eitaa logo
اندیشه دینی
403 دنبال‌کننده
638 عکس
412 ویدیو
50 فایل
#اندیشه_دینی کانالی است جهت ارائه مفاهیم و معارف دینی و پاسخ به شبهات 🚩حرفی اگر بود🌱: سوالی اگر داشتید👈 🔸 @shahadat1419 ✔ناشناسمون🍃: 🔸 http://payamenashenas.ir/Hassan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بیان زیبای شهید مطهری درباره نحوه تأثیرشایعات [فضای مجازی] و وظیفه‌ی ما در مواجهه با شایعات 🆔 @Andyshedini
، ؟! ✅این که مى‌گوییم، خدا انسان را خلق کرد تا به عبادت و بندگى خدا بپردازد، به چه معنا است؟ آیا به این معنا است که خدا به عبادت نیاز داشته و تشنه آن بوده که کسى در مقابلش خضوع و خشوع کند و انسان را آفریده که این کار را براى او انجام دهد؟! آیا اگر ما خدا را عبادت نکنیم خداوند عصبانى مى‌شود که چرا به هدف او از خلقت خود بى اعتنایى کرده ایم؟! ❗️همان‌گونه که انسان دوست دارد دیگران به او احترام بگذارند، آیا در مورد خدا هم این «نیاز احترام» بود که سبب شد انسان را خلق کند و خدا نیز دوست دارد کسانى در مقابل او به خاک بیفتند و به این طریق حسّ احترام خواهى خدا را ارضا کند؟! ✳️چنین تصوراتى در مورد خداى متعال بسیار خام و جاهلانه است. خداوند کامل مطلق است و واژه «نیاز» براى او بى معنى است. او «نیاز»ى ندارد که بخواهد با خلقت انسان آن را رفع کند! در اثر فعل خداوند، نه چیزى از او کم مى‌شود، نه چیزى به او اضافه مى‌شود و نه لذت و بهجتى به او دست مى‌دهد! ❇️خدا از تنهایى و نبود مونس و هم دم رنج نمى‌برد که انسان را خلق کند تا انیس تنهایى او باشد! اِبْتَدَعْتَهُ... لا لِوَحْشَة دَخَلَتْ عَلَيْكَ... وَ لا حاجَة بَدَتْ لَكَ فى تَكْوینِهِ؛ انسان را آفریدى،... نه بدان سبب که وحشتى بر تو مستولى شده بود... و نه در پیدایش انسان نیازى از تو رفع مى‌شد. ❎خدا به عبادت ما نیازى نداشت و از عبادت نکردن ما آسیبى به او نمى‌رسد: فَاِنَّ اللّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ غَنِيّاً عَنْ طاعَتِهِمْ امِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ؛ خداوند مخلوقات را آفرید در حالى که از اطاعتشان بى نیاز و از نافرمانى آنها در امان بود. ✳️خداوند نه آن گاه که ما او را عبادت کنیم، لذتى برایش حاصل مى‌شود و نه آن گاه که به جنگ با خدا برویم و بر علیه او تظاهرات کنیم (!) بر دامن کبریاش نشیند گردى! اگر هم در آیات و روایات و برخى متون دیگر، چنین تعبیراتى آمده است؛ باید مانند سایر موارد، پس از الغاى جهات نقص این مفاهیم، آنها را به خدا نسبت دهیم. ⚜در مباحث خداشناسى و بحث مربوط به صفات خدا این نکته را یادآور مى‌شوند؛ مثلاً اگر مى‌گوییم، خدا «عالم» یا «قادر» است، نباید تصور کنیم که علم و قدرت خدا هم مثل علم و قدرت ما انسان ها است. علم ما حصولى و زاید بر ذات است، اما علم خدا حضورى و عین ذات است. «قدرت» در ما به معناى داشتن زور بازو و اعصاب حسّى و حرکتى و... است، اما آیا خدا هم دست و بازو و رشته هاى عصبى دارد؟! از این رو مى‌گوییم، علم خدا مثل علم ما نیست (عالِمٌ لا كَعِلْمِنا)، و همین طور در مورد سایر مفاهیمى که به خداى متعال نسبت مى‌دهیم. @Andyshedini
