eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
8.3هزار ویدیو
232 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
نسب: شاه شرف بوعلى و حسین الاصغر، فرزند امام سجاد (ع) تاریخ تولد: ۱۳۲۵ش زادگاه: روستای پیوار از توابع پاراچنار محل زندگی:پاکستان، ایران، عراق تاریخ وفات:۱۴ مرداد ۱۳۶۷ش محل دفن:پاراچنار اطلاعات علمی استادان:امام خمینی • مدرس افغانی • مکارم شيرازی • وحید خراسانی •تبریزی • حرم‌پناهی • سیدکاظم حائری • مرتضی مطهری سایر: تدریس در حوزه و دانشگاه فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی سیاسی: نماینده امام خمینی در پاکستان • عضویت در نهضت جعفریه اجتماعی: تأسیس مراكز فرهنگى مانند مدرسه دارالمعارف الاسلامیه • جامعه اهل‌البیت • انوارالمدارس • شفاخانه علمدار در پاراچنار • درمانگاه در كراچی.
سید عارف حسین حسینی(۱۳۲۵-۱۳۶۷ش) از روحانیان شیعه پاکستان و رهبر نهضت جعفریه بود. وی در نجف و قم دروس معارف اهل بیت(ع) را آموخت. در نجف از شاگردان امام خمینی بود. در پاکستان علاوه بر نیازهای فرهنگی، عبادی و مذهبی مردم، به نیازهای بهداشتی و اقتصادی مردم نیز رسیدگی می‌کرد. حسینی در ۱۴ مرداد ۱۳۶۷ ش. در مدرسه دارالمعارف الاسلامیه پیشاور، از سوی افراد ناشناس، هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
عارف حسین، فرزند سید فضل حسین، در ۴ آذر ۱۳۲۵ش برابر با ۲۵ نوامبر ۱۹۴۶م و ۱ محرم ۱۳۶۶ق در روستای پیوار، از توابع شهرستان پاراچنار، در پاکستان، در خانواده‌ای مذهبی و روحانی از سادات پاکستان به دنیا آمد. زادگاه او در نوار مرزی پاکستان و افغانستان قرار گرفته است که در آن سه قبیله غندی خیل، علی‌زئی و دویرزئی زندگی می‌کنند. حسینی از قبیله پشتون دویرزئی بود. سلسله‌نسب او به شاه شرف بوعلی قلندر بن سید فخر ولی می‌رسد که در کرمان مدفون است. چون نسب ایشان را به حسین الاصغر، فرزند امام سجاد(ع)، منتهی می‌دانند، خاندان وی به حسینی معروف است.[۱] اجداد او که بسیاری از آنان روحانی و مبلّغ بودند برای نشر معارف اسلامی و اهل بیت(ع) در منطقه پیوار و نواحی آن فعالیت داشتند. حسینی دوران کودکی را در زادگاه خود سپری کرد و قرآن کریم و تعالیم ابتدایی دینی را نزد پدرش، که روحانی بود، فراگرفت. سپس به مدرسه رفت و بعد از اتمام دوره دبستان و راهنمایی، راهی دبیرستانی در پاراچنار گردید. در ۱۳۴۳ش دیپلم گرفت و پس از آن به مدرسه جعفریه پاراچنار رفت و فراگیری دروس دینی را نزد حاجی غلام جعفر لقمان‌خیل آغاز کرد و در مدت کوتاهی ادبیات عرب را فراگرفت. زبان مادری او پشتو بود. علاوه بر آن، وی به فارسی و عربی و اردو نیز تسلط داشت.[۲] در نجف حسینی در ۱۳۴۶ش برای ادامه تحصیل به نجف رفت و علاوه بر تکمیل دانش ادب عربی نزد مدرس افغانی، استاد معروف ادبیات عرب در حوزه علمیه نجف و سپس قم، دروس سطح مقدماتی و عالی فقه و اصول را نزد استادان مختلف آموخت. آشنایی با امام خمینی وی توسط سید اسدالله مدنی با امام خمینی آشنا شد و در حلقه درس ایشان شرکت کرد. در ۱۳۵۲ش، او را به جرم شرکت در فعالیت‌های انقلابی، دستگیر و زندانی و پس از مدتی از نجف اخراج کردند.
