eitaa logo
انصارالحیدر🇵🇸
287 دنبال‌کننده
690 عکس
888 ویدیو
22 فایل
﷽ وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی آنچه برای دیدنش دعوت شده‌اید:👇 فضائل امیرالمومنین معارف نهج‌البلاغه کانال تلگرام https://t.me/Ansarolheydar ارتباط باادمین؛ @azamdavari
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم علامه مجلسى در جلد 72 بحار الانوار در باب «تَتَبَّعُ عُیُوبِ النّاسِ وَإفْشاءِها» روایت جالبى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که فرمود: ; در مدینه اقوامى داراى عیوبى بودند آنها از ذکر عیوب مردم سکوت کردند، خداوند هم مردم را از ذکر عیوب آنها ساکت کرد. آنها از دنیا رفتند در حالى که مردم آنها را از هرگونه عیب پاک مى دانستند و (به عکس) در مدینه اقوام (دیگرى) بودند که عیبى نداشتند ولى درباره عیوب مردم سخن گفتند خداوند براى آنها عیوبى آشکار ساخت که پیوسته به آن شناخته مى شدند تا از دنیا رفتند».(2) در تواریخ داستان هاى بسیارى در این زمینه ذکر شده که بعضى از افراد جسور در مجلسى ابتدا به ساکن با فرد دیگرى شوخى اهانت آمیزى کردند و آنها پاسخ کوبنده اى دادند که آبروى او را برد و گاه نام زشتى از این رهگذر بر او ماند از جمله در تاریخ آمده است که «مغیرة بن اسود» (یکى از شعراى عرب) معروف به لقب «اقیشر» بود. او از این لقب سخت خشمگین مى شد. (زیرا اقیشر به معناى کسى است که صورتش سرخ شده و پوست آن ریخته است) روزى یک نفر از قبیله «بنى عبس» او را صدا زد «یا اقیشر» او ناراحت شد و پس از چند لحظه سکوت، این شعر را درباره او انشا کرد: «تو به من اقیشر مى گویى آرى این اسم من است ولى من به تو مى گویم: «اِبْنِ مُطْفِئَةُ السِّراج» یعنى فرزند زنى که چراغ را نیمه شب خاموش کرد، زیرا با دوست فاسقش شبانه آهسته سخن مى گفت و خدا مى داند چه سخنانى مى گفت».(3) از آن به بعد این لقب زشت بر آن مرد و فرزندانش باقى ماند. @Banat_Alheydar110
نهی از تشریفات جاهلی وَ قَدْ لَقِيَهُ عِنْدَ مَسِيرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِينُ الْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَيْنَ يَدَيْهِ، فَقَالَ(علیه السلام): مَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُمُوهُ؟ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا. فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُكُمْ، وَ إِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِي دُنْيَاكُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِي [أُخْرَاكُمْ] آخِرَتِكُمْ؛ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ، وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّار.  🔹واژگان مهم: الدَّهَاقِين: دهقانان. انْبَار: يكى از شهرهاى عراق. تَرَجَّلُوا: (از اسبان خود) پياده شدند. اشْتَدُّوا: شتافتند. تَشُقُّونَ: به مشقت مى اندازيد. تَشْقَونَ: شقاوت مند مى شويد. الدَّعَة: آرامش. 🔸ترجمه: هنگامى كه به شام مى رفت، دهقانان شهر انبار به ديدارش آمدند. از اسبها پياده شدند و پيشاپيش او دويدند. پرسيد: اين چه كار است كه مى كنيد؟ گفتند كه اين عادت ماست در بزرگداشت فرمانروايانمان. امام (ع) فرمود: اين كارى است كه اميرانتان از آن سود نبردند و شما خود را در زندگى خود به مشقت مى افكنيد و در آخرت به بدبختى گرفتار مى آييد. چه زيانبار است مشقتى كه در پى آن عذاب باشد و چه سودمند است آسودگى همراه با ايمنى از عذاب خدا @Banat_Alheydar110
