eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
231 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
ما اسرار برکناری اسدالله لاجوردی از دادستانی انقلاب تهران با حکم شورای عالی قضایی در آخرین سخنرانی او در 29 دی‌ماه 1363 در تودیع صمیمانه با جمع همکارانش در دادستانی تهران عیان می شود. لاجوردی در این سخنرانی ضمن تأکید بر ضرورت باقی ماندن آنها برای حفظ انقلاب، خبر می دهد که با تمام فشارهایی که به او آورده اند، تا آخرین نفس در برابر جریان نفاق ایستادگی کرده است تا عزلش کنند. او توضیح می دهد که اگر در پرونده ای عفوی صورت گرفته است که نا حق بوده و او در کنار آن نوشته است که با نظر این دادستانی نبوده اما به آن عمل کرده است، بدان جهت است که امام به من گفتند که باش، دادستان باش، حرف شورا را هم گوش کن ... به امام عرض می کردم که شما به من بگوئید برو، چون من به اینها گفته بودم که من استعفا بده نیستم... برای اینکه در خیلی از مسائل من یقین دارم او در آن جلسه توضیح می دهد که بزرگ ترین مشکل او توصیه ناپذیریش در برابر کسانی بوده است که بعدها در وصیت‌نامه آنها را منافقین انقلاب نامیده است و اعتراض به عدم اجرای عدالت از سوی کسانی که تحت تأثیر آنها قرار گرفته اند. از جلسه اش با شورای عالی قضایی در آخرین روز می گوید و اینکه به او پیشنهاد ارتقای سازمانی در قبال کنار گذاشته شدن از دادستانی انقلاب داده اند و او گفته است که شما مرا در اینجا تحمل نمی کنید، چگونه خواهید توانست در آنجا تحمل کنید. از صدای رسایش در اعتراض به بی عدالتی و تاثیر پذیری از حامیان نفاق می گوید و از حال خود وقتی حکم آزادی یکی از سه نفر مرکزیت جناح انقلابی راه کارگر را بر اثر توصیه پذیری می بیند، تنها به دلیل آنکه پدر او پزشک منتظری بوده است
در یک مقطعی که برخی‌ها شروع به تخریب وی کردند لاجوردی در وصیت‌نامه خود بدون اینکه نامی از کسی ببرد منافق صفت‌ها را معرفی کرد، کسانی بودند که به اوین می‌آمدند تا از منافقین اعتراف بگیرند اما بعد خودشان در صف کسانی قرار گرفتند که گروه تشکیل داده پیش امام رفتند و علیه لاجوردی صحنه سازی کردند. در یک مقطعی از بس به امام در مورد لاجوردی بدگویی کرده و به  ایشان فشار آورند، امام خمینی (ره) از طریق مرحوم حاج سید احمد آقا از لاجوردی خواستند در یک جلسه شرکت کنند. لاجوردی می گفت در همان اتاق معروف بیت امام کنار در نشستم. کمرم به خاطر آثار شکنجه و سوز سرما به شدت ناراحت بود اما تحمل کردم؛ امام به همین آقایون معمم حاضر در جلسه فرمودند که حرف‌هایتان را بزنید و آنها هم هریک شروع به بیان مطالب غیرواقع علیه مدیریت و رفتار با منافقین زندانی مطرح کردند و تا آخرین نفر حرف هایشان را زدند. لاجوردی می‌گفت هرچه حرف‌ها و گزارش‌های این آقایون بیشتر می‌شد ابروهای امام بیشتر در هم فرو می‌رفت و چین و چروک چهره‌شان بیشتر می‌شد. امام از این گزارش‌ها خیلی غضبناک شده بودند که بعد از اتمام گزارش آخرین نفر حضرت امام (ره) روی به بنده کردند و فرمودند «تو چی می‌گی؟» که من شروع به جواب دادن تمام این ادعاها کردم، یکی از آنها که کنارم نشسته بود در اثر پاسخ‌های من به این گزارش‌ها چنان به خود می‌لرزید که آرنج او به پهلوی آسیب‌دیده من برخورد می کرد. حین ارائه گزارش دیدم که چهره برافروخته امام باز می شد و رفته رفته چهره‌شان باز و ایشان خوشحال شدند وقتی هم که صحبت‌هایم تمام شد امام خطاب به بنده گفتند که «آقای لاجوردی مسائل این جلسه بین من، شما و خدا تا روز قیامت به امانت بماند» و بعد پشت به جمع از اتاق خارج شدند.... جالب است که بعد از این جلسه هم شهید لاجوردی به دلیل ارادت قلبی