20.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿ميلاد الحياة
«جئتُكِ من كلّ منافي العمر.»
آمدم به سویت
از تمام تبعیدگاههای زندگی.
- مظفر النواب
هدایت شده از «آیهجان»
.
این پست یک دعوتنامهست! 🗞️
امسال قراره روایتها و یادداشتهای قرآنی ماه مبارک رمضان رو از بین متنهای شما انتخاب کنیم. پس اگه دوست دارید واسه آیهجان بنویسید، الان وقتشه. ❤️
🔹١. قالب روایت: شما میتونید از تجربه و مواجههٔ خودتون یا نزدیکانتون با آیات قرآن به هنگام سختیها روایت کنید. یا حتی میتونید روایتگر فعالیتهای فرهنگی و قرآنی شهر و محلهتون باشید.
🔹٢. قالب یادداشت: شما میتونید از منظر آیات قرآن به اندیشه یا تفکری، محصول فرهنگی یا مسئلهٔ اجتماعی و سیاسیای، در سطوح ملی و بینالمللی نقد داشته باشید و اون رو تحلیل یا آسیبشناسی کنید.
🎁 خبر خوش اینکه به آثار برتر هدیهٔ نقدی تقدیم میشه و در ماه مبارک رمضان، توی صفحهٔ اینستاگرام و کانالهای آیهجان منتشر خواهند شد.
🔸نکات مهم: زبان متن باید معیار (کتابی) و تعداد کلمات بین ٣٥٠ تا ٥٥٠ کلمه باشه و توی قالب word به همراه نام و نام خانوادگی و شماره تلفن همراه ارسال بشه.
📅 مدت زمان ارسال: تا پانزدهم اسفندماه
📲 آیدی ارسال در ایتا و تلگرام:
@ayehjaan_support
حالا اگه سؤالی دارید، بفرمایید بپرسید :)
@ayehjaan
هدایت شده از مجله قلمــداران
10.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مدیحه سرایی حاج مهدی رسولی در وصف حضرت عباس(علیه السلام) با ضرب زورخانه
🌴💎🌹💎🌴
📣خیلی زیباست، نشر دهیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شازده کوچولو از گل پرسید:
آدما چرا تو رو نچیدن؟
من گلای زیادی دیدم
که زیر دستو پا بودن!
گل جواب داد:
من ارزش خاری که عاشقانه
احاطم کرده رو میدونم ...
📕 #شازده_کوچولو
✍🏻 #آنتوان_دوسنت_اگزوپری
در تلگرام طرح پیشنهادیش را فرستاده و بعدش نوشته: حرفِ پیشکی نباشه تا پونزده اسفند کار آماده است. بهش میگم از تعبیر "حرف پیشکی" خوشم آمد.
یک نفر دیگر بعد از فایل وردش نوشته اگر عمری باشد این را کامل میکنم.
بعضی ها مینویسند انشاءالله. بعضی میگویند به امید خدا. منم مینویسم به امید خدا، بیشتر به خاطر اینکه"ء" در کیبورد لپتابم گیر دارد:)) یکی میگوید اگر اتفاقی نیفتد. کسی با استیکر خندهی شیطان برایم نوشته گوش شیطان کر تا بهار، طرح را عملی میکنیم. لابد گوش شیطان کر اصطلاح مادرش است مثل مادر خودم.
به ادبیات حرف زدن از آینده و وعدهها در متنهای تلگرامم دقت میکنم. میبینم من با کمتر کسی مراوده دارم که با اطمینان کامل و اعتماد نمایشی بهم وعده قطعی بدهد. بیشترشان مردمانی هستند که میدانند جهان فقط با ارادهی ما نمیچرخد. بیشترشان آنهاییاند که این قدر زندگی کردهاند و این قدر پیراهن پاره کردهاند که بدانند نظام هستی برنامه خودش را دارد. ما تلاشهای کوچک خودمان را میکنیم ولی نتیجهها در مسیر خطی با تلاشهای ما نیستند.
وقتهایی که خیال میکنیم سوارِ کارهایمان هستیم و جهان زیر پاهای ماست و ما بر همهچیز تسلط داریم، در خندهدارترین و طفلکیترین وضع انسانی هستیم. در ترحمبرانگیزترین شکل خودمان. شبیه کاراکترهای فیلم در سکانس شروع که نمیدانند در دقیقهی ۳۰ برایشان کشمکش نوشتهاند ( همیشه آن اول معصومِ ابله به نظر میرسند حتی اگر کورلئونه باشند)
این را نویسندهی آمریکایی کورتونهگات در رمان گهوارهی گربه خیلی قشنگ درآورده بود. گهواره ی گربه یک بازی است شبیه کشبازی خودمان. نخ بین انگشتها که مدام طرحش عوض میشود.
نفیسه مرشدزاده