eitaa logo
‌🍃🌸آرامـش بـٰا خُـ﷽ـدا🌸🍃
6.7هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
8 فایل
خـوش آمـدیـد 🌸 ⚘امیـدوارم یاد خدای مهربونC᭄ همیشه کنارتون باشه⚘ لحظه هاتون پر از آرامش لطفا از بقیه کانالهامون حمایت کنید🙏 🔘صفحه به صفحه قـرآن @ghorankariim ⤵️ خادم کانال 🆔 @BanoNiyayesh ⤵ تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/4171694706C561b7929b0
مشاهده در ایتا
دانلود
Mohsen Ebrahimzadeh - Gole Poone.mp3
8.05M
❖🎺ஜ🎻•°°•🎻ஜ🎺❖    @Arameeshbakhoda 🎼 مــوزیــڪ شـــ🌙ـــب🌟 🎤 مـحـســن ابـــراهـیـــم زاده ↯↯ 🎼 گـل پـــونــه                #جــدیـــد
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠 🔷🔸 هـر شـــ🌙ـــب یـــڪ🔸🔷 ⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° غروب بود و چشمان من و برادرم به در خشک شده بود. مادرمان نگران بود و قلب من تحمل این دوری را نداشت. باران شدیدی باریدن گرفته بود و آب در مسیل شهر همچون رودی خروشان می‌غرید. آبان ۷۶ بود و هنوز تلفن همراه باب نبود، همه دلواپس پدر بودیم. هیچ وقت بی‌خبر دیر نمی‌آمد اما امشب چند ساعتی بود که ما را چشم انتظار گذاشته بود. با گذر زمان هر لحظه دلمان ریش می‌شد از نبودش، از دوریش صدای زنگ تلفن توجه‌مان را به کنج اتاق جلب کرد، مادر دوید، پدر بود می‌گفت سیل در برخی جاها خانه‌ی مردم را پر کرده و باید برای کمک، زیر باران بماند. گویی مهربانی او محدود به دیوارهای خانه نبود. حالا که برای اولین بار اینقدر از او دور بودم، مدام آه می‌کشیدم و با خود می‌گفتم چگونه نبودش را تاب بیاورم؟ بامداد شد، این اولین باری بود که تا صبح بیدار مانده بودم. با شنیدن صدای چرخیدن کلید در قفل در، بی‌اختیار به سمت در دویدم. آن روز، شیرینی بودنش را با تمام وجود چشیدم و خدا را شاکر بودم از این نعمت چند روز بعد با پدرم این خاطره را ورق زدیم. می‌گفت: یادت باشد همه‌ی ما به جز پدری که از خون او هستیم، پدر دیگری هم داریم که از هر پدری مهربانتر است. پدری که همیشه دل نگران و دعاگوی ماست و ما غافل از این همه محبت پدرانه، اکثر اوقات حتی یادی از او نمی‌کنیم چه برسد به اینکه بی‌تاب نیامدنش باشیم. هر وقت دلت برای من تپید، اول او را یاد کن. هر بار که خواستی به من سلام دهی، پیش تر به او سلام بده. هر زمان که انتظار آمدنم را کشیدی، برای زودتر آمدن او دعا کن. 🍃أللَّھُـمَ ؏ـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🍃 ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
➯ @Arameeshbakhoda از خدا میخوام با یه حس خوب با نوری از جنس امید با دلی غرق شادی و با قلبی سرشار از آرامش امشب بخوابید تا فردا با کلی انرژی از خواب بیدار بشید 🌙شبتون خوش در پناه خدا🌟
➯ @Arameeshbakhoda 🌸خدایا روزم را بــا نــام 🌼زیبای تو پاگشا می‌کنم 🌸با نام تو آغاز می‌کنم 🌼شروع هر لحظه را 🌸ای کـه زیبـاتـریـن 🌼علت هر آغاز تویی 🌸روزم را بـا محبت 🌼تلاش و مهربانی 🌸به تو می‌سپارم 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 🌸الهی به امید تو🌸