ارزش هاو آداب معاشرت بامردم وَ قَالَ (علیه السلام) لِابْنِهِ الْحَسَنِ (علیه السلام): يَا بُنَيَّ احْفَظْ عَنِّي أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً، لَا يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ: إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ، چهار نكته سرنوشت‌ ساز: امام(علیه السلام) در این گفتار پربار حکمت آمیزش خطاب به فرزندش امام حسن مجتبى(علیه السلام) و در واقع خطاب به همه انسان ها مى فرماید: «فرزندم! چهار چیز و چهار چیز را از من حفظ کن که با آن هر کار کنى به تو زیان نخواهد رسید»; (قَالَ لاِْبْنِهِ الْحَسَنِ(علیه السلام): یَا بُنَیَّ، احْفَظْ عَنِّی أَرْبَعاً، وَأَرْبَعاً، لاَ یَضُرُّکَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ). در اینجا این سؤال پیش مى آید که امام(علیه السلام) چرا نفرمود من هشت چیز را به تو توصیه مى کنم، بلکه فرمود: چهار چیز و چهار چیز. پاسخ سؤال این است که امام مى خواهد بدین وسیله مخاطب را متوجه تفاوت این دو را با هم سازد، زیرا چهار قسمت اول ناظر به صفات «اخلاقى» است و چهار قسمت دوم ناظر به امور «رفتارى» و اضافه بر این چهار قسمت اول از باب اوامر است و چهار قسمت دوم از باب نواهى. امام در چهار قسمت اول نخست مى فرماید: «(فرزندم) بالاترین سرمایه ها عقل است»; (إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ). انسانى که داراى عقل کافى است هم از نظر معنوى غنى است و هم از نظر مادى; از نظر معنوى عقل، او را به سوى خدا و اعتقاد صحیح و فضایل اخلاقى و اعمال صالحه دعوت مى کند، زیرا عواقب شوم رذایل اخلاقى را به خوبى درک مى نماید و او را از آن باز مى دارد و در امور مادى با حسن تدبیر و همکارى صحیح با دیگران و تشخیص دوست و دشمن و درک فرصت ها و استفاده صحیح از نیروى دیگران به فواید و برکات مادى مى رساند، بنابراین سرمایه پیروزى در دنیا و آخرت عقل است. استثنایى که بعضى از شارحان به این اصل کلى زده اند که منظور از عقل، آنجاست که از طریق مشورت نتوان کارى کرد صحیح به نظر نمى رسد، زیرا در مورد مشورت نیز عقل است که انسان را به استفاده از افکار دیگران و عمل کردن به نتیجه مشورت دعوت مى کند. در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «قِوَامُ الْمَرْءِ عَقْلُهُ وَلاَ دِینَ لِمَنْ لاَ عَقْلَ لَهُ; اساس کار انسان عقل اوست و آن کس که عقل ندارد دین ندارد» در حدیث دیگرى از امیر مؤمنان مى خوانیم: «اَلْعَقْلُ مَرْکَبُ الْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ مَرْکَبُ الْحِلْمِ; عقل مرکب علم و دانش و علم مرکب حلم (و اخلاق) است». ⬇️
  وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ بزرگترين بينواييها حماقت است امام(علیه السلام) در دومین جمله از گفتار حکیمانه خود بیان کرده است. مى فرماید «بزرگ ترین فقر حماقت و نادانى است. زیرا آدم احمق هم آخرت خود را به باد مى دهد و هم دنیایش را. او منافع زودگذر را بر سعادت جاویدانش مقدم مى دارد و لذت ناپایدار را بر سعادت پایدار. به همین دلیل روز رستاخیز دستش از حسنات تهى است و پشتش از بار سیئات سنگین. در دنیا نیز بر اثر ندانم کارى ها دوستان خود را از دست مى دهد و منافع آنى را بر درآمدهاى آینده مقدم مى شمرد. بخل و تنگ نظرى که لازمه حماقت است مردم را به او بدبین مى کند و تدبیر لازم براى تمشیت امور مادى را از دست مى دهد وبه همین دلیل فقر عقل باعث فقر در زندگى مادى او نیز مى شود. یکى از مشکلات مهم کار احمق نیز مشکل بودن درمان اوست، زیرا او مانند بیمارى است که نه دارو مى