مکمل بحث‌های کتاب قبلی، اثر زیر هست. فایلش رو ضمیمه کردم: Nick Bostrom - Superintelligence_ Paths, Dangers, Strategies-Oxford University Press (2014) ابرهوش: راه‌ها، خطرها و راهبردها، انتشارات دانشگاه آکسفورد 2014 @Andishnaak/ اندیشناک

هوش مصنوعی ، روی دیگر سکه @Andishnaak/ اندیشناک

#نشست گروه علمی فلسفه هنر و ارتباطات در مجمع عالی حکمت اسلامی ⚪️ با عنوان "فلسفه ی فناورانه تربیت مجازی در اندیشه اسلامی" ارائه دکتر محمدمهدی فتوره‌چی ( دکترای ارتباطات و اطلاعات از فرانسه و معاون علمی انجمن سواد رسانه ای ایران) 🗓 دوشنبه 2 بهمن ساعت ۲۰/۳۰ به صورت ( مجازی) در لینک: https://b2n.ir/f.honar @Andishnaak/ اندیشناک

🔹 شهرت‌جویی از نوع دانشگاهی ✍ حمید احتشام کیا ▫️ در این یادداشت قصد دارم دیدگاهم را درباره یک گونه پیچیده از سلبریتی‌ها با شما به اشتراک بگذارم. در این دیدگاه سلبریتی‌ها یا شهرت‌طلبان به دو نوع سخت و نرم تقسیم می‌شوند. شهرت‌جویان سخت همان افرادی هستند که در پی کنش‌های معطوف به چهره یا کنش‌های معطوف به بدن یا کنش‌های معطوف به هنر و خلاقیتشان مخاطبانی را به عنوان دنبال‌کننده جذب می‌کنند. وجه سخت نامیدن ایشان آن است که خودشان نیز به وضعیت خویش مبنی بر شهرت‌طلبی آگاهند. اما سلبریتی‌ها و شهرت‌طلبان نرم آن دسته از مسئولانی هستند که بدون هیچ دستاوردِ قابل ارائه‌ای در هر سمینار و کنفرانس و همایشگاه و نمایشگاهی حاضر می‌شوند و بدون هیچ درنگی در پشت تریبون‌ها به سخنرانی پرداخته و احتمالا بدون آنکه بدانند شور دیده‌شدن دارند. مقصود من در این یادداشت اساتید دانشگاه است. اساتیدی که گرچه در حد خود موفقیت‌هایی داشته‌اند اما نه نظریه‌پرداز قابلی بوده‌اند و نه شاگردپرور ماهری؛ نه در پیشرفت علمی کشور نقش و جایگاه ویژه‌ای دارند و نه در توسعه علم و دانش. در واقع ایشان بیشتر براساس مقاله‌‌ها و پایان‌نامه‌های دانشجویی برای خود رزومه‌ای دست‌و‌پا کرده و با دریافت مدارج و نشان‌های ظاهری به اعتباری دست‌یافته‌اند. با اینکه خودشان می‌دانند حرفشان و کلامشان صد من ی غاز است، مرتب در حال سخنرانی و بیانیه‌سرایی هستند. ریشه این فاجعه، همان شهرت‌طلبی نرم است. وقتی به ثراث علمی خودمان در فرهنگ ایران اسلامی می‌نگرم به وضوح می‌یابم شهرت‌طلبی نرم چه بلایی بر سر ما آورده است. چگونه دانشگاه‌های ما کساد و بی‌رونق شده است. حاق و حقیقت شهرت‌طلبی نرم، این است که دوست داشته باشی به چیزی که لیاقتش را نداری شناخته شوی. شهرت را می‌توان و باید طلب کرد، اما از چشمه‌های اصیلش نه چون شاهدان بازاری. آل‌عمران آیه 3: لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِمَا أَتَوْا وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ : (ای پیغمبر) مپندار آنهایی که به کردار زشت خود شادمانند و دوست دارند که مردم به اوصاف پسندیده‌ای که هیچ در آنها نیست آنها را ستایش کنند، البته گمان مدار که از عذاب خدا رهایی دارند، که آنها را عذابی دردناک خواهد بود. @Andishnaak/ اندیشناک

