❤️ #عـــــــشـق_چیست ....؟؟؟
😔از چی بگم بـــرات....✍🏼
😏از #عـــــــــــــــشق.....
✋🏼واژه ای سه حرفی اما #عمـــیق...
#واژه ای که ظاهرش خیلی #ساده ولی وقتی واردش میشی تازه میری تو عمق #فاجـــعه.... واژه ای این روزا همه رو درگیر خـــودش کرده....
😳واژه ای که همه فک میکنن خوب میشـــناشنس... ولی خیلی #غـــریبه ...
😔واژه ای که همه اول دوســــش دارن ولی بعد یه مدت نسبت بهش #تـنفـــــــر می ورزند.....
فک میکنی چرا اینــــــطوره....!؟!
بیـــا از #عشق و #عاشقی برات بگم....
✌️🏼دو نوع #عـــــــــشق داریم ....
1- #عشق_هـــــــــوسی
2- #عشــــق_واقعـــــــی
✋🏼اما میخوام از #عشق_هوسی برات بگم که چجـــوری و چرا بهش میگن هــــــوس...؟
❗️چطور بفهمیم واقعی نیست هوسه...؟
چطور گرفتـــارش نشیـــم....؟ و اگه گرفتارش بشیم چطـــور ازش #خلاص بشیـــم...؟
👌🏼همونطـــور که از اسمش معلومه هوسه فقط ظاهر #عـــشق به خودش گرفته و پشت #چـــهره_عشق خودشو قایـــم کرده....
😔 معمولا 90 درصـــــــــد #جوانان گرفتارشن....ولی به اسم #عشق_واقعی میشناسن تا اینــــــکه .... #شکستـــ میخورن....
❓حالا چطور گرفتـــار این نوع #عشق میشیـــم....
😏 احتمال خیـــلی زیاد خودتون میدونیـــن اما باز خودم میـــگم که یاد آوری بشه....
👌🏼در این مورد هم دو نوع داریم
1 - در #واقعـــی
2- در #مجــــــازی
👈🏼البته دومـــیش در 50 درصدش به واقعی ختـــم میشه یعنی از مجازی به بهم رسیدن....
☝️🏼اما مـــوضوع اولی از این موارد شروع میشه....
😁1 ـ شمـــاره دادن
😍خانـــــــــوم شماره بدم !!?
😱2ـ شماره پرت کردن طرفین
😁( بیشـــتر پسرا 70درصـــد)
🚶🏻3ـ رفـــت و آمد تو #کوچه و #خیابون و #تیـــکه انداختن
( 80 درصـــد #پسرا )
😍چه خانــــــوم خوشکلــــــی...چه شـــــــــاخی...چه دافـــــــــی و...
🏃4 ـ تعقیبـــــــــ کردن ...
😪این مـــورد اخری مـــهمه...👇🏼
😳5ـ میخـــوام بیام خواستگاریت باید ببینیم تفـــاهم داریم یا نه....
😏( دخترا هم که میمیـــرن برا #ازدواج زودی گـــول میخورن )
✌️🏼اما دومـــــــــی #مجازی
😘 1 ـ تنکـــس فرستادن ( نه در همه ی موارد)
😐 2 ـ به بهـــانه های مختلف( بی اینکه ضروری باشه) پـــی وی رفتن
😞3- که خیلی رواج داره و بیشترین عامل در عـــشق مجازیه.....
👍🏼کامـــنت و شوخی های بیش از حد و راحت شدن طرفـــین به طوری که هر چی از دهـــن درمیاد به هم میـــگن خیلی راحتـــــــــ....
😱یه مــــــورد دیگه هم هست....
😳به اسمـــ #داداش و #آجی....
😒کامـــل با طرف راحت انگار نه انگار طرف #نامحـــرمه و فقط یه لقب گذاشـــته روش به یه قصـــد دیگه جمله سنگیـــنه یکم روش فکـــر کن....
😏بعد اینـــش خیلی جالبه اینـــکه عامل تموم این شکـــستا خودشـــونن...
😳گلایـــه هاشو به #خدا میکنن ای هاوار ای داد هی بیـــداد ...
😭مثلا خدایا چـــــــــرا من....
😭خــــــدایا چرا این شد سرنوشت من...
😭خدایا از دنیــــــات متنفرم....
😭خدایا روزگـــارت وفا نداشت...
😢میخوام رگــــــم رو بزنم.... و....
😏یکـــی نیس بگه د #برادر من #خواهر من یکم به عقب برگرد تو که همش تو خاطـــراتی یکم فکر کن ببین کی مقـــصره....
