السلام‌علی‌الحسین... و‌علی‌علی‌بن‌الحسین وعلی‌اولاد‌الحسین وعلی‌اصحاب‌الحسین...(: یه‌سلام‌بدیم... آقاجواب‌میده‌همین‌الان(: دست‌بزار‌رو‌سینه‌بگو...

این‌بساط‌کنیزبی‌دست‌وپای‌تو... دست‌وپاشکسته‌اومدم‌آقا(: من‌هیچکسوندارم‌آقا ماروببخش‌که‌یه‌دل‌سیرواست‌گریه‌نکردیم(:💔 میخواستم‌برات‌بمیرم‌نشد... چشمان‌خشک‌ماخجل‌ازاین‌عذای‌تو...(:

هرچی‌گریه‌کردی... به‌مادرش‌بگوکم‌بوده💔 مادر... توشب‌وروزداری‌گریه‌میکنی... ولی‌من‌تورویاری‌نکردم(:💔 من‌غافل‌زندگی‌کردم‌بی‌بی...(: هرروز...روزتو... همه‌جامحضرتو.... یعنی‌که‌هست‌هرچه‌زمین‌کربلای‌تو... میل‌دوبارگی‌بهشت...آدمی‌نداشت... وقتی‌شنیدگوشه‌ای‌ازروضه‌های‌تو(:

تنهابلدشدیم... گریه‌کنیم‌وبس(: میگن‌ارمنی‌هام‌برااصغرگریه‌میکنن.. میگن‌هرکی‌غصه‌اکبروشنیده... دینم‌نداشته سروکله‌ش‌وزده(:

روضه‌امام‌حسین‌وکه‌براعالمیان‌تعریف‌کردن... هرکسی‌که‌اهل‌دین‌هم‌نبوده... دلش‌سوخته... گفته‌عجب‌بی‌انصافی‌بودن.... چه‌جوری‌سربریدن؟(:💔

خاک‌توسرمن... من‌که‌گریه‌کن‌تونیستم(:💔 گریه‌کن‌توحضرت‌زهراست... جونم‌فدای‌مادرت جونم‌فدای‌تو(:

ازامشب‌شام‌شروع‌بلاست((:💔 مادرکجایی...(:💔 کجایی‌ببینی‌دخترتو‌چه‌جوری‌دارن‌میزنن..(:

نگم‌من‌ازحرومی‌به‌دخترت‌چی‌گفته نزاشتم‌حتی‌چشماش‌یک‌باربه‌ناموست‌بیوفته... اون‌مردک‌پست‌بی‌همه‌چیز با‌اون‌صدای‌تندوتیز...

داداش‌منو‌ببخش هی‌می‌اومدجلوبه‌دخترت‌میگفت... بیا کنیزی💔 دشمن‌به‌ما‌میخندید... قایم‌شد‌پشت‌چادرم‌رقیه... دخترت‌داداش‌میترسید... شامی‌ها‌خیلی‌‌بدکردن(: نفهمیدن‌ما‌چه‌داغی‌داریم... داداش‌این‌کجاست؟ قلبم‌داره‌آتیش‌میگیره...

زینبم‌نزن‌به‌سینه... داداش‌بیا‌بریم‌برگردمدینه... این‌جا‌کجاست‌شدم‌پریشون... به‌من‌نگوچرا‌شدم‌گریون من‌نتونستم‌سه‌روز‌بمونم‌بدون‌تو(: داداش‌حالاباجداییت‌میشم‌حیرون... برو‌شب‌عاشورا... داداش‌برات‌بمیرم پشت‌خیمه‌چه‌میکنی‌حسین‌جان

زینب... خارجمع‌میکنم‌فردانره‌به‌پای‌بچه‌ها حواست‌باشه‌به‌دخترم‌رقیه‌جان داداش‌چرا‌هی‌دستتوروخاک‌هامیکشی... زینب‌تُف‌به‌این‌دنیا... فرداتونَعره‌میکشی... بروروزعاشورا...

داداش‌داری‌میری ... بروآهسته‌آهسته به‌دل‌زینب‌یه‌دنیاغم‌نشسته... حالا‌ک‌داری‌میری‌برو... ولی‌آهسته‌آهسته(: دست‌گذاشت‌رو‌سینه‌ش... صبرکن‌توباید‌برای‌بچه‌هامادری‌کنی... یااُخَیه...بَناتی‌اُماه... برادخترامون‌بایدمادربشی... میگه‌یه‌لحظه‌دیدم‌زینب‌تونست‌راست وایسته...