#محرم 🔰شرح جریان #کربلا در یک جمله 💢 شاید هیچ کلامی وجود نداشته باشد که به این خوبی توانایی تفسیر و توضیح حادثه ی کربلا را داشته باشد : 💢 فَاَعذَرَ فی الدعاء و مَنَحَ النّصحَ ، و بَذَلَ مُهجَتهُ فیک لِیَستنقِذَ عِبادَک مِن الجَهاله و حَیره الضلاله [ زیارت اربعین ] 🔻امام حسین (ع) برای دعوت مردم و هوشیار کردن آنها ، حرکت کرده بود. اگر از مدینه به کربلا آمدند ، اگر جواب نامه های اهل کوفه را مثبت دادند و اگر در کربلا شهید شدند و هر کجا فریادی کردند و خطبه ای خواندند و.... تمام اینها ماهیت دعوت داشت و هشدار بود.کوششی بود برای فهماندن ، در حدّی بود که حجّت را بر همه تمام کرد و دیگر کسی نمی توانست بگوید : خدایا من نفهمیدم‼️ ⚠️رفته رفته همه ی مردم فهمیدند که امام حسین (ع) برای چه آمده و چه می خواهد. 🔻امام حسین (ع) ، این حرکت و قیام را ، به نیّت خیرخواهی انجام داد.او هرچه داشت ، خیرخواهی کرد.به دنبال خیر و صلاح مردم بود و در این عمل از مردم درخواستی نداشت. 🔻امام حسین (ع) ، خون قلبش را بی امید از سوی مردم در راه خدا بذل کرد ، برای اینکه بندگان تو را از جهالت و نادانی و از حیرت ناشی از ضلالت و گمراهی نجات دهد. 📚کتاب حضرت سجاد زندگی امام سجاد علیه السلام ص۲۷ 🛒سفارش این کتاب( خلاصه این کتاب نیز با نام تفسیر داستان کربلا به چاپ رسیده و موجود است)👇🏻 @aghayabnalhasan http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695

#خاطرات #کدام اربعین؟ 👈 ابوریحان بیرونی رسیدن اهل بیت علیهم السلام به کربلا را تأیید می کند و می گوید : در روز ۲۰ ماه صفر سر مبارک امام حسین علیه السلام به بدن مبارکش ملحق گردید. 💢در روز اربعین یکی از سالها خدمت علامه عسکری رحمه الله رسیدیم علامه فرمودند: از صبح تاکنون داشتم فکر می کردم که آیا می شود اهل بیت علیهم السلام در اربعین اول، به کربلا رسیده باشند یا خیر؟ ایشان فرمودند که مانعی ندارد اهل بیت امام در اربعین به کربلا رسیده باشند و برای استدلال شروع کردند چند مورد از وقایع تاریخی را نقل کردند و مثالهایی را زدند که فلان کاروان مسیری طولانی تر از این مسیر شام به بصره و یا کربلا را در فاصله ای کمتر از این مقدار یعنی حدودا ۱۵ روز طی کرده اند. 📌علامه در ادامه فرمودند: اهل بیت علیهم السلام خیلی در شام نماندند، سیاست یزید اجازه بیشتر ماندن اسراء را در شام نمی داد چون سلطنت خودش را با بودن اسراء در خطر می دید. 📜پ ن: و فی العشرین ، رد رأس الحسین علیه السلام الی مجثمه حتی دفن مع جثته و فیه زیاره الاربعین وهم حرمه بعد انصرافهم من الشام. 📓(الآثار الباقیه' ابوریحان بیرونی' ص 422) #اربعین @Allameaskari

