عرض سلام و ادب و احترام
خدمت همه پژوهشگران و محققان و نویسندگان
به جمع طلاب نویسنده خوش آمدید.
از صبر و حوصله تون تا تکمیل شدن و عضو گرفتن کانال سپاسگزاریم
برای نوشتن یک کتاب چه باید کرد؟
این کار در سه مرحله اتفاق میافتد:
شروع: شما باید شروع به نوشتن کنید. این به نظر واضح میرسد اما ممکن است گام نادیده گرفته شده در این روند باشد. برای اولینبار تصمیم بگیرید که چه چیزی میخواهید بنویسید و چطور میخواهید آن را بنویسید.
با انگیزه ماندن: هنگامی که شروع به نوشتن کنید، با شک و تردید و دستپاچگی و صدها دشمن دیگر مواجه خواهید شد. برنامهریزی برای جلوگیری از این موانع، تضمین میکند که هنگام بروز این مشکلات تسلیم نخواهید شد.
پایان دادن: هیچکس به کتاب نیمه تمام شما اهمیتی نمیدهد. ما میخواهیم آنچه که در واقع به اتمام رساندهاید را بخوانیم، بدین معنی که مهم نیست چه باشد، چیزی که از شما یک نویسنده میسازد توانایی شماست نه شروع یک پروژه، بلکه تکمیل آن است.
@Anjoman_nevisandegan_hawzahk_b
اصول نوشتن کتاب
مرحله ۱: شروع به کار: همه ما باید از جایی شروع کنیم. در نوشتن یک کتاب، فاز اول شامل چهار بخش است:
تصمیم بگیرید که کتاب در مورد چه چیزی است؟
استدلال کتاب خود را در یک جمله بنویسید، سپس آن را به یک پاراگراف و سپس به یک طرح یک صفحه ای گسترش دهید. پس از آن، یک فهرست بنویسید تا شما را در هنگام نوشتن راهنمایی کند، سپس هر فصل را به چند قسمت تقسیم کنید. به آغاز، میانه و پایان کتاب خود فکر کنید. با این کار هر چیزی پیچیدگی خود را از دست خواهد داد.
هدف شمارش کلمه روزانه را آغاز کنید
جان گریشهام کار نوشتن خود را به عنوان وکیل و پدر جدید آغاز کرد (به عبارت دیگر او واقعا پرمشغله بود). با این وجود، هر روز صبح یک یا دو ساعت زودتر بیدار شد و روزانه یک صفحه نوشت. پس از چند سال، او یک رمان داشت. یک صفحه در روز فقط حدود ۳۰۰ کلمه است. شما نیازی به زیاد نوشتن ندارید؛ شما فقط نیاز دارید که غالب اوقات بنویسید. تنظیم یک هدف روزانه شما را به هدف میرساند. آن را کوچک و قابل اجرا کنید تا بتوانید هر روز به هدف خود برسید و شروع به حرکت کنید.
یک زمان برای کار روزانه بر روی کتاب خود تنظیم کنید
سازگاری خلاقیت را آسانتر میکند. شما باید یک مهلت روزانه برای انجام کار خود داشته باشید (این بدین معنی است که شما نوشتن کتاب را کامل خواهید کرد). اگر خواستید، یک روز را آزاد کنید، اما برنامه را پیش از زمانش انجام دهید. هرگز اجازه ندهید مهلت تمام شود؛ به خودتان اجازه ندهید که به راحتی قلاب را رها کنید. تعیین یک مهلت روزانه و زمان نوشتن منظم، تضمین خواهد کرد که فکر نکنید که چه وقت باید بنویسید. وقتی زمان نوشتن است، زمان نوشتن است!
همیشه در یک مکان بنویسید
مهم نیست که یک میز باشد یا یک رستوران یا میز آشپزخانه، فقط باید از جایی که شما فعالیتهای دیگر را انجام میدهید متفاوت باشد. مکان نوشتن خودتان را در یک فضای خاص ایجاد کنید. بنابراین وقتی که وارد آن میشوید، آماده کار هستید. این مکان باید تعهد شما برای پایان دادن به این کتاب را یادآوری کند. باز هم هدف اینجا این است که، فکر نمیکنم و فقط شروع به نوشتن میکنم.
