🔰بنام خدا
به کانال ويژه دانستنی های پيامبر آخر الزمان حضرت محمد (ص) خوش آمديد.
🌷 مقدمه
هدف ما از شفاف سازی مطالب در باره معصومان علیهم السلام و موضوع بندی آنها توانمند سازی مردم عادی و نیز اهل دانش بویژه شیعه بوده از داشته های این بزرگان تا پس از باخبر شدن بتوانند خودشون با سوژه هایی که ما به نمونه های آن اشاره داشتیم خود به غواصی در دریای فضائل این عزیزان رفته و به اندازه استعداد و هنرمندی به نیازمندی خود از آن ها بهرمند گردند تا راهی باشد برای قرب الهی انشاء الله .
توضیح مطلب👇
https://eitaa.com/Aliakbarnameh
🪀بنام خدا
با اینکه قرار است ويژه نامه های معصومان عليهم السلام به يک صورت تنظيم و ارسال شود.
اما فعلا موضوع های این کانال بصورت کلی انجام شده👉🏻!
1️⃣ : اسم لغب کنیه👉🏻
2️⃣: زندگانی شخصی آنان
3️⃣: فضائل و مناقب
4️⃣: نبوت و امامت حضرات
5️⃣: معجزات و کرامات آنا
6️⃣ : اصحاب و فرزندان آنان
7️⃣ : احتجاجات و قضاوت های آنان
8️⃣: جنگها صلح آن ها
9️⃣: وفات و شهادت آنان
🔟 : سيره و رفتار فردی و اجتماعی آنان
💦🍀🍃🍀💦
👈انچه فعلا تنظيم شده برگرفته شده از كتاب های خاندان عصمت عليهم السلام - تاليف سيد تقى واردى و بعضی از فایل های منتهی الآمال👉🏻
و نيز كتاب سيره وسخن پيشوايان - تاليف محمدعلي کوشا است تا فرصتی دیگر .
https://eitaa.com/Aliakbarnameh
.📗در اين ويژه نامه حضرت رسول اكرم (ص) مورد اشاره است
📗نام و مشخصات فردی حضرت
👈اسم آن بزرگوار محمد و كنية مشهور او ابوالقاسم و لقب مشهور او احمد و مصطفي است.
عمر آن بزرگوار شصت و سه سال است. در صبح روز جمعه هفدهم ربيع الأول سنة عام الفيل متولد شد ـ سالي كه پروردگار عالم به وسيلة پرستوها خانة خود را حفظ فرمود و اصحاب فيل را كه به قصد خرابي خانة خدا آمده بودند، نابود كرد ـ
و شهادت آن حضرت، بر اثر مسموميت به دست زني يهودي، در 28 صفر سال يازدهم هجرت واقع شد.
بيست و پنج ساله بود كه با حضرت خديجه، آن بانويي كه بايد گفت حق عظيمي به گردن اسلام و مسلمانان دارد، ازدواج نمود.
بعثت حضرت
چهل ساله بود كه در شب 27 رجب المرجب سال چهل از عام الفيل، مبعوث به رسالت شد.
سيزده سال در مكه با مصيبت هاي كمرشكن، اسلام را تبليغ كرد و بالاخره چون كفار قريش مانع از پيشرفت اسلام شدند به مدينه هجرت فرمود و آن سال مبدأ تاريخ مسلمانان شد.
ده سال در مدينه بود و توانست در آن مدّت، رسالت خود را به دنيا ابلاغ كند.
📗اصل و نسب حضرت
پدر آن بزرگوار عبدالله بن عبدالمطلب از بزرگان عرب بود و به شهادت كتب تاريخ، بزرگواري مثل او در عرب كم ديده شده است. پيامبر اكرم هنوز متولّد نشده بودند كه حضرت عبدالله در مدينه، هنگامي كه از شام برمي گشت فوت شد و همانجا مدفون گشت. بعد از اين واقعه، حضرت عبدالمطلب جد آن بزرگوار كفالت پيامبر را به عهده گرفت و چون آن حضرت به دنيا آمد براي او دايه اي تهيه كرد ـ كه در ميان عرب به نام حليمة سعديّه مشهور بود. در افتخار آن زن همين مقدار بس كه پيامبر گرامي مفتخر به فرزندي او بودند ـ حليمه بعد از شش سال حضرت را به مادر برگردانيد و حضرت رسول همراه با مادر براي زيارت قبر عبدالله به مدينه رفت. اما در مراجعت مادر را نيز از دست داد و ام ايمن كه زن صالحه اي بود حضرت را به جدش عبدالمطلب رسانيد.