🌟قیام امام حسین علیه سلام ✅قیام سیدالشهدا‌(علیه السلام) واقعه‌ای است که نمی‌توان آن را تحریف کرد و تفسیر غلطی از آن بیان نمود؛ درحالی‌که هر آیه محکمی را در قرآن می‌توان به‌غلط تفسیر و معنای آن را تحریف کرد، و آن را با قرائت جدیدی باز خواند. ❕حدیث را نیز به‌سادگی می‌توان دروغ، جعلی و از اسرائیلیات قلمداد کرد، یا درنهایت، می‌توان گفت این معنا و مفهوم یک نوع قرائت است، و برای آن، قرائت دیگری نیز می‌توان یافت. ❗️ به مراجع تقلید نیز می‌گویند شما فهمتان را مطلق نکنید؛ قرائت‌های دیگری نیز هست. ✅اما حرکت امام حسین‌(علیه السلام) تحریف‌ناپذیر است و نمی‌توان از آن تفسیر دیگری بیان کرد. تنها تفسیر قیام ایشان این است که آنان گروهی پاک‌‌باخته بودند که در راه خدا و برای احیای دین، جان خود و عزیزانشان را فدا کردند. 🔹تا به حال، هیچ تاریخ‌نگار و انسان باانصافی تفسیر دیگری برای داستان کربلا بیان نکرده است. 🔸 البته امروز کسانی یافت شده‌اند که ممکن است قرائت‌های جدیدی از واقعه کربلا داشته باشند و بگویند اقدام امام حسین‌(علیه السلام) اشتباه و واقعه کربلا عکس‌العمل خشونت جدش در برابر بنی‌امیه بود؛ زیرا جد امام حسین‌(علیه السلام) پدر آنان را کشته بود؛ آنان نیز در کربلا فرزندان او را کشتند. 📍 این شیطانی‌ترین تفسیری است که تا به امروز از حماسه کربلا صورت گرفته و تا کنون چنین تعبیری سابقه نداشته است. پیش‌ازاین، دوست و دشمن، مسلمان و کافر، مشرک و بت‌پرست، همه در مقابل داستان کربلا سر تعظیم فرود آورده‌اند. این‌گونه بود که حسین‌(علیه السلام) مصباح هدایت شد؛ چراغ فروزانی که طوفان دشمنی‌ها و دین‌ستیزی‌های دشمنان هرگز نمی‌تواند آن را خاموش سازد. @Andyshedini
☘اندیشه_دینی @Andyshedini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ یکى از تفاوت‌هاى اساسى و ، در داشتن و نداشتن اختیار است. درخت از خود اختیارى ندارد و نمى‌تواند در مقابل عمل باغبان که در صدد تزکیه آن برمى‌آید، مقاومتى نشان دهد و یا انتخابى داشته باشد. اما تزکیه انسان امرى ارادى و اختیارى است. ❎ کسى نمى‌تواند بر انسان تأثیر قهرى و جبرى داشته باشد و انسان بخواهد و نخواهد او را به سمت و سویى خاص ببرد. ❇️کمال انسان در آن است که با «اراده و اختیار خود» راه صحیح را انتخاب کند و در مسیر خوبى و صلاح طى طریق نماید. @Andyshedini