خلیفه چیست؟ 🧐 🧬 خلیفهٔ پیامبر، کار پیامبر را به عهده دارد. شریک پیامبر است در کار خاص او، یعنی تبلیغ. و بعد از وی ادامه دهنده راه اوست. نه اینکه حکومت کند. البته حکومت هم از شؤون جدایی ناپذیر پیامبری است؛ نه تمام آن. ⚖ بنابرین حکومت هم از شؤون خلیفهٔ پیامبر است نه تمام شخصیت خلیفه. پیامبر باید حاکم باشد و در عصر او حکومت دیگری صحیح و مشروع نیست ولی پیامبر نیامده است که حاکم باشد، که اگر حکومت نیافت، به پیامبری او لطمه و ضرری وارد گردد و نقض غرض شود. 📿 عیسی علیه السلام در تمام دوران پیامبری اش حکومت و قدرت مادی نیافت، اما سراسر عمر خویش را به تبلیغ رسالات الهی گذرانید. آیا در پیامبری او خللی وارد آمد؟ 📿 پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم در مکه به مدت سیزده سال پیش از هجرت، حاکم نبود و قدرت حکومتی نداشت. اما به پیامبری وی کمترین نقص و خدشه و خللی وارد نیامده است. 🗝 اینکه پیامبر در اینجا علی علیه السلام را به خلافت خویش معرفی نمود، چه معنایی درنظرداشت؟ آیا می خواست آن حضرت را به زمامداری و زعامت جامعهٔ اسلامی معرفی کند و حکومت او پس از خویش را تثبیت نماید؟ خیر، او فقط حاکم تعیین نکرد، بلکه بالاتر و برتر از حاکم را معین نمود. او وصیّ و وزیر پیامبر و مبلغ رسالت الهی پس از خود را معرفی کرد. 🗃 خلافت پیامبر با این مفهوم - که مقامی بس بلند را نشان می دهد - هم شامل حفظ و نشر اسلام دست نخورده و خالص است، و هم شامل حکومت عدل اسلامی، و هم شامل منصب بزرگ قضاوت، و هم شامل امامت جمعه و جماعت. اما مساوی با هیچکدام به تنهایی و منهای بقیه نمی باشد. 📚نقش ائمه در احیای دین، جلد سوم؛ صفحات 287 و 288 🔴سفارش این کتاب👇🏻 @Aghayabnalhasan 🍃☘🍀🍃☘🍀🍃☘ @Allameaskari

معرفی خلیفه 🔑 🕰 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، دو دسته سرباز به یمن فرستاد. یکی به فرماندهی امام علی علیه السلام و دیگری نیز به فرماندهی خالد بن ولید. 🥇 و فرمود که اگر دو لشکر به هم رسیدند، فرماندهی با علی علیه السلام خواهد بود. 😡 خالد که عادات و خصائل جاهلی را کامل داشت، ازین سخن ناراحت شد. لذا پس از پایان مأموریت، چند نفر را نزد پیامبر فرستاد تا شکایتْ نامه ای از امام به نزد پیامبر برند. ✉️ بریده، صحابی حامل نامه، می گوید : من نامه ای را که به همراهم بود به محضر پیامبر تقدیم داشتم. نامه را برای وی خواندند. آن حضرت چنان خشمگین شد که من اثرات آن را در سیمای مبارکش مشاهده کردم. اینجا بود که عرضه داشتم : یا رسول الله! من به تو پناه می آورم. نامه را خالد فرستاده و به من دستورِ رسانیدن آن به محضرتان را داده است. من اطاعت او را کرده ام که فرمانده من بود.😥 💔 پیامبر فرمود : از علی بدگویی نکن! او از من است و من از اویم. او پس از من، ولیّ و سرپرست و صاحب اختیار شماست. 🔑 🔍 براساس این روایت، امام علی علیه السلام سرپرست و صاحب اختیار و ولیّ مسلمانان پس از پیامبر است. یعنی به طور دقیق، جانشین آن حضرت می باشد در مقام ولایتی که بر جان و مال مردم دارد؛ که البته این نیرو و اختیار را در همهٔ جوانب به مصلحت دینی و دنیایی ایشان به کار می بَرَد. 📚نقش ائمه در احیای دین، جلد سوم؛ صفحه 288 🔴سفارش این کتاب👇🏻 @Aghayabnalhasan 🍃☘🍀🍃☘🍀🍃☘ @Allameaskari