آن حضرت هشت ساله بود كه عبدالمطلب را از دست داد ولي پدري چون عموي بزرگوارش و مادري چون فاطمة بنت اسد متكفل آن حضرت شدند. بنابراين حضرت رسول صلي الله عليه وآله اگرچه پدر و مادر را از دست داد ولي عقدة يتيمي پيدا نكرد ـ سرپرستي نظير عبدالمطلب، ابوطالب و فاطمة بنت اسد داشت ـ ولي مشهود است كه حضرت، ملالت بي پدري و بي مادري را ديده است.
قرآن شريف به همين نكته اشاره دارد آنجا كه مي فرمايد:
اَلَمْ يَجْدِكَ يَتيماً فآوي وَ وَجَدَكَ ضالاً فَهَدَي. وَ وَجَدَكَ عَائِلاً فَاَغْنَي[1].
«آيا تو را يتيم نيافت، و پس پناهت داد، و تو را سردرگم نيافت، پس هدايتت كرد، و تو را گرانبار نيافت پس بي نيازت كرد؟»
بنابراين گرچه رسول اكرم، يتيم، ناشناس و فقير بود، ولي اين تأثيري در شخصيت بزرگوار ايشان نداشت. چون پروردگار عالم او را نزد كسي مثل ابي طالب جاي داد و او را با ثروت آن بانوي عزيزي كه موقع ازدواج گفت: ثروت من ثروت تو و خودم هم كنيز تو هستيم، بي نياز گردانيد.
مادر آن بزرگوار، حضرت آمنه ـ دختر وهب از خانواده اي فوق العاده محترم ـ بود. در شرافت اين زن همين كافي است كه مي تواند مادري براي رسول اكرم باشد.
https://eitaa.com/Aliakbarnameh
شرافت، كرامت و صفات عالية رسول اكرم و معجزات او چنان فراوان است كه كتابها دربارة آن بزرگوار نوشته شده است. چون مبناي اين نوشته بر اختصار است ما به يك معجزه كه هنگام تولد آن حضرت روي داد، و به مطلب ديگري از قرآن كه در مورد ايشان است اشاره مي كنيم و سپس بطور اختصار به تفسير القابي كه براي حضرت گفته شده مي پردازيم و در خاتمه، سخني راجع به خاتميت آن حضرت خواهيم داشت.
مورخين نوشته اند كه روز #تولّد آن بزرگوار دگرگونيهايي در جهان رخ داد: طاق قصر كسري شكاف خورد و كنگره هاي آن فرو ريخت؛ درياچة ساوه خشك شد؛ آتشكدة فارس كه چندين سال روشن بود خاموش شد؛ همة پادشاهان جهان در آن روز حيران، سرگردان و گنگ بودند؛ همة بتها بر روي يكديگر فرو ريختند و سحر ساحران در آن روز بي اثر بود. كلمة لاَ اِلهَ اِلاَّ اللهُ در جهان طنين انداز شد و چون به دنيا آمد از نور وجودش عالم منور شد. گفت لا اله الا الله و جهان با او گفت: لاَ اِلهَ اِلاَّ الله.
قرآن شريف دربارة رسول اكرم چنين مي فرمايد:
وكذلك جعلناكم امة وسطاً لتكونوا شهداء علي النّاس ويكون الرسول عليكم شهيداً[2] .
«و بدينسان شما را امتي ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر نيز بر شما گواه باشد.»
اين آيه شريفه دو معني دارد: ظاهر آن كه همه آن را درك مي كنند اين است كه امت اسلامي سرمشق جامعة بشريت قرار داده شده است تا جامعه از آنان پيروي نمايد، و رسول گرامي نيز سرمش امّت اسلامي است. اما معنايي دقيق تر نيز دارد كه ائمة طاهرين عليهم السلام استفاده نموده اند، و مفسرين شيعه مخصوصاً استاد بزرگوارمان علامه طباطبايي بحث مفصلي به پيروي از روايات در آن نموده اند. و آن معني اين است كه امّت اسلامي در روز قيامت شاهد اعمال هستند و چون همة امّت اسلامي لايق اين عمل نيستند، امر منحصر مي شود به ائمة طاهرين. روايات فراواني از سني و شيعه در دست است كه آيه شريفه به معني دوم تفسير شده است.