➯ @Arameeshbakhoda 🌸روز نــــو 🌺صبح نــــو 🌸زنــدگی دوبــاره 🌺مبــارک 🌸روزتان مالامال 🌺از محبت و انرژی مثبت 🌸صبح آمد با خود 🌺نور عشق حیاتی تازه 🌸به ارمغان آورده 🌺باز کن پنجره‌ی دل را 🌸پذیرایش شو ❄️ ســلاااااام صبحتـون بـخیـــر❄️
➯ @Arameeshbakhoda 🌸سلام 🍃روزتان 🌸باطراوت 🍃چون باران 🌸افکارخوبتان 🍃سبز و پایدار 🌸لحظه‌ هایتان 🍃‌شاد و پرخاطره 🌸بارش الطاف خدا 🍃در لحظه لحظه زندگیتان 🌸روزتان پر از عشق و زیبایی
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠 ❄️🌨 نــیـــــایـــش             صـبـــح گـــاهـی 🌨❄️ پروردگارا.....! "تو" را در حضور همه و چه در خلوت می‌خوانم.. "تو" را در جای جای وجودم قرار می‌دهم و می‌خواهم همیشه در قلبم جا داشته باشی.... من "تو" را می‌پرستم و به "تو" محتاجم و با افتخار به "تو" می‌نازم چون خوب می‌دانم همیشه با منی چه خوب که هستی و چه خوب تر که در دلم جای داری ،،،،،، "تو" بزرگتر از آنی که فکرش را می‌کردم... معبود من.....! "تو" را نفس می‌کشم عمیق و پاک مثل خنکای دم صبح ، هوای کوهستان با مهی جاری شده در بلند ترین نقطه اش ،،،،،، هر زمان هر بلایی سرم آید تقصیر دوری از توست، بیخودی پای تقدیر و سرنوشت می‌گذارم، بی "تو" هیچم .... رهایم مکن و دستم را بگیر.... آمین آمین آمین..... الهی شکر....... نیک فرجام باشید به امیدخدا...... ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
انسان بی‌شباهت به «آب» نیست اگر بخواهد زنده باشد و زندگی ببخشد، باید جریان داشته باشد... باید پیِ برخورد با سنگ‌ها و سختی‌ها را به تنش بمالد... باید شجاعت چشیدن گرم و سرد روزگار را داشته باشد... تا باران شود و بر جهان ببارد… وگرنه کسی که تحمل سختی‌ها را نداشته باشد، همچون آب ساکنی است که صدایش به کسی آرامش نمی‌دهد با دیگران که کنار نمی‌آید هیچ، خودش را هم نمی‌تواند نجات دهد...! مرداب می‌شود و می‌گندد … سفر زندگی با همراهی و همدلی کیفیت می‌یابد با قدردانی روح می‌گیرد با حمایت از رشد یکدیگر شکوفایی را جذب می‌کند و با ابراز عشق و محبت قداست و ارزش زیستن می‌یابد! لحظه‌هاتون به مهر💞 ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
➯ @Arameeshbakhoda 💟 در صورتی که احساس غم و غصه دارید، به شستشو و پاکیزگی خود و محیط اطرافتان بپردازید. طبق مطالعات روانشناسی، تمیز و مرتب بودن ظاهر و محیط زندگی، بر شادابتر شدن روحیه نیز تاثیرگذار است.
➯ @Arameeshbakhoda 💟 علت خارش سر بیماری‌هایی مثل كم خونی، فقر آهن، كم كاری یا پركاری غدد تیروئید، انگل‌های روده‌ای، اختلالات كبدی و كلیوی و همچنین شست‌و‌شوی زیاد، فر كردن، ژل‌های مو باعث خارش موی سر می‌شود.
➯ @Arameeshbakhoda 💟هرگز تلفن همراهتان را در هنگام شارژ زیر بالش تان قرار ندهید! گرمای ایجاد شده در شارژ نمی‌تواند خارج شود و شارژر داغ‌تر می‌شود که می‌تواند باعث آتش‌سوزی خطرناک بالش و تخت شود.
