eitaa logo
گروه پژوهشی آرتا
25.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
108 فایل
🇮🇷هدف ما بیان حقایق تاریخی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته 🇮🇷 ادمین @Shadfar98 برای ادامه راه نیازمند کمک های فرهنگی شما هستیم ➪‌‌‌‌6273-8110-6742-9933 شادفر 🔥پاسخگوی سوالات ایران باستان @shadfar97 @Dalander @Entezaremahdi1400
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان ها همه طبق شاهنامه است
✅وقتی ارزش باد معده انوشیروان از بزرگمهر بیشتر است!!! ✅توهین به بزرگمهر و سگ خطاب کردن وی توسط انوشیروان و شکنجه های وحشتناک بزرگمهر 🔹در شاهنامه فردوسی آمده است که روزی انوشیروان برای شکار با بوذرجمهر(بزرگمهر) و همراهان راهی مرغزار شد و در میانه راه برای استراحت توقف کرد و سر بر پای یکی از خوبرویان می نهد و می خوابد . همیشه بر بازوی شاه بازوبندی پرگهر قرار داشت که در خواب پرنده ایی فرود آمده و آن گوهر ها را می خورد. ▪️چنان بد که کسری بدان روزگار برفت از مداین ز بهر شکار ▪️فرود آمد از بارگی شاه نرم بدان تاکند برگیا چشم گرم ▪️ندید از پرستندگان هیچکس یکی خوب رخ ماند با شاه بس ▪️برهنه شد از جامه بازوی او یکی مرغ رفت از هوا سوی او ▪️فرودآمد از ابر مرغ سیاه ز پرواز شد تا ببالین شاه
🔹بزرگمهر از این اتفاق ناراحت می شود و آن را به فال بد گرفته و اصطلاحا لب را گاز می گیرد. اما همان لحظه انوشیروان بیدار می شود و فکر می کند این خنده بزرگمهر بخاطر بادی هست که از شاه خارج شده است و با بی احترامی تمام بزرگمهر را سگ خطاب می کند و به زندان می افکند ▪️چوبیدارشد شاه و او را بدید کزان سان همی لب بدندان گزید ▪️گمانی چنان برد کو را بخواب خورش کرد بر پرورش برشتاب ▪️بدو گفت کای سگ تو را این که گفت که پالایش طبع بتوان نهفت
خطیبی.mp3
3.07M
توضیحات مرحوم دکتر خطیبی ، شاهنامه پژوه معروف ایرانی در مورد این ابیات و باد معده انوشیروان و... گروه پژوهشی آرتا | برای عضویت کلیک کنید
🔻همچنین دکتر کزازی در تحلیل این ابيات می نویسد «آنگاه که شاه چشم گشود و او را لب گزان دید، پنداشت که مگر در خواب، خورش در پرورش شتاب گرفته است و نا آگاه و به ناگاه تیزی از او جسته است. خشمگین و تافته بر وی بانگ برزد ... (کزازی، میر جلال الدین (۱۳۹۱). دفتر دانایی و داد (بازنوشت شاهنامه)، تهران: معین، صفحه 640 )
➕بزرگمهر را به زندان می افکنند به جرم خندیدن به باد معده شاه؟! البته که بزرگمهر چنین کاری نکرده بود. اما بزرگمهر هرگز خم به ابرو نیاورده و در برابر ظلم انوشیروان سر خم نمی کند . بزرگمهر گناهی مرتکب نشده بود که بخواهد از شاه پوزش بخواهد بنابراین هرگز در برابر شاه تسلیم و سرافکنده نمی شود .
🔹انوشیروان پس از آنکه بزرگمهر را به زندان می افکند روزی احوال و جایگاه او را جویا می شود تا بگمان خود اگر بزرگمهر پوزش بخواهد و در برابر قدرت نمایی شاه تسلیم شود او را از زندان رهایی بخشد ، اما بزرگمهر هرگز سر فرود نیاورده و  چنین پاسخ می دهد : ▪️که حال من از حال شاه جهان فراوان به است آشکار و نهان خلاصش اینه جا و مکانم عالیه
🔹پاسخ صریح بزرگمهر شاه خودکامه را خشمگین می کند  . انوشیروان فرمان می دهد تنوری آهنین و تنگ بسازند که دور تا دور آن را میخ و پیکان پر کرده باشد . سپس بزرگمهر را در آن می افکنند و در تنور را با آهن می پوشانند ! ▪️ز پاسخ بر آشفت و شد چون پلنگ ز آهن تنوری بفرمود تنگ ▪️ز پیکان و از میخ گرد اندرش هم از بند آهن نهفته سرش 🔹بزرگمهر اینبار در تنوری تنگ جای گرفته بود که حتی نمی توانست لحظه ای بخوابد ! ▪️نبد روزش آرام و شب جای خواب تنش پر ز سختی دلش پرشتاب
🔹انوشیروان دگربار فرستاده ای نزد او می فرستد تا بداند آیا با این همه رنج و سختی سرانجام تسلیم خواهد شد  و سر فرود می آورد. بزرگمهر به فرستاده چنین پاسخ می دهد : ▪️چنین داد پاسخ بمرد جوان که روزم به از روز نوشین روان میگه حالم عالیه حتی بهتر از شاه
🔹نوشین روان(انوشیروان) از شنیدن این سخنان بسیار آشفته می گردد و یک مرد دانا بهمراه یک دژخیم ( جلاد) را بنزد بزرگمهر می فرستد و می گوید اگر با مرد دانا همداستان شدی و پوزش خواستی که هیچ وگرنه دژخیم سرت را از تنت برخواهد داشت : ▪️وگرنه که دژخیم با تیغ تیز نماید تو را گردش رستخیز ! 🔹پیام شاه از سوی مرد دانا به بزرگمهر می رسد و او در پاسخ به تهدید شاه در کمال آزادمنشی می گوید : ▪️چه با گنج و تختی چه با رنج سخت ببندیم هر دو بناکام رخت ▪️نه این پای دارد بگیتی نه آن سرآیدهمی نیک و بد بی‌گمان ▪️ز سختی گذر کردن آسان بود  دل تاجداران هراسان بود ! 🔹انوشیروان با شنیدن این سخنان از کرده ی خویش پشیمان می شود و بزرگمهر را از زندان تاریک آزاد می کند ولی غرورش اجازه نمی دهد او را به جایگاه پیشین بازگرداند . اما بر اثر سختیهای روزهای حبس بزرگمهر فرسوده شده و بینایی چشمش را از دست می دهد: ▪️برین نیز بگذشت چندی سپهر پر آژنگ شد روی بوزرجمهر ▪️دلش تنگ تر گشت و باریک شد دو چشمش ز اندیشه تاریک شد
برخی معتقدند بزرگمهر بر اثر سختی ها و شکنجه های بسیاری که از سوی انوشیروان دیده بود بعدها می میرد.
امشب تونستید برای یک عزیز سفر کرده نماز شب اول قبر بخونید نام شخص فوت شده : اسد الله نام پدر : علی