هدایت شده از اشک خونه😭🥺
قلم شهید آوینی رو خیلی سَخت متوجه میشم
ولی تسلیم نمیشم (:
برگی ازکتابِ توسعه و مبانی تمدن غرب
ایشی گورو.
(۱۹۸۲) منظر پریدهرنگ تپهها (ترجمه امیر امجد)
(۱۹۸۶) هنرمندی از جهان شناور (ترجمه یاسین محمدی)
(۱۹۸۹) بازماندهٔ روز (ترجمه نجف دریابندری)
(۱۹۹۵) تسلیناپذیر (ترجمه سهیل سمی)
(۲۰۰۰) وقتی یتیم بودیم (ترجمه مژده دقیقی)
(۲۰۰۵) هرگز رهایم مکن (هرگز ترکم نکن)[۳] (ترجمه سهیل سمی) / هرگز ترکم مکن (ترجمه مهدی غبرایی)
(۲۰۱۵) غول مدفون ترجمهٔ فرمهر امیردوست[۴]
(۲۰۲۱) کلارا و خورشید
داستان کوتاه
ویرایش
(۱۹۹۰) شام خانوادگی
(۲۰۰۱) دهکده پس از تاریکی
(۲۰۰۹) شبانهها: پنج داستان موسیقی و شب
(۲۰۱۸) شام خانوادگی (ترجمه اسدالله حقانی) - مجموعه ۷ داستان که قبلاً جمعآوری یا ترجمه نشده بودند[۵]
به مسیر زندگیام که نگاه میکنم، آدمی را میبینم که در هر زمان و در هر اتفاق، به اندازه رشد همان زمانش تصمیم گرفته و جلو رفته است.
ما قرار است به اندازه رشدمان اتفاقها را تحلیل کنیم و تصمیم بگیریم. پس نمیتوانیم با تجربه و رشد امروزمان، خودمان را در گذشتهمان سرزنش کنیم.
#برشی_از_کتاب
📕تکههایی ازیک کل منسجم
✍پونه مقیمی
معرفی کتاب قصر آبی:
کتاب قصر آبی نوشتهی لوسی مود مونتگمری، داستان به یادماندنی دیگری از خالق آن شرلی است که از ماجرای عاشقانهی دختری به نام والنسی میگوید که زندگی خشک و بدون عشقی داشته و تصمیم میگیرد این روند را تغییر دهد. این رمان دومین اثر مشهور لوسی مود مونتگمری محسوب میشود.
در رمان قصر آبی (The blue castel) والنسی یک دختر بیست و نه سالهی مجرد است که هیچ عشقی را در زندگیاش نداشته و همه او را به چشم یک پیردختر نگاه میکنند. او تمام سالهای زندگیاش را در یک خانوادهی خشک و مقرراتی همراه با یک مادر غرغرو و خرافاتی و دختر عموی مزخرفش زندگی کرده و هیچگاه از دستورات آنها سرپیچی نکرده است.
یک روز به خاطر حملههای قلبی مکررش به دکتر مراجعه کرده و متوجه میشود که مبتلا به یک بیماری قلبی خطرناک است و بیشتر از یک سال زنده نخواهد ماند و از آنجا که هرگز معنای واقعی زندگی را نفهمیده و هیچ لذتی را در زندگیاش تجربه نکرده، تصمیم میگیرد که به زندگی بیروح و کسل کنندهای که همیشه به او تحمیل شده خاتمه دهد و روزهای باقیماندهی عمرش را آنگونه که دوست دارد زندگی کند و عشقی واقعی را تجربه نماید.