➯ @Arameeshbakhoda 🌽اگر ذرت یک ساعت خیس بخورد، هنگام تبدیل شدن به پفیلا، بیشتر پف می‌کند... ذرت بیش از اسفناج و تخم‌مرغ آهن دارد و برای رفع کم‌خونی موثر است، منبع فیبر بوده و دستگاه گوارش را بیمه می‌کند!
همه‌ی ما آدم‌ها باید یه لیست حضور غیاب داشته باشیم... یه لیست بلند که اسم تمام آدم‌های دور و نزدیک زندگیمون رو بنویسیم هر وقت تو زندگیمون اتفاقی افتاد، یکی یکی اسم‌های اون لیست رو بخونیم و ببینیم کی حاضر بوده و کی غایب... چه آدم‌هایی تو روزهای سخت زندگیمون حضور داشتن و چه آدم‌هایی فقط تو خوشی کنارمون بودن!!! چه آدم‌هایی تو طوفان دستمون رو گرفتن و چه آدم‌هایی بعد از تموم شدن طوفان آفتابی شدن ... لیست رو نگاه کنیم تا بفهمیم حضور آدم‌ها به دور و نزدیک بودنشون نیست ... به اندازه‌ی ارزشی هست که براشون داریم حضور غیاب که تموم شد شروع کنیم به حذف کردن حذف کردن آدم‌هایی که بیش از حد تو زندگیمون غایب بودن آدم‌هایی که باید بفهمن دیگه تو زندگیمون جایی ندارن ... بعد از حذف، لیست رو‌ خوب نگاه کنیم تا بدونیم چند نفر تو خوشی و سختی کنارمون بودن چند نفر امتحانشون رو پس دادن می‌دونم آدم های کمی باقی می‌مونن ولی کدوم یکی بهتره؟ یک لیست بلند از آدم‌هایی که همیشگی نیستن و فقط تو خوشی حضور دارن یا یه لیست کوتاه از آدم‌هایی که هیچ‌وقت تنهات نمی‌ذارن، حتی تو سخت ترین شرایط!! ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠 🔷🔸 هـر شـــ🌙ـــب یـــڪ🔸🔷 ⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° برگه‌ﺍﯼ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﻧﺼﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ: ﻣﺒﻠﻎ 20 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ ﺯﯾﺮﺍ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﮐﺴﻰ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﺑﯿﺎورد ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻼﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﺪﺍً ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ. ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺮﮔﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ ﻭ ﻣﺒﻠﻎ 20 ﻫﺰﺍﺭﺗﻮﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﯿﺒﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﻰﺑﺮﺩ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺳﺎﻛﻦ ﻣﻨﺰﻝ ﻫﺴﺖ ﺷﺨﺺ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﻳﻞ می‌دهد، ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﺷﻤﺎ ﻧﻔﺮ ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻤﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﯾﺪ ﻭ ﺍﺩﻋﺎ می‌کنید ﭘﻮﻟﻢ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩﺍﻳﺪ ﺟﻮﺍﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﻯ ﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺣﺮﮐﺖ ﻛﺮﺩ ﭘﻴﺮﺯﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﺮﻳﻪ می‌کرد ﮔﻔﺖ: