eitaa logo
آنِ۵۷ 🇮🇷
293 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
132 ویدیو
24 فایل
۰‌‌• ﷽ ‌•۰ متولـدِ عصرِ استکبار متعهد به سیدِ شهدای اهل قلم دفتر خاطرات یک عدد قرن ۲۱امی |در اصطلاح فلاسفه، «آن» عبارت است از پایان گذشته و آغاز آینده| آنم: @Aanne_57 می‌‌خونم می‌نویسم‌ می‌شنوم‌ می‌بینم‌: https://harfeto.timefriend.net/17052897025276
مشاهده در ایتا
دانلود
Ramadam mood❤️ ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ ▣⃢🪴 @Anne57
برای انتخاب دفتر چند روزی دست دست کردم. مونده بودم بینِ : حس مجرد از کسی بودن و و رهایی دفتر سمت چپ و حس وابستگی و در تعلق کسی بودن دفتر سمت راست. کاش ترکیبی از این دوتا وجود داشت.. ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ ▣⃢🪴 @Anne57
آنِ۵۷ 🇮🇷
برای انتخاب دفتر چند روزی دست دست کردم. مونده بودم بینِ : حس مجرد از کسی بودن و و رهایی دفتر سمت چ
از اتاق فرمان اشاره می‌کنن بفرما فقط اون حیوان شریفو باید ازش پاک کنم.😂
. سیدی! حب دنیا را از دلم بیرون کن! @masture
آنِ۵۷ 🇮🇷
در مورد روش علم تجربی. حتما توصیه میکنم وقت بذارید این وویس رو گوش بدید احتمالا شگفت زده بشید از چیزی که انسان معاصر بهش معتقده! و به نظرم دید خوبی بهتون میده در مورد یک سری مسائل! ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ ▣⃢🪴 @Anne57
در حیرت از این نباش که چرا سحرها، میل به برخاستنت نیست، و میل به راه رفتن، دویدن، جهیدن و خندیدن... در حیرت از این همه دل مردگی،  بی حوصلگی،  دلتنگی، خستگی و فرسودگی نباش... درحیرت از این نباش که نمی‌توانی زیر لب زمزمه کنی، آواز بخوانی، به  آوازهای دیگران گوش بسپاری برانگیخته شوی به شوق وشور بیایی گریه کنی، فریادهای شادمانه برکشی مهرمندانه و راضی به دیگران - به دختران و پسران جوان به لبخند های شیرین واشک ريختن های پرمعناشان نگاه کنی... ودرحیرت از اینکه عظمت کوه ها را ادراک نمیکنی... شوکت رودخانه ها را... لطافت مهتاب را... رویا آفرينی ابرها را... دشت ها کويرها گل ها پرنده ها و نگاه های پنهانی را... و زیبایی خیال انگیز باران، برف، نسیم، جاده و جنگل را... عزیز من! عشق را قبله نکردی تا پرواز را یاد بگیری... شادمانه گریستن را به تمامی دیدن، شنیدن، بوسیدن،لمس کردن را... رابطه یی زنده و پویا با اشيا برقرار کردن را به نیروی لایزال تبدیل شدن را نه فقط به فردا به هزاران سال بعد اندیشیدن را.... نه فقط به مردم یک محله، یک شهر، یک سرزمین بل به انسان اندیشیدن را.... عزیز من! آخر عاشق نشدی تا برای بودن، رفتن، ساختن، خواندن جنگیدن، خنديدن، رقصیدن و خوب و پر شکوه مردن دلیلی داشته باشی... آخر عاشق نشدی عزیز من! چه کنم؟ چه کنم که نخواستی یا نتوانستی به سوی چیزی که اعتباری، شکوهی، ظرافتی، لطفی، ملاحتی، عطری، و زیبایی یگانه‌یی دارد، پلی از ابريشم هزار رنگ عشق بسازی و بندبازانه آن پل ابریشمین را بپیمایی... چه کنم؟ از عشق سخن باید گفت؛ همیشه از عشق سخن باید گفت...