به نام آب، به نام #فرات نام شما
من آفریده شدم که کنم #سلام شما
نوشتهاند به روی #جبین ما دو نفر
شما غلام حسین و منم #غلام شما
خوشا به حال پرو بال این #کبوترها
گهی به بام #حسین و گهی به بام شما
تو آن همیشه #امامی و ما همان مأموم
به #قامتی که گرفتیم با قیام شما
تو #ماه بودی و نزدیک آبها که شدی
تمام #علقمه پا شد به احترام شما
هزار باده، هزاران #پیاله می روئید
همینکه #تیر رسید و شکست جام شما
همینکه #نالهی ادراک اخایتان پیچید
شکست #قامت طوبائی امام شما
مسیر #علقمه را بوی انکسار گرفت
چه حس بی #رمقی بود در کلام شما
به حال و روز #بلندای تو چه آوردند
تمام #علقمه پر گشته از تمامِ شما
(علی اکبر لطیفیان)
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
از خواهش #لبهای او بی تاب شد آب
از شرم آن #چشمان آبی آب شد آب
وقتی که #خم شد نخلها یکباره دیدند
#لبخند زد مَرد و پر از مهتاب شد آب
آنقدر بر بانوی دریا #سجده میکرد
تا در #قنوت آخرش محراب شد آب
#زیباترین طرح خدا بر پردهها رفت
وقتی میان #دستهایش قاب شد آب
یک #لحظه با او بود اما تا همیشه
از چشمهای #تشنهاش سیراب شد آب
آن #تیرها، شمشیرها بارید و بارید
توفان گرفت و گرد او #گرداب شد آب
#تیر آمد و … از حسرت مشکی که میمرد
#مرداب شد، مرداب شد، مرداب شد آب
(قاسم صرافان)
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
میشود #روضه را تجسم کرد
با کمی فکر، رویِ این مطلب
تا تو بودی #سفر به خیر گذشت
ای نگهبان محمل #زینب
تا تو بودی #رباب اصغر داشت
غرق #بوسه سپیدی غب غب
تا تو بودی ندید یک #مادر
#طفلش از #تشنگی کند لب لب
تا تو بودی #رقیه معجر داشت
روی دوش تو #خواب بود هر شب
تا تو بودی کسی اجازه #نداشت
بزند #چوب #خیزران بر لب
رفتی بر غرورها برخورد
دست #نامحرمان به معجر خورد
وای از لحظهای که #غوغا شد
رفتی و در #خیام بلوا شد
#دختری #مشک آب دستت داد
بر دعا #دست عمه بالا شد
#سایه ات بین نخلها گم شد
پسر فاطمه #چه تنها شد
تا رسیدی کنار نهر #فرات
#علقمه در مقابلت پا شد
تا #قیامت خجل ز لبهایت
#خنکیهای آب دریا شد
جانب #خیمه راه افتادی
فکر و ذکرت لبان آقا شد
در کمینت #چهار هزار نفر
#تیرها در #کمان مهیّا شد
قدُّ و بالات کار دستت داد
چند صد #تیر در تنت جا شد
بی هوا دستِ راستت افتاد
#دستچپ هم شکارِ اعدا شد
#حرمله در شکارِ چشم آمد
هدفش #چشمهای شهلا شد
نوکِ #تیر از سرِ تو بیرون زد
تا پرش بین #دیده ات جا شد
خواستی #تیر را برون بکِشی
#گردنت خم به سوی #پاها شد
از سرِ #تو کلاه خود افتاد
یک نفر با #عمود پیدا شد
آنچنان #ضربه زد به فرقِ سرت
تا سر چینِ #ابرویت وا شد
#وای بی دست بر زمین خوردی
سجده گاه تو خاکِ صحرا شد
#تیرهایِ کمی فرو رفته
خوب بر جسمِ #اطهرت جا شد
بعدِ سی سال یا اخا گفتی
عاقبت مادر تو #زهرا شد
دورتر از تنت حسین افتاد
همه دیدند #قامتش تا شد
گفت: #عباس خیز و کاری کن
رویِ #لشگر به خواهرم وا شد
دَمِ #خیمه زمان غارتها
سرِ یک #گوشواره دعوا شد
#سند ارث بُردن از زهرا
با کف پا به #چادر امضا شد
پاسخ اَیْنَ #عمّیَ العباس
سیلی چند بی سر و پا شد…»
«قاسم نعمتی»
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
بسته از #خون دلم راه تماشا شده است
تشنگی لب تو #حیرت دریا شده است
مادرت #امبنین نیست اگر بر سر تو
همه ی دشت پر از گریه ی #زهرا شده است
داغ دست قلم و #مشک و علم پیرم کرد
بی تو ناچار ترینم #کمرم تا شده است
بین این لشگر سر مست غرور از #بدنت
پاسخ گریه ی من خنده و #هورا شده است
قسمتی از #سر تو ریخته بر شانه ی من
وای بر من چقدر زخم #سرت وا شده است
این تمام بدنت نیست #علمدار رشید
چقدر فاصله در #قدّ تو پیدا شده است
گرچه بد از روی زین نقش #زمینت کردند
تکه های #بدنت بر سر نی پا شده است
کاسه ی چشم کجا #حجم سر تیر کجا
آه در چشم تو #شمشیر سه پر جا شده است
میکشم تیر من از #چشم تو برخیز ببین
چقدر چشم حرامی به #حرم وا شده است
خیمه ی دختر من بی تو در #امنیت نیست
سایه ی کعب نی #حرمله پیدا شده است
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
دنیا به خود ندیده #شبیه تو ماه را
اصلا تمام کرده پس از تو #پناه را
لب های #خشک و چهره #معصوم کودکان
ناچیز کرده بود به #چشمت سپاه را
با #هیبتت مقابل روباه سیرتان
تصویر کرده بود #خدا کوه و کاه را
گفتند بچه ها که #عمو می رسد ولی
#تیری گرفته بود مسیر نگاه را
#خون لخته بسته بود و جهان سرخ سرخ سرخ
گم کرده بودی #علقمه تا #خیمه، راه را
کم کم صدای #هلهله آمد #حسین دید
از دست داده است دگر #تکیه گاه را
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
زیبا و با #صفا شده ای احتیاط کن
مثل #فرشته ها شده ای احتیاط کن
اوجی گرفته ای و به #طوبی رسیده ای
هم قدِّ #مرتضی شده ای احتیاط کن
مهتاب روی #شانهی تو آب زیر پات
یک دست تا #خدا شده ای احتیاط کن
یک “ان یکاد” نذر خودت کن #برادرم
خیلی #گرانبها شده ای احتیاط کن
یک #لشکر آمده که بگیرد تو را ز من
از بس که #دلربا شده ای! احتیاط کن
دستت که #قطع شد همشان جنگ جو شدند
حالا #جداجدا شده ای احتیاط کن
ای وای #حرمله سر زانو نشسته است
مقصود #تیرها شده ای احتیاط کن
#آهسته جابه جا شو و کم دست و پا بزن
#دیبای نخ نما شده ای احتیاط کن
احساس می کنم پیِ #طفلی ز روی نی
#خیره به انتها شده ای احتیاط کن
ترسم بیفتی آخر #عزیزم تکان نخور
بد روی #نیزه جا شده ای احتیاط کن
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01