🔆 روشِ آیتاللهالعظمی سید نورالدین حسینیِ هاشمی در تربیت کودک
✔️ سید منیرالدین حسینیِ هاشمی:
"[پدرم مرحوم آیتالله سید نورالدین حسینی، پرورش خاصی به وجود میآوردند.] من يادم هست در سن دوازدهسالگی يا شايد دهسالگی، سردار حکمت و يک عده دیگر آمده بودند [نزد پدرم].
ببينيد اين چيزی را که در فرزندش میخواهد به وجود بياورد... اين پرورش، متناسب با همان وضعی است که در برنامه و استراتژی او هست. ايشان هرگز چهرههای سياسی وقت را در نظر ما بزرگ نمیکرد.
به من شخصاً اين دستور را فرمودند و من هم عمل کردم؛ يعنی سردار فاخر که میخواست به باغچه منزل ما بیاید، [پدرم به من] گفتند: 《بابا! يک عده مهمان به منزل ما میآیند! بعد از اينکه اين مهمانها آمدند و ۲۰ دقیقه گذشت، لباس خودت را مرتب میپوشی و میآيی سلام میکنی، قدمها را آرام برمیداری! چشم توی چشم من میدوزی! نگاه به هيچکدام از اطراف نمیکني! من سه بار «يا الله» میگويم! و دستم را تکان میدهم! تو هيچ عکسالعملی نشان نمیدهی! بار سوم که «يا الله» گفتم، همه بلند میشوند! فقط من نشستهام! تو به هيچکس اعتنا نمیکنی و مستقيم میآيی کنار دست من! [در این حال، من] حرف مجلس را قطع میکنم و ربع ساعت در مورد تو صحبت میکنم تا همه را وادار کنم در مورد تو صحبت کنند!》
اين بزرگترين تحقير است که يک سياستمدار نسبت به سياستمدارهای ديگر میکند! آنها آمدند حرفهايی را که در مقياس کشور هست، بزنند، سردار فاخر و حسين علاء و... بلند شدهاند و آمدهاند [نزد پدرم؛ اما] آنجا ايشان بچه دوازدهسالهاش را آورده و اولاً همه را جلویش بلند میکند! بعد ربع ساعت، حرف مجلس را منتقل میکند تا همه آنها درباره حقير صحبت کنند!
ولی درست سه ماه بعد از اين جريان، آقای ميرزا بهاءالدين محلاتی میخواست به باغچه منزل ما بیاید [و با پدرم ملاقات کند؛ پدرم] دوباره گفتند: 《بابا! امروز هم مهمان دارم! لباست را میپوشی و بیست دقيقه بعد از ورود من به جلسه، تو هم وارد میشوی؛ ولی برخلاف آن دفعه، سلام میکنی و سرت را زير میاندازی! میآيی دست روحانیای که کنار دست من نشسته، میبوسی! و میروی زيردست پايينترين طلبهای که همراهش است، مینشينی.》
[این یعنی] درشت کردن دانش مذهبی، و خُرد کردن شخصيتهای سياسی [ ِشاهنشاهی] در ذهن فرزندش. محال است کسی دلباخته آنها باشد و چنین کاری بکند! کسی که دلباخته نباشد ولی ضعيفالنفس باشد هم، چنین کاری نمیکند! کسی که میخواهد موضع بگيرد و موضعش را در نزديکان خودش [جا بیندازد] چنين کاری میکند.
من اين [اتفاق] را لااقل بیست بار یا بيشتر ديده بودم که مرحوم آقا، به استاندار، وقت نداد. فرماندۂ _به اصطلاح_ ارتش و ... که میخواستند از ايشان وقت بگیرند، ساعت ۱۰:۱۵ چهارشنبه وقت میدادند و صبح سر ساعت ۱۰ سَلمانی مخصوص ايشان میآمد! [یعنی] ایشان درس خارج و درس تفسير میدادند؛ ساعت ۹:۳۰ درس تمام میشد؛ بعد ساعت ده اين سلمانی میآمد (در روز چهارشنبه). مرحوم آقا وسط اتاق مینشست و لنگ سلماني را دور گردنشان میبستند و [در حالی که آرایشگر، موهای ایشان را اصلاح میکرد،] آقای استاندار و فرماندار وارد میشدند و ایشان زير تيغ سلمانی بودند و بیاعتنايی خاصی داشتند و جلوی اینها تکان نمیخوردند!
