[ ماذا لَو عاداً معتذراً؟! لا مکانً لهُ و لَو جاءً بثُقل الأرض نَدَماً! ] اگر عذر خواهانه برگشت چه؟! حتی اگر به وزن زمین پشیمان باشد ؛ دیگر جایی ( نزدِ من) ندارد!

خب سریال شرلوک رو تموم کردم!

- معرفی می‌کنم ، مظلوم:

- خوبه میدونی :/

- غمگینم.

- این‌جا شرلوک خیلی خوشگل گریم شده:» وایب دزد دریایی ها رو میده :»

- شرلوک تو اپیزود آخر ، خیلی با اپیزودهای دیگه فرق داشت:)

- و هرچی که هست ، افتضاحه!

- این اسکرین‌شات رو انقدری دوست دارم که توانایی اینو دارم که بزارمش پروفایل چنل. چون شرلوک با این استایل و فانوس کنار یک درختِ ⁦(⁠•⁠‿⁠•⁠)⁩.

- پسرانِ خیابان بیکرِ من :))) و تمام!

- از اون سریالهای دلچسب بود! از اوناست که اگه کسی ازم خواست بهش سریالی معرفی کنم ، حتما اسمشو میگم هرچند که احتمالا اکثر افراد دیدنش و این منم که انقدر دیر همچین شاهکاری رو تماشا کردم! خیابان بیکر ، پلاکِb221 و آدمای ساکن در اونجا! چه طوری میتونید انقدر زیبا و شگفت‌انگیز و غیرقابل پیش‌بینی باشید؟ من کلِ اتفاقات این سریال رو دوست داشتم ، حتی سرنوشت موریارتی و مِری رو هم دوست داشتم و برام خوشایند بود! ذهنِ خفنِ شرلوک و از خودگذشتگی های جان ، دوتا از اصلی ترین چیزهایی بودن که باعث شدن این سریال برای من جذاب باشه! اون لحظاتی که یهو شرلوک ۳۰ ثانیه‌ی تمام بدون نفس گرفتن و پلک زدن ، صحبت میکنه و نتایجی که فهمیده رو میگه؛ اون لحظه‌هایی از فیلم که کار تیمی و رفاقتِ جان و شرلوک رو نشون میده؛ اون لحظاتی که شرلوک تیکه‌های طنز میندازه ؛ اون موقع هایی که جان میفهمه شرلوک، اونو دست‌انداخته !! ؛ اون موقع هایی که شرلوک میره رو مخِ مایکرافت و جان ، از دسته بانمک ترین و باحال‌ترین مومنت هایی بود که دیدمشون و کلی کیف کردم! عاره خلاصه ، دوسش داشتم.

- قشنگ بود :)) *بله عزیزان ایرانه! ، مرکز خریدِ ایران‌مال در تهران.