مرتبط با یادداشت فوق: ✍هاجر جعفری وقتی تمرکز صرفا بر تعداد شاخص ها باشد و خروجی، بهره وری و تاثیر گذاری نادیده گرفته شود، ارزش ذاتی دانش در سطح استاد، دانش پژوه و مراکز علمی، به حاشیه رانده می شود و دانش و دانش پژوهی، مانند کالایا خدمات داد و ستد می شود و احکام و شاخصه های اقتصادی بر آن بار می شود. در چنین شرایطی عرضه بر اساس نیاز یا ضرورت های اجتماعی نیست بلکه تابعی از تقاضا یا سود و زیان فردی یا گروهی قرار می گیرد. کالایی شدن دانش، نوعی از سرمایه¬داری آموزشی و محصول اعمال قدرت است. هر چند سیستم آموزی فعلی در کشور مبتنی بر همین سرمایه داری است اما شاید لحاظ کردن تنوع خروجی ها، توجه به استعداد های گوناگون، پررنگ تر شدن شاخصه¬های مربوط به مسئولیت¬های اجتماعی بتواند تا حدی آسیب¬ها را کم¬اثرتر کند. #کالایی_شدن_دانش @Andishnaak/اندیشناک

#مستند مرتبط با موضوع بحث امروز، قسمت «بنگاه تحصیلات» از سری مستندهای «ضد» دیدنیه. در سایت شبکه مستند در دسترسه. @Andishnaak/ اندینشاک

یکی بود، یکی نبود. مورچه کوچکی بود که هر روز صبح زود سرکار حاضر می شد و بلافاصله کار خود را شروع می کرد. مورچه خیلی کار می کرد و تولید زیادی داشت و از کارش راضی بود. سلطان جنگل (شیر) از فعالیت مورچه که بدون رئیس کار می کرد، متعجب بود. شیر فکر می کرد اگر مورچه می تواند بدون نظارت این همه تولید داشته باشد، به طور مسلم اگر رئیسی داشته باشد، تولید بیشتری خواهد داشت. بنابراین شیر یک سوسک را که تجربه ریاست داشت و به نوشتن گزارشات خوب مشهور بود، به عنوان رئیس مورچه استخدام کرد. سوسک در اولین اقدام خود برای کنترل مورچه ساعت ورود و خروج نصب کرد. سوسک همچنین به همکاری نیاز داشت که گزارشات او را بنویسد و تایپ کند... ... سوسک بدین منظور و همچنین برای بایگانی و پاسخگویی به تلفن ها یک عنکبوت استخدام کرد. شیر از گزارش های سوسک راضی بود و از او خواست که از نمودار برای تجزیه و تحلیل نرخ و روند رشد تولیدی که توسط مورچه صورت می گیرد، استفاده کند. تا شیر بتواند این نمودار ها را در گزارش به مجمع مدیران جنگل به کار برد. سوسک برای انجام امور یک کامپیوتر و پرینتر لیزری خریداری کرد... ... سوسک برای اداره واحد تکنولوژی اطلاعات یک زنبور نیز استخدام کرد. مورچه که زمانی بسیار فعال بود و در محیط کارش احساس آرامش می کرد، کاغذ بازی های اداری و جلسات متعددی که وقت او را می گرفت دوست نداشت. شیر به این نتیجه رسید که فردی را به عنوان مدیر داخلی واحدی که مورچه در آن کار می کرد، بکار گمارد. این پست به ملخ داده شد. اولین کار ملخ خریداری یک فرش و صندلی برای کارش بود. ملخ همچنین به کامپیوتر و کارمند نیاز داشت که آنها را از اداره قبلی خودش آورد تا به او در تهیه و کنترل بودجه و بهینه سازی برنامه ها کمک کند... محیطی که مورچه در آن کار می کرد، حال به مکانی فاقد شور و نشاط تبدیل شده بود. دیگر هیچ کس نمی خندید و همه غمگین و نگران بودند. با مطالعه گزارش های رسیده شیر متوجه شد که تولیدات مورچه کمتر از قبل شده است. بنابراین شیر یک جغد با پرستیژ را به عنوان مشاور عالی استخدام کرد و به او ماموریت داد تا امور را بررسی کرده، مشکلات را مشخص و راه حل ارائه نماید. جغد سه ماه وقت صرف کرد و گزارشی در چند جلد تهیه نمود و در آخر نتیجه گرفت که مشکلات پیش آمده ناشی از وجود تعداد زیاد کارمند است. و باید تعدیل نیرو صورت گیرد. و بنابر این ، شیر دستور داد که مورچه را اخراج نمایند زیرا مورچه دیگر انگیزه ای برای کار نداشت. و   این     هست         حکایت               سیستمهای                        اداری ما.. @Andishnaak/ اندیشناک

