امیر احتشام
سلام ایشون باجناق و البته بیشتر رفیق ما آقای نصیری هستند. از بچه های جهادی پای کار انقلاب در فضای حق
عزیزان روز ولادت ۱۴۰۰۰ تا صلوات جهت سلامتی حضرت ولیعصر(عج) و شفای همه بیماران بویژه این عزیز نیت کردیم.
هر کس هرچقدر میتونه سهیم باشه شخصی اطلاع بده.
ممنون
♦️ همیشه پای یک زن در میان است!
حجت الاسلام #مهدوی_ارفع @mahdavi_arfae نوشت:
فرض کنید دختر یک خانواده ی ثروتمند هستید در تبریز، با یک طلبه ساده ازدواج میکنید و بخاطر ادامه تحصیل همین طلبه ی ساده راهی نجف میشوید.
گرما و غربت شهر نجف را در نظر بگیرید، خدا به شما فرزندی میدهد، بعد این فرزند می میرد!
بعد دوباره فرزند میدهد، دوباره در همان بچگی می میرد، دوباره فرزند میدهد دوباره…
این درحالی ست که فقر هم گریبان تان را گرفته، در حدی که یکی یکی اسباب خانه را میفروشید، حتی رختخواب…
......
✅ همسر علامه طباطبایی همیشه مرا به فکر میبرد.
علامه درباره ایشان گفته بودند:
من نوشتن المیزان را مدیون ایشانم!
یا :
اگر صبر حیرت انگیز همسرم نبود من نمیتوانستم ادامه ی تحصیل بدهم.
صبر حیرت انگیز!!!
نوشتن المیزان!!!
✅ علامه نه تعارف داشته و نه اغراق میکند، ایشان در جایی فرموده بودند: همسرم وقتی در قم رو به حضرت معصومه "س" سلام میدادند من جواب خانوم را میشنیدم! و همچنین هنگامی که زیارت عاشورا میخواندند من جواب سلام امام حسین(ع) را میشنیدم!
همیشه به جایگاه او حسرت میخورم!
🔹 با خودم فکر میکنم وقتی که داشته خانه را جارو میزده، یا وقتی برای علامه چای میریخته، میدانسته در آسمان ها آنقدر معروف است؟
میدانسته در پرورش یک مرد بزرگ آنقدر موثر است؟
کاش کتابی از زندگی نامه اش چاپ شده بود، کاش برای ما کلاس آموزشی میگذاشت.
کلاس اخلاق. اخلاص...
کلاس مدیریت زندگی در شرایط بحرانی.
کلاس چگونه از همسر خود علامه طباطبایی بسازیم؟
کلاس چگونه بدون قلم بدست گرفتن تفسیر المیزان بنویسیم...
کلاس چگونه مهم باشیم اما مشهور نه...
کلاس چگونه توانستم بخاطر اهداف والای همسرم او را در بدترین شرایط یاری دهم...
کلاس…
همه ی این ها چند واحد میشود؟
چقدر واحد پاس نکرده دارم....
یادی کنیم از بانو « قمر السادات مهدوی»
کسی که علامه درباره اش می گفت: «این زن بود که مرا به این جا رسانید».
#علامه_طباطبائی
#قمرالسادات_مهدوی
@Amirehtesham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش متوجه باشیم که بسیج صرفا یک نهاد نیست.
منحصر در یک عده با مختصات ظاهری خاص نیست.
بسیج یک مکتب است.
مکتبِ جهادِ امیدوارانه در راه رضای معبود.
در مکتب بسیج مشکلات و موانع هر چقدر هم سخت و ممتنع باشند نه از آب #اروند وحشی ترند و نه از #صدام ها و #ابوبکر_بغدادی ها و #ترامپ ها سرسخت تر.
عنصر ولایت پذیری از الله و اولیائه باعث میشود روحیه ی جهاد و ایثار در بسیجی چنان ریشه بدواند که چون #حاج_قاسم ها و #ابومهدی ها ۴۰ سال در بیابان ها و صحراها، شهرها و کوه ها آن قدر بی تاب باشند که نهایتا مجبور شوند #چمران وار در آخر دنیای فانی حتی از پاهای خود حلالیت بطلبد.
🔹 ما عضو بسیج باشیم یا نباشیم، لباسمان هر رنگی که باشد، در هر گوشه ای از این عالم که باشیم؛
باید به نام الله، پشت سر ولی الله دغدغه ی خلق را داشته باشیم و هر چقدر که اینگونه نباشیم قطعا باخته ایم! و تنها مجبوریم قهقهه های مستانه ی نیمه شبِ جمعه ی کنارِ فرودگاهِ بغداد را تصور کنیم، حسرت بخوریم و اشک بریزیم.
#بسیج
#شجره_طیبه
#بازماندگان
@Amirehtesham
هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
🔴 نظرسنجی
از بین گزینه های زیر دوست دارید کدام یک رئیس جمهور سیزدهم در #انتخابات_1400 شود ؟!
