eitaa logo
ذاکرین آل الله
297 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
320 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. یا سریع الرضا آمده سر به زیر . دست ِ خالی گدا غرقِ آلودگی .با امیدِ عطا اِعطِنی یا رئوف . مهربان ای خدا یا سریع الرضا آمدم نیمه شب . تا گِره واکنی نامهٔ بخششم . را تو امضا کنی بوده در خانه ات . ناله ام آشنا یا سریع الرضا بسکه بخشیدی ام . من بدعادت شدم زندگی کردم و ‌. با سعادت شدم لحظه ای هم مکن دست من را رها یا سریع الرضا آخرِ سفره را . با کرم چیده ای یک شبه قدرِ یک . ماه تو بخشیده ای دیدنی گشته این . لطف ِ بی انتها یا سریع الرضا دارد این سینه ام . گوهری در صدف بر دلم حک شده . بیتِ شاهِ نجف مستِ انگورم از ‌. دستِ شیرِ خدا یا سریع الرضا هر که نامِ علی . از جگر می بَرَد بارِ اورا خودِ . فاطمه می خَرد فاطمه حاجی و .کعبه اش مرتضی یا سریع الرضا شک‌نکن ای رفیق . روی این حرف من کار مارا خدا . داده دستِ حسن می‌رسد رِزقم از . سفرهٔ مجتبی یا سریع الرضا رحمتِ واسعه . شاهِ کرببلاست تا قیامت حسین . مالکِ قلب ِ ماست جمع ِ ما را رسان . اربعین کربلا یا سریع الرضا رو به باب الجواد . خم نمودم سرم از همان کودکی . شد بهشتم حرم جایِ یارب شده . ذکر من یا رضا یا سریع الرضا گریه کرد و نمود . رو به ابنِ شبیب ‌ ناله زد دیده ای؟ . شاهِ شیب الخصیب تا محاسن گرفت .مادرم زد صدا یا بنی حسین . کشتهٔ سر جدا یا بنی حسین ... روی سینه نشست . پیش من بی حیا با نوک چکمه زد . بر دهانت چرا زیرو رو شد تنت . با نوک نیزه ها یا بنی حسین ✍ .
- @hajmansourarzi.mp3
8.4M
سبک مناجات یا سریع الرضا
روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• یک علی آمد به میدان لشگری را مات کرد جُون توسل بر علی و مادر سادات کرد بی مهابا صف شکن طوفان حیدر را ببین! مجتبی و فاطمه، شبه پبمبر را ببین! لشگری را ضربه‌هایش رهسپار خاک کرد "لا فتی الا علی" در معرکه کولاک کرد آنچنان شمشیر زد شد زنده یاد ذوالفقار چاره‌ای لشگر ندارد در مصافش جز فرار با وجود یک علی تنها نمی ماند ولی کوری چشم حسود از پا نیفتاده علی کربلا میلرزد از یاحیدر تکبیر او انتقام سیلی زهراست هر شمشیر او رفت خیمه گفت بابا تشنه‌ام آبی بده! بی‌قرارم بر دل بی تاب من تابی بده مِهر زهرا بود آب اما حسین آهی کشید شبه خاتم تشنه بود اما فقط خاتم مکید به هر میدان دوباره محشری را زد رقم یکصدوهشتاد تن را کشت تیغش دست کم وای از آن ساعتی که چشم‌هایش تار شد! بی‌رمق شد از عطش کار علی دشوار شد لشگری آمد بی هوا یک ضربه بر فرقش نشست هیبت طوبی‌ای آن صورت زیبا شکست مرکبش او را به سمت قتلگاهش برد آه! یاد کوچه پیکر او ضربه‌هایی خورد آه! اسم کوچه آمد و کوچه برایش باز شد گفت: یازهرا! دهانِ زخم هایش باز شد بعد سنگ و تیر و نیزه نوبت شمشیر شد غارتش آغاز شد صدها علی تکثیر شد غیر بوسه آرزوی دیگری زینب نداشت جای سالم در تنش اندازه‌ی یک لب نداشت با این تن شکسته که عصای بابا نمیشی یه جوری ریختنت به‌هم، روی عبام جا نمیشی این اولین باره دیدم، جلو بابات پا نمیشی رسیدم بالای سرت ولی، چه سری و چه پیکری! تو اکبری یا اصغری؟ دسته گلم چه پرپری! میبنی کار دنیا رو علی؟ گل روی دست باغبون پیر شدم از داغ جوون، دارن میخندن بهمون «آه! علی اکبر علی اکبر علی اکبر....» میبردنت به روی دست، من دنبالت کشون کشون آه ای خدا الآن دیگه، مرگ حسین رو برسون! این دومین باره میرم، تشییع جنازه‌ی جوون از وقتی رسیدم بالا سرت، از وقتی جسمتو دیدم لحظه به لحظه دم به دم یاد مدینه افتادم مثل مادر شد کل پیکرت هم زخم صورت هم رو دست هم نیزه تو سینه ات نشست هم استخوانات که شکست «آه علی اکبر علی اکبر علی اکبر ....» *خودشو انداخت رو بدن جوونش، بعضیا گفتن حسین جون داده. اما یه مرتبه دیدن یه دستی اومد رو شونه‌ی حسین. تا سر و بلند کرد دید زینبشه. یه جمله به علیش گفت.صدا زد علی جان!..* "خیز و از جا، آبرویم را بخر! عمه را از بین نامحرم ببر!" *زینب جان چجوری از دم خیمه تا اینجا اومدی؟ نگفتی این نامردا نگاهت میکنن؟ یبار تو کوچه‌ها داداشم حسن دیده مادرمون رو بین نامحرما، برامون بسه! دیگه نمیخوام اون صحنه پیش بیاد. هرکاری کرد دلش آروم نشد. سر علیش رو تو بغل گرفت. سر علیش رو به زانو گذاشت اما دلش آروم نشد. همه دیدن خود حسین خم شد این صورتش رو گذاشت به صورت جوونش هی صدا میزنه "ولدی! ولدی!"* .
توسل و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان به نفسِ سید مهدی حسینی •✾• گرفتاریم با نفسی که دنبال هوا رفته همش دنبال دنیا رفته و راه خطا رفته از آن حال مناجات و تضرع رنگ و بویی نیست خدایا حال خوب ما کجا رفته؟ کجا رفته؟ مناجاتم تظاهر شد پر از حس تکبر شد چه گویم که عباداتم‌ تماما با ریا ، رفته در این ماه مبارک هم دوباره معصیت کردم من از اعمال و رفتارم دگر شرم و حیا رفته نمازم مثل سابق نیست ، قنوتم نیز لایق نیست تهجد که به جای خود ، نمازم هم قضا رفته به مردم سوء ظن دارم ، زبان طعنه زن دارم كه جاى ذكر تو از آن ، دروغ و ناسزا رفته ادای توبه کردن را در آوردم ، پذیرفتی منی که مزه عصیان به کامم خوب جا‌ رفته دلم خیلی گرفته از خودم از اشتباهاتم خدایا کشتی عمرم به گل افتاده وا رفته کسی حال بد ما را شبیه تو نمیفهمد تویی که خوب میدانی به حال ما چه ها رفته اگر یکجا نمیبخشی ، بسوزان و خلاصم کن حساب از ما نکش دیگر حساب از دست ما رفته ولی حالا پشیمانم ، تو میخشی؟ نمیدانم فقط اینقدر میدانم به عفوت التجا رفته اذانم چون علی دارد ، نجاتم می دهد آخر اذانم چون علی دارد ، صدایم تا خدا رفته بهشت ارزانی خوبان ، نجف باشد بهشت ما به جنت سر زده هرکس دم ایوان طلا رفته همیشه وقت هر سختی به دادم میرسد مادر همیشه دست پر از خانه زهرا ، گدا رفته قیامت کارما از اهل محشر پیش می افتد اگر پرونده ام دست علی موسی الرضا رفته از استغفار ما چیزی برایت در نمی آید ولی با ذکر اربابم گناه از بین ما رفته به العفوم امیدی نیست ، بخر این یاحسینم را که هرجا نام او آمد اجابت