@Anjoman_nevisandegan_hawzahk_b
مرحله ۲: انجام کار
حالا وقت آن رسیده است تا به انجام کار برسیم. در اینجا، ما قصد داریم روی سه نکته بعدی برای کمک به شما، در نوشتن کتاب تمرکز کنیم:
تعداد کل کلمات را تنظیم کنید
با در نظر گرفتن آخرش شروع کنید! هنگامی که شروع به نوشتن کردید، به تعداد کل کلمات برای کتاب خود نیاز دارید. به افزایش تعداد کلمات تا ۱۰ هزار کلمه فکر کنید و هر فصل را به اندازه تقریبا مساوی بنویسید. در اینجا برخی از اصول راهنمای کلی آمده است:
۱۰ هزار کلمه = جزوه یا مقاله تجاری. زمان مطالعه: ۳۰ تا۶۰ دقیقه.
۲۰ هزار کلمه = کتاب الکترونیکی کوتاه یا بیانیه. زمان مطالعه: ۱ تا ۲ ساعت.
۴۰ تا ۶۰ هزار کلمه = رمان کوتاه / کتاب غیرتخیلی استاندارد (مبتنی بر واقعیتها، حوادث و افراد واقعی مانند بیوگرافی یا تاریخ). نمونه آن رمان «گتسبی بزرگ» است. زمان مطالعه: ۳ تا ۴ ساعت.
۶۰ تا ۸۰ هزار کلمه = کتاب غیرتخیلی طولانی / رمان استاندارد طولانی. بیشتر کتابهای «مالکوم گلَدوِل» متناسب با این محدوده هستند. زمان مطالعه: ۴ تا ۶ ساعت.
۸۰ تا ۱۰۰ هزار کلمه = کتاب غیرتخیلی بسیار طولانی / رمان طولانی. چهار ساعت کار در هفته در این محدوده قرار میگیرد.
بیشتر از ۱۰۰ هزار کلمه = رمان حماسی / کتابهای آموزشی / زندگینامه. زمان مطالعه: ۶ تا ۸ ساعت. بیوگرافی «استیو جابز» در این دسته قرار میگیرد.
به مهلتهای هفتگی خود مراجعه کنید
شما به یک هدف هفتگی نیاز دارید. آن را تعداد کل کلمات قرار دهید تا همه چیز را هدفمند نگه دارید. در حالی که هنوز هم صادقانه در مورد اینکه چقدر کار برای انجام دادن باقی مانده است، پیشرفتتان را جشن بگیرید. شما نیاز به چیزی برای هدف و روشی برای اندازهگیری خودتان دارید. این تنها راهی است که من تا به حال به انجام هر کاری رسیدهام: با مهلت!

بازخورد اولیه را دریافت کنید
هیچ چیزی بدتر از نوشتن یک کتاب و بعد مجبور شدن به بازنویسی آن نیست. زیرا شما هرگز به کسی اجازه ندادهاید که به آن نگاه کند! چند مشاور معتمد داشته باشید تا به شما در تشخیص آنچه ارزش نوشتن دارد کمک کنند، که میتوانند دوستان، سردبیران و خانواده باشند. فقط سعی کنید فردی را پیدا کنید که با دادن بازخورد صادقانه در ابتدا مطمئن شوید به مسیر درست هدایت شدهاید
@Anjoman_nevisandegan_hawzahk_b
مرحله ۳: پایان دادن
چطور میفهمید چه زمانی کار کتاب انجام میشود؟ جواب کوتاه: واقعا نمیدانید. بنابراین برای اتمام راحت فرایند نوشتن کتاب، این کارها را انجام دهید:
متعهد بودن به انجام کار
مهم نیست چه باشد، کتاب را تمام کنید! یک مهلت تنظیم کنید یا یک دوره برای خودتان داشته باشید. سپس آن را به جهان عرضه کنید؛ آن را برای ناشر ارسال کنید، در آمازون منتشر کنید، هر کاری که لازم است انجام دهید، برای ارائه آن به مردم است. فقط آن را در کشو خود قرار ندهید! بدترین چیز برای شما، یکبار ترک کردن چیزی است که نوشته شده است. این کار باعث میشود که شما بهترین کار خودتان را انجام ندهید و به شما اجازه نخواهد داد که ایدههای خود را با جهان به اشتراک بگذارید.