آخرین جلسهٔ تعلیم 🔐 🔲 عبدالله بن عمروعاص گوید : ◾️رسول خدا به هنگام آخرین بیماری خود فرمود : برادرم را نزد من بخوانید. علی نزد آن حضرت حاضر شد. آنگاه پیامبر جامهٔ خود را بر وی افکند و او را پوشاند و خود را کاملا به او نزدیک نموده به آهستگی با وی سخن گفت. 🌙 امّ سلمه نیز همین داستان را به شکل زیر نقل کرده است : ✅ قسم به آن کس که به او سوگند یاد می کنیم، همانا علی آخرین کسی بود که با پیامبر خدا گفتگو کرد. صبحگاهی از آن حضرت عیادت نمودیم. ایشان مرتب می پرسید: «آیا علی آمد؟ آیا علی آمد؟» فاطمه گفت : گویا او را در پی کاری فرستاده بودید؟! مدتی بعد، علی آمد. من دانستم که آن حضرت با علی کاری دارد، لذا به همراه بقیه از حجره بیرون آمده در درگاه آن نشستیم. من از دیگران به درب اتاق نزدیک تر بودم. رسول خدا خود را کاملا به علی نزدیک فرمود و به نجواکردن و راز نمودن با وی پرداخت. آن حضرت در همین روز، وفات یافت. بنابرین، آخرین کسی که با وی گفتگو نمود، علی بود. 🌤 و سرانجام سخن خود امام علیه السلام را در این باره ملاحظه می نماییم : 🪔 « پیامبر خدا در آخرین بیماری خود فرمود: برادرم را بگویید نزد من بیاید. آن گاه فرمود : به من نزدیک شو. نزدیک حضرتش شدم. آن گاه خود را به من تکیه داد و در همین حالت قرارداشت و با من سخن می گفت. به نحوی که گاهی قدری از آب دهان مبارکش به من میرسید. تا این که سرانجام، زمان رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرارسید و در کنار من وفات یافت... .» 🏴 📚نقش ائمه در احیای دین، جلد سوم؛ صفحات 240 و 241 🔴سفارش این کتاب👇🏻 @Aghayabnalhasan 🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂 @Allameaskari

و در نفْسِ خود پنهان می داری💔 ✉️ هرگاه پیامبر می خواست نامه ای بنویسد، یکی از اصحاب بنا به فرمان آن حضرت نامه را می نوشت و حضرتش آن را مهر می کرد و بر آن شاهد می گرفت. آنگاه برای قبائل عرب یا سران غیرعرب می فرستاد. ✍ آن حضرت در آخرین ساعات عمرش نیز چنین قصدی داشت و می‌خواست وصیّت نامه ای بنویسد که مانع گمراهی مردم در آینده شود. اما نگذاشتند؛ و چنان با او سخن گفتند که اساس پذیرش پیامبری او در جامعه در معرض خطر قرار گرفت. و در اینجا بود که آن حضرت سکوت را ترجیح داد. 💔 🕰 مسألهٔ جانشینی، تنها در چنین لحظه ای مطرح نشده بود، بلکه درسراسر عمر آن حضرت، این مسأله در تمام ابعادش اعلام شده بود. تا آنجاکه با همهٔ اختناق دوران بعد از پیامبر و با همه قتل و غارت های امویان و عباسیان برای اینکه این میراث ها نقل نشود، باز هم می بینیم امروز این نصوص معتبر، از مصادر درجه اول مکتب خلفا به دست ما رسیده است. 📜 طبرانی و دیگر محدثان بزرگ مکتب خلفا، از سلمان، صحابی بزرگوار پیامبر، روایت کرده اند که گفت : 📽 به پیامبر عرض کردم یا رسول الله! هر پیامبری را وصیّ ای می باشد. پس وصیّ شما کیست؟ پیامبر در جواب من سکوت فرمود؛ تا اینکه بعد از آن مرا ملاقات کرد و مرا خواند و فرمود : «ای سلمان!» من به سرعت به سوی او شتافتم و گفتم لبیک! فرمود : «می دانی وصیّ موسی که بود؟» گفتم آری؛ یوشع بن نون بود. فرمود : «به چه سبب او وصیّ موسی بود؟» گفتم برای آنکه در آن زمان، او (یوشع) داناترینِ آنان بود. پیامبر فرمود: «پس وصیّ من، و محل اسرار من، و بهترین کسی که بعد از خود باقی می گذارم، کسی که وعده های مرا وفا می کند و دین مرا ادا می کند، علی بن ابی طالب است». 🔍 نکته : 🔬 می بینیم که سلمان از حضرتش سوال می کند و ایشان ابتدا سکوت می کند. آیا سکوت پیامبر دراینجا بدین سبب بوده که تعیین وصی بر جماعتی از اصحاب بسی گران بوده؟ و پیامبر از ایشان نگرانی داشته؟ و شاید سلمان در حضور ایشان سوال نموده باشد؟ 📄📃 ما در سیرهٔ پیامبر مواردی از این گونه نگرانی ها را دیده ایم. مانند داستان نکاح آن حضرت با زینب بنت جحش (مطلقهٔ زید) که خداوند در این باره به حضرتش چنین می فرماید : «و در نفس خود پنهان می داری آنچه را که خدا آشکار میسازد، و از مردم بیم داری» (سورهٔ احزاب؛ آیهٔ ٣٧) 📚نقش ائمه در احیای دین، جلد سوم؛ صفحات ٢٩٠ تا ٢٩٢ 🔴سفارش این کتاب👇🏻 @Aghayabnalhasan 🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂 @Allameaskari

معرفی خلیفه دوم 🏴 ✅ در امالی شیخ طوسی و بصائر الدرجات و ینابیع المودة آمده است؛ احمد فرزند امام باقر علیه السلام از پدران بزرگوار خود روایت کرده است؛ که رسول خدا به حضرت علی علیه السلام فرمود : 🔶 آنچه که می گویم بنویس. 🔷 علی پرسید : ای رسول خدا! از آن می ترسی که فراموش کنم؟ 🔶 پیامبر فرمود : فراموش نمی کنی و از این جهت بر تو بیمی ندارم. من از خدا خواسته ام که این علوم را در حافظه ات حفظ نماید و دچار فراموشی ات نفرماید. بلکه برای شرکایت[در امر امامت] بنویس. 🔷 علی پرسید : ای پیامبر خدا! شرکای من چه کسانی هستند؟ 🔶 رسول خدا جواب داد: امامانی از نسل تو هستند که به برکت آنها باران رحمت بر امتم می بارد. و به واسطهٔ آنان دعایشان مستجاب می شود و به یُمن وجود آنهاست که خدا بلاها و آفات را از امتم برطرف می گرداند. و به خاطر آنها رحمت الهی از آسمان بر ایشان نازل می شود. 🔶 آنگاه پیامبر با انگشت مبارک به حسن اشاره نمود و چنین فرمود : 🔺این نخستینِ آنان است. 🔶 و سپس اشاره به حسین کرد و گفت : 🔺امامان از نسل او می باشند. 📚نقش ائمه در احیای دین، جلد سوم؛ صفحه ٢٣٩ 🔴سفارش این کتاب👇🏻 @Aghayabnalhasan 🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂 @Allameaskari

#خاطرات_و_حکایات 4⃣3⃣ 🌲عنایت امام رضا علیه‌السلام به زائرانش 🌲 🌳 خدمت استاد بزرگوار آیت‌الله شیخ محمد علی جاودان دام ظله در مشهد مقدس، منزل مرحوم حاج‌آقا حسین معصومی بودیم که پسر عمویشان، مرحوم حاج‌محمد آقا جاودان، داستانی را نقل کردند: 🌴 یکی از آشنایان که اهل مشهد مقدس و خادم حرم مطهر بودند، نقل کردند: روزی در عالم خواب دیدم درب منزل را می‌زنند. خودم را به درب رساندم. دیدم حضرت رضا علیه‌السلام درحالی‌که زنجیر یک میمون را در دست دارند، به من می‌فرمایند: از این مهمان ما پذیرایی کنید! ناگهان از صدای درب منزل بیدار شدم. خودم را به درب رساندم، آقایی را دم درب دیدم. از من پرسید: شما اتاقتان را اجاره می‌دهید؟ من با توجه به رؤیای خود، او را به منزل دعوت کردم و به او گفتم؛ معمولاً اتاقم را اجاره نمی‌دهم. چه کسی به شما نشانی این‌جا را داد؟ گفت بعد از جستجوی زیاد، در آستانه ناامیدی، نشانی منزل شما را به من دادند. مدتی که در منزل این شخص بود، صاحب منزل، از ایشان به طور کامل پذیرایی کرد. روز آخر، مهمان تصمیم گرفت پولی را به عنوان اجاره و کرایه پرداخت کند ولی صاحبخانه قبول نکرد. او گفت: شما به‌صورت مهمان از من پذیرایی کردید، نه مثل کسی که اتاقی اجاره کند. چرا به این نحو پذیرایی کردید؟ از رختخواب گرفته تا غذای مناسب، همه را برایم آماده کردید! صاحبخانه گفت: من نمی‌دانم شغل شما چیست؟ اما من خوابم را برایتان تعریف می‌کنم. مهمان وقتی جریان خواب و عنایت امام رضا علیه‌السلام را نسبت‌به خودش شنید، محزون گشته و اشک‌هایش جاری شد و گفت من در صداوسیما کار می‌کنم. ( ظاهرا در کار طنز و کمدی بود. ) به‌محض رسیدن به تهران، شغلم را عوض می‌کنم. * البته این ماجرا برای قبل انقلاب است . 📚کتاب#از_داستانها_باید_آموخت/ص ۵۴ و ۵۵ 🖊اثر استاد ادیبی لاریجانی 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 eitaa.com/adibi_larijani

