eitaa logo
ویژه نامه پيامبر خاتم حضرت محمد (ص) و خدیجه
5 دنبال‌کننده
22 عکس
4 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰قصه های تاريخ پيامبر اسلام ✅داستان تأسف‏بار عقبة بن ابى معيط 👈عقبه از مشركين و بت پرستان مكه بود و با هم كيشان خود رفاقت تنگاتنگ داشت. از دوستان نزديك او ابىّ بن خلف بود كه در سفر و حضر و در هر رفت و آمد و در هر كوى و برزن و در هر مجلسى با يكديگر بودند، رفيقى كه در شيطان مسلكى و ديو صفتى كم نظير بود! عقبه از يك سفر تجارتى بازگشت و عده اى از بزرگان و اشراف مكه از جمله پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را به مهمانى دعوت كرد كه در آن مهمانى به علتى دوستش- ابىّ بن خلف- حاضر نبود. هنگامى كه مهمانان سر سفره حاضر شدند و دست به غذا بردند عقبه ديد رسول خدا صلى الله عليه و آله از خوردن غذا امتناع دارد، سبب را پرسيد، حضرت فرمود: من از طعام تو نمى خورم مگر اينكه به وحدانيت خدا و رسالت من شهادت دهى و به دايره اسلام و مسلمانى درآيى تا درهاى رحمت حق و درهاى بهشت به رويت باز شود. عقبه با كمال ميل شهادتين را به زبان جارى كرد و پيامبر صلى الله عليه و آله هم از غذاى او تناول فرمود. عقبه هنگامى كه پس از پايان ميهمانى نزد رفيق شيطان مسلك و بت پرستش رفت، با ملامت و سرزنش ابىّ بن خلف روبه رو شد و از سوى ابىّ مورد شماتت قرار گرفت كه چرا آيين خود را رها كرده، به آيين محمد گرويدى؟ عقبه داستانش را در اسلام آوردنش بيان كرد، ابىّ با كمال وقاحت به او گفت: من از تو خوشنود و دل خوش نمى شوم مگر اينكه به تكذيب محمد برخيزى!! عقبه بدبخت و تيره روز كه نخواست اين دشمن غدار دوست نما را از خود براند و سعادت به دست آورده را حفظ كند و ز راه جهنم به راه بهشت برود، براى خوش آمد آن نابكار به سوى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله رفته، با كمال بى شرمى آب دهان به صورت پيامبر صلى الله عليه و آله انداخت كه آب دهانش با دو شقه شدن به صورت مبارك رسول حق صلى الله عليه و آله جارى شد و آن چهره ملكوتى را تحت تأثير قرار داد، حضرت زنده بودن عقبه را تا پيش از هجرت خود خبر داد و به او گفت: چون از مكه بيرون آيى به شمشير انتقام حق به قتل مى رسى، پيش بينى آن حضرت در جنگ بدر تحقق ياقت، عقبه در جنگ بدر به جهنم واصل شد و ابىّ بن خلف- دوست نابابش- در احد به قتل رسيد «1». آيات 27- 29 سوره فرقان جهت دلدارى و تسليت به پيامبر صلى الله عليه و آله بيان و سرنوشت شوم انسان پليدى كه در دنيا دچار دوست و رفيق گمراه و گمراه كننده و شيطان مسلك شد، نازل گرديد. [وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا* يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا* لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِي وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا] . و روزى كه ستمكار، دو دست خود را [از شدت اندوه و حسرت به دندان ] مى گزد [و] مى گويد: اى كاش همراه اين پيامبر راهى به سوى حق برمى گرفتم،* اى واى، كاش من فلانى را [كه سبب بدبختى من شد] به دوستى نمى گرفتم،* بى ترديد مرا از قرآن پس از آنكه برايم آمد گمراه كرد. و شيطان همواره انسان را [پس از گمراه كردنش تنها و غريب در وادى هلاكت ] وامى گذارد. آرى؛ همنشين بد به فرموده حق شيطان است و شيطان بى ترديد دشمن انسان است و پس از آن كه به انسان خسارت و زيان غير قابل جبران وارد ساخت، او را در حيرت و سرگردانى و اسير دست انواع طوفان ها و بلاها در دنيا و به چنگال عذاب ابد در آخرت، وامى گذارد. [وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا] . و شيطان همواره انسان را [پس از گمراه كردنش تنها و غريب در وادى هلاكت ] وامى گذارد. رفيق و همنشين آن نيست كه بر عيوب و نواقص و خلأهاى معنوى انسان بيفزايد و چون آتشى خطرناك به خرمن ارزش هاى انسان و كرامت و شرافتش بيفتد، دوست حقيقى و رفيق واقعى كسى است كه از عيوب آدمى بكاهد و نقايص انسان را برطرف سازد و خلأهاى معنوى و روحى دوست خود را جبران كند. امام صادق عليه السلام درباره محبوب ترين همنشين مى فرمايد: «أحَبُّ إخوَانى إلَىَّ مَنْ أهْدى إلىَّ عُيُوبى» . محبوب ترين برادرانم نسبت به من كسى است كه مرا به سوى عيوبم راهنمايى كند. انسان با انصاف و خواهان خوشبختى هنگامى كه از طرف همنشينى دلسوز به عيوبش راهنمايى شود، بى ترديد در مقام رفع عيوب خود برمى آيد و با كمك همنشين با كرامتش به مقامات انسانى عروج مى كند. https://eitaa.com/Aliakbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰بعثت حضرت محمد (ص) ✅اهداف بعثت انبياء خداوند براى تحقق بخشيدن و حفظ جهات آزادى مردم در عين حال بازداشتن آنها از اعمال ظالمانه ، برنامه تعليم و تربيت را به وسيله پيمبران پايه گذارى نمود و در تمام قرون و اعصار، افراد شايسته و لايقى را براى تربيت انسانها مبعوث فرمود تا با سعى و مجاهده ، مردم را به صراط مستقيم انسانيت سوق دهند و از نعمت عدل و انصاف برخوردارشان سازند ✅فلسفه بعثت سرآغاز تاريخ اسلام از روزي شروع شد كه پيامبراسلام صلي الله عليه و آله در خلوت با محبوب، در دل غاري كه در دامن كوهي در شمال مكه بود، راز و نياز مي كرد. گويا غار حراء هنوز هم پژواك مناجات پيامبراكرم را در قطعه قطعه سنگ ريزه هاي خود به يادگار حمل مي كند و در گوش عاشقان حضرت كه در آن