پذیرفتن شکست
هنگامی که به پایان این پروژه نزدیک میشوید، میفهمید که این کار سخت خواهد بود و مطمئنا سردرگم خواهید شد یا اشتباه خواهید کرد. فقط با شکست مواجه شوید و خودتان را ببخشید. این همان چیزی است که شما را قوی خواهد کرد؛ عزم جدی برای ادامه دادن و نه استانداردهای بینظیری از تمامیت شما.
کتاب دیگری بنویسید
بیشتر نویسندگان از اولین کتاب خود خجالت میکشند. من هم قطعا همینطور بودم اما بدون آن کتاب اول، شما هرگز درسهایی را که ممکن است در غیر اینصورت از دست دهید، یاد نمیگیرید. بنابراین، نتیجه زحمت و کارتان را در اینجا ارائه کنید، در ابتدا شکست بخورید اما دوباره تلاش کنید. این تنها راهی است که شما بهتر میشوید. شما باید تمرین کنید، بدین معنا که باید نوشتن را ادامه دهید.
هر نویسنده از جایی شروع به کار کرده است و بسیاری از آنها با به زور جا دادن نویسندگی در جاهای خالی زندگی روزمرهشان آغاز کردند. من هم همینطور شروع کردم و ممکن است که شما نیز از جایی شروع کنید. کسانی که این کار را انجام میدهند آنهایی هستند که به طور مداوم و برای مدت طولانی این کار را میکنند. شما هم میتوانید همین کار را انجام دهید.
@Anjoman_nevisandegan_hawzahk_b
۱۰ نکته دیگر از اصول نوشتن کتاب
اگر برای کمک به انگیزه نیاز به کمک دارید، در اینجا ۱۰ راهنمایی دیگر برای کمک به شما در انجام این روند آوردهایم:
فقط یک فصل را در یک زمان بنویسید
یک رمان بنویسید و منتشر کنید، یک فصل را در یک زمان بنویسید و با مخاطبین لیست ایمیل خود را به اشتراک بگذارید.
در یک زمان بنویسید و با مخاطبین لیست ایمیل خود را به اشتراک بگذارید.
یک کتاب کوتاهتر بنویسید
ایده نوشتن یک شاهکار ۵۰۰ صفحهای میتواند بیحسکننده باشد. در عوض، یک کتاب کوتاه از اشعار یا داستانها بنویسید. پروژههای بلند دلهرهآور هستند، با کوچک شروع کن!
یک وبلاگ برای دریافت بازخورد بسازید
دریافت بازخورد در اوایل کار و غالب اوقات، به از بین رفتن دستپاچگی شما کمک میکند. از یک وبسایت برای نوشتن یک فصل از کتابتان استفاده و سپس در نهایت تمام پستها را در یک کتاب هارد کپی منتشر کنید، که کمی متفاوت از وبلاگنویسی مرسوم است، اما مفاهیم مشابه به کار برده میشوند.
فهرست الهامبخش را ادامه دهید
برای حفظ ایدههای جدید، به فهرست نیاز دارید. به طور مداوم آن را بخوانید و از یک برنامه برای سازماندهی و پیدا کردن محتوایی که تولید کردهاید استفاده کنید. من از Evernote استفاده میکنم، اما شما از برنامه مربوط به خودتان استفاده کنید.
بازنویسی یک مجله
مطالب مجله را در فرمت یک کتاب بسیار جلا داده شده بازنویسی کنید، اما از بعضی فتوکپیها یا اسکن صفحات مجله به عنوان تصاویر در کتاب استفاده کنید. شما حتی میتوانید نسخههای لوکس را که با نسخههای فتوکپی مجله چاپ شدهاند، به فروش برسانید.