یا لااقل من دهها بار ديده بودم که وسط مذاکرات سياسی، مثلاً یک فردی عادی و یا يک کارگری که دستش آلوده به سودههای مس بود و لباس کثيف کارگری بر تن داشت، و [از پدرم] استخاره میخواست، ايشان مذاکره با شخصيتهای سياسی را قطع میکردند و میگفتند: 《بابا! چه کار داری؟...》 اين معنايش اين است که به آن سياستمدارها وقعی قائل نمیشدند!" ۷۶/۲/۱۹
☑️ @moniriddin
🔅 سید منیرالدّین حسینےِ الهاشمے
🔹نکاتی درباره «روش» ⬇️⬇️
🔹نکاتی درباره «زن و خانواده» ⬇️⬇️
🔆 زن، فرعونیتِ جمال دارد و مرد، فرعونیتِ جلال.
✔️ سید منیرالدین حسینیِ هاشمی:
«زن، فرعونيت جمال دارد و مرد، فرعونيت جلال. يعنی هر دو، نفس امارهشان دعوت میكنند به اينكه خودشان را معبود قرار بدهند و ديگران را پرستنده و عابد خودشان.
اگر اين نفس تهذيب نشود و مراقبت در رشدش نباشد، موجب فساد میشود.
تمام ظلمها و جورها و حيوانيتهايی كه از بشر سر زده، كه بدتر از همهٔ حيوانات هست، برای همين قضيهٔ نفس و فرعونيت بشر و انانيت بشر است. اينكه برای خدای متعال خضوع نكند، مبدأ همهٔ رنجهای بشر است. ابتهاج به يك امر فاسد، مبدأ همه رنجها و اضطرابهاست. اگر كسی تلاش كند كه ديگری عاشقش بشود، اول خودش صدمه میخورد و زجر میكشد و به اضطراب میافتد. اگر مردی دنبال اين باشد كه دیگران برای جلالش خاضع بشوند، صدمهاش اول به خودش میخورد، خودش دچار اضطراب میشود و آرامش خودش سلب میشود، تا بعد، ديگران را دربرابِر جلالش، به يك نسبت خيلی كمتری، خاضع كند.» ۱۳۷۸/۶/۲۱
☑️ @AndisheMonir
🔆 عشقِ ترحّمی و عشقِ توسّلی
🔅عشقِتان به همسرتان، از رویِ ترحّم نباشد.
🔅عشقِ توسّلی موجبِ تحملِ ناملایماتِ زندگی میشود.
◀️ سید منیرالدین حسینیِ هاشمی:
«اگر انسان "ترحُّماً" به همسرش احترام بگذارد، اين برای خودش خطرناک است. احترام و محبت مرد نسبت به همسرش و بالعکس بايد "توسُّلاً" باشد. همانگونه که اگر بخواهيد امام رضا(ع) را زيارت کنيد، ترحّما زيارت نمیکنيد، بلکه ايشان را وسيله برای قرب خدا قرار میدهيد، و يا هنگامیکه اسماء الهی را میخوانيد و "يا ربِّ، يا اللّه، يا رحمن، يا رحيم و ..." میگوييد، با اين لفظ و با توجه به مفهوم آن، و حالت روحی خويش، متوسّل به اسماء الهی میشويد، و همچنین ائمه طاهرين(ع) را، که اسماء حسنای الهی تکوينی حضرت حق هستند، توسّلاً زيارت میکنید،
در علائق خانوادگی نيز بايد مهر و محبت، توسّلاً اِعمال گردد و محور، حب الهی باشد.
اگر مردی به همسر خود ترحّم کند، اين بدان معنی است که خودش را در موضع قدرت میبيند و حال اينکه تمام انسانها در موضع احتياجاند و در طريقِ بندگی او وسائلی را میجويند.