✅آدمى، داراى دو ویژگى مهمّ است یکى شناخت و معرفت، و دیگرى عشق و محبّت. او در نهاد خویش، دو گوهر گران بها دارد و همواره به دنبال مشترى لایقى مى‌گردد تا این دو گوهر را به پایش بریزد، و آن گاه که معشوق خویش را یافت، به ابراز رفتارهاى عاشقانه مى‌پردازد و در شادى محبوبش شاد، و در غمش، غمگین مى‌شود. ❎عاشق، در انجام این رفتارهاى عاشقانه، هر چه بیش‌تر دقّت داشته باشد، عشقش قوى‌تر مى‌شود. انسان، هرچه بیش‌تر به رفیق محبوبش اظهار محبّت کند و رفتارهاى دوستانه بیش ترى انجام بدهد، محبّتش عمیق‌تر و پایدارتر خواهد شد. ❗️از سوى دیگر، چنان چه شخصى، رفیق خویش را به فراموشى سپارد، کم کم محبّت او نیز از دلش مى‌رود: از دل برود، هر آن چه از دیده برفت. 🔆رفتارهاى محبّانه ما در احترام و توسّل به اولیاى خدا و برگزارى مراسم جشن و سرور در ايّام شادى و برپایى مراسم عزادارى در ايّام غم و عزاى ایشان، براى این است که عواطفمان جهت یابد و رابطه عاطفى ما با اولیاى خدا پابرجا بماند و رشد کند. 💲 ارزش آدمى به همین است که معشوق شایسته‌اى بیابد و دلش را به او بسپارد؛ البتّه انسانیت انسان فقط به عشق و محبّت وابسته نیست؛ بلکه بخش دیگرى از وجود او نیز به شناخت و معرفت مربوط مى‌شود. 🔺این دو (محبّت و معرفت یا عشق و شناخت)، رابطه بسیار نزدیکى با هم دارند. هرچه انسان، کمال و زیبایى فرد یا چیزى را بیش‌تر بشناسد، محبّت فزون ترى به او مى‌یابد و آدمى تا نشناسد، محبّت پیدا نمى کند. @Andyshedini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ شبهه ⛔️ آیا (ع) به شهادت خود علم داشت؟ با وجود علم به شهادت چرا بسوی مرگ رفت؟ ✅ پاسخ🎙 حجت الاسلام و المسلمین دکتر رفیعی👆 🆔 @Andyshedini
✅مهبانگ نظریه‌ای برای انکار خدا(5) 🔸در مقام پاسخ به نگاه ملحدان به نظریۀ انفجار بزرگ بودیم. گفته شد که در اولین مرحله باید دقت که مهبانگ صرفاً یک نظریه و تحلیل است و نباید آن را قطعی تلقی کرد. 🔻در مرحلۀ دوم اما با صرف نظر از مرحلۀ اول اگر نظریه مهبانگ را مسلّم تلقی کردیم و نتیجه گرفتیم که جهان آغازی دارد؛ آیا این نظریه میتواند درباره اثبات یا نفی وجود خدا یا همان علت فاعلی داوری کند؟ 🔹باید گفت پاسخ این سئوال نیز منفی است و نمی‌توان بر اساس نظریات تجربی مانند مهبانگ و هیچ نظریۀ دیگری، درباره واقعیت‌های متافیزیکی و فرامادی مانند وجود خدا نفیاً و اثباتاً سخن گفت. 🔹اساسا نظریات علوم طبیعی بر اساس داده‌های محدودی در حوزۀ حواس مادی انسان‌ها هستند و از ارائۀ هرگونه تحلیل متافیزیکی دربارۀ معارف و شناخت‌های متعلق به جهان ماورایی عاجزند. 🔸بر این اساس نظریاتی که در محدوده‌ی حواس بشری ساماندهی شده‌اند شایستگی ارزیابی و قضاوت دربارۀ اثبات یا نفی عالم غیب را ندارند و قضاوت دربارۀ وجود خدا تنها بر اساس مبانی عقلی مبتنی بر قضایای یقینی امکان‌پذیر است. 🔸برهمین مبنا اگر به داوری‌های دو گروه مثبتین و منکرین وجود خدا از طریق مهبانگ بنگریم خواهیم دید که به محض تلاش برای تبیین نظر خود، از مرزهای تجربه فراتر رفته و وارد استدلال عقلی شده‌اند. @Andyshedini
دین و علم.mp3
8.81M
🎧 | دین و علم 💎 در تاریخ ما، دین و علم در کنار هم بوده‌اند 💫 اندیشه دینی 🌱 @Andyshedini
