قد قتل الحسين بكربلا" . آقا را كشتند، حسين را كشتند، سکینه جلو آمد، ای اسب! بگو بابام رفت، با لب تشنه رفته بود آیا به او آبی دادند و کشتند، یا با لب تشنه كشتند؟ سكينه سرت به سلامت، آب كه ندادند هيچ، زخم زبان هم مي زدند. مي گفتند: حسين آب فرات را ببين به تو نمي دهيم تا بخوري، مگر اين كه بميري و بروي از حميم جهنم بخوري. به خدا دل حسين را آتش زدند. وقتي حمله كردند راوي مي گويد: من ديدم یک زن عزيزي داخل خيمه مي رود و بيرون مي آيد. به او گفتم: مگر نمي بيني خيمه ها را آتش كشيدند، فرمود: آخر چه كنم عزيز بيماري درون خيمه دارم. يا امام زين العابدين! همه مريض ها ديگر وقت دعاي شماست. امام زين العابدين (ع) درون خيمه افتاده كسي ندارد. مي گويند شمر داخل خيمه شده آقا روي عبايش نشسته بود، عبای آقا را كشيد، آقا را نقش بر زمين كرد. خواست با شمشير ايشان را شهيد كند، زينب خودش را روي امام زين العابدين (ع) انداخت. زينب عرض كرد: برادر زاده! دشمن به خيمه ها حمله كرده خيمه ها را آتش مي زنند چه كنيم؟ فرمود: عمه جان به بچه ها بگو فراري بيابان ها بشوند، راهي نداريم. تنها يك دهنه بود بايد از اينجا فرار مي كردند . همين طور بچه ها را سيلي مي زدند و خلخال از پاهاي شان مي كشيدند و گوشواره ها را مي كشيدند و گوش ها را پاره مي كردند .
شنيدم يكي از اين بي غيرت ها وقتي وارد خيمه مي شدند، یک دختركي دم خيمه ايستاده بود با شمشيرش او را دو تا نيمه كرد. راوي مي گويد: يادم نمي رود ديدم دختر علي _زينب (س) _ مقابل خيمه آمد و مقابل لشكر عمر سعد فرياد مي كشيد: وا حسينا، وا محمدا، وا عليا . به عمر سعد گفت: عمر سعد! آيا اين مسلماني و دينداري است؟ حالا كه مردان ما را كشتيد، چرا به خيمه ها حمله مي كنيد؟ مگر رها كردند! يك وقتي آمدند گفتند چه كسي مي تواند بدن حسين را اسب تازان كند؟ ده نفر زنازاده ايستادند اسامي آنان در تاريخ آمده است. گفتند ما اسب تازان مي كنيم. اسب هايمان تازه نعل بسته شده. يا الله! وقتي از اسب تازاندن برگشتند گفتند: اي عمر سعد! تا ركاب اسب مان را بايد پر از طلا كني. گفت: چرا؟ گفتند: چون حسين را آن چنان كوبيديم که پشت و روي حسين را در هم كوبيديم. پيغمبر (ص) به كربلا آمد، براي زينب متمثل شد. زينب تا بدن به اين وضع ديد به جناب رسول الله (ص) فرمود: "يا جدا! هذا الحسين مرمل بالدماء" يا رسول الله! اين حسين توست، روي شن و خاك و ريگ كربلا از او خون رفته بود. وقتي آمدند اسب تازان كردند، زينب فرمود: يا رسول الله! حسين تو را با خونش شن مالي كردند. اين حسين توست. "هذا مرمل بالدماء" يا الله! ديگر شام غريبان نزديك شده وقتي شب شد، بچه ها را زير يك خيمه ي نيم سوخته اي گويا جمع كردند، شمارش كردند ديدند دو تا از عزيزان را ندارند. زينب فرمود: ام كلثوم !راهي نيست جز اين كه راه بيابان را در پيش بگيريم، ببينيم بچه ها چه شدند. زير نور ماه رفتند يك سياهي نظرشان راجلب كرد. ام كلثوم صدا زد: خواهر زينب جان! پيدا كردم. آمدند ديدند دو تا عزيز امام حسين، صفورا و طهورا زير بوته اي افتاده بودند. گفتند: شب است بچه ها خيلي زجر ديدند.
نمي دانم اين عزيزان همان عزيزي بودند كه دامنش آتش گرفته بود. يكي از سربازان دشمن او را دنبال كرده خواست آتش را خاموش كند، وقتي ملاطفت از او ديد گفت: راه نجف از كدام طرف است؟ گفت دختر جان از اين جا تا نجف خيلي راه است مي خواهي چه كني؟ گفت مي خواهم بروم پيش جدم علي، شكايت اين مردم را كنم. ام كلثوم زينب را صدا زد، وقتي خواستند دو عزيز را بغل كنند، ديدند هردو جان دادند
"الا لعنه الله علي القوم الظالمين" .
،،کارگردان دنیا خداست!
مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست،،
سالم است یا بیمار!
مهم این است که محبوبترین کارگردان عالم نقشی به ما داده! نباید از سخت بودن نقش گله مند بود، چرا که سخت بودن نقش، نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است.
امیدوارم خوش بدرخشید!
غر نزن.
گله نکن،،
خدا حکمت همه کارها را میدونه
فقط مرتب بهش بگو: "ای که مراخوانده ای راه نشانم بده..."،،
هدایت شده از امام رضا علیه السلام
1_23980524.mp3
1.5M
🏴ساعت🕗به وقت امام هشتم🏴
دستم به روی سینه برای ارادت است
این ،بارگاه قدس امام کرامت است
فرقی نمیکند ز کجا میدهی سلام
او میدهد جواب تو را، اصل، نیت است
🏴صلوات خاصه امام رضا(ع)🏴
🏴التماس دعا🏴
چه شد که کار امت اسلام به قتل امام حسین (ع) رسید؟
وقتی امتی که بر جزئیات احکام اسلامی و آیات قرآن دقت دارد، دچار سستی میشود.
چرا به نوشتافزار، «لوازم تحریر» میگویند؟
اسلام دینی پیشرو، مروّج سواد و فرهنگدوست است
هنگامی که در جنگهای صدر اسلام؛ مسلمانان، مشرکان را اسیر میکردند، پیامبر اعظم حضرت محمّدِ مصطفي صلّیالله علیه و آله، شرط آزادی اسرای مشرک را آموزش خواندن و نوشتن به ۱۰ نفر از مسلمانانی که سواد نداشتند، قرار میدادند و هر اسیر که به این تعداد مسلمان سواد میآموخت، آزاد میشد
برای این کار به لوازمی چون قلم، کاغذ، جوهر و دوات نیاز بود
تحریر نیز همخانواده «حر» به معنای «آزاد» است.
کمکم این ابزار، نه در عربي كه در پارسي «لوازم تحریر»[ابزار آزادی] نامیده شد
در زبان عربی به نوشتافزار، «قرطاسیات» گفته میشود
8.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت حسن پور ازغدی.از قمه زنی تبریز در روز عاشورا
👈بسیار عالی
ایتا
https://eitaa.com/etrebandegi
سروش
https://sapp.ir/hgolinejad.57
تلگرام
@hgolinejad57