و اعتقادی که به حضرت امام داشت و در همه حال خودش را مقید به ولایت‌پذیری از ایشان می‌دانست با عنایت به این کلام حضرت امام که به ایشان فرموده‌ بودند مسائل این جلسه امانت میان ما تا روز قیامت، لذا علی‌رغم پرسش‌های فراوان و اصرارهای زیاد دوستان باز مرد پولادین زندان‌های رژیم طاغوت حاضر نشد حتی به نزدیک‌ترین دوستانش از صحبت‌های مطرح شده در این دیدار و حتی از حاضرین در این جلسه صحبتی به میان آورد. لاجوردی تا زمان نائل آمدن به فیض شهادت یک قدم هم از خط امامت و ولایت عدول نکرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨نذر صلوات بر محمد و آل محمد✨ به نیابت از ⁦❣️⁩شهید سید اسدالله لاجوردی❣️⁩ به نیت ✅ سربلندی نظام جمهوری اسلامی ایران ✅ پیروزی جبهه حق در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ✅ تأییدات بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداء 🔴لینک زیر جهت مشارکت در این نذر معنوی https://EitaaBot.ir/counter/vsf3u
دختر.mp3
5M
🎙 🔹 تقدیم به همه‌ی کسانی که دختر دارند 🌺 ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها ღ꧁ღ╭⊱ꕥ َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَجꕥ⊱╮ღ꧂ღ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
].mp3
7.02M
براےِ تمام فرشته‌هایـے که بخاطر مٰا جشن‌هاےِ روز دخترشان یك عضوِ خانواده را کم دارد :)🍃! ♥️-
امروز همراه دخترم رفتیم درب خونه تک تک همسایه ها و بسته های شکلات پخش کردیم و گفتیم از طرف شهدا آمدیم از همسایه ها برای شرکت در انتخابات دعوت کنیم. ازاین بسته ها ✅کار یکی از آمران به معروف برای دعوت دیگران به رای دادن
برای مردم ‏تبیین کنید که برخلاف القاء مواجب‌بگیرهای سعودی و بوقچی‌های صهیونیست، راه اعتراض به وضع موجود، نه آشوب و بلواست و نه قهر از صندوق‌های رأی.. راه درست و اثرگذار همین انتخابات است. اینکه انتخاب کنند کسانی که خدمتگزار مردمند بر سر کار بیایند یا کسانی که آبان۹۸ را زمینه‌سازی می‌کنند..
🌻࿐. ☀️﷽☀️ .࿐🌻 💦 غسل و نماز یکشنبه های ماه ذی القعده رو فراموش نکنید❗️ 🎁 فضیلت نماز روز یکشنبه ماه ذی القعده : ✨رسول خداصلی الله علیه وآله: ✅ هرکس آنرا بجا آورد توبه اش پذیرفته میشود و گناهانش آمرزیده میگردد وسبب برکت براى نمازگزار وخانواده اش خواهدبود،در روز قیامت کسانى که از او طلب و یا حقى دارند،از او راضى گردندوبا ایمان ازدنیا میرود، قبرش وسیع ونورانى میگردد و پدر ومادرش از او راضى میشوند وآنها نیز موردمغفرت خدا قرارمیگیرند . 🙏ان شالله 📚 اقبال الاعمال ص۳۰۸ 💠📿 کیفیت نماز یکشنبه : 💫 رسول خدا صلی الله علیه وآله کیفیت نماز را اینگونه بیان فرمود: 💦 در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و ۴ رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت یک سلام) درهر رکعت، حمد یک مرتبه، توحید ۳مرتبه و فلق و ناس را یک مرتبه بخواند. 📿 بعداز نماز ۷۰ مرتبه استغفار کند، سپس بگوید :👇 🍃لاحول ولاقوه الابالله العلى العظیم🍃 سپس بگوید 👇 🍃یاعزیزُ یاغفار،اِغْفِرْ لى ذُنُوبى، وَ ذُنُوبَ جَمیعِ المومنینَ وَالمومناتِ،فَاِنّهُ لایَغْفِرُالذنُوبَ اِلا اَنْت🍃 التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(شهدای با بصیرت) ✅ به فضل الهی هر 5 روز سر سفره یک شهید هستیم ✅ قرائت زیارت عاشورا از طرف شهید آنروز هدیه به امام حسین علیه السلام
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#چله_سی_ام #چهل_روز_با_هشت_شهید (شهدای با بصیرت) ✅ به فضل الهی هر 5 روز سر سفره یک شهید هستیم
بیست و پنجمین روز از چله 🌟 💫 سی ام 🌟💫 مهمان سفره شهید 🌷 سید اسدالله لاجوردی 🌷 هستیم.