خلاصة كلام آيه شريفه چنين است كه پروردگار عالم ائمة طاهرين را آفريده تا آنان شاهد اعمال در روز قيامت باشند، و رسول اكرم را شاهد بر اعمال آنان قرار داده است. و چون شاهد بايد در اين دنيا بر همه اشراف داشته باشد تا بتواند در روز قيامت شهادت دهد. اگر در اين دنيا مسائل را نديده باشد معني ندارد كه در آخرت شاهد باشد. بنابراين بايد براي ائمة طاهرين، احاطة وجودي بر عالم هستي باشد تا اطلاع و إشراف بر اعمال پيدا كنند. حتي بايد اين إشراف بر اسرار نيز وجود داشته باشد تا بتوانند روز قيامت كيفيت اعمال را نيز شاهد باشند. اين همان واسطة فيض است كه در اصطلاح، ولايت تكويني ناميده اند. از اين جهت معني آية شريفه چنين مي شود كه ائمة طاهرين واسطة فيض براي اين عالمند و پيامبر گرامي واسطة فيض برآنان. و اين است معني رواياتي كه رسول گرامي را عقل كل، نور مطلق يا اول ما خلق الله ناميده است.
بحث در اين باره مفصل است و اين نوشته اقتضاي چنين بحثي را ندارد. ما در كتاب «الامامة والولاية في القرآن» بحث نسبتاً مفصلي در اين باره نموده ايم كه طالبين مي توانند به آن كتاب مراجعه كنند. آنچه بايد گفت اين است كه بسياري از آيات و روايات دلالت بر اين دارد كه ائمة طاهرين، واسطة فيض اين عالم هستند و اين جهان به هر نعمتي كه مي رسد، چه نعمتهاي ظاهري نظير عقل، سلامتي، امنيت، روزي، و چه نعمت هاي باطني و معنوي نظر علم، قدرت، اسلام و غيره، بواسطة آن بزرگواران است و آنان احاطة عِلّي وجودي بر جهان هستي دارند. و پيامبر گرامي واسطة فيض براي ائمة طاهرين است و نعمت هاي ظاهري و باطني كه به آنان ارزاني مي شود به واسطة آن بزرگوار است، و او سعة وجودي علّي بر آنان دارد. اين است معني آية شريفه وكذلك جعلناكم امةً وسطاً لتكونوا شهداء علي النّاس ويكون الرسول عليكم شهيداً. و اين رواياتي كه از ائمة اطهار عليه السلام آمده است كه «ما هر چه مي گوييم و هر چه داريم از رسول اكرم است و رسول اكرم آنچه گفته و آنچه دارد از خداوند متعال است» به همين معني است.
براي رسول گرامي صلي الله عليه وآله #القاب فراواني نقل نموده اند ما برخي از آنها را يادآور مي شويم و توضيح مختصري دربارة آنها مي دهيم.
از #القاب آن بزرگوار #احمد است كه در قرآن به اين لقب نام برده شده است. و از قرآن استنباط مي شود كه در انجيل هم به اين لقب نامبرده شده است.
ومبشراً برسولٍ يأتي من بعدي اسمه احمد[3].
و حضرت عيسي فرمود بشارت مي دهم به رسولي كه بعد از من مي آيد و اسم او احمد است.
#الغاب حضرت محمد (ص)
معناي احمد، ستايشگر است. و چون رسول اكرم خداي تعالي را ستايش مي كرد يعني حق حمد و حق شكر را بجاي مي آورد او را احمد گفته اند. در روايات مي خوانيم چون به واسطة كثرت عبادت مورد اعتراض واقع مي شد، مي فرمود: اَلَمْ اَكُنْ عَبْداً شًكُوراً؟ آيا عبد شاكر نباشم؟
2 ـ از القاب آن بزرگوار #محمود است چنانچه اسم آن بزرگوار در قرآن محمّد است. و او را محمود و محمّد گفته اند چون همة صفات او قابل ستايش است. قرآن در اين باره مي فرمايد: انك لعلي خلق عظيم[4].
(و بدرستي كه تو بر خويي عظيم هستي). همانا تو داري صفات كماليه اي هستي كه همه بزرگ و در منتهاي كمال است.
3 ـ از القاب آن بزرگوار #امّي است، يعني درس نخوانده چنانچه قرآن به آن اشاره دارد:
وما كنت تتلوا من قبله من كتابٍ ولا تخطّه بيمينك اذاً لارتاب المبطلون[5].
«قبل از رسالت نمي خواندي و نمي نوشتي ـ سواد الفبا نداشتي ـ كه اگر مي توانستي بخواني و بنويسي، ممكن بود شكي براي افراد مغرض پيش آيد.