نوشتن مداوم
بعضی روزها، نوشتن آسان و بعضی روزها، این کار فوقالعاده سخت است. حقیقت این است: الهام تنها یک محصول جانبی از کار دشوار شماست. شما نمیتوانید منتظر الهام و القا برای نوشتن باشید.
شکستهای مکرر را از میان بردارید
نیل فیور، نویسنده «عادت جدید» میگوید: «یکی از دلایل اصلی که ما مجددا متوقف میشویم این است که بهواسطه استرس، به ما پاداش موقتی میدهد.» اگر شما به طور مداوم در مورد کتاب ناتمامتان پریشان هستید، در نهایت مشغول نقض کردن برنامهتان خواهید بود.
در عوض، از قبل برای وقفهها برنامه و آمادگی داشته باشید؛ وقفههای دقیقهای، ساعتی، یا حتی چند روزه.
حواسپرتی را از میان بردارید
ابزارهایی مانند Bear یا Scrivener را امتحان کنید تا بتوانید در یک محیط کاملا عاری از حواسپرتی بنویسید. به این ترتیب، ایمیل، فیسبوک و توییتر حواس شما را پرت نخواهد کرد.
جایی که دیگران مشغول نوشتن (یا کارکردن) هستند بنویسید
اگر با ثابت قدم بودن در نوشتن مشکل دارید، در جایی بنویسید که دیگران هم کار میکنند. یک کافیشاپ یا کتابخانه که در آن عملا مردم مشغول کار هستند (نه کار اجتماعی) میتواند به شما کمک کند. اگر در جایی هستید که دیگران مشغول انجام کارها هستند، شما چارهای جز پیوستن به آنها ندارید.
به هنگام نوشتن ویرایش نکنید
در عوض، ابتدا بدون قضاوت بنویسید، سپس به عقب برگردید و بعدا ویرایش کنید. در این صورت با جریان بهتری به نوشتن ادامه خواهید داد و با انتقاد مداوم از کار خود، متوقف نخواهید شد و هنگامی که زمان آن برسد؛ نوشته بیشتری برای ویرایش کردن خواهید داشت.
البته شاید بد نباشد در اولین قدم برای درک آن که آیا میتوانید به رویای نویسنده شدن دست پیدا کنید یا خیر؟ در حضور یک نویسنده معتبر یک تست استعداد نویسندگی بدهید. به هر حال اگر در تست استعداد نویسندگی مورد قبول واقع شوید، ایده برای نوشتن کتاب بسیار زیاد است. کافی است یکی از آنها را انتخاب کرده و شروع به نوشتن کنید.
@Anjoman_nevisandegan_hawzahk_b
نویسنده کیست؟
نویسنده کسی است که حرفی نو یا نگاهی نو را با بیانی نو ارائه می کند و با کاربست روش ها و شگردهای گوناگون نویسندگی، برمخاطب خود تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم می گذارد البته برخی برای نویسنده، درجه و سطحی نازل تر را نیز قائل شده و چنین گفته اند: «نویسنده کسی است که حرفی تازه یا نگاهی تازه را با استفاده از بازار قلم، ارائه می دهد؛ هرچند بیان و شیوه نگارش او تازه نباشد و یا این که حرفی یا نگاهی را هرچند تازه نباشد، اما با نگارشی تازه به قلم آورد».
@Anjoman_nevisandegan_hawzahk_b
نویسندگی یعنی چه؟
نویسندگی یعنی این که نویسنده، مطالبی از خودش را به قلم آورد و یا مطالبی از این و آن را جمع آوری کند و کنار هم به گونه ای تألیف و به خواننده منتقل کند که خواننده سرانجام بفهمد به مطلبی جدید دست یافته و وقتش تلف نشده است»
در نویسندگی، مهارت در پروراندن مطلب، بسیار مهم است. شاید بتوان گفت که نویسندگی همان هنر پروراندن مطلب است. همین هنر است که فرق پدید می آورد میان آن که می داند و می نویسد و آن که می داند و نمی تواند بنویسد. این که نویسنده به روشنی بداند که چه می خواهد بگوید، لازم هست؛ ولی کافی نیست؛ مهم آن است که مقصود خود را بتواند نیک بپروراند. مشکل این کار، همان مشکل معلمان است. در تدریس نیز چگونه درس دادن از چه درس دادن، اگر مهم تر نباشد، کمتر نیست.