اسدالله لاجوردی در یکم ‌شهریور سال ۱۳۷۷ در بازار تهران توسط دو نیروی سازمان منافقین به نام‌های علی‌اصغر غضنفرنژادجلودار و علی‌اکبر اکبری‌ده‌بالایی ترور شد. ترور او یکی از سلسله‌ترورهای این سازمان به حساب می‌آید که ابعاد آن نه‌فقط از حیث حذف یک شخصیت مهم سیاسی، بلکه از جهت ایجاد رعب و وحشت اجتماعی و ادامه علنی‌بودن جنایت‌های منافقین بسیار حائز اهمیت بود، زیرا ترور لاجوردی در یک محل معنادار؛ یعنی بازار تهران که یکی از شلوغ‌ترین مکان‌های پایتخت است، انجام شد.  یک بازاری قدیمی که حجره‌اش در دالان کناری حجره لاجوردی قرار داشت روایت خود را از روز ترور به «شرق» این‌گونه می‌گوید:
«مرحوم لاجوردی هر روز با دوچرخه و بدون هیچ محافظی سر کار می‌آمد. ظاهرش با مردم عادی تفاوتی نداشت و اگر کسی او را نمی‌شناخت نمی‌توانست تشخیص دهد که یک مقام مسئولیت‌دار در جمهوری اسلامی به بازار تردد می‌کند. لاجوردی مانند تمام حجره‌داران بازار کار می‌کرد و از ابتدای صبح تا نزدیکی ساعت پنج در حجره‌اش می‌ماند. او در صنف پارچه فعالیت می‌کرد و من در آن زمان در دالان کناری حجره او مغازه کیف و کمربندفروشی داشتم. به یاد دارم که پنجشنبه‌روزی، سروصدا از دالان بغل آمد و عده‌ای فریاد می‌زدند لاجوردی را زدند. من به همراه همسایه‌ها به سمت مغازه او شتافتیم که دیدیم لاجوردی آغشته به خون است. تروریست‌ها طوری او را مورد اصابت قرار داده بودند که چشمش کاملا برگشته بود و جمجمه‌اش شکافته شده بود. همه شوکه شده بودند و نمی‌دانستند سریع‌ترین راهی که برای نجاتش باید در نظر گرفت چیست، زیرا دالان‌های بازار به‌شدت تنگ است و تردد آمبولانس در بازار سخت و زمان‌بر است. با چنین افکاری به‌سرعت یک گاری پیدا کردیم و بدن نیمه‌جان لاجوردی را بر گاری انداختیم. من گاری را با تمام قدرت هل می‌دادم تا به‌سرعت لاجوردی را به سر مسجد امام برسانم تا اورژانس بتواند او را به بیمارستان منتقل کند. در آن چنددقیقه استرس عجیبی داشتم، زیرا به این فکر می‌کردم که ممکن است دیگر نیروهای تروریست به سمت ما تیراندازی کنند. به‌هرحال مرحوم لاجوردی را با چنین وضعیتی به حیاط مسجد امام رساندیم متأسفانه او جان باخت».