خورد و نه پرهیز مى کند. مطابق آنچه مرحوم مفید در کتاب اختصاص آورده در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «إنَّ عیسَى بْنَ مَرْیَمَ قالَ: دَاوَیْتُ الْمَرْضَى فَشَفَیْتُهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَأَبْرَأْتُ الاَْکْمَهَ وَالاَْبْرَصَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَالَجْتُ الْمَوْتَى فَأَحْیَیْتُهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَالَجْتُ الاَْحْمَقَ فَلَمْ أَقْدِرْ عَلَى إِصْلاَحِه; حضرت عیسى بن مریم گفت: من بیماران (غیر قابل علاج) را مداوا کردم و آنها را به اذن خدا بهبودى بخشیدم. نابیناى مادرزاد و مبتلا به بیمارى برص را به اذن خدا شفا دادم حتى مردگان را به اذن خدا زنده کردم; ولى به سراغ معالجه احمق رفتم و نتوانستم او را اصلاح کنم. در ذیل حدیث بالا تفسیرى براى احمقِ غیر قابل علاج آمده; هنگامى که از آن حضرت سؤال کردند احمق کیست گفت: احمق کسى است که تنها به رأى خود و شخص خود عقیده دارد و تمام فضیلت را براى خود روا مى دارى و چیزى بر ضد خود قائل نیست، حق را به طور کامل براى خود مى شمرد و هیچ حقى براى دیگرى بر خود روا نمى داند. این همان احمقى است که راهى براى درمان او نیست. در این که احمق چه کسى است نیز روایات متعددى از معصومان(علیهم السلام) وارد شده است. در حدیثى از امام امیرمؤمنان على(علیه السلام) در کلمات قصار مى خوانیم: «مَنْ نَظَرَ فِی عُیُوبِ النَّاسِ فَأَنْکَرَهَا ثُمَّ رَضِیَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِکَ الاَْحْمَقُ بِعَیْنِهِ; کسى که عیوب مردم را مى بیند و آن را بد مى شمرد سپس آن را براى خود مى پذیرد، او عینا آدم احمقى است». از تفسیرهایى که براى احمق در بالا ذکر شد روشن مى شود که چرا احمق هم دین خود را از دست مى دهد و هم دنیاى خود را. در تواریخ داستان هاى زیادى از افراد احمق نقل شده که نشان مى دهد تا چه اندازه آنها از نظر اعتقاد و مسائل اجتماعى ناتوان هستند. @Banat_Alheydar110
أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ بدترین تنهایی و وحشت خودبینی و خود پسندی است در سومین جمله از این کلمات نورانى مى فرماید: «بدترین تنهایى و وحشت خودبینى و خودپسندى است» «وحشت» در لغت هم به معناى تنهایى آمده است و هم به معناى ترس و ناراحتى ناشى از آن و به یقین، افراد خودبزرگ بین دوستان خود را به زودى از دست مى دهند، زیرا مردم حاضر نیستند زیر بار چنین افراد خودبین و خودخواهى بروند و به این ترتیب در زندگى تنهاى تنها مى مانند. در حدیثى از امیرمؤمنان(علیه السلام) که در غررالحکم آمده مى خوانیم: «آفَةُ اللُّبِّ العُجْبُ; آفت عقل خودبینى و خودپسندى است». در حدیث دیگرى از همان حضرت در همان منبع آمده است: «إزراءُ الرَّجُلِ عِلَّةَ نَفْسِهِ بُرْهانُ رِزانَةِ عَقْلِهِ وَ عِنْوانُ وُفُورِ فَضْلِهِ وَ إعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ بُرْهانُ نَقْصِهِ وَ عُنْوانُ ضَعْفِ عَقْلِهِ; خورده گیرى انسان نسبت به خویشتن (و کارهاى خود) دلیل بر قوت عقل او و گواه فزونى فضل اوست و خودپسندى انسان دلیل بر نقص او و گواه ضعف عقل اوست». @Banat_Alheydar110
وَ قَالَ (علیه السلام): أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك. و فرمود (ع): دوستان تو سه كس اند و دشمنان تو نيز، سه كس. اما دوستان تو دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن توست و اما دشمنان تو: دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن تو.