ﭘﺴﺮﻡ، ﻭﺭﻗﻪ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﻛﻦ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ، ﻧﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ننوﺷﺘﻪﺍﻡ ﻭ ﻧﻪ ﺳﻮﺍﺩ ﻧﻮﺷﺘﻨﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻫﻤﺪﺭﺩﻯ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻣﻦ، ﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﻟﮕﺮﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺍﻣﻴﺪﻭﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺧﻴﺮ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺖ، ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺴﺖ ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍست ﺭﺣﻢ كنيد تا رحمت آسمانها شامل حال همه‌ی ما بشود‌. ‌‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
➯ @Arameeshbakhoda صبحتان بہ طراوت گلهاے نیلوفر و اقاقیا، صبحتان بہ شادمانی پرواز پرستوهاے مهاجـــــر وجودتان مالامـــــال از آرزوهایی برآورده شده، و شاد و سرمست از عشـــــق بہ عزیزان
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠 ❄️🌨 نــیـــــایـــش             صـبـــح گـــاهـی 🌨❄️ خدایا ... قصه وکالتت را زیاد شنیده‌ایم، اما قصه وکیلی چون تو را نه..... تو که وکیل باشی همه‌ی حق‌ها گرفتنی است پرونده‌ای که تو وکیلش باشی قصه‌اش ستودنی است ... از روزی که ایمان آوردیم تو وکیل ما هستی و تنها پناه ما هستی و تو در این عشق بازی، پرده از رازی بزرگ برداشتی رازی که اسمش را می‌دانستیم اما رسمش را... رازی بنام قصه‌ای است که از روز ازل برایمان خواندی و گفتی در هر تاریکی و پیچ وخم دنیا و حتی در تمام لحظات روشنایی دستانتان در دست ما است... بنده من نگران نباش و به من اعتماد کن... "توکل" و فهمیدیم: "حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیل" ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
➯ @Arameeshbakhoda 🌸گل‌ها را تماشا کنید 🌼تحقیقات نشان می‌دهد 🌸نگاه کردن به گل‌ها 🌼هر روز صبح، 🌸اضطراب، افسردگی 🌼و عصبانیت را به حد 🌸قابل توجهی کاهش 🌼و انرژی شما را افزایش می‌دهد 🌸گل‌ها متعادل کننده 🌼حالات روحی هستند
❣ بیست جمله ڪوتاه و ناب ① خوشبختی خانه در خدا پرستی اسٺ. ②عزت خانه در دوستی اسٺ. ③ ثروت خانه در شادی اسٺ. ④زیبایی خانه در پاڪیزگی اسٺ. ⑤پاڪی خانه در تقوا اسٺ. ⑥نیاز خانه در معنویات اسٺ. ⑦استحڪام خانه در تربیت اسٺ. ⑧گرمی خانه در محبت اسٺ. ⑨ صفای خانه در محبت اسٺ. ⑩پیشرفت خانه در قناعت اسٺ. 🍃 ①① لذت خانه در سازگاری اسٺ. ②① سعادت خانه در امنیت اسٺ. ③①روشنایی خانه در آرامش اسٺ. ④① رفاه خانه در حرمت و تفاهم اسٺ. ⑤①ارزش خانه در اعتماد و اطمینان اسٺ. ⑥① سلامتی خانه در نظافت و پاڪیزگی اسٺ. ⑦① صفت خانه در انصاف و گذشت اسٺ. ⑧①شرافت خانه در لقمه حلال اسٺ. ⑨①زینت خانه در ساده بودن اسٺ. ⑳ آسایش خانه در انجام وظیفه اسٺ. ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