✅شبهه: اشکال این است که اگر حکم الهی به عذاب گنهکاران، مقتضای باشد، پذیرفتن درباره آنان خلاف عدل خواهد بود، و اگر نجات از عذاب ‌که مقتضای پذیرفتن شفاعت است‌ـ عادلانه باشد، حکم به عذاب که قبل از انجام گرفتن شفاعت وجود داشت، غیرعادلانه بوده است. ❎ج. هریک از احکام الهی ـ چه حکم به عذاب قبل از ، و چه حکم به نجات از عذاب بعد از آن‌ـ موافق عدل و حکمت است و معنای و حکیمانه بودن هر دو، جمع بین ضدین نیست؛ زیرا موضوع آنها تفاوت دارد. ❇️ توضیح آنکه حکم به عذاب، مقتضای ارتکاب گناه است؛ صرف‌نظر از مقتضیاتی که موجب تحقق شفاعت و پذیرش آن در حق گنهکار می‌شود، و حکم به نجات از عذاب، به موجب ظهور مقتضیات مزبور است. ✳️تغییر حکم به تبعیت از تغییر قید موضوع نظایر فراوانی در احکام و تقدیرات تکوینی و در احکام و قوانین تشریعی دارد، و همچنان‌که عادلانه بودن حکم منسوخ نسبت به زمان خودش منافاتی با عادلانه بودن حکم ناسخ در زمان بعد از نسخ ندارد، و حکیمانه بودن تقدیر بلا قبل از دعا یادادن صدقه منافاتی با حکیمانه بودن رفع آن بعد از دعا و صدقه ندارد، حکم به آمرزش گناهبعد از شفاعت هم منافاتی با حکم به عذاب قبل از تحقق شفاعت نخواهد داشت. @Andyshedini
‍ ▪️‏در رسانه می‌تونه کاری کنه که عامل بدبختی‌ و آوارگی ملتی رو منجی‌شون معرفی کنه! ــــــــــــــــ @Andyshedini
🔶 متن مباحث خارج فقه السیاسه استاد : 🔰 ادله نقلی ♨️ / جلسه دوازدهم 🔻 روایات متعددی وجود دارد که اصحاب به آنها تمسک کرده‌اند. از بین مجموعه روایات، خبری که معروف به «مقبوله عمر بن حنظله» است بیشتر مطرح می‌باشد؛ و چنانکه «مشهوره ابی خدیجه» هم بسیار مطرح است و مورد توجه بزرگان ما بوده است یا روایتی [نبوی] که علماء را خلیفه الهی تلقی می‌کند... ⚜️ بیشتر بخوانید: 🌐 rashad.ir/velaya12 🆔 @Rashad_ir 🆔 @Andyshedini ☘ اندیشه دینی 🍀
🔴حقيقت ايمان ديني 🔸يکي از بهترين راه‌ها براي فهم حقيقت ديني، تأمل و توجه به متعلق آن يعني «دين» است. در يک تقسيم‌بندي کلي که مورد قبول همه محققان و دينداران باشد، مي‌توان گفت که محتواي دو بخش عمده دارد: 1️⃣آموزه‌ها و معارف «توصيفي»؛ يعني مسائل مربوط به هست‌ها و نيست‌ها و واقعيت‌هاي ماورائي، طبيعي، انساني، اجتماعي، روان‌شناختي، اقتصادي و امثال آن؛ که بخش عظيمي از معارف ديني، ناظر به اين دسته از آموزه‌هايند؛ 2️⃣آموزه‌ها و احکام «توصيه‌اي»؛ يعني مسائل مربوط به بايدها و نبايدها؛ درست‌ و نادرست‌ها؛ خوب‌‌ها و بدها و فضيلت‌ها و رذيلت‌ها. 🔸اقتضاي ايمان به دستة اول، آگاهي از آنها و باور به چنان هست‌ها و نيست‌هايي است. و اقتضاي ايمان به دستة دوم، عمل و داوري بر اساس چنان بايدها و نبايدها و درست‌ها‌ و نادرست‌ها و خوب‌ها و بدها و فضيلت‌ها و رذيلت‌هايي است. 