🔰 مقدمه مترجم بر کتابچه مفید «تفکر نوکانتی: حلقه مفقود نظریه انتقادی» انتشارات گام نو (1385) هم سرکی به بحث بالا (دانشگاه در ایران) می‌کشد: «انواع تاکنیک‌های هنری، تجاری، گرافیکی و محتوایی به کار گرفته می‌شود تا دوباره و دوباره «مجموعه» باز هم دیگری از «آشنایی با فیلسوفان» یا ... را بر تلِ مجموعه‌های قبلی تلنبار کند و تمام این تلاش‌ها نیز برا این تلقی اسطوره‌ای استوار است که گویی می‌توان تفکر را نیز همچون مهندسی ساختمان یا فنون مدیتیشن یا طرز کار با ویندوز، با روش‌های مهندسی فکر و تکنیک‌های گام‌به‌گام آموزش داد. وجدان معذب نهفته در پس تمامِ این تلاش‌ها نیز چیزی نیست مگر تجربه شکست در آکادمی، زیرا در کشور ما باری که دانشگاه نتوانسته است حمل کند، روشنفکران، مترجمان و مدرسان آزاد بر دوش کشیده‌اند». مقدمه مترجم و مقدمه ویراستار (دفاع غیرایدئالیستی از سوژه/ مراد فرهادپور) رو می‌تونید از اینجا رایگان بخونید. در مقدمه ویراستار، درس‌هایی درباره ژورنالیسم اندیشه در جایگاه واقعی‌اش وجود دارد، بلکه به ما کمک کند تا از شکل تقلبی موجود گذر کنیم. #کتاب @Andishnaak/ محمدی‌نیا/ اندینشاک

کاوِر «برای آزادی» این‌بار برای فلسطین اشغالی 🎙با صدای مرتضی عارفی @Andishnaak/ اندیشناک

🔶 سرطان فیک‌ انستیتو سرطان زیر نظر دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد ۳۷ مقاله تقلبی بیرون داده. هم داده‌هاشون فیک بوده هم تصاویر مقاله‌هاشون دستکاری شده. عطش الکی مقاله دادن و رزومه فیک ساختن همه جای دنیا رو فراگرفته! از هاروارد انتظار نداشتیم (محمد مظفرپور) @Andishnaak/ اندیشناک

#کتاب گفت‌وگوهایی با سایه‌ام نویسنده: رضا داوری اردکانی ناشر: موسسه فرهنگی هنری پگاه روزگار نو با قیمت 290 ت به تازگی منتشر شد. از مقدمه نویسنده: دفتر حاضر کفت‌وگوی کوتاه نویستده با خود (حدیث نفس) درباره بعضی مشکل‌ها و مسائل زمان است. شاید بزرگترین این مشکل‌ها احساس بی‌نیازی از تفکر و غرور قدرت کاذب و مخرب باشد. @Andishnaak/ اندیشناک

#کتاب «مبانی پدیدار شناسی» نوشته دان زهاوی 🔶 سعی نویسنده در فصول کتاب، نشان دادن مبنا و بذر اندیشه‌های پدیدارشناسان پساهوسرلی در آثار خود هوسرل است: شرح مسائل بنیادین و روش پدیدارشناسی (بخش اول) تحلیل‌های پدیدارشناختی از بعضی موضوعات اساسی (بخش دوم) کاربست پدیدارشناسی در سایر رشته‌ها (بخش سوم) انتشارات ققنوس ترجمه علیرضا عطارزاده 231 ص به قیمت 170 ت به‌تازگی منتشر شد. @Andishnaak/ اندیشناک