احترام شما به مؤمن نيز بايد "توسّلی" باشد؛ مگر اينکه طرفِ احسان شما جزوِ مکتب و دين شما نباشد؛ آنوقت ترحّم اشکالی ندارد. اما هرگز نبايد به يک شيعه ترحّم کنيد.
اگر زن و شوهر توسّلاً به يکديگر محبت کنند، اولين چيزی که سهل میشود، تحمل ناملايمات طرفين برای يکديگر است و اگر در خانهای، خداوند، محور ايثار شد، اين خانه اساساً محل سرپرستی الهی خواهد شد». ۶۹/۸/۲۲
☑️ @AndisheMonir
🔆 معرفینامهٔ کوتاه سید منیرالدّین حسینیِ هاشمی
□ «سيد منيرالدّين حسينىِ هاشمى» در آبان ۱۳۲۴ در شيراز متولد شد و در سال ۱۳۳۹ وارد حوزه علميه قم گرديد.
□ پدر ايشان، مرحوم آيت الله العظمی سيد نورالدين حسينى، از مراجع بزرگ و مؤسس حزب دینی و ضداستعمارىِ «برادران» بود. سيد منيرالدّين حسينى تأثير زيادی از ایشان پذيرفته بود.
□ در دوران مبارزات انقلاب اسلامى، آن مرحوم با اقتدا به حضرت امام خمینی (ره) حضورى فعال در جريانات نهضت پیدا کرد. وی پس از تبعيد حضرت امام(ره) به عراق، به نجف اشرف رفت و در دروس خارج ايشان شرکت جست؛ بهويژه در دوره «ولايت فقيه» حاضر شد که وی را در آستانه تحول عميق فکری قرار داد.
□ استاد حسینی، با تكميل انديشه سياسى و اجتماعى خود، به اندیشمندی تبديل شد كه به «كارآمدى دین در تكاملِ حيات اجتماعیِ بشر» معتقد بود و «تكاملِ قاعدهمندِ معرفت دينى، توأم با تحول در نظام علمى» را از لوازم حركت به سمت تمدنسازی اسلامى میدانست.
□ او پس از پيروزى انقلاب اسلامى، با رأیِ مردم شیراز، به «مجلس خبرگان قانون اساسى» راه یافت و در آنجا يكى از پنج پيشنويس اين قانون را ارائه کرد و در تصويب قانون اساسیِ کنونی نقش زیادی داشت.
□ آغاز پروژهٔ انقلاب فرهنگى، او را بر آن داشت تا با تأسيس «فرهنگستان علوم اسلامى» در سال ۱۳۵۹، به تحقيقِ بيشتر دربارهٔ «شيوه جارى نمودن اسلام در نظام اجتماعى» همت گمارَد.
□ سید منیرالدین حسینیِ هاشمی بیست سال از عمر شریف خود را در مسیر تولید نرمافزارهای تمدن اسلامی صرف نمود و در صبح روز جمعه، ۱۲ اسفند ۱۳۷۹، دعوت حضرت حق را لبيك گفت.
☑️ @moniroddin
🔹محسن رضایی:
«پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله حسینی الهاشمی تلاشهای بیوقفهای در تدوین قانون اساسی، بهویژه وقتی که در پیشنویس اولیه آن قانون تقریباً خبری از محوریتِ «اصل مترقی ولایت فقیه» نبود، انجام داد و تلاشهای ایشان موجب اجماع بزرگانی چون شهید بهشتی و دیگران در این باره شد و پیشنویس اولیه تغییر کرد.»
http://urly.ir/aQNm
☑️ @moniroddin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺قطعه تصویری از سخنان سید منیرالدین حسینیِ هاشمی در مجلس خبرگان قانون اساسی، سال ۱۳۵۸🔻
🔍 ضرورت سازگاری هر گونه تغییری در قانون اساسی با كلیات آن...
☑️ @moniroddin
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺قطعه تصویری از سخنان سید منیرالدین حسینیِ هاشمی در مجلس خبرگان قانون اساسی، سال ۱۳۵۸🔻
🔍 ضرورت انسجام بین قوا بدون ادغام آنها در یكدیگر
☑️ @moniroddin