وادي قدم مي گذارند؛ نجوا مي كند. پس از قرن ها تحقيق و بررسي درباره مسائل ديني، هنوز پرده از اسرار بسياري از آنها برداشته نشده است، كه از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آيات قرآن مي توان استفاده كرد كه بعثت پيامبران الهي، به ويژه پيامبراسلام صلي الله عليه و آله داراي اهدافي مي باشد. با توجه به آيات الهي به برخي از اهداف بعثت انبياء اشاره مي نمائيم. خداوند در آيه اي مي فرمايد:" هوالذي بعث في الاميين رسولا منهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب والحكمة و ان كانوا من قبل لفي ضلال مبين." (جمعه/2) اوست خدايي كه ميان عرب امي پيغمبري بزرگوار از همان مردم برانگيخت تا بر آنان آيات وحي خدا تلاوت كند و آنها را پاك سازد و شريعت و احكام كتاب آسماني و حكمت الهي بياموزد با آن كه پيش از اين همه در ورطه جهالت و گمراهي بودند. اولين نكته در اين آيه بحث تلاوت آيات الهي است. "يتلوا" از واژه تلاوت به معناي پيروي كردن در حكم و خواندن منظم آيات الهي همراه با تدبر است. پيامبراسلام صلي الله عليه و آله با خواندن آيات پروردگار و آشنا نمودن گوش دل و افكار مردم با اين آيات، آن ها را آماده تربيت مي نمايد، كه مقدمه تعليم و تربيت است. دومين نكته بحث تربيت است. يكي از مهمترين برنامه هاي پيامبراسلام صلوات الله عليه و آله و سلم تربيت انسانهاست. معناي تربيت تربيت به معناي فراهم كردن زمينه ها و عوامل براي به فعليت رساندن و شكوفا نمودن استعدادهاي انسان در جهت مطلوب است. او بايد زمينه ها را براي انسانها آماده كند تا از نظر عملي بهترين رابطه را با خداي خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود و ايقاعات)، با قوانين و مقررات اجتماعي ( حكومت و سياسات)، با خانواده خود( حقوق خانوادگي) و با نفس خود( اخلاق و تهذيب نفس) داشته باشند، تا بتوانند مسجود فرشتگان قرار گيرند. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم منجي بشريت است. يكي از دانشمندان فرانسوي مي گويد:" بزرگترين قانون اصلاح و تعليم و تربيت همان حقايقي است كه به نام وحي، قسمت به قسمت بر محمد صلي الله عليه و آله و سلم نازل شده و امروز به نام قرآن در بين بشر است." پيامبراسلام صلي الله عليه و آله و سلم در مدتي كوتاه، انسان هايي بزرگ، مانند علي عليه السلام، زهرا عليهاالسلام، سلمان فارسي، ابوذر، مقداد و... را تربيت كرد. https://eitaa.com/Aliakbarnameh
✅تاريخ بعثت در اين ميان پيامبر خاتم حضرت محمّد (ص ) در چشم انداز غار حرا، كوه ها، دره ها، دشت ها و بيابان ها را از نظر مى گذرانيد و با مشاهده آثار رحمت الهى با عشق و صفاى دل به عبادت خالق مشغول مى بود و پس از سپرى شدن ماه عبادت به مكّه مى آمد و پيش از آنكه به خانه برود، هفت بار كعبه را طـواف مى كرد. https://eitaa.com/Aliakbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅آغاز بعثت در يكى از همين سال هاى گوشه گيرى وى در حرا بود كه در 27 ماه رجب چهل سال پس از واقعه عام الفيل به پيامبرى مبعوث فرمود. در آن روز جبرئيل امين بر پيامبر(ص ) نازل شد و نخستين آيات الهى را بر او چنين خواند: (بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم . اِقْرَاءْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذى خَلَقَ، خَلَقَ الاْنسانَ مِنْ عَلَقٍ، اِقْرَاءْ وَ رَبُّكَ الاْكْرَمَ، الَّذى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الاْنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ)(1) بخوان به نام پروردگارت كه (جهان را) آفريد، همان كس كه انسان را از خون بسته اى خلق كرد، بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است همان كسى كه به وسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نمى دانست ياد داد. رسول اكرم (ص ) پس از شنيدن اين آيات كريمه و عهده دارى منصب نبوّت درحالى كه از مشاهده عظمت و شكوه مقام كبريايى و برخوردارى از نعمت بزرگ رسالت شادمان بود از غار پايين آمد و رهسپار خانه خديجه شد.(2) در مسير راه ، كوه ها و صخره ها به امر پروردگار به سخن در آمده ، هر كدام در برابر پيامبر(ص ) اداى احترام نموده ، او را با عنوان (السلام عليك يا نبىّ اللّه ) خطـاب مى كردند.(3) ✳️به سوى خانه پيامبر(ص ) پس از اين ماجرا، با گام هايى استوار، قدرتى خارق العاده و چهره اى ملكوتى به خانه بازگشت . همين كه وارد خانه شد پرتوى روشن و عطـرى دل انگيز فضاى خانه را فراگرفت . خديجه پرسيد: اين چه نورى است ؟ پيغمبر(ص ) فرمود: نور نبوت است . اى خديجه ! بگو لا اله الا اللّه ، محمد رسول اللّه . سپس پيامبر ماجراى بعثت را براى خديجه شرح داد و افزود جبرئيل به من گفت : (از اين لحظـه تو پيامبر خدايى ). خديجه كه از سال ها پيش هاله اى از نور نبوت را در سيماى درخشان همسر محبوب خود ديده بود گفت : (دير زمانى است كه من در انتظار چنين روزى به سر مى بردم )، آنگاه اسلام آورد.(4) ✳️اولين گروندگان قرآن كريم به كسانى كه در پذيرفتن و نشر اسلام از ديگران پيشگام تر بوده اند، كلمه (السابقون ) را اطـلاق كرده است . اين سبقت در دوره آغاز اسلام ملاكِ برترى بود و پيشگام ترين افراد، برترين فضيلت ها را داشتند. هر چند اولين زنى كه مسلمان شد خديجه بود ولى در روايات زيادى ، رسول خدا (ص ) امير مؤ منان (ع ) را اولين گرونده به اسلام معرّفى مى نمايد. چنانچه مى فرمايد: اين (على (ع ) نخستين كسى است كه به من ايمان آورده و تصديقم كرد و با من نماز گزارد.