📝 : برای خنديدن وقت بگذاريد، زيرا موسيقی قلب شماست. برای گريه کردن وقت بگذاريد، زيرا نشانه يک قلب بزرگ است. برای خواندن وقت بگذاريد، زيرا منبع کسب دانش است. برای رؤيا پردازی وقت بگذاريد، زيرا سرچشمه شادی است. برای فکر کردن وقت بگذاريد، زيرا کليد موفقيت است. برای کودکانه بازی کردن وقت بگذاريد. زيرا يادآور شادابی دوران کودکی است. برای گوش کردن وقت بگذاريد، زيرا نيروی هوش است. برای زندگی کردن وقت بگذاريد، زيرا زمان به سرعت می‌گذرد و هرگز باز نمی‌گردد. مأموريت ما در زندگی بدون مشکل زيستن نيست، با انگيزه زيستن است. ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠 🔷🔸 هـر شـــ🌙ـــب یـــڪ🔸🔷 ⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° در زمانهاى قديم، مردی ساز زن و خواننده‌ای بود بنام "برديا" که با مهارت تمام می‌نواخت و همیشه در مجالس شادی و محافل عروسی، وقتی برای رزرو نداشت بردیا چون به سن شصت سال رسید روزی در دربار شاه می‌نواخت که خودش احساس کرد دستانش دیگر می‌لرزند و توان ادای نت‌ها را به طور کامل ندارد و صدایش بدتر از دستانش می‌لرزید و کم‌کم صدای ساز و صداى گلویش ناهنجار می‌شود. عذر او را خواستند و گفتند دیگر در مجالس نیاید. بردیا به خانه آمد، همسر و فرزندانش از اینکه دیگر نمی‌توانست کار کند و برایشان خرجی بیاورد بسیار آشفته شدند! بردیا سازش را که همدم لحظه‌های تنهایی‌اش بود برداشت و به کنار قبرستان شهر آمد. در دل شب در پشت دیوار مخروبه قبرستان نشست و سازش را به دستان لرزانش گرفت و در حالی که در کل عمرش آهنگ غمی ننواخته بود، سازش را برای اولین بار بر نت غم کوک کرد و این بار برای خدایش در تاریکی شب، فقط نواخت. بردیا می‌نواخت و خدا خدا می‌گفت و گریه می‌کرد و بر گذر عمرش و بر بی وفایی دنیا اشک می‌ریخت و از خدا طلب مرگ می‌کرد. در دل شب به ناگاه دست گرمی را بر شانه‌های خود حس کرد، سر برداشت تا ببیند کیست. شیخ سعید ابوالخیر را دید در حالی که کیسه‌ای پر از زر در دستان شیخ بود. شیخ گفت این کیسه زر را بگیر و ببر در بازار شهر دکانی بخر و کارى را شروع کن. بردیا شوکه شد و گریه کرد و پرسید ای شیخ آیا صدای ناله من تا شهر می‌رسید که تو خود را به من رساندی؟ شیخ گفت هرگز !!! بلکه صدای ناله مخلوق را قبل از این که کسی بشنود خالقش می‌شنود و خالقت مرا که در خواب بودم بیدار کرد و امر فرمود کیسه زری برای تو در پشت قبرستان شهر بیاورم. به من در رویا امر فرمود برو در پشت قبرستان شهر، مخلوقی مرا می‌خواند برو و خواسته او را اجابت کن. بردیا صورت در خاک مالید و گفت: خدایا عمری در جوانی و در شادابی‌ام با دستان توانا سازهایی زدم براى مردم این شهر اما چون دستانم لرزید مرا از خود راندند. اما یک بار فقط برای تو زدم و خواندم. اما تو با دستان لرزان و صدای ناهنجار من، مرا خریدی و رهایم نکردی و مشتری صدای ناهنجار ساز و گلویم شدی و بالاترین دستمزد را پرداختی. تو تنها پشتیبان ما در این روزگار غریب و بی‌وفا هستی. به رحمت و بزرگیت سوگندت می‌دهیم که ما را هیچ‌وقت تنها نگذار و زیر بار منت ناکسان قرار نده. ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