ادامه تحصیلات در قم در ۱۳۵۳ش دوباره تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به نجف برود، اما دولت عراق به وی روادید نداد؛ از این‌رو، در همان سال راهی قم گردید و نزد اساتید این حوزه، مانند مکارم شیرازی، وحید خراسانی، تبریزی، حرم پناهی و سید کاظم حائری، اصول، فقه و تفسیر آموخت. همچنین از درس فلسفه مرتضی مطهری بهره برد. اخراج از ایران او هنگام تحصیل در قم در تظاهرات برضد حکومت پهلوی شرکت می‌کرد و به همین سبب بازداشت شد. چون وی از امضای تعهدنامه، مبنی بر شرکت نکردن در تظاهرات، سخنرانی‌ها و ارتباط با انقلابیون، خودداری کرد، در اواخر دی ۱۳۵۷، مجبور به ترک ایران شد و به پاکستان بازگشت. بازگشت به وطن وی از ۱۳۵۷ش تا اواخر ۱۳۶۳ش در مدرسه جعفریه پاراچنار به تدریس پرداخت. حسینی از مدرسه جعفریه پاراچنار در شبهای جمعه به دانشگاه پیشاور می‌رفت و اخلاق اسلامی تدریس می‌کرد.
حسینی، جهل و بی‌سوادی را علت اصلی عقب‌ماندگی و انحطاط جامعه اسلامی می‌دانست و برای مبارزه با بی‌سوادی و خرافه‌پرستی، اقدام به تأسیس مراکز فرهنگی (مانند مدرسه و کتابخانه و مسجد) نمود، از جمله مدرسه دارالمعارف الاسلامیه، جامعه اهل‌البیت و انوارالمدارس. وی علاوه بر توجه به نیازهای فرهنگی، عبادی و مذهبی مردم، به نیازهای بهداشتی و اقتصادی آنان نیز توجه داشت؛ لذا در مناطق محروم چند بیمارستان و درمانگاه تأسیس کرد، از جمله شفاخانه علمدار در شهرستان پاراچنار و یک درمانگاه در کراچی.
قسمت‌هایی از پیام امام خمینی به مناسبت شهادت عارف حسینی: پیام‌ها و تلگرافات تبریک و تسلیت شما در رابطه با شهادت جناب حجت الاسلام آقای سیدعارف حسین الحسینی این یار وفادار اسلام و مدافع محرومان و مستضعفان و این فرزند راستین سید و سالار شهیدان، حضرت ابی عبدالله الحسین - علیه‌السلام - واصل گردید. دردآشنایان جوامع اسلامی، همانان که با محرومان و پابرهنگان میثاق خون بسته‌اند، باید توجه کنند که در آغاز راه مبارزه‌اند و برای شکستن سدهای استعمار و استثمار و رسیدن به اسلام ناب محمدی راه طولانی در پیش دارند. و برای امثال علامه عارف حسین حسینی بشارتی بالاتر از این نبوده است که از محراب عبادت حقْ عروج خونین «ارجِعِی الی رَبِّکِ» را نظاره کند، و جرعه وصل یار را از شهد شهادت بیاشامد، و شاهد وصول هزاران تشنه عدالت به سرچشمه نور گردد. ملت شریف و مسلمان پاکستان، که بحق ملتی انقلابی و وفادار به ارزش‌های اسلامی بوده‌اند و با ما رابطه دیرینه گرم انقلابی، عقیدتی و فرهنگی دارند، باید تفکر این شخصیت شهید را زنده نگه دارند، و نگذارند شیطان زادگان جلوی رشد اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - را بگیرند.اینجانب فرزند عزیزی را از دست داده ام. خداوند تعالی به همه ما توفیق تحمل مصائب و توان ادامه راه پر فروغ شهیدان را بیشتر از پیش کرامت فرماید؛ و توطئه و مکر ستمگران را به خودشان برگرداند؛ و ملت پرکرامت اسلام را در مسیر جهاد و شهادت ثابت قدم نگه دارد. امام خمینی، صحیفه نور، ۱۳۷۸ش، ج۲۱، ص۱۱۹ و ۱۲۱. وی نماینده امام خمینی در امور حسبیه و وجوه شرعی در پاکستان بود.