(5) امير مؤ منان نيز درباره اسلام آوردنش مى فرمايد: در آن زمان ، اسلام در خانه اى نيامده بود مگر خانه رسول خدا(ص ) و خديجه و من سوّم ايشان بودم . نور وحى و رسالت را مى ديدم و بوى نبوّت را استشمام مى كردم .(6) پس از على (ع ) و خديجه اولين فردى كه به اسلام گرويد، (زيد بن حارثه ) خدمتكار پيامبر بود. از (عمرو بن عنبسه سلمى ) روايت شده است كه مى گفت : در آغاز داستان بعثت ، نزد پيامبر شرفياب شدم و از حضرت خواستم تا امر خويش را برايم توصيف كند و در آخر پرسيدم كه آيا كسى هم در اين امر از تو پيروى كرده است ؟ فرمود: آرى ، زنى و كودكى و غلامى و مقصودش خديجه ، على (ع ) و زيد بن حارثه بود.(7) 1- علق (96)، آيه 1 تا 5. 2- الصحيح من سيرة النبى (ص )، جعفر مرتضى عاملى ، ج 1، ص 233. 3- مناقب ، ابن شهر آشوب ، ج 1، ص 46؛ بحارالانوار، علاّمه مجلسى ، ج 18، ص 196. 4- مناقب ، ج 1، ص 46. 5- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 13، ص 220. 6- نهج البلاغه ، ترجمه فيض الاسلام ، خطبه 234، ص 814 ـ 815. 7- تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 23. https://eitaa.com/Aliakbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅عوامل موفقیت پیامبر(ص) در دعوت نسبت به عوامل موفقیت دعوت پیامبر(ص) می توانيد ره توشه تبليغ مقاله استاد حجت الاسلام محمد مهدی ماندگاری را مطالعه بفرمائيد. خلاصه اش چنين است در یک تحلیل کلی می توان عوامل موفقیت را در سه دسته قرار داد: الف) عوامل محیطی پایگاه بودن شهر مکه: در بعثت پیامبر(ص)، شهر مکه با خصوصیاتی که داشت در پیشبرد اهداف، تأثیر فراوانی داشت. از جمله ویژگی های این پایگاه می توان به موارد ذیل اشاره نمود: . برگرفته از کتاب سیرۀ صحیح پیامبر بزرگ اسلام(ص)، علامه جعفر مرتضی عاملی، ترجمه حسین تاج آبادی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، جلد اول، ص ۲۰۴. ✳️تقدّس شهر مکه تناسب جغرافیای جزیرۀ العرب دور بودن مکه از نفوذ و ابر قدرتها اوضاع سیاسی ـ اجتماعی جزیرۀ العرب در کلام مولا امیر المؤمنین(ع) خلاء فکری، فرهنگی و عقیدتی «بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ» سوره زخرف، آيه ۲۲. - خلاء حقوقی، اخلاقی ـ فقدان حاکمیت سیاسی نوع معجزات پیامبر اکرم (ص) به خصوص قرآن ب) عوامل محتوایی ۱ـ بقایای دین حنیف ۲ـ بشارتهای علمای یهود و نصاری 3ـ نوع معجزات پیامبر اکرم(ص) به خصوص قرآن ج) عوامل شخصیتی ـ شخصیت پیامبر اکرم(ص)؛ ویژگی های شخصیتی پیامبر اکرم(ص) در ابعاد مختلف در موفقیت پیامبر(ص) نقش داشت نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد دیوان حافظ. ✅ شخصیت یاران پیامبر اکرم (ص) - حمایت حضور ابو طالب (ع) به عنوان یک زعیم بزرگ از قریش از پیامبر(ص) و همراهی و حمایت اقتصادی حضرت خدیجه (س) نسبت به حضرت، همراهی و اطاعت ویژه حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) به عنوان دو الگوی جامع در پیروی از دستورات حضرت، نقش زیادی در پیشبرد اهداف پیامبر(ص) ایفا کرد. بعثت پیامبر اکرم(ص) از این سه دسته عوامل قابل بررسی است و نمی توان دخالت و تأثیر آنها را در به ثمر رسیدن این حرکت بزرگ نادیده انگاشت. ره توشه تبليغ مقاله استاد حجت الاسلام محمد مهدی ماندگاری https://eitaa.com/Aliakbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾نمونه ای از سيره اخلاقى، عبادی و تربيتى ✳️مسئله عبادت، تهجد، روزه 👈تاريخ در باره پيامبر (ص) می نويسد : حضرت پيغمبر اكرم و ماه رمضان از پيغمبر اكرم نقل داريم که آن حضرت ماه رمضان كه مى شود در يكى از همين كوه هاى اطراف مكه كه در شمال شرقى اين شهر است و از سلسله كوه هاى مكه مجزا و مخروطى شكل است به نام كوه ((حرا)) كه بعد از آن دوره اسمش را گذاشتند جبل النور (كوه نور) خلوت مى گزيند... به كلى مكه را رها مى كند و حتى از خديجه هم دورى مى گزيند. ايشان يك توشه خيلى مختصر، آبى ، نانى با خودش برمى دارد و مى رود به كوه حرا و ظاهرا خديجه هر چند روز يك مرتبه كسى را مى فرستاد تا مقدارى آب و نان برايش ببرد. تمام اين ماه را به تنهايى در خلوت مى گذراند. (1) .(2) پاره اى از شب ، گاهى نصف ، گاه ثلث و گاهى دو ثلث شب را به عبادت مى پرداخت . با اين كه تمام روزش خصوصا در اوقات توقف در مدينه در تلاش بود، از وقت عبادتش نمى كاست . او آرامش كامل خويش را در عبادت و راز و نياز با حق مى يافت . عبادتش به منظور طمع بهشت و يا ترس از جهنم نبود؛ عاشقانه و سپاسگزارانه بود. روزى يكى از همسرانش ‍ گفت : تو ديگر چرا آن همه عبادت مى كنى ؟ تو كه آمرزيده اى ! جواب داد: آيا يك بنده سپاسگزار نباشم ؟ حضرت بسيار روزه مى گرفت . علاوه بر ماه رمضان و قسمتى از شعبان ، يك روز در ميان روزه مى گرفت . دهه آخر ماه رمضان بسترش به كلى جمع مى شد و در مسجد معتكف مى گشت و يكسره به عبادت مى پرداخت ، ولى به ديگران مى گفت : كافى است در هر ماه سه روز روزه بگيريد. مى گفت : به اندازه طاقت عبادت كنيد؛ بيش از ظرفيت خود بر خود تحميل نكنيد كه اثر معكوس دارد. با رهبانيت و انزوا و گوشه گيرى و ترك اهل و عيال مخالف بود؛ بعضى از اصحاب كه چنين تصميمى گرفته بودند مورد انكار و ملامت قرار گرفتند. مى فرمود: بدن شما، زن و فرزند شما و ياران شما همه حقوقى بر شما دارند و مى بايد آنها را رعايت كنيد. سيره عبادی حضرت محمد (ص) در حال انفراد، عبادت را طول مى داد؛ گاهى در حال تهجد ساعت ها سر گرم بود، اما در جماعت به اختصار مى كوشيد؛ رعايت حال اضعف ماءمومين را لازم مى شمرد و به آن توصيه مى كرد. 1- بحارالانوار، ج 14، ص 476 و ج 18، ص 233. 