eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
9.1هزار ویدیو
240 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 چند روز باقی مانده از فرصتی که ممکنه هیچ وقت دیگه تکرار نشه... 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸قشنگ کار می‌کنی یا بی‌حوصله؟ طرف خونه می‌سازه بعد از ده سال دیگه قابل استفاده نیست ولی امام علی(ع) هزار و چهارصد سالِ پیش، چاه‌هایی کنده که هنوز هست!💛🌱 + هرکاری شروع کردید، قشنگ تموم کنید.
15.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥‌ مادر شهیدی که در ۲۲ بهمن میدان داری می کرد و دهه هشتادی را حسابی متاثر کرد 🔹‌ مادر شهید سید میرزا نادری به رغم کهولت سن در سرمای بجنورد بین جوانان پرچم توزیع می‌کرد و جوانان با اطلاع از مادر شهید بودنش مثل پروانه دور مادر شهید می چرخیدند.
﷽❣ با حساب دل خود هرچه شمردیم نشد بی ریا هیچ دعایی به تو تقدیم نشد انتظار فرج و دیده تر کافی نیست! ندبه و عهد به هنگام سحر کافی نیست! آی مردم پسر فاطمه تنهاست هنوز قرنها رفته و او منتظر ماست هنوز💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم بیست و سومین روز از 🍃🥀چله سی و ششم 🍃🥀 مهمان سفره شهید 🌷 مصطفی مازح 🌷 هستیم. تمامی اعمال امروزمان از طرف این شهیدان بزرگوار هدیه می شود به ✅ آقا امیرالمؤمنین علیه السلام و ولی نعمتمان علی بن موسی الرضا علیه‌السلام 🌟💫🌟💫🌟💫
🌹به یاد شهید در سالروز فتوای تاریخی امام خمینی(ره) مبنی بر ارتداد سلمان رشدی
"مصطفی مازح" در ساحل عاج و با عشق به خمینی(ره) بزرگ شد شهید "مصطفی مازح" از دلاورمردان لبنانی بود که در عمل به فرمان امام خمینی(ره) در اعدام مولف کتاب «آیات شیطانی» به لندن رفت و هنگام اجرای حکم، به شهادت رسید.
اما این همه ماجرای اعتراض به نویسنده این کتاب سخیف و موهن نبود. امام خمینی رحمةالله علیه در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ بی آنکه نامی از نویسنده «آیات شیطانی» ببرند، فتوای ارتداد و اعدام سلمان رشدی و ناشران مطلع از آن را صادر فرمودند: «مولف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن محکوم به اعدام می باشند». در پیام امام(ره) همچنین تاکید شده بود: «از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آن ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود شهید است ان شاءالله». صدور فتوای اعدام سلمان رشدی، زندگی او را وارونه ساخت و با اعلام آمادگی مسلمانان نقاط مختلف جهان، وزارت کشور انگلستان مسئولیت حفاظت از جان سلمان رشدی را بر عهده گرفت.
آن روزها که ما، در ایران در سوگ رهبر خود میسوختیم و بر سینه و سر میکوفتیم، آن ایام که در بخشهایی از لبنان جنگهای داخلی مسلمان و غیر مسلمان ـ و حتی مسلمان و مسلمان ـ جریان داشت و همه چیز در شلیک گلوله خلاصه میشد، جوانی دلسوخته که داغ امام بر سینه اش سنگینی میکرد، بر آن شد تا با اقدامی مهم، هم اطاعت خویش از ولی امر و امامش را ثابت کند و هم خود به امام و مرادش بپیوندد. آن روز که ـ بر اساس برخی اطلاعات غیر رسمی ـ نیروهای اطلاعاتی انگلستان از وجود جوانی عرب در هتلی که محل تردد سلمان رشدی مرتد بود، با خبر شدند و پس از دستگیری او، برای اینکه خبربازتاب منفی برایشان نداشته باشد، او را روی صندلی اتاق خود نشانده، مقداری از مواد منفجره را به بدنش بستند و او را منفجر ساخته و به شهادت رساندند ـ چون براساس برخی اظهارات دوستان مصطفی، تصاویری که تلویزیون انگلیس از اتاق مازح در آن هتل نشان داده است، نمایانگر مقداری مواد منفجره سالم بوده است که نشان میداد همه مواد همراه او منفجر نشده است و فقط مقداری ازآنها عمل کردهاند ـ تنها اطلاعی های در اندازهای بسیار کوچک در میان اخبار مطبوعات ما گم شد که در آن آمده بود: «یک جوان لبنانی که برای اعدام سلمان رشدی به لندن رفته بود، در حین اجرای حکم به شهادت رسید.» آن روز کسی از اسم و رسم او نگفت. کسی از جوان لبنانیایی که سالیان نوجوانی را در آفریقا سپری کرده بود، ولی در همان ناکجا آباد، با افکار پاک و انقلابی امام راحل آشنا شده و میرفت تا سر بر فرمان او نهد، با خبر نشد.
آنچه که ما میدانیم بیشتر بر اساس گفته ها و اخبار است. این که چگونه رفته و با کی بود، خبر نداریم. آن گونه که ادعا میکنند، در هتل زن خدمتکاری بوده که مصطفی از او درباره رفت و آمدهای سلمان رشدی سوال میکند و متاسفانه آن زن حساس میشود و به دستگاههای اطلاعاتی انگلستان خبر میدهد که یک جوان عرب که چند پاسپورت هم دارد، در اینجاست که درباره سلمان رشدی سوال میکند. او در آن هتل برای چهار روز اتاقی گرفته بود. روز سوم، روز عملیات بوده است. بر اساس شناساییهای او سلمان رشدی در آن روز به هتل میآمد و در طبقات بالای هتل اقامت داشت. متاسفانه آن گونه که میگویند انفجاری در اتاق مصطفی رخ میدهد که به شهادت خود او میانجامد.