برادرش دو سال بود نامزد کرده بود. پدرزنش گفته بود ما توی فامیل آبرو داریم تا یه ماه دیگه اگه عقد نکردی که کردی اگه نه دیگه این طرفها پیدات نشه
خرج خانه با علی بود پول عقد و عروسی را نداشت محمد رفت با پدرزن علی حرف زد قراره عروسی را هم گذاشت تا شب عروسی خود علی نمیدانست با مادرو خواهرش هماهنگکرده بود
گفته بود:داداش بویی نبره
با پول پس انداز خودش کار های عروسی را راه انداخت✨
شهید محمد بروجردی 👥
کتاب یادگاران
درس دانشگاه نخوانده بود امام که سخنرانی میکرد نکتههایش را یادداشت میکرد اینها میشد استراتژی سپاه کردستان ✨🌱
شهید محمد بروجردی
هدایت شده از سدرة المنتهیٰ........
-ایواننجفعجبصفاییدارد-
-حیدربنگرچهبارگاهیدارد-
-تردیدنکنتصورشهمزیباست-
-ایوانحسنعجبصفاییدارد-