مزار شهید عارف حسینی در پاراچنار پاکستان
همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.(امام خمینی-ره-) شادی روح همه‌ شهدا خصوصا شهید با کرامت از ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها سید عارف حسین حسینی❣️صلوات محمدی 💐اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ☝️☝️☝️ #تلنگر : ما شیعه حسین هستیم! حسین علیه السلام، زیر باران تیر و نیزه هم، کنار نمی گذارد نماز اول وقتش را⏰ ما چطور؟! عمل به #تکلیف میکنیم؟ چقدر انطباق داریم با #امام_زمان خویش؟! 👆 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ╔══ ⚘ ═══ ⚘ ══╗  eitaa.com/joinchat/2471428100C37c31cf7b3 ╚══ ⚘ ═══ ⚘ ══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ☝️☝️☝️ #تلنگر : ما شیعه حسین هستیم! حسین علیه السلام، زیر باران تیر و نیزه هم، کنار نمی گذارد نماز اول وقتش را⏰ ما چطور؟! عمل به #تکلیف میکنیم؟ چقدر انطباق داریم با #امام_زمان خویش؟! 👆 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ╔══ ⚘ ═══ ⚘ ══╗  eitaa.com/joinchat/2471428100C37c31cf7b3 ╚══ ⚘ ═══ ⚘ ══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
…🔊🔊🔊 هنوز هم می‌دهند 🗯اما به "اهل درد" نه به بی‌خیال‌ها😏 فقط از شهدا افتخار نیست… 💥 باید 🔅زندگیمان 🔅حـرفمـان 🔅نگـاهمـان 🔅لقمه‌هایمان 🔅رفاقتمان هم بوی بگیرد.😌 🌹🍃🌹🍃
4_6033035415596827621.mp3
5.42M
🔻معجزات شهدا 🎙راوی: استاد #رائفی_پور ♥️شهیدی که به خاطر بیقراری های مادرش نشانی قبرش را داد👇👇 من توی دانشگاه روبروی مغازه بابا دفنم 👌👌 #بسیار_شنیدنی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥💕 #عشق عجیب #دختر_آمریکایی به شهدا 💕🕊 👈امیدوارم ایرانی ها همیشه #استوار بمانند ✌ قدرشهدارو بدونید 🕊این کلیپ زیبا رو ازدست ندید #شهدا_شرمنده_ایم
هدایت شده از آقا تنها نیست
#تا_قدس_راهی_نیست امام خامنه‌ای 🔴انشاءالله قدس شريف به آغوش مسلمانان باز خواهد گشت. 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ سلام علیکم سی وچهارمین روز از🌷چله نهم🌷 اعمال مستحبی امروزمان را به از شهید با کرامت از ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها شهید سید محمدرضا علوی❣️ می کنیم محضر نورانی ☀️ حضرت جوادالائمه علیه السلام☀️ و از حضرتش می نماییم تا با نگاه کریمانه خود؛ ✅ما و تمام جوانان ایران اسلامی را گردانند و ✅زندگی ما را به سمتی سوق دهند که ، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه گردیم ان شاء الله
شهید علوی با دختر 15 روزه اش که نام او را رقیه گذاشته  وداع کرد و رفت خودش را فدای رقیه ی امام حسین ع کرد  تاریخ شهادت   1 اسفند 1393 مزارش در گلزار شهدای بهشت زهرا قطعه 50  @
توفیقی دست داد که در خاکسپاری تعدادی از این غیرتمندان مجاهد و مهاجر افغانی تیپ فاطمیون شرکت کنم. در نگاه اول تابوت‌های سبز که پرچم هیچ جغرافیایی بر آن نبود خودنمایی نمی‌کرد. در نگاه دوم مشایعت کنندگان چشم بادامی با صورت‌های رنگ پریده و زخم دیده از حوادث روزگار. و در نگاه سوم تعجب رهگذران که از هم می‌پرسیدند که کجا شهید شده اند؟ به خودم آمدم و دیدم پیکر مطهر شهیدی را در آغوش کشیده و روانه خانه ابدی می‌کنم. این اولین باری نبود که صورت شهیدی رو روی خاک می‌گذاشتم. وقتی جسم مطهرش در خانه قبر قرار گرفت، بندهای کفن را یک به یک باز کردم. صورتش با کفن و نایلون پوشیده شده بود. با وسواس و دقت خاصی صورتش رو باز کردم و نگران هم بودم که مبادا سری در پیکر نداشته باشد. الحمدلله سر و صورتش سالم بود و روی خاک قرار دادم. اصرار داشتم که حتما خانواده‌اش برای آخرین بار روی عزیزشون را ببینند. ولوله ای به پا بود. بچه‌ها کمک کردند تا مادرش جلو آمد. مادر می‌گفت می‌خواهم صورتش رو ببینم؛ من هم دو طرف کفن رو گرفتم و قدری شهید رو از خاک بلند کردم و مادر دستی به صورتش کشید. منتظر شدم تا تلقین خوانده شود و من هم شانه‌های شهید را تکان دهم. تلقین خوان بالای قبر آمد. از روحانی‌های افغانی بود و شروع کرد به خواندن: اسمع افهم یا سید رضا ابن سید عباس...