لاجوردی و ضدیت با خط نفاق داخلی کسانی که دهه شصت لاجوردی را منحرف از انقلاب می دانستند و شخصیت او را تخریب می کردند، اکنون یا آشکارا در مقابل انقلاب اسلامی ایستاده اند و یا در خفا به دنبال ضربه زدن به انقلاب هستند. شهید لاجوردی هم منافقین را می شناخت و هم می توانست کسانی را که در ظاهر انقلابی بودند را تشخیص دهد. شاید همین مقابله اش با انقلابی نما ها بوده است که اکنون عده ای به سانسور شخصیت اش می پردازند. شاید شدیدترین مواضع او علیه جریان نفاق داخلی را بتوان در این فراز از وصیتنامه‌اش بازخوانی کرد: "خدایا تو شاهدی چندین بار به عناوین مختلف، خطر منافقین انقلاب را همانان که التقاط، به گونه منافقین خلق سراسر وجودشان را و همه ذهن و باورشان را پر کرده و همانان که ریاکارانه برای رسیدن به مقصودشان، دستمال ابریشمی بسیار بزرگ - به بزرگی مجمع الاضداد - به دست گرفته اند، هم رجایی و باهنر را می‌کُشند و هم به سوگشان می‌نشینند، هم با منافقین خلق پیوند تشکیلاتی برقرار می‌کنند، هم آنان را دستگیر می‌کنند و هم برای آزادیشان و اعطای مقام و مسئولیت بدانان تلاش می‌کنند و از افشای ماهیت کثیف آنان سخت بیمناک می‌شوند، هم در مبارزه علیه آنان و در حقیقت برای جلب رضایت مسئولین و نجات بنیادی آنان خود را در صف منافق کُشان می‌زنند و هم در حوزه‌های علمیه به فقه و فقاهت روی می‌آورند تا مسیر فقه را عوض کنند به مسئولین گوشزد کرده‌ام..
پدر به استقلال مالی💰 افراد بسیار اهمیت می‌دادند. وقتی دانشکده پزشکی💊 قبول شدم، به من گفتند: «تا وقتی درس📕 می‌خوانی، هزینه‌هایت به عهده من است✔️ و تو فقط درس بخوان 💯!» با این همه در دوره‌ای که در دانشگاه تبریز درس می‌خواندم 🤓، چون از پدرم یاد گرفته بودم 🌀چگونه خرید و فروش کنم ، ۹۰ درصد هزینه‌های زندگی‌ام را خودم تأمین می‌کردم 🔰. همیشه می‌گفتند: اولین وظیفه پدر و مادر😍 این است که به فرزندان‌شان کمک کنند هر چه زودتر روی پای خودشان بایستند و استقلال مالی پیدا کنند⚠️. موقعی که رشته پزشکی قبول شدم، اولین حرفی🗣 که به من زدند این بود : که از همین حالا تکلیفت را با خودت مشخص کن‼️ و بین تجارت و طبابت فاصله بینداز ! بعد گفتند: سه هست که پول گرفتن بابت آن اشکال💢 دارد: امام جماعت، تدریس قرآن و پزشکی! تو باید پزشکی را فقط وسیله خدمت ✅قرار بدهی و بابت طبابت پول نگیری ‼️. موقعی هم که پزشک شدم، از وزارت بهداشت برای همکاری از من دعوت کردند📩 پدر گفتند: همین من یکی که کار دولتی دارم برای خانواده‌بس‌است 🔺، هرگز هیچ کدام‌تان جذب کارهای دولتی نشوید 💯. سعی کنید استقلال خودتان را حفظ کنید و روی پاهای خودتان بایستید. پدرم همیشه می‌گفتند : مطالعات📖 و فهم سیاسی داشته باشید، ولی وارد گروه و دسته‌ای نشوید🔺 و استقلال خودتان را به هیچ قیمتی از دست ندهید🚫. ما نشدیم به خاطر این‌که پدرم دشمن صد در صدِ «توصیه» بودند 😡 نه برای کسی توصیه می‌کردند، نه زیر بار توصیه کسی می‌رفتند✅ ! هیچ یک از ما تا به حال نه یک ریال از دولت وام گرفته‌ایم ❌، نه یک سانت زمین یا امتیاز دیگری، در حالی که به خاطر موقعیت شغلی پدرمان این کارها هیچ زحمتی نداشت😥. ایشان در هیچ موردی، کوچک‌ترین اقدامی برای این‌که ما شغل یا بگیریم، نکردند.❌ ✍ به روایت فرزند شهید 🌷