آیت الله رئیسی
دکتر محمد باقر قالیباف
دکتر سعید جلیلی
سردار رستم قاسمی
دکتر سعید محمد
✅پاسخ دهید 👇
EitaaBot.ir/poll/xbw3
✅ با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید 👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
این نظرسنجی رو برای همه ارسال کنید.
♦️ یک عده احساسی بدون احساس مسئولیت!!!
🔻 قسمت #یک
صبح جمعه بود از خواب بیدار شدم، گوشی رو چک کردم، این همه پیامک عجیب بود!
اولین پیام رو که باز کردم شوکه شدم!
دومی... سومی...
نفسم به شماره افتاده بود.
نتم رو روشن کردم به امید تکذیب خبر ولی هر صفحه ای رو که باز کردم، هر کانال و هر گروهی که سر میزدمهمه پر شده بود از یک خبر...
#حاج_قاسم آسمانی شد.
دیگه نمیتونستم جلوی اشکامو بگیرم
بلند بلند مثل بچه ای که یتیم شده باشد ضجه میزدم.
تا چند روز حالم همین بود.
پر از بغض و اشک...
پر از حس انتقام...
پر از غیرت و غروری که بدجور لگدمال شده بود...
#انتقام_سخت
#مسئولیت_پذیری
#بصیرت_افزایی
#مردان_پای_کار
#حاج_قاسم
#محسن_فخری_زاده
@Amirehtesham
♦️ یک عده احساسی بدون احساس مسئولیت!!!
🔻 قسمت #دو
تشییع جنازه ی سردار و #ابومهدی از کاظمین تا کرمان التیامی شده بود برای نبود فرمانده.
اما حس #انتقام همچنان آزارم میداد تا شب #عین_الأسد.
#انتقام_سخت
#مسئولیت_پذیری
#بصیرت_افزایی
#مردان_پای_کار
#حاج_قاسم
#محسن_فخری_زاده
@Amirehtesham
♦️ یک عده احساسی بدون احساس مسئولیت!!!
🔻 قسمت #سه
طبق معمول گُنده لاتِ منطقه قَمه کشیده بود و پشت بندش هم سینه اش را جلو داده بود، کَت هایش را باز کرده بود و با چشمان سُرخِ عرق خورده اش راه می رفت و عربده می کشید!
نفس ها در سینه حبس بود...
بزدلان ترسیده بودند...
صدای کسی در نمی آمد...
ناگهان خودش رو رسوند به اون لاتِ بی سر و پا، زد روی شونه اش، گفت: آهای... کجا؟!!!
همین که اون عوضی خواست سرشو برگردونه #سیلی اول رو چنان خورد که برق مستی از سرش پرید!
این اولین بار بود...
اصلا تا حالا سابقه نداشت کسی جرأت کنه تو روش بایسته!
اما این بار سپاهِ مظلومین، یقه ی آمریکا و رییسِ قماربازش رو گرفته بود.
ورق برگشت...
همه چی عوض شد...
بغض های پر از کینه تبدیل به فریاد شدند...
همه کف می زدند...
هورا میکشیدند...
غرورهای شکسته به التیام می رسید... حس فوق العاده ای بود ...
خواب نمیدیدیم... نصف شبی بیدارِ بیدار بودیم و سرخوش از اینکه تازه اول مبارزه بود.
تازه چشم تو چشم شده بودیم...
حساب کار دست خیلی ها آمده بود...
تازه روی پنجه قد کشیده بودیم و منتظر چَکِ بعدی بودیم...
#انتقام_سخت
#مسئولیت_پذیری
#بصیرت_افزایی
#مردان_پای_کار
#حاج_قاسم
#محسن_فخری_زاده
@Amirehtesham
♦️ یک عده احساسی بدون احساس مسئولیت!!!
🔻 قسمت #چهار
اما یه دفعه ... یه دفعه ...
دوباره بهت و حیرت و ابهام و شک و تردید و ...
هنوز هم کسی درست نفهمیده یا حداقل کسی محکم نمیگه اون روز وسط اون شلوغی موقعی که فرمانده دستش رو بالا برده بود تا اون نِکبت رو چپ و راستش کنه چطور گوشه ی دستش گرفته بود به ...
اصلا مگه نباید موقع اینجور دعواها همه کنار می رفتن؟!!!
مگه نباید دور میدون رو خلوت می کردن؟!!!
اون که وسط میدون بود، بقیه کجا بودن؟!!!
اون که حواسش شیش دونگ به اون بی صفت بود پس بقیه چی؟!!!
#انتقام_سخت
#مسئولیت_پذیری
#بصیرت_افزایی
#مردان_پای_کار
#حاج_قاسم
#محسن_فخری_زاده
@Amirehtesham
♦️ یک عده احساسی بدون احساس مسئولیت!!!
🔻 قسمت #پنج
خلاصه اون روز ...اون هواپیما... اون پدافند... اون تکذیب و تایید...
اصلا نفهمیدیم چی شد!