2- وحى و نبوت ، صص 136 135. تاريخ اسلام د ر آثار شهيد مطهری ج 1 https://eitaa.com/Aliakbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰سيره پيامبر خاتم (ص) ✅پيامبر اسلام (ص) و انفاق 👈امام صادق (ع) فرمايد : پيامبر اسلام در بخشش و انفاق طوري بود كه هر كس سؤالي مي كرد از چيزي حضرت به او عطا مي فرمود، يكي از زنان پسر خود را نزد رسول خدا فرستاد و به او سفارش نمود كه اگر پيامبر فرمود: نزد ما چيزي نيست عرض كن پيراهن خود را مرحمت نماييد . پسر آمد و پرسش نمود و پس از آن عرض كرد پيراهن خود را عنايت كنيد حضرت پيراهن خود را به او داد ، در اين هنگام اين آيه شريفه نازل گرديد (( و لا تجعل يدك الآيه )) كنايه از اين كه در انفاق افراط و تفريط نشود بلكه ميانه رو و مقتصد باش . کتاب لئالي ص 263 https://eitaa.com/Aliakbarnameh
بهترین عزیزان (ص) و سربازان فداکار اسلام، در قبرستان بقیع مدفونند؛ اینک به نام برخی از آنها اشاره می کنیم: 💥1 مرقد چهار امام معصوم از ائمه شیعه(ع): امام مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) 💥2 (بنابه نقلی) قبرپنهان فاطمه زهرا(س) 💥3 قبور فرزندان پیامبر(ص) مانند ابراهیم، زینب، ام کلثوم و رقیّه. 💥4 قبور همسران آن حضرت. 💥5 قبر فاطمه بنت اسد مادر علی بن ابی طالب(ع) 💥6 قبر عباس عموی پیغمبر(ص) 💥7 قبر صفیّه و عاتکه، عمه های پیامبر(ص) 💥8 قبرحلیمه سعدیه، مادر رضاعی آن حضرت. 💥9 قبر عقیل برادر علی(ع)، و عبداللّه بن جعفر، همسر زینب کبری(س) 💥10 قبر سعد بن معاذ، و ابوسعید خدری. 💥11 قبر اسماعیل فرزند امام صادق(ع) 💥12 قبر امّ البنین مادر حضرت ابی الفضل(ع) 💥13 قبر عثمان بن مظعون، و سفیان بن الحارث بن عبدالمطلب. 💥14 قبر جمعی از شهدای اُحُد و شهدای واقعه حرّه که محل آنها معلوم و مشخص است. 💥15 قبور برخی از فرزندان ائمه و بستگان پیامبر گرامی اسلام(ص) و برخی از صحابه بزرگوار آن حضرت. 💥16 قبور گروهی از راویان حدیث، و عده ای از علما، شهدا و قرّاء و مبلغین بزرگ اسلام. و سرانجام بسیاری از شخصیتهای برجسته و افراد والامقام که از صدر اسلام تاکنون، در این سرزمین مقدس آرمیده اند و قبورشان مجهول است.
. 💠 رويداد مباهله - بخش سوّم ▪️پيامبر نيز اين آيه را براى آنان خواندند. سپس فرمودند: ▫️خداوند به من دستور داده است كه اگر بخواهيد و بر گفته‌ی خود استوار باشيد، به خواسته شما عمل كرده و با شما مباهله كنم. آنها گفتند: فردا با تو مباهله مى‌كنيم تا حقيقت روشن شود. آنگاه با همراهان خود از پيش پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم برخاستند. ▪️هنگامى كه به منزلگاه خود در «حرّه» رسيدند يكى از آنها به ديگرى گفت: ▫️مباهله كار را يكسره خواهد كرد. بنابراين قبل از هر چيز بنگريد با چه كسانى براى مباهله مى‌آيد. آيا با تمام پيروان خود، يا با اصحاب با سوادش، يا با افراد متواضع، بى‌چيز و برگزيدگان دينى خود كه تعدادشان اندک است؟ اگر عدّه زياد و قدرتمندان را به همراه خود آورد، چنين كسى مانند پادشاهان قصد فخر فروشى دارد و شما برنده مباهله هستيد. و اگر با عده كمى از پيروان فروتن و برگزيده خود آمد - كسانى كه پيامبران با آنان به مباهله مى‌آيند - مبادا با آنان مباهله كنيد. هنگام مباهله حتماً اين مطالب را در نظر داشته باشيد تا مبادا به عذاب خدا گرفتار آييد. من آنچه را بايد بگويم، گفتم، ديگر خود دانيد. ▪️رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم دستور داد زير دو درخت را جارو كرده و فرداى آن روز امر فرمود پارچه سياه و نازكى را روى آن درخت‌ها انداختند. ▪️هنگامى كه سيد و عاقب اين منظره را ديدند، با فرزندان خود كه عبارت بودن از: صبغة المحسن، عبدالمنعم، ساره و مريم و نيز مسيحيان نجران و سواران «بنى حارث» با بهترين شكل و شمايل، براى مباهله از جايگاه خود بيرون آمدند. ▪️اهالى مدينه يعنى مهاجرين، انصار و ديگران نيز هر كدام با نشان‌ها و پرچم‌هاى خود با شكل و شمايل نيكو، به آنجا آمدند تا نظاره‌گر حوادث باشند. رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم صبحگاهان، در اطاق خود درنگ نمود تا مدّتى از روز گذشت. آنگاه بيرون آمده، دست على را گرفته و در حالى كه حسن و حسين عليهماالسّلام در جلوی او و فاطمه عليهاالسّلام پشت سر او حركت مى‌كردند، بطرف آنان آمده، در ميان دو درخت و زير آن پارچه ايستادند. ▪️در اينجا نيز دست على علیه‌السّلام در دست او، حسن و حسين علیهماالسّلام جلوی او و فاطمه علیهاالسّلام پشت سر او قرار داشت. آنگاه به دنبال سيد و عاقب فرستاد و آنان را به مباهله‌اى كه خواسته بودند، فرا خواند. ▫️آنان نيز آمده و گفتند: اباالقاسم با چه كسى با ما مباهله مى‌كنى؟ ▫️حضرت صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: با بهترين مردم روى زمين و گرامی‌ترين آنان نزد خداى عزوجل، با اينان - و به على عليه السّلام، فاطمه، حسن و حسين كه درود خدا بر آنان باد اشاره كرده و گفتند: براى مباهله با ما نه بزرگان را آورده، نه جمعيّت زياد، و نه افراد زيبايى را كه به تو ايمان دارند. و كسى را جز اين جوان و اين زن و دو تا بچه با تو نمى‌بينيم. با اينان مى‌خواهى با ما مباهله كنى؟ ▫️فرمود: بله. به كسى كه مرا به حق برانگيخت سوگند، دستور دارم با همينان با شما مباهله كنم. ▪️در اينجا بود كه از ترس رنگشان زرد شده و به نزد ياران خود برگشتند. ▪️وقتى همراهان آنان، قيافه‌ی رنگ پريده‌ی آنان را ديدند، پرسيدند چه اتفاقى افتاده است؟ آنان خود را كنترل كرده و گفتند: چيزى نيست. ▪️جوان برگزيده و دانشمندى در ميان آنان بود، به آنان گفت: واى بر شما، اين كار را انجام ندهيد، صفات او را كه در جامعه بود، بياد آوريد. ▪️به خدا سوگند شما به خوبى مى‌دانيد كه او راستگوست. مدّت زيادى از تبديل شدن برادرانتان به خوک و ميمون نمى‌گذرد. سخنان اين جوان بر آنان اثر گذاشت و از مباهله منصرف شدند. ▪️راوى مى‌گويد: ▫️اسقف برادر دانشمندى بنام «منذر بن علقمه» داشت و آنان او را با اين عنوان مى‌شناختند. وقتى ديد كار به اينجا رسيده و آنان در مورد كارى كه مى‌خواستند انجام دهند، به ترديد افتاده‌اند، دست «سيد» و «عاقب» را گرفته و گفت: مرا با اين دو تنها گذاريد. آنگاه رو به آنان كرده و گفت: پيشقراول قبيله كه در پى آب و علف جلوتر حركت مى‌كند، هيچگاه به قوم خود دروغ نمى‌گويد. من از روى خيرخواهى مى‌گويم به خودتان كمک كنيد و خود را نجات دهيد والّا خود و ديگران را نابود مى‌كنيد. ▫️گفتند: بگو، كه تو امين و درستكارى. ▫️گفت: به خوبى مى‌دانيد كه هيچ‌گاه قومى با پيامبرى مباهله ننموده، مگر اين كه نابود شده است. شما و تمام عاقلانى كه با شما هستند و از مطالب كتاب آسمانى اطلاع دارند مى‌دانند كه همين شخص يعنى اباالقاسم، محمد صلّى الله عليه و آله و سلّم، همان كسى است كه پيامبران مژده آمدن او را داده‌اند. مطلب ديگرى نيز هست كه بايد از آن ترسيد. ▫️پرسيدند: چه چيزى؟ ادامه دارد.... 📙 المراقبات میرزا جواد آقا ملکی تبریزی 🆔 http://Eitaa.com/ahadith اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
👇👇👇 💠 رويداد مباهله - بخش دوّم ▪️پس از سه روز پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم آنان را به اسلام دعوت نمود. ▫️گفتند: اباالقاسم تمام نشانی‌هايى را كه در كتاب‌هاى آسمانى درباره‌ی پيامبر بعد از عيسى عليه السّلام گفته شده، در تو يافتيم، مگر يک علامت كه بزرگترين آنهاست. ▫️حضرت صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: چه نشانه‌اى؟ ▫️گفتند: در انجيل آمده است كه او مسيح را تصديق كرده و به او ايمان دارد ولى تو به او ناسزا گفته و او را دروغگو مى‌دانى و مى‌پندارى او بنده‌ی خداست. ▫️پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: خير. من او را تصديق كرده و به او ايمان دارم و گواهى مى‌دهم او پيامبرى است كه از جانب پروردگارش فرستاده شده و بنده‌اى است كه سود و زيان و مرگ و زندگى و برانگيختن او بدست خودش نمى‌باشد. ▫️آنان گفتند: آيا بندگان خدا مى‌توانند كارهايى را كه او انجام مى‌داد، انجام دهند؟ و آيا پيامبران توانايى فوق‌العاده او را داشتند؟ آيا او مردگان را زنده، كورها را بينا نكرده و پيسی‌ها را شفا نداده است؟ آيا مكنونات قلبى و آنچه در خانه‌هايشان ذخيره كرده بودند را به آنان نمى‌گفت؟ آيا كسى جز خدا يا پسر خدا توان چنين كارهايى را دارد؟ و درباره مسيح عليه السّلام خيلى غلو كردند. ▫️پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: برادرم عيسى، همان‌گونه كه گفتيد، بود. مردگان را زنده، كور و پيسی را شفا داده و آنچه را كه در ذهن قوم خود بود و نيز چيزهايى را كه در خانه‌هايشان ذخيره كرده بودند به آنان مى‌گفت. ولى تمام اين‌ها با اذن خداى عزوجل بود. او بنده خدا بود و اين مطلب براى او ننگ نيست و او نيز از آن ابايى نداشت. او داراى گوشت، خون، مو، استخوان، عصب و آميخته‌اى از اعضاى بدن بود. غذا مى‌خورد، تشنه مى‌شد و سفره مى‌گستراند. پروردگارش يگانه حقّى بود كه هيچ مثل و مانندى ندارد. ▫️گفتند: كسى را به ما نشان بده كه بدون پدر بوجود آمده باشد. ▫️فرمود: آفرينش آدم از او شگفت انگيزتر است، او بدون پدر و مادر به وجود آمد، و هيچ كارى براى خدا سخت‌تر يا آسان‌تر از كار ديگرى نيست. و هر وقت خدا بخواهد چيزى را بوجود آورد، فقط به آن مى‌گويد بوجود بيا، او نيز بوجود مى‌آيد. و اين آيه را براى آنان خواند: ▫️إنَّ مَثَلَ عيسى‌ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون (آل عمران. آیه ۵۹) ▫️«خلقت عيسى نزد خدا مانند خلقت آدم است كه آن را از خاک آفريد، آنگاه به او فرمود: بوجود بيا. او نيز بوجود آمد.» ▫️سيد و عاقب گفتند: سخنان تو ما را قانع نكرده و به آنچه تو مى‌خواهى اقرار نمى‌كنيم. بنا بر اين مباهله كرده و لعنت خدا را بر دروغگو قرار مى‌دهيم. و به اين ترتيب حق به زودى آشكار مى‌گردد. ▪️در اين جا بود كه خداوند آيه مباهله را بر پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم نازل فرمود: ▪️فمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبين‌ (آل‌عمران. آیه ۶۱) ▪️«اگر بعد از اين كه آگاه شدى، كسى در مورد او (عيسى) با تو مجادله نمايد، بگو: بياييد هر كدام از ما و شما خودمان و زنان و فرزندانمان را گرد آورده، مباهله نموده و دروغگو را گرفتار لعنت و عذاب خدا نماييم.» ادامه دارد ... 📙 المراقبات میرزا جواد آقا ملکی تبریزی 🆔 http://Eitaa.com/ahadith اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