@Anjoman_nevisandegan_hawzahk_b
چگونه کتاب بنویسیم؟
هر کسی که داستانی برای گفتن داشته باشد، میتواند کتاب بنویسد، خواه برای لذت خودش، خواه برای انتشار که به این وسیله در دسترس همگان قرار بگیرد (و صد البته به فروش هم برسد).
اگر شما جزء آن دسته از افراد هستید که هنگام استراحت در پارک یا خواندنِ رمانهای مورد علاقهتان، شروع به خیالبافی میکنید، بهتر است به داستان نوشتن فکر کنید. اگرچه نوشتن کتاب شاید کار سختی به نظر آید، اما شما از پس آن برمیآیید.
@Anjoman_nevisandegan_hawzahk_b
چند قدم تا نویسندگی
اگر عاشق دنیای نویسندگی هستید و در ذهن داستان های بسیاری ساخته اید پس دست به کار شوید ؛ برای چه ؟
خوب معلوم است نویسندگی و نوشتن کتاب .
برای نوشتن کتاب در کل شاید بتوان 10 مرحله معرفی کرد؛ که به شرح زیر است:
مرحله اول: هدف خود را تعیین کنید
آیا شما یک کتاب را برای سرگرمی نوشتید؟ برای ترویج کسب و کار ؟ برای ایجاد اعتبار ؟ در مورد هدف نهایی این کتاب که می خواهید بنویسید فکر کنید، این به شما کمک خواهد کرد که داستان بنویسید یا خیر.در حال حاضر اهداف خود را در رابطه با درآمد میلیونی نسنجید.این کتاب اول را به عنوان یک آزمایش و راهی برای یادگیری بیشتر در مورد این روند مشاهده کنید اما حتی اگر این یک آزمایش است، در نظر داشته باشید که شما می خواهید بهترین کتاب را بنویسید.
مرحله دوم:تعریف موضوع
هنگامی که در هدف خود روشن هستید، شروع به تفکر در مورد موضوع کتاب کنید. اگر یک کتاب غیر داستانی نوشتید، به نوع ارتباط آن با خوانندگان فکر کنید. به عمق موضوع بپردازید و سطحی از آن رد نشوید این، به شما اجازه می دهد اطلاعات بیشتری به اشتراک بگذارید و به شما امکان می دهد تا کتاب های اضافی مرتبط با موضوع را بنویسید.
اگر یک کتاب تخیلی می نویسید ، داستان و شخصیت های خود را در یک روایت خاص نشان دهید ؛ اگر بخشی از تاریخ است، داستان های تاریخی را که در دوره مورد نظر شما است، بیان کنید. مطمئنا لازم نیست این کار را انجام دهید، اما این به شما کمک می کند که ایده های مختلفی در مورد یک رمان بالقوه داشته باشید.
مرحله سوم:یک طرح کلی ایجاد کنید
هنگامی که ایده موضوع خود را شکل داده اید، شروع به توصیف فصل ها و یا قسمت های کتاب خود کنید، سعی کنید ابتدا به انتهای کتاب فکر کنید.
میخواهید خواننده در آخر کتاب با چه چیزی رو به رو شود؟
چگونه می خواهید داستان به قله برسد؟
هنگامی که شما یک ایده کلی درباره نحوه پایان دادن به کتاب خود دارید، طرح کلی را به سوی آن هدف حرکت می دهید اگر شما نوشته های غیر داستانی دارید، ممکن است بخشهایی را حذف کنید، تا خوانندگان راحت تر مطالب را درک کنند. هر فصل ممکن است یک درس فردی باشد که همه منجر به یک نقطه نهایی یا پیام نهایی شوند. این به نظر شما بستگی دارد که کتاب خود را با نقل قول ها، داستان ها و امثال جذاب تر کنید ؛ کتاب علمی باید دارای یک چهارچوب کلی باشد.