فقط تا به خودمون اومدیم دیدیم اون پهلوونی که خیلی محکم تو روی اون گنده لاتِ وایساده بود و رجز میخوند و میخواست جوری چپ و راستش کنه که دیگه حتی فکرِ غلطِ اضافی هم به سرش نزنه؛
حالا تو تلویزیون پر از بغض و نجابت داشت از #تماشاچی ها عذر خواهی میکرد.
همه چی رو گردن گرفت و آروم آروم رفت و دوباره مشغول کار خودش شد.
شاید همین جور که داشت می رفت منتظر بود یکی از وسط جمعیت بلند بشه بگه:
حاجی سرت سلامت...
حاجی دمت گرم...
میدون جنگه دیگه، زد و خورد داره...
بالا و پایین داره...
اصلا خطا و اشتباه داره...
بعدم دوباره جمعیت شروع کنند تشویق...
ولی نه! کسی چیزی نگفت!
جمعیت برگشتن به خونه هاشون...
انگار که اومده باشن فیلم نگاه کنند دقیقا مثل آدم های عجول وقتی از یه جای فیلم خوششون نیومد سریع شبکه رو عوض کردند!
اصلا حواسشون نبود که این برنامه مسابقه ی زنده است و تا لحظه ی آخر باید کنارِ گود بمونند و پهلوون و بقیه ی یارانش رو تشویق کنند.
خلاصه همه رفتند و تازه در راه برگشت داشتند به جوک هایی که برا پهلوون میساختن لبخند میزدن.
تازه یه عده هم این وسط اومده بودن کنار پهلوون غر میزدن که مگه نگفتی میزنیش؟!!
مگه نگفتی اینبار دیگه #انتقام تموم گذشته رو میگیری؟!!!
مگه نگفتی #انتقام_سخت؟!!!
#انتقام_سخت
#مسئولیت_پذیری
#بصیرت_افزایی
#مردان_پای_کار
#حاج_قاسم
#محسن_فخری_زاده
@Amirehtesham
♦️ یک عده احساسی بدون احساس مسئولیت!!!
🔻 قسمت #شش
پهلوون همونجوری که داشت به حرف های اینا گوش می داد یه نگاه سردی به جمعیت در حال برگشت انداخت، سرش رو چرخوند و لبخندی زد و همراه بقیه ی لباس سبزها رفتند و مشغول تمرین شدند!
مردم دوباره مشغول شدند...
حواسشون رفت پی دلار و طلا و بورس!
با #تدبیر #بنفش ها هر روز سفره ی مردم کوچیکتر شد! یعنی همون چیزی که لات ها و اراذل میخواستند که البته امیدواریم اتفاقی باشه!
#کرونا هم شده بود قوز بالا قوز!!
آخرش هم حواس ها همه رفت سمت انتخاباتِ اون سر دنیا...
بلکه اونور یکیشون بیاد سر کار که اینور گوشت و مرغ ارزون تر بشه!
این وسط هم هر از چندگاهی چند نفر که انگار سر میز رستوران منتظر نشسته باشند؛ غر میزدند که پس اون #انتقام ما چی شد؟!!
#انتقام_سخت
#مسئولیت_پذیری
#بصیرت_افزایی
#مردان_پای_کار
#حاج_قاسم
#محسن_فخری_زاده
@Amirehtesham
♦️ یک عده احساسی بدون احساس مسئولیت!!!
🔻 قسمت #هفت
حالا دوباره وسط همه ی این حواس پرتی ها یه عوضی دوباره قَمه کشیده!
#تماشاچی های احساسی هم دارند دوباره کم کم جمع میشن!
البته این سری جمعیت مثل دفعه قبل جمع نشده!
خیلیا هنوزم نفهمیدن اینی که خورده کی بوده؟! کارش چی بوده؟! چرا زدنش؟!
حتی دعوا بوده سر این که بگن #هسته_ای بود یا نه؟!
اصلا دانشمند بود یا #نظامی؟!
یه عده ای هم از زیر پتو، کنار بخاری تند و تند دستشون رو صفحه ی گوشی جابجا میشه و این بار بلندتر فریاد میزنند که پس اون #انتقام ما چی شد؟!!!
اما اون پهلوون های #سبزپوش که تو این مدت حواسشون به همه چی بوده، مثل همیشه گوششون به ضرب آهنگ #مرشده که برن برای حرکت بعدی یا نه!
و البته #مرشد هم نگاهی به چشمای جمعیت میندازه تا ببینه اینا فقط اومدن تماشا کنند یا دنبال یه چیز دیگه هستند؟!!!
#قدرت و #عزت رو بیشتر میخوان یا نان و نوشیدنی!
اصلا فهمیدن که غرورشون شکسته شده یا همچنان آرمانشون آزادی(بخوانید بی بند و باری) و ربنای شجریانه!!
#انتقام_سخت
#مسئولیت_پذیری
#بصیرت_افزایی
#مردان_پای_کار
#حاج_قاسم
#محسن_فخری_زاده
@Amirehtesham