▪️ سالگرد وفات حضرت خدیجه▪️ ▪️سال دهم بعثت: وفات حضرت خديجه كبري (سلام الله علیها). اُمّ المؤمنين، حضرت خديجه كبري(س) دختر خويلد بن اسدبن عبدالعزي نخستين همسر رسول خدا(ص)، از زنان شريف، اصيل و نامدار عرب و اسلام مي باشد. وي با اين كه در عصر جاهليت، در مكه معظمه ديده به جهان گشود و در آن شهر قبيله گرا و طايفه مدار رشد و كمال يافت، در عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت، صميميت، صداقت، مهر و وفا با همسر، كم نظير بود و وي را در آن عصر، طاهره و سيده نساء قريش مي خواندند و در اسلام يكي از چهار بانويي كه بر تمام بانوان بهشت فضيلت و برتري دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا(س)، هيچ بانويي اين مقام و فضيلت را نيافت.(1) وي پيش از ازدواج با رسول خدا(ص)، در آغاز با هند بن بناس تميمي، معروف به "ابوهاله" و پس از وي با عتيق بن عابد مخزومي ازدواج كرد و از هر دوي آن ها داراي فرزند شد. پس از مرگ همسر دوم، خديجه كبري(س) با درايت و خردمندي خويش صاحب دارايي فراوان شد و كاروان هاي متعددي براي بازرگاني به راه انداخت. حضرت محمد(ص) كه پيش از بعثت، بنا به سفارش عمويش ابوطالب(ع) در يكي از سفرهاي كارگزاران خديجه شركت كرد و سود فراواني نصيب وي نموده بود، علاقه خديجه را به خويش جلب و زمينه ازدواج با وي را فراهم كرد. خديجه كبري(س) در چهل سالگي با امين قريش، حضرت محمد(ص) كه در سنّ بيست و پنج سالگي بود ازدواج كرد(2) و زندگي شرافتمندانه و اصيلي را پايه ريزي كردند، كه در تاريخ بشريت بي همتا و بي مانند است. خديجه كبري(س) به پيامبر(ص) عشق و علاقه ويژه اي داشت و هنگامي كه آن حضرت مبعوث به رسالت شد، تمام توان و دارايي هاي خويش را در اختيار آن حضرت گذاشت، تا در راه اسلام و باروري آن هزينه كند. او نخستين زني بود كه به آن حضرت ايمان آورد و در اين راه مشقت ها و آزارهاي فراواني از سوي قريش و اهالي مكه متحمل گرديد.(3) وي تا زنده بود، در تمام صحنه ها يار و ياور رسول خدا(ص) و موجب تسلي قلب شريف آن حضرت بود و در روزگار سخت تبعيد در شعب ابي طالب، هيچ گاه آن حضرت را تنها نگذاشت و با تمام وجود از وي پشتيباني و نگه باني مي كرد. سرانجام اين بانوي فداكار، پس از يك عمر تلاش و كوشش و 25 سال خدمت به رسول گرامي(ص) و دين مبين اسلام، پس از بازگشت از محاصره قريش در شعب ابي طالب به مكه معظمه، در دهم رمضان سال دهم بعثت، جان به جان آفرينان تسليم و روح مطهرش به اعلي عليين عروج نمود. پيامبراكرم(ص) در مدت كوتاهي، دو يار و پشتيبان خويش، يعني عمويش ابوطالب و پس از وي، خديجه كبري(س) را از دست داد و از اين باب، بسيار اندوهگين و ماتم زده بودو روزگار سختي را پشت سر مي گذاشت. به همين جهت، آن سال را "عام الحزن" (سال اندوه) ناميدند. پس از غسل و كفن بدن مطهر خديجه كبري(س)، پيامبر(ص) وي را در حجون مكه به خاك سپرد.(4) خديجه(س) در خانه پيامبر(ص) داراي دو پسر به نام هاي قاسم و عبدالله ]معروف به طيب و طاهر[ و چهار دختر به نام هاي زينب، رقيه، ام كلثوم و حضرت فاطمه زهرا(س) گرديد.(5) پيامبراكرم(ص) در شأن همسرش خديجه(س) فرمود: سوگند به خدا، پروردگار كسي را بهتر از خديجه نصيبم نكرد. زيرا در حالي كه مردم، كفر مي ورزيدند، او به من ايمان آورد؛ در حالي كه مردم تكذيبم مي كردند، او مرا تصديق كرد؛ در حالي كه مردم محرومم كرده بودند، او با دارايي هاي خود با من مساوات كرد و خداوند از او به من فرزنداني عطا كرد، كه از ساير همسرانم چنين موهبتي نصيبم نشد.(6) 1- رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 66 2- تذكره الخواص (ابن جوزي)، ص 271؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 79 3- رمضان در تاريخ، ص 72 4- رمضان در تاريخ، ص 64؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص 35؛ المنتخب من ذيل المذيل (طبري)، ص 86؛ البدايه و النهايه (ابن كثير)، ج3، ص 156؛ كشف الغمه، ج2، ص 79 5- منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 108؛ زندگاني چهارده معصوم(ع) (ترجمه اعلام الوري)، ص 211 6- تذكره الخواص، ص 273؛ رمضان در تاريخ، ص 76؛ كشف الغمه، ج2، ص 78 منبع ما: http://www.karime.net/content/164/وفات-حضرت-خديجه-كبريس ا▪️▪️▪️▪️▪️ ا▪️▪️▪️▪️▪️ ا▪️▪️▪️▪️ا @anhar1
🍃🌸•🍃🌸•🍃🌸•🍃 ●🍃در دوران حکومت اسلامی، زنی در مدینه به دیدن پیامبر آمد. اصحاب دیدند که رسول اکرم(ص) نسبت به این زن خیلی اظهار محبت کرد و احوال خود و خانواده‌اش را پرسید و با کمال صمیمیت و محبت با او رفتار کرد. بعد که آن زن رفت، پیامبر برای رفع تعجب اصحاب فرمودند که این زن در زمان (دوران اختناق و شدت در مکه) به منزل ما رفت و آمد میکرد. لابد در زمانی که همه، یاران پیامبر را محاصره کرده بودند و خدمت (سلام‌اللَّه‌علیها) - همسر مکرم پیامبر - نمی‌آمدند، این خانم آن‌وقت با خدیجه رفت و آمد میکرده است. در این روایت هم ندارد که این زن، مسلمان شده بود. نه، احتمالاً این زن هنوز هم مسلمان نبود، اما به صرف این‌که در گذشته چنین خصوصیتی داشته و چنان صمیمیت و محبتی را ابراز میکرده است، پیامبر اکرم سالها بعد از آن، این حق‌شناسی را رعایت میکردند. ؛ ۶۸/۰۷/۲۸ وفات حضرت خدیجه "سلام الله علیها" تسلیت باد 🌸•🍃🌸• @esteftaate_rahbar کانال استفتائات رهبر