به عنوان مثال، اگر یک کتاب در مورد مدیتیشن نوشته اید، طرح کتاب ممکن است چیزی شبیه به این باشد که به آن طرح اسکلتی می گویند:
معرفی
درباره کتاب
فصل 1:مدیتیشن چیست؟
تاریخ مدیتیشن
انواع مدیتیشن
مدیتیشن و ذهنیت
فصل 2:شروع تمرینات
یادگیری نفس کشیدن
چگونه نشستن
ذهن میمون
ممکن است سبک دیگری از طرح وجود داشته باشد ،که برای شما خوب است اما سبک اسکلتی، سبکی ساده و ایده آل است.چهارچوب یک داستان تخیلی کمی متفاوت است، زیرا شما در حال ایجاد روایت هستید باید در ذهن خود تمام اتفاقات را تخیل کنید که زمان زیادی صرف آن می شود.
از تمام تخیلات خود نت برداری کنید سپس به عقب برگردید و خطوط خود را به صورت دقیق تر گسترش دهید. طرح اولیه شما ابتدا شامل تصمیم گیری در خصوص شخصیت ها و نقش هایی است که در داستان شما بازی می کنند. هنگامی که شما یک ایده کلی از شخصیت های اصلی دارید، می توانید از یک طرح اسکلتی برای داستان استفاده کنید، یا می توانید یک خلاصه کوتاه از داستان بنویسید، و سپس تعیین کنید که چگونه داستان را به فصل تقسیم کنید.
@Anjoman_nevisandegan_hawzahk_b
مرحله چهارم:تعیین نحوه نوشتن
معمولا کتاب ها را با استفاده از نرم افزار Word و همچنین نرم افزار Skrivener مینویسند ؛ با این دو برنامه به راحتی متن را ویرایش و تغییر دهید، شما در نهایت می خواهید نسخه خود را به صورت ویرایش و قالب بندی ارسال کنید، اگر بتوانید آن را در فرمت ویرایشگر خود به راحتی ویرایش کنید، بسیار ساده تر و ارزان تر است.
برخی از افراد واقعا از نوشتن در مدت زمان طولانی لذت می برند، زیرا خلاقیت را تحریک می کند و شما را مجبور می کند بیشتر بنویسید. اگر تصمیم به انجام این کار دارید، احتمالا مجبور هستید به عقب برگردید و همه چیز را بر روی کامپیوتر خود تایپ کنید.
مرحله پنجم:تنظیم برنامه نوشتاری و اهداف روزانه
این مهمترین بخش از نوشتن کتاب شماست ، شما نمی توانید تنها زمانی بنویسید که الهام گرفته اید یا انگیزه دارید. شما باید یک عادت نوشتن روزانه (یا 5 روز هفته)را ایجاد کنید ، سعی کنید هر روز در حد چند کلمه بنویسید . نوشتن را به یک عادت روزانه تبدیل کنید، مثل مسواک زدن.
با یک هدف کوچک شروع کنید و 200 کلمه در هر روز برای هفته اول بنویسید سپس تعداد کلمات را افزایش دهید، تا به 1000-1500 کلمه در روز برسید . اگر شما یک رمان 80،000 کلمه نوشتید، 80-90 روز طول می کشد ،اگر شما یک کتاب 30،000 کلمه ای غیر داستانی را می نویسید، می توانید آن را در بیش از یک ماه انجام دهید.
مرحله ششم:محیط و فضای مناسب را ایجاد کنید
یک نقطه در منزل خود پیدا کنید که احساس می کنید مکان خوبی برای نوشتن است ، شاید دفتر شما، و یا میز غذاخوری شما باشد. هر چیزی را که لازم دارید، از قبل تهیه کنید ، آیا به موسیقی نیاز دارید؟ اگر چنین است، چه نوع؟ آیا شما یک شمع میخواهید؟ یک فنجان چای یا قهوه؟ آیا شما نیاز به نزدیک شدن به یک پنجره دارید؟ تمام این نیازها انگیزه شما را تقویت خواهند کرد.
@Anjoman_nevisandegan_hawzahk_b