eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
9.1هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها کسی که امام حسین علیه‌السلام دست به ریش در حقش دعا کرد که بود⁉️ 😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
194.8K
فوری، صوت استاد تقوی درباره قرائت همگانی جوشن صغیر در روز جمعه 🔶️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سی و دومین روز از چله 🍃🌷سی و پنجم ( )🍃🌷 مهمان سفره شهید 🥀 محمد حسن فایده 🥀هستیم.
*حضرت زهرا سلام الله علیها سیراب مان کرد* ◾️شهید «محمد حسن فایده» راوی :غلام‌­علی ابراهیمی پانزده نفری افتادیم توی محاصره دشمن. از فشار تشنگی بی­‌حال و خسته خواب­‌مان برد. وقتی بیدار شدیم، (شهید) «محمد حسن فایده» گفت: «حضرت زهرا (س) در خواب به من آب دادند و قمقمه یکی از شهدا را پر از آب کردند». فوری رفتیم سراغ قمقمه­ شهدایی که اطراف‌­مان بودند. یکی از قمقمه‌ها پر بود از آب خنک. انگار همین الان داخلش یخ انداخته بودند. همه از آب شیرین و گوارا؛ که مهریه حضرت زهرا (س) است سیرآب شدیم. منبع:کتاب خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)
محمّد حسن فايده - پنجمين فرزند حسين در اسفندماه سال 1338 در شهرستان بيرجند به دنيا آمد. در كودكى قرآن را نزد پدرش آموخت. دوره ابتدايى را در دبستان پرويز به تحصيل مشغول شد و در كلاس پنجم بود كه اصرار كرد او را به مدرسه طلاب بفرستند. پسرى آرام و مهربان بود و در كارها به مادرش كمك می ‏كرد. در اين سنين پدرش را از دست داد و براى اينكه سربار خانواده نباشد در اوقات بيكارى و ايّام تعطيل در كوره پز خانه ‏هاى پايين شهر كار مى‏ كرد.
در سالهاى آخر دبيرستان - كه مصادف با انقلاب بود - در مسير حركت انقلاب قرار گرفت و كتابهاى بيشترى از شهيد مطهرى مطالعه مى‏ كرد و دستورات و اطّلاعيه ‏هايى را كه از طرف امام(ره) مى ‏رسيد با همكارى تيمهايى كه تشكيل داده بود، به مردم مى ‏رساند. علاقه خاصّى به امام(ره) داشت و از بدخواهان ايشان متنفّر بود. به طورى كه هنگام ورود امام(ره) به ايران، بدون اطّلاع خانواده به تهران رفته بود. در سال 1357 - كه اوج انقلاب بود - فارغ التحصيل شد. با پيروزى انقلاب اسلامى اشك شوق در چشمانش ظاهر گشت. پس از اخذ ديپلم به سربازى رفت و خدمت سربازى را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى بيرجند گذراند. در سپاه پاسداران تلاش مى كرد تا تعليمات نظامى را فرا بگيرد و با شروع جنگ، اين فعاليتها به شدّت افزايش يافت. پس از گذراندن اين دوران به عنوان مرّبى آموزش، براى آموزش رزمندگان به جبهه رفت.
همسر ايشان خاطره ‏اى نقل مى‏ كند: «آن وقتها امام(ره) فرموده بودند دوشنبه‏ ها و پنجشنبه‏ ها روزه بگيرند و ايشان مرتّب اين دو روز را روزه مى‏ گرفتند. زمانى كه دوران نقاهت خود را مى‏ گذراندند با اينكه ضعيف و نحيف شده بودند، يك ماه روزه عقب مانده را - كه به دليل مقارنت ماه مبارك رمضان با ايّام جبهه و عمليّات رمضان بدهكار بودند - پشت سرهم گرفتند. به طورى كه پدرم از ايشان ناراحت شد و گفت: شما در جبهه از بين نرفتيد، ولى اينجا داريد خودتان را از بين مى ‏بريد. روزهاى خدا كه تمام نشده، بالأخره قرض خدا را در فرصت مناسب ‏ترى ادا خواهيد كرد. فرمودند: اين روزهاى زمستان آن قدر بلند و گرم نيست كه روزه گرفتن تأثير منفى بر من بگذارد. جالب اينكه بدون سحرى روزه مى‏ گرفتند. بنده اوّلِ اذان مغرب افطارى آماده مى‏ كردم، امّا ايشان حدود دو سه ساعت از اذان گذشته، افطار مى ‏كردند. مى‏ گفتم: آخر مگر شما روزه نبوديد، چرا اين وقت شب افطارى مى ‏كنيد. مى ‏فرمودند: آيا شما روزها و شبهايى را كه فرزندان امام حسين(عليه السلام) در صحراى كربلا سه شبانه روز تشنه و گرسنه ماندند به ياد نمى ‏آوريد؟ حال به خاطر يكى - دو ساعت ديرتر افطار كردن، آيا اتفّاق خاصى مى‏ افتد؟ انسان اگر ايمانش قوى باشد، هرگز از چنين مسائلى از پا در نمى ‏آيد.»