هدایت شده از گاه نوشتههایم
#کوتاه_نوشتی_از_نویسندگی
▪️آیا لحظهای را که تصمیم گرفتید نویسنده شوید به یاد میآورید؟
همینگوی: نه، من همیشه میخواستم نویسنده شوم.
▪️مادربزرگت باعث شد کشف کنی که میخواهی نویسنده شوی؟
گابریل گارسیا مارکز: نه، کار کافکا بود. وقتی مسخ را در هفده سالگی خواندم، فهمیدم که میتوانم نویسنده شوم.
▪️نوشتن را کی شروع کردید؟
وودی آلن: پیش از آنکه بتوانم بخوانم! پیش از آن، از خودم داستان درمیآوردم.
▪️اولین بار کی فهمیدید میخواهید نویسنده شوید؟
پل استر: تقریباً یک سال بعد از آنکه فهمیدم بازیکن لیگ برتر بیسبال نمیشوم.
▪️شما گفتهاید که به نظرتان نوشتن تنها حرفهٔ حقیقتاً شریف است.
نایپل: بله، برای من تنها حرفهٔ شریف است. از این نظر شریف است که با حقیقت سروکار دارد.
▪️از کجا و چطور میدانستید میخواهید نویسنده شوید؟
پی. دی. جیمز: تصور میکنم از ابتدا این را میدانستم. از بچگی عادت داشتم برای خواهر برادر کوچکترم داستانهای تخیلی تعریف کنم ... در ذهنم خودم را بهصورت سوم شخص توصیف میکردم: «او موهایش را شانه زد، صورتش را شست و بعد لباس خوابش را پوشید.»
▪️کی ابتدا شروع به نوشتن کردید؟
ترومن کاپوتی: وقتی ده یازده ساله بودم. [ از آن زمان] میدانستم که میخواهم نویسنده شوم، اما مطمئن نبودم که میشوم. تا آنکه پانزده ساله شدم.
▪️از بچگی میدانستید که میخواهید نویسنده شوید؟
تونی موریسون: نه، میخواستم خواننده شوم. فکر میکردم هر چیزی که نیاز به نوشتن داشته نوشته شده است.
از کتابهای:
▪️ رویای نوشتن | ترجمهٔ مژده دقیقی | نشر جهان کتاب
▪️ هنر داستاننویسی | ترجمهٔ حسن کامشاد | نشر نی
▪️ عطر گوابا | پلینیو مندوزا | ترجمهٔ نازنین دیهیمی و مهدی نوری | نشر ماهی
کتاب🌿
یه منبع کامل ،
غنی و
بدون هرج و مرج و آشوب
برای درک حقیقت، فرهنگ، واقعیت، و آرا و نظراته..
برعکس سوشال مدیا که همه چیز رو کپسولی دریافت میکنیم؛ از هرچیزی یهذرهاش رو میفهمیم و جالبه که بر اساس همون علم اندک درباره همه چیز هم نظر میدیم...و صاحب تخصصیم.
کتاب یه معلم صبور و آرومه.
شاید دلیل اینکه علمای قدیم توی هر رشته و تخصصی پربار تر بودن این بود که مجبووور بودن برای تخصصشون کتاب بخونن...و از اینستا و گوگل محتوای فکرشونو نمیگرفتن
از نیِ بیشهها
چون جن بر شما یورش میآوریم،
از بستههای پستی،
از صندلیهای اتوبوسها،
از جعبههای سیگار،
از حلبیهای بنزین،
از سنگ گور مردگان،
از گچها... از تختهها...
از گیسوانِ دخترکان...
از تیرآهنها...
از دیگهای بخار...
از چادرهای نماز...
از برگهای قرآن،
بر شما وارد میشویم
از سطرها و آیات
از چنگ ما گریزتان نیست
که ما پراکندهایم در باد...
و در آب
و در گیاه،
و ما تنیدهایم در رنگها و صداها
گریزتان نیست
گریزتان نیست
که در هر بیتی تفنگی است
از کرانه نیل
تا فرات...
نزارقبانی♡
࿓ @Anne57 ࿓
داشتم تو ویکی پدیا سلسله هاشمیه عراق و رییس جمهور های عراق تا امروز رو میدیدم. و جالبه وسط این رییس جمهورها دو مورد آمریکایی به عنوان رییس حکومت موقت بودن.
هرکشوری داستان های خودشو داره...اما کاش یه نفر به من بگه چرا آمریکا و انگلیس وسط داستان های ما در آسیا و این سمت کره زمین جا دارن؟ یا خودشون رو جا دادن
#بیشرفها