8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
#فضائل_امیرالمومنین
🎥فضیلت شنیده نشده از امیرالمؤمنین علیهالسلام درباره #لیله_المبیت
🔊 حجتالاسلام حامد کاشانی
👈 #لیلة_المبیت شبی است که حضرت علی علیه السلام به جای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بستر آن حضرت خوابید تا رسول خدا از توطئه قتلی که مشرکان مکه برای او ریخته بودند بتواند جان سالم به در ببرد و از مکه به مدینه #هجرت بنماید. این واقعه در اول #ربیع_الاول سال چهاردهم بعثت که بعدا سال ۱ هجری قرار داد شد به وقوع پیوست و فضلیتی اختصاصی برای امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است.
#یکشنبه_های_علوی
✨﷽✨
✅#داستانی_بسیار_زیبا_اما_واقعی
✍جوان کافری عاشق دختر عمویش شد. عمویش پادشاه حبشه بود .
جوان نزد عمو رفت و گفت: عمو جان من عاشق دخترت هستم. آمده ام برای خواستگاری .
پادشاه گفت: حرفی نیست ولی مِهر دختر من سنگین است.
گفت: هرچه باشد من میپذیرم.
شاه گفت: در شهر بدی ها (مدينه) دشمنی دارم که باید سَر او را برایم بیاوری، آنوقت دختر از آن تو.
جوان گفت: عمو جان این دشمن تو نامش چیست؟
گفت: بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب می شناسند.
جوان فوراً اسب را زین کرده با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی ها شد. به بالای تپه ی شهر که رسید دید در نخلستان جوانی عربی درحال باغبانی و بیل زدن است.
نزدیک جوان عرب رفت گفت: ای مرد عرب تو علی را میشناسی؟
گفت: تو را با علی چکار است؟
گفت: آمده ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است. گفت: تو حریف علی نمی شوی.
گفت: مگر علی را میشناسی؟
گفت: آری هر روز با او هستم و هر روز او را می بینم.
گفت: مگر علی چه هِیبَتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم؟
گفت: قدی دارد به اندازه ی قد من، هیکلی هم هیکل من.
گفت: اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست.
مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست دهی تا علی را به تو نشان بدهم. چه برای شکست علی داری؟
گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان.
گفت: پس آماده باش.
جوان خنده ای بلند کرد و گفت تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی؟ پس آماده باش.
شمشیر را از نیام کشید.
سپس گفت: نام تو چیست؟ مرد عرب جواب داد: عبداللّه.
پرسید: نام تو چیست؟
گفت: فتاح. و با شمشیر به عبداللّه حمله کرد. عبداللّه در یک چشم بهم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد، به زمین زد و خنجر او را به دست گرفت و بالا بُرد. ناگاه دید از چشمهای جوان اشک می آید.
گفت: چرا گریه میکنی؟
جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم. آمده بودم تا سر علی را برای عمویم ببرم تا دخترش را به من بدهد، حالا دارم به دست تو کشته می شوم...
مرد عرب جوان را بلند کرد. گفت: بیا این شمشیر، سر مرا برای عمویت ببر.
پرسید: مگر تو که هستی؟ گفت: منم اسداللّه الغالب، علی بن ابیطالب. كه اگر من بتوانم دل بنده ای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود...
جوان بلند بلند شروع به گریه کرده به پای مولای دو عالم افتاد و گفت:
من می خواهم از امروز غُلامِ تو شوم یا علی...
بدین گونه بود که "فتاح" شد "قَنبر" غلام علی بن ابیطالب.
📚بحارالانوار ج3 ص 211
#یاعــَــــــــلے❤️
محرم وصفرتمومشد
#اما؛
اماانشاءاللهکه
نوکریماتاریخانقضانداشتهباشه،،🌱
رسم ايراني هاست
وقتی میخواهند كسي را از عزا دربياورند
برایش لباس میبرند.
خدايا!
بعد از دو ماه عزاداری
بر قامت امام عصر(عج)، لباس فرج
و بر ما، لباس تقوا بپوشان...
اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـرَج
🕊️🍃
#در_محضر_اهل_بیت
#حدیث_روز
رسول اكرم صلى الله عليه و آله
يا على
به خانواده خود خدمت نمى كند مگر صدّيق يا شهيد يا مردى كه خداوند خير دنيا و آخرت را براى او مى خواهد.
لا يَخدِمُ العِيالَ إلاّ صِدّيقٌ أَو شَهيدٌ أَو رَجُلٌ يُريدُ اللّه بِهِ خَيرَ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ؛
جامع الاخبار(شعیری) ص103
#بهوقتبندگے🌱
وقتے خدا آن طور نیست
ڪه تو دوسـت داری!
یعنے تو
آن طور زندگے نمیڪنے؛
که خدا دوسـت دارد..🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قیمت این اشکها چند؟
😭😭😭😭
فیلمی از اشکهای خانواده شهید مدافع حرم علی عابدینی هنگام تحویل لباس این شهید به خانوادهاش
پیکر پاک این شهید که در خان طومان به شهادت رسیده بود به تازگی تفحص شده 💔
#شهید_خانطومان
#شهید_علی_عابدینی
#زیاࢪتعاشۅࢪا
#هࢪࢪۅزبہنیابتازیڪشهید
بہنیابټاز
[شهید« علی عابدینی »]❤️
#التماس_دعای_شهادت 🤲