⭕️شهادت یا رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله!؟ بررسی اسناد👇👇 ◾️▪️یکی از مظلومیتهای حضرت رسول این است که معمولا به کیفیت شهادت ایشان توجه نمیشود. و معمولا میگویند رحلت حضرت رسول !!! قصد داریم در رابطه با کیفیت شهادت و قاتلین آن حضرت اشاره کنیم: 🌹کتابهای سیره و حدیث شهادت رسول خدا بوسیله سم را تایید کرده اند و آن را با احادیث متواتر ذکر کرده اند از جمله: 🌹ابن سعد میگوید در روایتی آمده است: پیامبر ص مسموم درگذشت و شصت و سه ساله بود. این قول ابن عبده است. 📚(المجدد فی الانساب. محمد بن محمد علوی ص۶ ) 🌹علامه حلی شهادت رسول خدا را به وسیله سم ذکر میکند. 📚(منتهی المطلب حلی ج۲ ص۸۸۷ ) 🌹در کتاب جامع الرواه آمده است: پیامبر ص در مدینه مسموم درگذشت 📚(جامع الرواه محمد علی اردبیلی ج۲ص۴۶۳ ) 🌹شیخ طوسی میگوید: رسول خدا دو شب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری مسموم درگذشت. 📚(تهذیب الاحکام ج۶ص۱ و بحار الانوار ج۲۲ص۵۱۴ ) 🌹بیهقی از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که وی گفت: اگر ۹بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده است برایم محبوبتر است از اینکه یکبار قسم بخورم که او کشته نشده است به جهت اینکه خداوند او را پیامبر شهید قرار داده است. 📚 (السیره النبویه ابن کثیر دمشقی ج۴ص۴۴۹ ) 🌹حاکم نیشابور کشته شدن رسول خدا را تایید کرده است. آنجا که میگوید: شعبی گفته است: بخدا قسم رسول خدا با سم کشته شدعلی بن ابیطالب با شمشیر کشته شدند و حسن بن علی با سم و حسین بن علی با شمشیر کشته شد. 📚(المستدرک. ج۳ص۶۰ ) 🌹ابن مسعود کشته شدن پیامبر در سنه ۱۱ هجری تایید و تاکید کرده است. 📚 (السیره نبویه ابن کثیر ج۴ص۴۴۹ و البدایه و النهایه ج۶ص۳۱۷و۳۲۲ ) 🌹رسول خدا ص فرمود: هیچ پیامبری یا وصی او نیست مگر آنکه شهید میشود. 📚 (بصائر الدرجات ص۱۴۸و بحارالانوار ج۱۷ص۴۰۵و ج۴۰ص۱۳۹ ) 🌹و همچنین فرمودند: هیچ کس از ما (اهل بیت) نیست مگر آنکه مسموم یا مقتول خواهد بود. 📚(کفایه الاثر-خراز قمی ص ۱۶۲ و وسائل الشیعه ج۱۴ص۲ و بحارالانوار ج۴۵ص۱ و من لایحضره الفقیه ج۴ص۱۷ ) 🌸🌼 @ahadis_aemmeh🌼🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌
💫چگونگی بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله ✅ بر اساس صحیح ترین روایت 🔸پیشواى دهم ما حضرت امام هادى علیه السلام میفرمایند: « حضرت محمد صلی الله علیه و آله هر روز به كوه حرا میرفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مینگریست و از مشاهده آن همه آثار قدرت و رحمت الهى، درس عبرت مى ‏آموخت. ازآنچه می دید، به یاد عظمت‏ خداى آفریننده مى ‏افتاد. آنگاه با روشن بینى خاصى به عبادت خداوند اشتغال مى ‏ورزید. چون به سن چهل سالگى رسید خداوند نظر به قلب وى نمود، دل او را بهترین و روشن ترین و نرم ترین دلها یافت. 🔸در آن لحظه خداوند فرمان داد درهاى آسمان‏ها گشوده گردد. در آن لحظه محمد صلى الله علیه و آله به جبرئیل كه در هاله ‏اى از نور قرار داشت نظر دوخت. جبرئیل به سوى او آمد و گفت: اى محمد! بخوان. گفت چه بخوانم؟ «ما اقرا»؟ جبرئیل گفت: « نام خدایت را بخوان كه جهان و جهانیان را آفرید. خدایى كه انسان را از ماده پست آفرید (نطفه). بخوان كه خدایت‏ بزرگ است. خدایى كه به انسان چیزهایى یاد داد كه نمیدانست.‏» پیك وحى، رسالت ‏خود را به انجام رسانید، و به آسمان‏ها بالا رفت. 🔸پیامبر صلى الله علیه و آله نیز از كوه فرود آمد. از مشاهده عظمت و جلال خداوند و آنچه به وسیله وحى دیده بود كه از شكوه و عظمت خداوند حكایت مى‏ كرد، بیهوش شد، و دچار تب گردید. در این وقت ‏خداوند اراده كرد به وى نیروى بیشترى عطا كند، و به دلش قدرت بخشد. 🔸به پیامبر(ص) خطاب شد: از قریش و سركشان عرب ناراحت مباش كه به زودی خدایت تو را به عالى ‏ترین مقام خواهد رسانید، و بالاترین درجه را به تو خواهد داد. پس از آن نیز پیروانت‏ به وسیله جانشین تو على بن ابیطالب علیه السلام از نعمت وصول به دین حق برخوردار خواهند شد، و شادمان میگردند. دانش‏ هاى تو به وسیله دروازه شهر حكمت و دانش على بن ابی طالب در میان بندگان و شهرها و كشورها منتشر میگردد. به زودى دیدگانت ‏به وجود دخترت فاطمه سلام الله علیها روشن می‏شود، و از وى و همسرش على، حسن و حسین كه سروران بهشتیان خواهند بود، پدید می ‏آیند. به زودی دین تو در نقاط جهان گسترش می ‏یابد. دوستان تو و برادرت على(علیه السلام) پاداش بزرگى خواهند یافت. پرچم حمد را به دست تو می‏دهیم، و تو آن را به برادرت على میسپارى. پرچمى كه در سراى دیگر، همه پیغمبران و صدیقان و شهیدان در زیر آن گرد می ‏آیند، و على تا درون بهشت پرنعمت فرمانده آنها خواهد بود. 🔸پیامبر(ص) پس از شنیدن این سخنان گفت: " خدایا! این على بن ابیطالب كه او را به من وعده می‏دهى كیست؟ آیا او همان پسرعموی من است؟" ندا رسید اى محمد! آرى، این على بن ابیطالب برگزیده من است كه به وسیله او این دین را پایدار میگردانم، و بعد از تو بر همه پیروانت ‏برترى خواهد داشت. 📚منابع: بحارالانوار،علامه مجلسى، ج۱۸، ص۲۰۵ و ج۱۷ ص۳۰۹چاپ جدید. تاریخ اسلام علی دوانی سایت تبیان