اینجا بود که تازه فهمیدم این نازنینی که لایق تدفینش شدم از بچه‌های حضرت زهرا سلام الله علیهاست. گریه امانم رو بریده بود. دستهام سست شده بود و به کندی حرکت می‌کرد. با گریه به شهید التماس می‌کردم که آقا سید رضا پیش مادرت سفارش ما رو بکن. گاهی هم می‌گفتم بی‌بی جان این پاره جگر توست که غریبانه به خاک می‌رود. تلقین رسید به اللهم عفوک عفوک عفوک... دوست نداشتم از قبر بیرون بیام. حتی جسمم هم یاری نمی‌کرد دوستان کمک کردند و مهیا شدم. باید شهید دیگری هم به خاک می‌رفت که او هم سری در بدن نداشت و باز حکایتی دیگر... پنجشنبه گذشته رفتم تا فاتحه‌ای بر مزار شهید سید رضا بخوانم. خانم جوانی بالای مزار ایستاده بود و کودکی در بغل داشت. مثل اینکه مشغول آرام کردن کودک بود و مثل باران اشک می‌ریخت. یکی دو تا دختر بچه خردسال هم دور قبر دست‌ها رو در خاک فرو برده و مشغول فاتحه بودند. من هم فاتحه‌ای خواندم.
کنجکاوی‌ام گُل کرد و با احتیاط پرسیدم که خواهر میشه نسبت شما رو با این شهید بدانم؟ در حالی که سعی می‌کرد اشکش را من نبینم گفت: این شهید شوهر من است و مرا با سه دختر خردسال تنها گذاشت. تنم لرزید... بچه‌ها رو نشانم داد. دختری 12 ساله؛ دختری 8 ساله و کودکی سه ماهه که در بغل داشت. این بانو که خودش نیز سیده بود با گریه گفت: برای آخرین بار که می‌رفت به او گفتم: آسید رضا؛ تو دو بار برای دفاع از حرم عمه‌ات زینب (س) رفتی این بار رو پیش ما بمان. دخترها خیلی به تو وابسته اند. او گفت: خانم؛ حرم عمه جان ما در خطر است! تو راضی میشوی من باشم و جسارتی به حرم عمه‌مان بشود؟  این را که گفت دهانم بسته شد و گفتم برو خدا نگهدارت باشد... این بانوی قهرمان ادامه داد: دومین باری که برای سوریه رفت باردار بودم. برای به دنیا آمدن دخترمان مرخصی گرفت و آمد. وقتی بچه به دنیا آمد به عشق خانم رقیه نامش را رقیه گذاشت. رقیه سادات 15 روزه بود که ساکش رو برداشت و رفت و امروز که پیکر پدرش به خاک رفت، سه ماهه است.
نمیدانم اونهایی که این مطلب رو میخونند تا اینجا دیده هاشون بارونی شده یا نه. رقیه سادات آقا سید محمدرضا علوی سه ماهه است؛ نه سه ساله. پدرش رقیه سه ماهه را رها کرد تا از حریم رقیه سه ساله دفاع کند. ما به اینها مدیونیم، به مهاجران مدافع افغانی که واجب رو برای ما کفایی کردند و الا کار به مشکل می‌خورد. یاد وخاطره مهاجران افغانی مدافع حرم خصوصا شهدای سادات مدافع حرم گرامی باد. دوستدار شهداء: تخریبچی جامونده جعفر طهماسبی
✨امام خامنه اے✨ 🔴جوانان مدافع حرم چهره درخشانی از اسلام را نشان دادند. شادی ارواح طیبه ی شهدا ی🌷 مدافع حرم🌷 ویژه ❣شهید سید محمدرضا علوی❣ صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد فرجهم☘🌺