#پادکست 🔶 بگیر و بیا 🔷 از اهل بیت دست خالی را بخواه 📌برگرفته از جلسات «حقی که به گردن ماست» #امام_حسین #شفاعت #صدقه #دوره_کاربردی_شذره ✅@Aminikhaah

💔 🎥 اولین اسیر و آخرین آزاده! به مناسبت سالروز شهادت سرلشکر شهید حسین لشگری، خلبانی که 18 سال اسارت را سرافرازانه سپری کرد و سرانجام در 19 مرداد سال 1388 به درجه رفیع شهادت نائل آمد. #شهید_حسین_لشگری سالروز شهادت #شهید_خلبان

فهرست دوم عنایات و کرامات شهدا عنایت شهید جواد الله به بازرگان کاشی یزد https://eitaa.com/shahid54/141 عنایت شهید جواد الله کرم به نوزاد https://eitaa.com/shahid54/163 عنایت شهید جواد الله کرم به مداح جوان https://eitaa.com/shahid54/235 عنایت شهید جواد الله کرم به جوان میگرنی https://eitaa.com/shahid54/240 داستان عجیب زیارت مادر شهید بالای سر قبر فرزند https://eitaa.com/shahid54/318 داستان عجیب گلایه مادر شهید از فرزند https://eitaa.com/shahid54/319 داستان عجیب شهیدی که موتور پدرش را درست کرد https://eitaa.com/shahid54/320 داستان عجیب زنی که می خواست خانه خود را بفروشد https://eitaa.com/shahid54/321 داستان شهیدی که جنازه اش سالم بود https://eitaa.com/shahid54/322 داستان عنایت شهید سید جلیل ساداتی یزد https://eitaa.com/shahid54/323 خواب عجیب شهید مدافع حرم و پیام به همسرس https://eitaa.com/shahid54/401 شهیدی که در عالم رویا به مادرش هدیه داد https://eitaa.com/shahid54/404 شهیدی که موقع دفن قران خواند https://eitaa.com/shahid54/405 عنایت شهید مرتضی عطایی مدافع حرم https://eitaa.com/shahid54/416 عنایت شهید بابک نوری مدافع حرم https://eitaa.com/shahid54/424 عنایت شهید رجبعلی ناطقی از جهرم https://eitaa.com/shahid54/427 عنایت شهید ایمان خزاعی نژاد مدافع حرم https://eitaa.com/shahid54/453 عنایت شهید صادق انبار لویی از قزوین https://eitaa.com/shahid54/460 عنایت شهید جواد الله کرم به جوان دوربین فروش https://eitaa.com/shahid54/464 عنایت شهید محمد رضا شفیعی https://eitaa.com/shahid54/466 داستان شهید مدافع حرمی که پسرش را داماد کرد بعد شهادت https://eitaa.com/shahid54/471

_گفتم: تا کربلا چقدر راه است؟ گفت: چند لحظه ... هر کجا باشی مهمان اویی! رو به قبله بایست وسه مرتبه بگو:؛ [صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ]✨ #امام_حسین #محرم #اربعین

✨شب جمعه کربلا چه خبره😔😭 🎙استاد عالی

🔰 چشم به درد نخور ! چشماش مجروح شدو منتقلش کردند تهـران ؛ محسن بعد از معاینه دکتر پرسید: آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه؟ میتونم دوباره با این چشم گریه کنم؟ ▫️دکتر پرسید: برا چی این سوال رو می پرسی پسر جون؟ 🌷محسن گفت: چشمی که برا #امام‌_حسین علیه السلام گریه نکنه بدرد من نمی‌خوره .... #شهید_محسن_درودی 🌷 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج

🔴جمعه های دلتنگی ▪️ساعت به وقت حاج قاسم ۱:۲۰ بامداد اولین جمعه۱۴۰۲

🎥سردار حاج قاسم سلیمانی: اگر همه عالم از شرق و غرب و اهل سنت و یهودیان و مسیحیان بیایند، نمی‌توانند در برابر شیعیان بایستند، چون این یک امر الهیست... 🔹صحبت‌های شهید سلیمانی در جمع گروهی از فرماندهان حشدالشعبی عراق قبل از عملیات آزاد‌سازی کرکوک از داعشیان 📌این فیلم اخیرا در شبکه الحدث تلوزیون عربستان سعودی پخش شده است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ۱:۲۰

دو دوتا چهار تا نمیشه ،دو دوتا هر چی امام حسین بگه میشه #اربعین

▪️درک اهمیت #اربعین کار هر کسی نیست... 🌷 میگه این ماه نشد ماه دیگه میرم... آقا، چند ماه دیگه فرق داره با اینکه اربعین بری... ▫️میلیون ها نفر هم اگر به تدریج بفرستی کربلا، تأثیر اربعین رو نداره... #استاد_پناهیان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج

▪️خواهش یک شهید از زائران کربلا شهید شرفخانلو می‌نویسد: چون بدون زیارت و با آرزوی زیارت کربلا از این دنیا می‌روم، خواهش می‌کنم که ان‌شاءالله بعد از آزادی کربلا عکس مرا به عنوان زائر امام حسین ( علیه‌السلام) به کربلا ببرید... #اربعین 🏴 #شهیدانه 🕊

🎥وقتی #سوران واقعی، تقاضای جالبی را از امام خامنه‌ای مطرح می کند... ✅بیایید ببوسید! 🔸پ.ن: سریال سوران مانند مشعلی شد که مظلومیت مردم ایران و خصوصا برادران و خواهران اهل کردستان را در برابر ددمنشی #کومله‌ در قاب نور به تصویر کشید که جای تشکر وافر دارد. 🔸پ.ن۲: سریال سوران برگرفته از کتاب «عصرهای کریسکان»، نوشته کیانوش گلزارراغب در مورد خاطرات «امیر سعیدزاده» است که در این سریال «سوران» نام گرفته است. 🔸پ.ن۳: و سرانجام امیر سعید زاده یا همان سوران واقعی، در ۲۹ دیماه ۱۴۰۰ در بیمارستان ساسان به یاران شهیدش پیوست و به شهادت رسید. ✍حمیدرضا ابراهیمی

‏ایــن خانم مسلمانے ستــ کہ در لنــدن زندگے میکند... میگوید: مثــل همیشہ در متــرو نشستہ بودم و مثل همیشہ افرادے بہ مـن خیره شده بودنــد (از روے کنجکاوے یا تأســف، یا شایـد هم تنـــفر) کہ برایم مهــم نبود!😇 یکــ خانمے روبروے من نشسته بود کہ ... ‏بہ من نگاه میکــردومن تانگاهش میکردم تا لبخند بزنم( لبـــخند البتہ پیدا نیسـت از زیر ایـن حجــاب) نگاهــش را سریــع برمیگرداند کہ مثلا من را زیرچشمی دید نمیزده..☹️😅 اینقـدر این کاررا تکرار کرد کہ من با خودمــ گفتم: حتما بـرم باهاش صحبت کنم و توجیه ش کنـم ... دیدم بلند شــد، ‏کیفـش را برداشت و همیــن کہ خواست پیاده شود ، سمت من آمد و یکــ کاغذے را تا کرد و به من داد و رفت!😳 ‌با خودم گفتم چے میتونہ باشہ؟ شوخے بچہ گانہ؟!😐 تهدید بہ مرگــ؟ 🙄 آدامس جویده شده لای کاغذ؟😑 ‏کاغذ را که باز کــردم نوشتہ بود: تو در حجابــت زیبا هستے، درست مثل ماه کامل در آسمان شب!! #حجاب