✍️امام هادی علیه السَّلام می‌فرمایند: حق‌تعالی، حضرت موسی (ع) را به عصا و ید بیضاء معجزه‌اش بخشید چون در آن زمان ساحران و جادوگران بر مردم تسلط داشتند، پس از سوی خدا معجزه‌ای متناسب با آن زمان بر آنان استیلاء و برتری داده شد که حجتی بر آنان باشد. در زمان حضرت عیسی (ع) بیماری‌‌های مزمن شیوع داشت و مردم نیاز به طبابت داشتند پس حق‌تعالی حجتی را آورد که مانند آن نداشتند که بیماران را شفاء می‌داد و مردگان را زنده می‌کرد‌. نبی مکرم اسلام (ص) زمانی آمدند که شعر و خطابه و فن سخن‌وری بر جامعۀ آن روز غلبه و برتری داشت و قرآن و حکمت‌های توحیدی بر ابطال عقاید آنان، معجزۀ بزرگ نبی مکرم اسلام (ص) در آن زمان بود. 📚برگرفته از کتاب اصول کافی ┄┅┅┅┅❁❁┅┅┅┅┄ @telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰فهرست ✅مقدمه . 🌷سرشناسه https://eitaa.com/Aliakbarnameh/5 بعثت پیامبر خاتم حضرت محمد بن عبد الله (ص) https://eitaa.com/Aliakbarnameh/52 .
🌺پنجاه خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه واله وسلم) ♦️بي‌شک تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيه‌‌کريمه «و لکم في رسول‌الله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود. ۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت ۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد. ۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود. ۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت. ۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد. ۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است. ۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد. ۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد. ۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو. ۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود. ۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد. ۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست. ۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست. ۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا. ۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن. ۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد. ۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد. ۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود. ۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت. ۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد. ۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد. ۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد. ۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد. ۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. ۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟» ۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد. ۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت. ۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود. ۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد. ۳۰-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد. ۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد. ۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر مي‌گفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند. ۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد. ۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد. ۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند. ۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد. ۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد. ۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود. ۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت. ۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد. ۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود. ۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد. ۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد. ۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود. ۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است. ۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد. ۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود. ۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد. ۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد. ۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد.
مسابقه فرشتگان! امام جعفر صادق صلوات الله علیه: «مَن صَلّى عَلَى النَّبی و آلِهِ مائَةَ مَرَّةٍ فی كُلِّ یومٍ، أسداها سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ یبَلِّغُها إلى رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله قَبلَ صاحِبِهِ»: هر كس در هر روز ، صد مرتبه بر پیامبر صلى الله علیه و آله و خاندان او درود(صلوات) بفرستد، هفتاد هزار فرشته دست‏هایشان را به سوى آن صلوات‏ها دراز مى‏كنند تا هر یك، زودتر از دیگرى، آنها را به پیامبر خدا برسانند! منبع: جامع الأخبار، شعیری، محمد بن محمد، 1 جلد، مطبعة حیدریة - نجف، چاپ: اول، بى تا. ص 155 ح 353. به پیشگاه با کرامتِ صادق آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین، صلوات فاطمی هدیه بفرمائید.