امروز، زنگ تفریح، بارون خیلی زیبایی میاومد...
مدرسه از بلندگو ها برامون آهنگ بی احساسِ شادمهر رو پخش کرد...
با بچه ها وسط حیاط حلقه زدیم و عمو زنجیرباف و بارون میاد جرجر خوندیم༎ຶ‿༎ຶ
و زنگ آخر دبیر رو راضی کردیم سریع تدریسش رو تکمیل کنه و آخر ساعت رفتیم توی حیاط توی گودال های آب پریدیم و سر تا پامون آب و گل شد:)
خلاصه امروز مدرسه که چه عرض کنم، مهدکودک، خیلی خوش گذشت✓
خدایاشکرت...
قهرمانِ واقعیِ زندگی،
اولین و آخرین مرد مورد اطمینانِ دختر،
پناه... پناهِ من..