11.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قالَ النبیُ صلّ اللهُ علیهِ و آلهِ لِعَلی عَلیهِ السّلام: یا علی وَاعلَم اِنَّ أعظَمَ النّاسِ یقیناً قوم یَکونونَ فِی آخَرِ الزَّمانِ لَم یلحَقوا النبیّ و حجِبَ عَنهُم الحُجّة و فامَنوُا بسَوادٍ فِی بَیاض» (مجلسی، ج52، 125، ح 12- صدوق، ج1، 288، ح 8)
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمودند: یا علی بدان با عظمت ترین انسان ها به لحاظ یقین کسانی هستند که در آخر الزمان می آیند که پیامبری ندیده اند و حجت از آنها غایب است و آنان به سیاهی های روی سفیدی ایمان دارند
ما ریشه داریم در آبراھ ِاو
چون گیاهان ِدریا.
ریشه داریم در تاریخش،
در نان ِنازكش
در زیتونش ،
در گندم ِزردگونش .
ریشهداریم در وجدانش .
ماندگاریم با پیامبر ِ
والایش ،
در قرآن و دھ
فرمانش .
• نَزّار ِقَبّانۍ .
برای آنکه خانه،خانه باشد
خانه به رسم لغت نامه دهخدا:
( آن جاییست که در آن آدمی سکنی می کند. (ناظم الاطباء). سرا. منزل . مستَقَرّ
:
برگزیدم بخانه تنهایی
از همه کس درم ببستم چست .
شهیدبلخی .
کنون همانم و خانه همان و شهر همان
مرا نگویی کز چه شده ست شادیسوگ .
رودکی
خانه ٔ معشوقم و معشوق نی
عشق بر نقد است بر صندوق نی .
مولوی .
خانه ٔ خود را شناسد خود دعا
تو بنام هر که خواهی کن ثنا.
مولوی .
ما خانه خراب کردگان را
در دل غم خانمان نگنجد
یا دوست گزین کمال یا جان
یک خانه دو میهمان نگنجد.
کمال خجندی .
بس عمارت که بود خانه ٔ رنج
بس خرابی که بود خانه ٔ گنج .
جامی .
ادگار لورنس دکتروف (به انگلیسی: Edgar Lawrence "E. L." Doctorow) (زاده ۶ ژانویه ۱۹۳۱ - درگذشته ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵) که بیشتر با نام ئی. ال. دکتروف شناخته میشد، نویسنده آمریکایی بود. آثار او بهویژه روایت زندگی طبقه کارگر آمریکا و محرومان جامعه را در بستر حوادث تاریخی بازگو میکند.[۱]
مشهورترین رمان دکتروف، رگتایم نام دارد که توسط نجف دریابندری به فارسی ترجمه شدهاست
#نویسنده_ممالک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق، قلبیاست درون دل بیدار زمان
به شبی در باران
راستی به شبی در باران
چه کسی با همه گلهای زمین
قلب خاکستری ما را باز
سرخ خواهد گرداند؟
چه کسی از لب و از نوک زبان همهی کودکها،
در زمانهای پس از ما و پس از حادثههای ما
نام فرّار تو را خواهد خواند؟
راستی در دل خود ننهفتم
سکهای را که به یکسوش نگاهیست ز تو
و سوی دیگر آن نام کسی هست نبشته با گل؟
هیچکس از دل ما آگه نیست!
بگذار از پس دیوار زمان
آخرین توشهی گلهای زمین را
روی پاهای تو بگذارم