ارزشها وآداب معاشرت با مردم وقال علیه‌السلام : أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ، 🔹ترجمه: ترسناكترين ترسها خودپسندى است. 🔹شرح حکمت: سپس در سومین جمله از این کلمات نورانى مى فرماید: «بدترین تنهایى و وحشت خودبینى و خودپسندى است»; «وحشت» در لغت هم به معناى تنهایى آمده است و هم به معناى ترس و ناراحتى ناشى از آن و به یقین، افراد خودبزرگ بین دوستان خود را به زودى از دست مى دهند، زیرا مردم حاضر نیستند زیر بار چنین افراد خودبین و خودخواهى بروند و به این ترتیب در زندگى تنهاى تنها مى مانند. در حدیثى از امیرمؤمنان(علیه السلام) که در غررالحکم آمده مى خوانیم: «آفَةُ اللُّبِّ العُجْبُ; آفت عقل خودبینى و خودپسندى است». در حدیث دیگرى از همان حضرت در همان منبع آمده است: «إزراءُ الرَّجُلِ عِلَّةَ نَفْسِهِ بُرْهانُ رِزانَةِ عَقْلِهِ وَ عِنْوانُ وُفُورِ فَضْلِهِ وَ إعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ بُرْهانُ نَقْصِهِ وَ عُنْوانُ ضَعْفِ عَقْلِهِ; خورده گیرى انسان نسبت به خویشتن (و کارهاى خود) دلیل بر قوت عقل او و گواه فزونى فضل اوست و خودپسندى انسان دلیل بر نقص او و گواه ضعف عقل اوست». @Banat_Alheydar110
ارزشهاوآداب معاشرت با مردم وقال علیه‌السلام:  وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ. 🔹ترجمه: برترین حسب و نسب اخلاق نیک است. 🔸شرح حکمت: حسب در لغت هم به شرافت هاى ذاتى و صفات برجسته اطلاق شده و هم به شرافت پدران و اجداد، بنابراین منظور امام این است که بالاترین شرافت ذاتى و اکتسابى از پدران و اجداد دارا بودن حسن خلق است، زیرا بیش از هر چیز جاذبه دارد و قلوب را متوجه انسان مى کند و شرافت هاى دیگر تا این حد توان ندارند. درباره اهمیت حسن خلق آیات و روایات فراوانى وارد شده تا آنجا که قرآن حسن خلق را یکى از عوامل مهم پیروزى پیغمبر مى شمرد و مى فرماید: «(فَبِما رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ); پس تو به لطف و رحمت الهى با آنان نرمخو شدى و اگر درشت خوى و سخت دل بودى بى شک از گرد تو پراکنده مى شدند» و در جاى دیگر خطاب به پیغمبر اکرم مى فرماید: «(وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُق عَظیم); تو اخلاق بسیار برجسته اى دارى».تأثیر این اخلاق در پیشرفت پیغمبر به اندازه اى بود که بعضى آن را به عنوان معجزه اخلاقى پیغمبر مى شمرند. در حدیثى از پیغمبر اکرم مى خوانیم; اخلاق خوب دوستى را (با مردم) تثبیت مى کند». در فواید حسن خلق از امیر مؤمنان در غررالحکم چنین آمده است: حسن خلق روزى انسان را فراوان مى سازد و به دوستان آرامش مى بخشد». ما خود مى بینیم که افراد صاحب حسن خلق در زندگى مادى خویش نیز بسیار موفق اند، @Banat_Alheydar110
خیر ونیکی واقعی وَ سُئِلَ عَنِ الْخَيْرِ مَا هُوَ؟ فَقَالَ لَيْسَ الْخَيْرُ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ، وَ لَكِنَّ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ عِلْمُكَ وَ أَنْ يَعْظُمَ حِلْمُكَ وَ أَنْ تُبَاهِيَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ؛ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ؛ وَ لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِرَجُلَيْنِ، رَجُلٍ أَذْنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ يَتَدَارَكُهَا بِالتَّوْبَةِ، وَ رَجُلٍ يُسَارِعُ فِي الْخَيْرَاتِ هنگامى كه از او پرسيدند كه خير چيست چنين فرمود: خير آن نيست كه مالت فراوان يا فرزندانت بسيار باشند، بلكه خير آن است كه علمت افزون و بردباريت بسيار باشد و اگر بر مردم مى بالى، باليدنت به پرستش پروردگارت بود. پس اگر نيكى كنى، خداى را سپاس گويى و اگر بدى كنى، از او آمرزش خواهى. در اين جهان خيرى نيست، مگر براى دو كس: كسى كه گناهى مى كند و به توبه جبرانش مى نمايد و كسى كه براى كارهاى خير مى شتابد.  