🏴 #امام_رضا علیه السلام 🖤هر کس مرا زیارت کند، روز قیامت سه جا به داد او میرسم: ✅ هنگام دادن نامه اعمال ✅ هنگام عبور از پل صراط ✅ هنگام سنجش اعمال 📚 عیون اخبار الرضا ج2،ص 255 ☑️ شهادت آقا علی بن موسی الرضا امام رئوف تسلیت باد ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ ✅مطالب درباره علامه عسکری🔰 http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695

مواریث امامت، پس از وفات پیامبر 🔶 در روایتی حمران می گوید : از امام باقر علیه السلام در مورد صحیفهٔ مهر و موم شده ای که نزد امّ سلمه به ودیعت نهاده شده بود و مردم درباره آن سخن می گفتند، سؤال نمودم. امام باقر علیه السلام فرمود : 🪔 رسول خدا را چون اجل فرا رسید ، علی علیه السلام علم و اسلحهٔ آن حضرت و هرچه [از مواریث امامت] را که نزد او بود به ارث برد. 🗃 [این علوم و معارف و سلاح رسول خدا همچنان نزد امیرالمؤمنین بود ] تا اینکه به حسن و پس از او به حسین رسید. در این موقع، چون ما از غلبهٔ دشمنان بیم داشتیم، آنها را [جدم حسین علیه السلام ] نزد امّ سَلَمه به امانت سپرد و بعد از آن، علیّ بن الحسین علیه السلام آنها را از امّ سلمه تحویل گرفت. 💡من (=حمران) عرض کردم : [بنابراین] بعد از آن به پدرتان رسید و بعد از آن به شما رسیده است؟! ✅ امام باقر علیه السلام پاسخ دادند : آری، همینطور است. 📎و نیز از عمربن ابان روایت شده است که گفت : از امام صادق علیه السلام در مورد صحیفهٔ سر به مُهری که نزد ام المؤمنين ام سلمه به امانت نهاده شده بود و مردم از آن سخن می گفتند، جویا شدم. امام در پاسخ فرمود : 🕯 هنگامی که رسول خدا درگذشت، [امیرالمؤمنین ] علی علیه السلام دانش و سلاح و هرآنچه [از مواریث امامت] را که نزد آن حضرت بود، از او به ارث برد و همچنان نزدش بود تا اینکه به فرزندش حسن علیه السلام و بعد از او به حسین علیه السلام رسید. 💡[در اینجا من صبر نکرده به دنبال سخنان امام ] عرض کردم : بعد از امام حسین آنها به علی بن الحسین و از آن امام به فرزندش، و از ایشان هم به شما منتقل شده است؟ ✅ امام صادق فرمود : آری همینطور است. 📚نقش ائمه در احیای دین، جلد سوم؛ صفحات ٢۴۴ و ٢۴۵ 🔴سفارش این کتاب👇🏻 @Aghayabnalhasan 🌿🍀🌿🍀🌿🍀🌿🍀 @Allameaskari

🧬 خلیفهٔ هفتم و خلیفهٔ هشتم 💞 در کتاب غیبت نعمانی و بحارالانوار به روایت حماد صائغ آمده است که گفت: 🕰 در آن مجلسی که مفضّل بن عمر مسائلی را از امام صادق علیه السلام می پرسید، حاضر بودم. در این هنگام امام کاظم علیه السلام وارد شد. امام صادق رو به مفضل کردند و پرسیدند: 📖 دوست داری که مالک کتاب علی علیه السلام [بعد از من] را ببینی؟ 😍 مفضل پاسخ داد : چه از این بالاتر و بهتر ! 🙏 🌱 حضرت به امام کاظم علیه السلام اشاره کردند و فرمودند : 👉 این وارث و مالک کتاب علی علیه السلام است. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 💞 در کافیِ شیخ کلینی، در ارشاد مفید، در غیبت شیخ طوسی و در بحارالانوار علامه مجلسی، از امام کاظم علیه السلام روایت شده است که فرمود : ☀️ فرزندم علی، بزرگترین فرزند من و نیک ترینِ آنان در نظر من و محبوب ترینِ ایشان برای من می باشد. او در کنار من به کتاب جفر نگاه می کند که هیچکس جز پیامبر یا وصیّ پیامبر بدان نظر نکرده است. ✨ 📚نقش ائمه در احیای دین، جلد سوم؛ صفحات ٢۴٧ و ٢۴٨ 🔴سفارش این کتاب👇🏻 @Aghayabnalhasan 🌿🍀🌿🍀🌿🍀🌿🍀 @Allameaskari