👀⚡️دیدگاه گور خری⚡️👀 دیدگاه گور خری در روانشناسی یعنی آدمها را مجموعه‌ای از ویژگیهای بد و خوب بدانیم، هیچکس بد مطلق و یا خوب مطلق نیست... با هم بودن را بیاموزیم نه در برابر هم بودن ما در حدی نیستیم که راجع به کسی قضاوت کنیم از گورخری پرسیدم: تو سفیدی، راه راه سیاه داری یا اینکه سیاهی، راه راه سفید داری؟ گورخر به جای جواب دادن پرسید: تو خوبی فقط عادت‌های بد داری یا بدی و چند تا عادت خوب داری؟! ساکتی بعضی وقت‌ها شلوغ می‌کنی، یا شیطونی و بعضی وقت‌ها ساکت میشوی؟ ذاتاً خوشحالی بعضی روزها ناراحتی یا ذاتاً افسرده‌ای و بعضی روزها خوشحالی؟ و من دیگه هیچ‌وقت از گورخرها درباره‌ی راه راه‌هاشون چیزی نپرسیدم! 👤شل سیلور استاین، دیدگاه گورخری ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
💢⇦ خيلی با آرامش و با دقت کافی اين مطلب را بخوانید... ⇩‌‌⇩‌ ثانيه به ثانيه عمر را با لذت سپری کن در هر کار و هر حال کار، تفريح، رانندگی، آموختن، مطالعه، آشپزی، نظافت، خوردن و آشاميدن، حرف زدن، سکوت و تفکر، مهمانی رفتن، نيايش و.... زندگی فقط در رسيدن به هدف خلاصه نشده مابه اشتباه اينگونه می‌انديشيم درسم تمام شود راحت شوم غذايم را بپزم راحت شوم اتاقم را تميز کنم راحت شوم بالاخره رسيدم.... راحت شدم اوه چه پروژه‌ای... تمام شود راحت شوم تمام شود که چه شود؟ مادامی که زنده هستيم و زندگی می‌کنم هيچ فعاليتی تمام شدنی نيست بلکه آغاز فعاليتی ديگر است.... پس چه بهتر که در حين انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنيم نه مانند يک ربات فقط به انجام دادن بپردازيم به تمام شدن و فارغ شدن.... حتی هنگامی که دستها را می‌شوئیم نيز می‌توانیم با لذت اينکار را انجام دهيم يکبار امتحان کنيد آب چه زيبا آرام پوست دستتان را نوازش می‌کند به آب نگاه کنيد و لذت ببريد و آنجاست که احساس خوب زندگی کم کم به سراغتان می‌آید... لذت باعث قدرتمند شدن می‌شود به طرز باور نکردنی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس می‌شود... لذت بردن هدف زندگی است تا می‌توانی همه‌ی کارها را با لذت همراه کن... حتی نفس کشيدن که کمترين فعاليت توست... ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
کاش همه معنی راز زندگی را می‌دانستیم راز زندگی درک کردن می‌خواهد زندگی چیز کوچک و بی‌معنی نیست که راحت بتوان از آن گذشت زندگی از هر چیزی که فکرش را کنی گران‌تر و دست نیافتنی‌تر است راز زندگی هستی بودن تــــو سلامتی تــــو و خنده‌های شیرین خودت و ضربان قلبی که هر ثانیه می‌شنوی و چشمانی که هر روز صبح می‌گشایی راز زندگی... زندگی دوباره هر روز توست... زیرا آدمی یکبار به دنیا می‌آید و یکبار زندگی می‌کند پس تا می‌توانی زندگی را زندگی کن یک برگ توت در اثر تماس با نبوغ انسان به ابریشم تبدیل می‌شود. یک مشت خاک در اثر تماس با نبوغ انسان، به قصری بدل می‌گردد. یک درخت سرو در اثر تماس با نبوغ انسان، دگرگون می‌شود و شکل معبدی می‌گیرد. یک رشته پشم گوسفند در اثر تماس با ابتکار انسان، به صورت لباسی فاخر در می‌آید. اگر در برگ چوب خاک و پشم این امکان هست که ارزش خود را از طریق انسان، صد برابر بلکه هزار برابر کنند، آیا من نمی‌توانم با این بدن خاکی که نام مرا حمل می‌کند چنان کنم… ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda
@Arameeshbakhoda غم به شما عمق می‌دهد و شادی ارتفاع غم ریشه‌هایتان را گسترده می‌کند و شادی شاخه هایتان را شادی مثل درختی است که به سمت آسمان می‌رود و غم مانند ریشه‌هائی که تا بطن زمین پائین می‌روند هر دو مورد نیازند و هر چه درختی بلندتر شود همزمان ریشه‌هایش عمیق تر می‌شوند
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠 🔷🔸 هـر شـــ🌙ـــب یـــڪ🔸🔷 ⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° روزگاری، لقمان حکیم در خدمت خواجه‌ای بود. خواجه، غلام‌های بسیار داشت. لقمان بسیار دانا همواره مورد توجّه خواجه بود. غلامان دیگر بر او حسد می‌ورزیدند و همواره پی بهانه‌ای می‌گشتند برای بدنام کردن لقمان پیش خواجه روزی از روزها، خواجه به لقمان و چند تن از غلامانش دستور داد تا برای چیدن میوه به باغ بروند. غلام‌ها و لقمان، میوه‌ها را چیدند و به سوی خانه حرکت کردند. در بین راه غلام‌ها میوه‌ها را یک به یک خوردند و تا به خانه برسند، همه میوه‌ها تمام شد و سبد خالی به خانه رسید. خواجه وقتی درباره میوه‌ها پرسید، غلام‌ها که میانه خوشی با لقمان نداشتند. گفتند: میوه‌ها را لقمان خورده است. خواجه از دست لقمان عصبانی شد. خواجه پرسید: «ای لقمان، چرا میوه‌ها را خوردی؟ مگر نمی‌دانستی که من امشب، مهمان دارم؟ اصلاً به من بگو ببینم، چگونه توانستی آن همه میوه را به تنهایی بخوری؟!» لقمان گفت: من لب به میوه‌ها نزده‌ام. اینکار، خیانت به خواجه است!» خواجه گفت: «چگونه می‌توانی ثابت کنی که تو میوه‌ها را نخورده‌ای؟ در حالیکه همه‌ی غلام‌ها شهادت می‌دهند که تو میوه‌ها را خورده‌ای!» لقمان گفت: «ای خواجه، ما را آزمایش کن، تا بفهمی که میوه‌ها را چه کسی خورده است!» خواجه برآشفت: «ای لقمان، مرا دست می‌اندازی؟ چگونه بفهمم که میوه‌ها را چه کسی خورده است؟ هر کسی که میوه‌ها را خورده است، میوه‌ها در شکمش است. برای اینکار باید شکم همه‌ی شما را پاره کنم تا بفهمم میوه‌ها در شکم کیست!!!» لقمان لبخندی زد و گفت: «کاملاً درست است میوه‌ها در شکم کسی است که آنها را خورده است. اما برای اینکه بفهمید چه کسی میوه‌ها را خورده است، لازم نیست که شکم همه‌ی ما را پاره کنید! لقمان گفت: دستور بده تا همه آب گرم بخورند و خودت با اسب و ما پیاده به دنبالت بدویم. خواجه پرسید: «بسیار خوب، اما اینکار چه نتیجه‌ای دارد؟» لقمان گفت: «نتیجه‌اش در پایان کار آشکار می‌گردد!» خواجه نیز فرمان داد تا آب گرمی آوردند و همه از آن خوردند و خود با اسب در صحرا می‌رفت و غلامان به دنبال او می‌دویدند. پس از ساعتی، لقمان و همه غلام‌ها به استفراغ افتادند. آب گرمی که خورده بودند، هر چه را که در معده‌شان بود، بیرون ریخت. خواجه متوجه شد که همه‌ی غلام‌ها از آن میوه‌ها خورده‌اند، جز لقمان خواجه غلام‌ها را بخاطر خوردن میوه‌ها و تهمت ناروا زدن به لقمان، توبیخ کرد و لقمان را مورد لطف قرار داد. آری، وقتی یک بنده ضعیف مثل لقمان، چنین حکمت‌هایی دارد، پس آفریننده او که خداوند جهان است، چه حکمت‌ها دارد. و حکمت‌ها همه در پیش خداوند است. ‌⇦ ڪلیڪ ڪنید⇩‌‌⇩‌⇩‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ ڪـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟ @Arameeshbakhoda