وَ قَالَ (علیه السلام): أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك. و فرمود (ع): دوستان تو سه كس اند و دشمنان تو نيز، سه كس. اما دوستان تو دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن توست و اما دشمنان تو: دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن تو.
ارزش‌ها وآداب معاشرت بامردم يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ، فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ 🔸 ترجمه: مى فرماید: «فرزندم از دوستى با احمق برحذر باش، چرا که او مى خواهد به تو منفعت برساند ولى زیان مى رساند (زیرا بر اثر حماقتش سود و زیان را تشخیص نمى دهد)» 🔸شرح حکمت: «مصادقت» به معناى دوستى است و مى دانیم دوستى افراد با یکدیگر سرنوشت آنها را به هم پیوند مى زند و هر یک در زندگى دیگرى تأثیر مى گذارد. احمق کسى است که بر اثر نادانى گرفتار اشتباهات بزرگ مى شود; خوب را بد و بد را خوب مى پندارد. تنها به ظاهر امور قضاوت مى کند غافل از این که گاه آنچه ظاهرش زیان آور است باطنى پرسود دارد و یا آنچه آغازش ضرر دارد پایانش بسیار پرفایده است. به همین دلیل گاه با اصرار، دوست خود را وادار به انجام کارى مى کند که عاقبت دردناکى دارد و به عکس از کارى باز مى دارد که سرانجامش بسیار قرین موفقیت و سعادت است و چون وسوسه هاى چنین فرد احمقى خواه ناخواه ممکن است در انسان اثر بگذارد، امام مى فرماید پیوند دوستى خود را با چنین افرادى قطع کن. در بعضى از روایات آمده است که با احمق مشورت نکنید: امام صادق(علیه السلام) مطابق آنچه در کتاب تحف العقول آمده است مى فرماید: «لاَ تُشَاوِرْ أَحْمَقَ; با فرد نادان مشورت نکن (که از آن زیان خواهى دید)» در حدیث دیگرى از امام صادق از پیغمبر مى خوانیم: چهار چیز قلب انسان را مى میراند از جمله گفت و گوى با احمق است. @Banat_Alheydar110
ارزش‌ها وآداب معاشرت بامردم وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ، فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ 🔸ترجمه: «از دوستى با بخیل برحذر باش، زیرا به هنگامى که شدیدترین نیاز را به او دارى تو را رها مى سازد» 🔸شرح حکمت: بخیل انواع و اقسامى دارد. ساده ترین آن این است که حاضر نیست از مواهبى که خدا به او داده در اختیار دیگران بگذارد، هرچند بسیار بیش از نیاز در اختیار دارد و نوع دیگر از بخیل این است که خودش هم حاضر به مصرف آن مواهب نیست; یعنى نسبت به خود بخل میورزد و بدترین انواع بخل کسى است که از استفاده کردن مردم از مواهب یکدیگر ناراحت مى شود. امام در اینجا مى فرماید: دوستان گاه به یکدیگر نیازمند مى شوند و حتى گاهى به قدرى نیاز شدید است که سرنوشت انسان را رقم مى زند و اگر دوست، بخیل باشد در چنین حالتى نیز انسان را رها مى سازد. اما اگر خودش نیازمند شود انتظار هرگونه کمک را دارد. در روایات مشورت، از شور با بخیل نیز نهى شده است; در عهدنامه مالک اشتر قبلا خواندیم که امام به مالک دستور مى دهد: «لاَ تُدْخِلَنَّ فِی مَشُورَتِکَ بَخِیلاً یَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَیَعِدُکَ الْفَقْر; هرگز بخیل را در مشاوران خود داخل مکن، زیرا از کمک کردن به دیگران مانع مى شود و وعده فقر به تو مى دهد» @Banat_Alheydar110