادی داشت. ایشان دو روز در خانه بستری شدند. اما بعد با همراهی بی دریغ همکاران فداکارشان در بیمارستان زنان و زایمان زینبیه بستری شدند. رسیدگی شبانه روزی به ایشان آغاز شد. پزشکان و متخصصان و پرستاران این بیمارستان برای دخترم سنگ تمام گذاشتند و لحظه‌ای بالین دخترم را ترک نکردند اما مقدرات الهی این گونه رقم خورد که  زندگی کوتاه اما پر برکت ایشان با مقام شهید راه خدمت و مدافع سلامت به پایان برسد.»
پدر شهیده مریم رحیمی از دلبستگی دخترش به حاج قاسم سلیمانی می‌گوید و راوی خاطره‌ای از او می‌شود: «می‌گویند به دخترم مرخصی نداده اند و او به این دلیل بیمار شده است. ما که خانواده او هستیم شهادت می‌دهیم که ایشان در طول همه‌گیری بیماری کرونا به دنبال آسایش و راحتی و مرخصی حتی در شرایط بارداری نبود. ایشان مرخصی‌هایش را به بهترین شکل ممکن خرج می‌کرد. خوب به یاد دارم که شهادت حاج قاسم بی اندازه ایشان را منقلب کرده بود. در خانه راه می‌رفت و ذکر می گفت و مثل دختری برای پدر از دست رفته ای آرام زمزمه می‌کرد و اشک می‌ریخت. به من گفت که قصد دارد هر طور شده چند ساعتی برای مراسم خاکسپاری سردار حاج قاسم سلیمانی به کرمان برود و به سرعت به سر پستش در بیمارستان برگردد. قسمت ما شد و در این مراسم همراه دخترمان شدیم. جمعیت زیادی به بدرقه این شهید والامقام  آمده بودند. دخترم زیارت عاشورا را از بر بود و در تمام طول مراسم تشییع این زیارت را می‌خواند و از حاج قاسم شفاعت و شهادت می‌خواست. بعد از اتمام مراسم هنگام بازگشت بسیار خسته شده بودیم. ساعت‌ها ایستاده بود و رمق نداشت. با این حال خوب به خاطر دارم که چطور خدا را شکر می‌کرد که به این مراسم رسیده و آن را از دست نداده بود.
آخرین سفرمان زیارت اربعین بود  «نمی دانید با چه اشتیاقی قدم بر می‌داشت. در طول مسیر با همراهان حرف نمی‌زد. می‌خندید و با شوقی وصف نشدنی می‌گفت حیف است. بعد هم می‌توانیم با هم حرف بزنیم. با خودش و اربابش سیدالشهدا (ع) خلوتی داشت. لحظه‌ای از ذکر گفتن باز نمی‌ماند.» حاج آقا رحیمی این ها را می‌گوید و عبارت خوش به سعادتش را به ذکر این خاطره سنجاق می‌کند: «این دنیا فانی است. هیچ کسی در این زندگی باقی نمی‌ماند. همه ما به عنوان شیعه در محضر اهل بیت(ع) حاضر می‌شویم. دلتنگ همه خوبی‌های دخترم هستم اما مدام به ایشان و خدمتی که کرد و عاقبتی که داشت غبطه می‌خورم. خوشا به سعادت دخترم که با عنوان شهید در پیشگاه امامانش حاضر می شود. از همه مردم التماس دعا دارم و تقاضا می‌کنم با رعایت توصیه‌های کادر درمان اندکی از زحمات و فداکاری‌های این مدافعان سلامت را جبران کنند.»
ایشان توکل بسیار بالا و روحیه‌ای مثال زدنی در کارشان داشتند اما تعدد از دست رفتن بیماران مبتلا به کرونا ناراحت‌شان کرده بود.گاهی برای غم همشهریان داغدارمان اشک می‌ریختند و می‌گفتند ما شرمنده خانواده این بیمارها شده‌ایم و علی رغم تلاشی که کردیم نتوانستیم برای آن ها کاری انجام دهیم.»
با همه این حرف‌ها اما پرستار آی سی یوی شماره 4 بیمارستان شهید رجایی راضی به مرخصی گرفتن نمی‌شد: «باور کنید صحبت‌هایی که عده‌ای بی اطلاع در فضای مجازی درباره دخترم مطرح کردند بیش از اتفاق‌های ناگوار هفته‌های گذشته ما را ناراحت کرده است. در این پست‌ها تصویر ضعیفی از دخترم ارائه کرده‌اند در حالی که ایشان با ایمان و عقیده‌ای راسخ به خدمت شان در بیمارستان ادامه دادند. چند باری پیش آمد که ما با توجه به وضعیت بارداری از ایشان خواهش کردیم که اگر نیاز به استراحت دارد از مرخصی استفاده کند. دخترم مشتاق خدمت به مردم به ویژه بیماران و خانواده‌های آن‌ها بود. حتی در شب‌های ماه رمضان و شب های قدر امسال بیمارستان را ترک نکرد و بر بالین همین بیماران ماند و  قرآن تلاوت کرد. هر زمان که از مرخصی صحبت می شد ایشان خیلی صریح می‌گفتند الان اصلا وقت این صحبت‌ها و درخواست ها نیست. بیماران به ما احتیاج دارند. چشم امید خانواده‌های شان به ماست. یا مدام می‌گفتند همین طوری در بیمارستان نیرو کم است و کادر درمان در چند شیفت کار می کنند و خسته می‌شوند. من در این شرایط چطور می‌توانم مرخصی بگیرم در حالی که سالم هستم و مشکلی ندارم.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ کوتاه خوشحالی تمامی اهل بیت علیهم السلام
13.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فـــــقط ڪسایے ببـــــینند ڪـــــہ آرزوے دارنـــــد.