😳 #خودتــــــ یا #خـــــــــدا ....؟!؟!؟
☺️حالا اصـــل ماجرا ادامـــه شه....
💟 @sahebzaman14 💟
┄┅─✵🍃🌸﷽🌼🍃✵─┅┄
سلام
به کانال صاحب الزمان(عج) خوش آمدید😊💐
✅انشاءالله از این به بعد یه رمان مذهبی به نام #رمان_اورا
(خلاصه رمان زندگی یه دختر پولدار هست که با یه دفترچه یه پسر جوان خیلی تغییر و تحولات پیدا میکنه و دیدش به دین به واسطه اون دفترچه خیلی تغییر میکنه) خدمتتون ارائه میدیم
🔴البته بیشتر رمان مربوط به #ترک_ارتباط_بانامحرم هست
┄┅─✵🍃•°🌸°•🌼°•🍃✵─┅┄
💟 @sahebzaman14 💟
به نام خدا ...💕
💟فصل اول💟
🔷 #او_را ... 1
☀️ سنگینی نور خورشید،
مجبورم کرد چشمام رو باز کنم.
هنوز سرم درد میکرد.
پتو رو تا بالای سرم کشیدم و دوباره به زیرش خزیدم.
💤چشمام دوباره گرم خواب میشدن که این بار صدای در
و به دنبالش قربون صدقه های مامانه که خواب رو از سرم بیرون کشید.
-ترنم...مامان جان بهتری؟
دیشب اومدم بالاسرت تب داشتی، باز الان تبت یکم پایین اومده.
چندبار آخه بهت بگم شب موقع خواب،پنجره ی اتاقتو باز نذار!!
اونم تو این هوا❄️
خوابتم که سنگین😴
طوفانم بیاد بیدار نمیشی!!
میبینی که وقت مریض داری ندارم،
هزار تا کار ریخته رو سرم...
-مامان جونم،بهترم.شماهم یکم کمتر غر غر کنی،سر دردم هم خوب میشه!
مامان اخمی کرد و با دلخوری به سمت در رفت،
-منو نگا که الکی واسه تو دل میسوزونم...
پاشو بیا صبحونتو بخور،یکم به درسات برس.
من دارم میرم مطب،
ناهارتم سر ظهر گرم کن بخور.
اگه بهتر نشدی عصر حتماً برو دکتر،
مثل بچه ها میمونی،همش من باید بگم این کارو بکن،اون کارو نکن.
خداحافظ
با مردمک چشم، مامان رو بدرقه کردم و وقتی خیالم از رفتنش راحت شد،
دوباره به تخت خواب گرم و نرمم پناه بردم .
🔹بار سوم که چشم باز کردم،
دیگه ظهر رو هم گذشته بود.
دلم میخواست باز بخوابم اما ضعف و گرسنگی امونم نمیداد.
از اتاق بیرون رفتم و به آشپزخونه پناه بردم ...
"محدثه افشاری"
💟 @sahebzaman14 💟
🔹 #او_را ... 2
یخچال رو که باز کردم،
میوه بود و آبمیوه و شیر و...
هرچیز جز غذا🍝
پس منظور مامان غذاهای فریزری بود که هر وعده داغ میکنم و میخورم...
چه دل خوشی داشتم که فکر کردم برای دختر مریضش سوپ پخته😒
اگر منم یکی از بیمارای مطبش بودم،
احتمالاً بیشتر مورد لطف و محبتش واقع میشدم...
بعد از خوردن غذا به اتاقم برگشتم، هنوز نیاز به استراحت داشتم...
📱چشمم به گوشیم که خورد، تازه یادم افتاد از صبح سراغش نرفتم...!
42 تماس
و 5 پیامک
از سعید... 💕
واااای...من چرا یادم رفته بود یه خبر از خودم به سعید بدم😣
از پیامک هاش معلوم بود نگرانم شده، سریع دستمو روی اسمش نگه داشتم و گزینه ی تماس رو زدم...
-الو ترنم؟؟
معلومه کجایی؟؟
چرا هرچی زنگ میزنم جواب نمیدی؟؟ 😠
-سلام عزیزدلم،
خوبی؟
ببخشید خواب بودم!
-خواب؟؟
تا الان؟؟
-باور کن راست میگم سعید...
دیشب که با اون وضع برگشتم خونه و خسته رو تخت خوابم برد،
پنجره اتاق باز مونده بود،
سرما خوردم 😢
اصلا حال ندارم ...
-جدی میگی؟؟
فدات بشم من.
الان میام پیشت...
-سعییییید نه 😰
بابا بفهمه عصبانی میشه.