بر دعا رفته یقین دارم نمیسوزد میان آتش قهرت هر آنکس که فقط یکبار سمت کربلا رفته غروبی رو به قبله یاد باب القبله افتادم دلم خیلی برای دیدن صحن و سرا رفته دم افطار میخوانم سلام ای تشنه مظلوم بمیرم جای آب آخر به خوردت نیزه ها رفته هزار و نهصد و پنجاه دفعه یاد ما کردی دعا کردی برایم گرچه جسمت زیرپا رفته به غارت رفتن تو خواهرت را دست غارت داد شبیه برقع زینب ، ردا رفته عبا رفته تو جایت دامن زینب فقط بوده نه آن خورجین به جای دامن زینب سرت آنجا چرا رفته؟ :محمدجواد پرچمی 🔻
Shab 25 Ramazan 1403 Karimi [Mohjat_Net] (3).mp3
1.81M
ی سوریه ای کشته ی دور از وطن خوش اومدی به وطنت عجب حکایتی شده زخمای روی بدنت ای که شهیدِ نظر لطف امام رضا شدی این شب جمعه ای تو هم زائر کربلا شدی یاد حسین میندازتم شهیدی که شبیهشه برای ما تابوت تو تداعیِ ضریحشه از راه دوری رسیده گریز روضه ی امشب گریه کنیم همه با هم برا برادر زینب سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب **** ما ملت شهادتیم ملت ما حسینیه روضه های شنیدنی برا شهیدا عینیه پیکر غرق خونتون روضه ی مکشوفه شده مثل سرِ به نیزه ای که وارد کوفه شده مصیبت اعظم ما همیشه داغِ کربلاست همه سرا فدای اون سری که توی تشت طلاست سرِ برادر زینب تو سربلندی دینی سرِ به نیزه بلندی تنِ رو خاک زمینی سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب .
به پاى درد و دلِ بنده چاه کم آورد مقابل جگر من که آه کم آورد به پیش هیچ کسى کج نگشت گردن من ولى مقابل این بارگاه کم آورد تمام شد رمضان، تازه ما شروع شدیم به شب‌نشینى عشاق، ماه کم آورد :: زمان توبه‌ی من هم نریخت گریه‌ی من همینکه رفت دم قتلگاه، کم آورد خودت بیا و بگو یاعلى؛ بلندم کن دوباره بنده‌ی تو بین راه کم آورد ✍
اسیر درد شدیم و دوا نیامد باز گذشت ماه خدا، ماه ما نیامد باز شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت نفس به سینهٔ ما ماند و جا نیامد باز چقدر هر سحر از درد دوری‌اش یک ماه صدا زدیم که آقا بیا؛ نیامد باز دوباره من نشدم آنچه را که او می‌خواست دوباره کرد برایم دعا، نیامد باز اگرچه بد شده بودم ولی مرا بخشید اگرچه شد دلش از من رضا، نیامد باز دوباره روضه بخوان، روضه خوان! که گریه کنیم که صاحب همهٔ روضه‌ها نیامد باز پس از گذشتن یک ماه گریه در دستم مگو که تذکرهٔ کربلا نیامد باز ✍
مهربان‌ماه من! خداحافظ! اشکِ من! آهِ من! خداحافظ ای تو اندوهِ تا ابد شیرین غم دل‌خواهِ من! خداحافظ باز بُغض یتیمی‌ام گل کرد... پرورش‌گاه من! خداحافظ باید اینجا جدا شویم از هم یار هم‌راهِ من! خداحافظ نرسید آخرش به دامنِ تو دستِ کوتاهِ من... خداحافظ من ستاره ستاره دلتنگم ماه من! ماه من! خداحافظ ✍
افسوس که این فرصت کوتاه گذشت عمر آمد از آن راه و از این راه گذشت یاد شب قدر و چشمۀ فیض به‌خیر تا چشم به هم زدیم، این ماه گذشت ✍
ای رحمت و فضل آسمانی! بدرود ای عفو و گذشت رمضانی! بدرود بار گنه ما کمرت را خم کرد ای ماه عزیز قدکمانی! بدرود ✍ 🔻