🔸کسي را که فقط به معارف توصيفي دين ايمان دارد نمي‌توان مؤمن به آن دين ناميد؛ به همين ترتيب، کسي را که فقط بر اساس توصيه‌هاي دين مي‌کند، بدون آنکه به توصيفات ديني باور داشته باشد، هرگز نمي‌توان مؤمن به آن دين ناميد. اينها نؤمن ببعض و نکفر ببعض‌اند؛ که بدترين نوع کافران‌اند. قرآن کريم در توصيف چنين افرادي مي‌گويد: ✅«إِنَّ الَّذينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُريدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبيلا؛ أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرينَ عَذاباً مُهينا؛ (نساء، 150-151) كسانى كه خدا و پيامبرانِ او را انكار مى‏كنند، و مى‏خواهند ميان خدا و پيامبرانش تبعيض قائل شوند، و مى‏گويند: «به بعضى ايمان مى‏آوريم، و بعضى را انكار مى‌كنيم» و مى‏خواهند در ميان اين دو، راهى براى خود انتخاب كنند. آنها كافران حقيقى‏اند؛ و براى كافران، مجازات خواركننده‏اى فراهم ساخته‏ايم.» _شریفی 🆔@Andyshedini
اندیشه دینی
✅پاسخ زن تازه مسلمان به عدم ذکر وجوب در قرآن
🔴«جزءنگري» و «کل‌نگري» در شناخت 🔸با توجه به ارتباط تنگاتنگ ظاهر و باطن انسان، يا گفتار و رفتار او از يک طرف و احساسات و گرايش‌ها و باورهايش از طرف ديگر، معلوم مي‌شود که براي شناخت حقيقت و هويت انسان و براي شناخت شخصيت انسان، در عين جزءنگري، بايد کل‌نگر هم بود. 🔸به تعبير ديگر، نه نگاه جزء‌نگر به تنهايي مي‌تواند و هويت انسان را براي ما مشخص کند، آنگونه که رفتارگراها مي‌پنداشتند. و نه نگاه کل‌نگر به تنهايي مي‌تواند شخصيت و هويت واقعي انسان را به ما نشان دهد، آنگونه که گشتالتي‌ها، و برخي ديگر از روان‌شناسان مثل آدلر، مزلو و راجرز مي‌پنداشتند. 🔸به تعبير آلپورت: «هر چند واحد تشکيل دهندة شخصيت، صفت است. اما به صرف بررسي صفات نمي‌توان حقيقت انسان را شناخت بلکه «زيربناي عناصر مختلف (صفات)، وجود يکپارچه و کل‌نگر (نفس) است که دربردارندة همة جنبه‌هاي شخصيتي است که وحدت دروني را شکل مي‌دهند.» (درسهای انسانشناسی و علوم انسانی، ۱۳۹۶) 🆔@Andyshedini
▫️سه عامل کمرنگ شدن امر به معروف و نهی از منکر 🔰 آیت‌الله در گفت‌وگویی تأکید کرد؛ 🔻 سه علت عمده درباره کم رنگ شدن امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که مورد تأیید اکثر صاحب نظران نیز می‌باشد؛ 1️⃣ اولین علت عدم نهادینه شدن سه نهاد: ارشاد جاهل، امر به معروف، نهی از منکر در زمان بعد از انقلاب اسلامی می‌باشد. 2️⃣ عامل بودنِ آمرین به معروف دومین عامل مهم در ترویج امر به معروف و نهی از منکر است و مردم امر به معروف و نهی از منکر را باید از کسی ببینند و بشنوند که خود او فردی مؤتمر بوده و این قبیل مسائل را پذیرفته باشد. 3️⃣ سومین عامل کم رنگ شدن امر به معروف و نهی از منکر عدم هماهنگی‌های لازم بین عوامل اجرایی مختلف است. برای نهادینه شدن امر به معروف باید عوامل مختلفی دست به دست هم دهند و متأسفانه این اتفاق تاکنون به وقوع نپیوسته است. 🔹 مطلب ناراحت کننده برای من این است که چرا از نیروهای تربیت شده در ۴۰ سال گذشته انقلاب اسلامی استفاده نمی‌شود؟