-از کجا میخواد بفهمه خانومی؟
مگه اینهمه اومدم، کسی فهمید؟😉
-خب نه
ولی...
-ولی نداره که عسلم.
یه ربع دیگه پیشتم خوشگلم
بابای 👋
اعصابم از دست این اخلاق سعید خورد میشد.
هیچ جوره نمیشد از سر بازش کرد...
هرچند دوستش داشتم اما فقط اجازه داشتیم مواقعی که خود مامان یا بابا بودن،
تو خونه باهم باشیم،
اما سعید به این راضی نبود و هروقت که دلش میخواست پیداش میشد...
"محدثه افشاری"
💟 @sahebzaman14 💟
پیشنهادات،انتقادات،نظرات و سوالات #حرف_دل شما رو میشنویم👂☺️
ناشناس حرف بزن👇👇
https://harfeto.timefriend.net/918480073
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💜❤️💚💛
🧡
💙
یک شرکت آگهی استخدام میزنه
و از متقاضیان میخواد
برای مصاحبه
و اطلاع از شرایط کاری،
حضوری مراجعه کنن
این کلیپ رو ترجیحا
وقتی #تنها هستین ببینین❣
تقدیم به شما 💞
💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی¦ آموزش ازدواج💞
✨🕊✨ 👶 #تربیت_فرزند ۱۱ فصل اول "محبت به
✨🕊✨🕊✨
👶 #تربیت_فرزند ۱۲
فصل اول
"محبت به فرزند" [۹]
🔚 اما نکته آخری که میتونه به عنوان سدی در برابر شکل گیری رسوب سمی محرومیت عاطفی عمل کنه:
🔴 5. هر والدی باید طوری عمل کند که فرزندش او را به عنوان راهنما قبول داشته باشد.
🛡همه بچه ها تو زندگی به مشکلات یا سؤالاتی برخورد میکنن و دوست دارن که پدر و مادر تو این شرایط اونها رو راهنمایی کنن.
اگه شما نکات قبلی رو که خدمتتون عرض کردم رعایت کنین، میتونین این احساس رو در فرزندتون ایجاد کنید که مرجع آگاه و خیرخواهی به نام پدر و مادر برای حل مسائل و مشکلاتش وجود داره.
💬 مشاوری میگفت: یه مراجع نوجوونی داشتم که سؤالات خودش رو جمع میکرد و ازم میپرسید.
👈بهش گفتم که چرا این سؤالات رو از بابات نمیپرسی⁉️ این نوجوون گفت: اول اینکه میترسم، بابام از سؤال من عصبانی بشه و بعد هم خیلی چیزایی رو که ازش میپرسم، نمیدونه.
💭خب!! عزیزان فرض کنید پسری توی مدرسه مسخره میشه، باید اینقدر به والدینش #اعتماد داشته باشه که این مسائل رو باهاشون مطرح کنه، تا والدینش راهنمایی کنن که چطور با این مسئله برخورد کنه.
⛔️اگه پدری به پسرش بگه که تقصیر خودته، مسخرت میکنن؛ از بس بی عرضه ای! یقیناً این پسر دیگه پدرش رو به عنوان یه پدر راهنمای مهربون قبول نداره؛
✔️👌 ولی اگه پدری با مهربونی کنار پسرش بشینه و بهش بگه :
❣بابا جون! این دفعه که یکی تورو مسخره کرد، مستقیم توی چشاش نگاه میکنی و #قاطع بهش میگی: تو حق نداری منو مسخره کنی! اگه یه دفعه دیگه این کار رو بکنی میرم به معلم میگم،
🎥 | حالا بیا دونفری نمایشش رو بازی کنیم تا بدونی اگه یکی مسخرت کرد، چیکار باید انجام بدی.
💯 در نظر این پسر پدر یه راهنمای داناست که میتونه مشکلاتش رو باهاش درمیون بگذاره،
🔻خب اگه بخوام خلاصه این جلسه اخیر رو بگم باید اینجوری بگم که :
✅ اگه ما به بچه هامون #محبت های کلامی و لمسی ابراز کنیم، اونارو #درک کنیم، باهاشون #همدل باشیم، خوب به حرفاشون #گوش بدیم، زمان خاصی براشون در نظر بگیریم و به بچه هامون #عزت و کرامت بدیم؛
🛡#هرگز رسوب سمی #محرومیت_عاطفی در اونا شکل نمیگیره و از آسیب هاش در امانن.
#محبت_به_فرزند{ب9}
[ مبحث تربیت فرزند
9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | #کلیدیترین عامل برای تربیت فرزندان
🗝 | پدر و مادر چیکار باید بکنن تا فرزندانشون رو خوب بار بیارن؟؟