؛ کشور ما در این زمینه ضرر می‌کند و باید واقعاً در بدنه نظام پوست اندازی اتفاق بیفتد تا طیفی به معنای واقعی کلمه بروند و طیف وسیعِ نشیط، درس خوانده، دست پاک و انقلابی روی کار بیایند تا شرایط کشور عوض شود. 📖 متن کامل خبر 🆔 @Andyshedini ☘اندیشه_دینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نفوذ در انسان‌ها و دستور به تغییر خلقت... گفت: آن‌ها را گمراه مى‌كنم؛ و به آرزوها سرگرم مى‌سازم؛ و به آنان دستور مى‌دهم كه (اعمال خرافى انجام دهند، و) گوش چهار‌پايان را بشكافند، و آفرينش پاك خدايى را تغيير دهند؛ ⭕️ در این آیه تغییر خلقت، از پروژه های شیطان برای گمراهی بشر معرفی شده است؛ او این کار را به واسطه‌ٔ حزب و جنود خود(از جمله پزشکان) انجام می‌دهد؛ چنانکه به عنوان مثال، انسان‌ها را امر می‌کند چهره‌های خود را مسخ کنند، و کارهای دیگری از این دست انجام می‌دهند که همگی تغییر خلقت خداوند به امر شیطان هستند..! 📘سوره نساء، آیه ۱۱۹ @Andyshedini
❌اشکال این است که خدای متعال، پیروی از شیطان را موجب دچار شدن به عذاب دوزخ دانسته است؛ چنانکه در آیات 42 و 43 سوره حجر می‌فرماید: إِنَّعِبادِی لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَكَمِنَالْغاوِینَوَإِنَّجَهَنَّمَلَمَوْعِدُهُمْأَجْمَعِینَ؛ «تحقیقاً تو [ای ابلیس] بر بندگان من تسلطی نخواهی داشت؛ مگر گمراهانی که از تو پیروی کنند و وعده‌گاه همگی ایشان در دوزخ است». درحقیقت، عذاب کردن گنهکاران در عالم آخرت، یکی از سنت‌های الهی است و می‌دانیم که سنت‌های الهی، قابل تغییر و تبدیل نیستند؛ چنانکه در آیه 43 سوره فاطرمی‌فرماید: فَلَن ْتَجِد َلِسُنَّتِ اللّه ِتَبْدِیلا ًوَلَن ْتَجِد َلِسُنَّت ِاللّهِ تَحْوِیلاً؛ «هرگز برای سنت خدا تبدیلی نخواهی یافت و هرگز برای سنت خدا تغییری نخواهی یافت». ❓پس چگونه ممکن است این سنت به‌وسیله شفاعت، نقض شود؟ ✅ ج. پاسخ این است که پذیرفتن شفاعت درباره گنهکار واجد شرایط، یکی از سنت‌های تغییرناپذیر الهی است. ❇️ توضیح آنکه سنت‌های الهی، تابع ملاک‌ها و معیارهای واقعی است و هیچ سنتی با وجود مقتضیات و شرایط وجودی و عدمی آن، تغییرپذیر نیست، ولی عباراتی که دلالت بر این سنت‌ها می‌کند، غالباً در مقام بیان همگی قیود موضوع و شرایط مختلف آن نیست. ✅ ازاین‌رو، مواردی یافت می‌شود که ظاهر آیات مربوط به چند سنت مختلف، شامل آنها می‌گردد؛ در‌صورتی‌که درواقع، مصداق آیه اخص و تابع ملاک اقوی است. پس هر سنتی با توجه به قیود و شرایط واقعی موضوعش (و نه‌تنها قیود و شرایطی که در عبارت آمده است)، ثابت و تغییرناپذیر خواهد بود و از جملۀٔ آنها سنت شفاعت است که نسبت به گنهکاران خاصی که واجد شرایط معيّن و مشمول ضوابط مشخصی باشند، ثابت و غیرقابل تبدیل است 🆔@Andyshedini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا