#امام_زمان #مدح_امام_زمان
#نیمه_شعبان
وقتی جواب ماه در تب شد خلاصه
امشب برایم مثل هر شب شد خلاصه
در غیبتت حجم زمین درهم فروریخت
کل جهان متر مکعب شد، خلاصه
خواندیم درس عاشقی را روز جمعه
جمعه برایم وقت مکتب شد، خلاصه
در جست و جویت راه را بیراهه رفتم
رفتم؛ نصیبم نیشِ عقرب شد، خلاصه
توصیف مظلومیتت از حد گذشت و
آخر کلامم عمق مطلب شد خلاصه
سخت است عاشق روی یارش را نبیند
با اینکه عمرش پای زینب شد خلاصه
🔸شاعر:
#فربد_افشاری
#امام_زمان #مدح_امام_زمان
#نیمه_شعبان
شهر شد آذین ، ولی عاشق در این بازار نیست
عشقِ نابی ، تا که گردد لایق اظهار نیست
حضرت عیسی کند بر مهدیِ(عج) ما اقتدا
جز به دستش ، چرخشی بر گنبد دوّار نیست
جمعه جمعه رفت عمرم چشم من هم شد سفید
یک اَنا المهدی ، جواب این دلِ بیمار نیست؟
صبحِ جمعه بر لبم هرچند ذکرِ ندبه است
بی عمل ، قطعاً به جز تکرارِ طوطی وار نیست!
گشته ام شرمنده از افعالِ زشتم نزد او
چاره ای ای همسفر جز توبه ، استغفار نیست
گفته بودی روضه ی عبّاس ، حاضر می شوی
آمدی حتماً ، ندیدم ، دیده ام بیدار نیست
خاک پاهای اُوِیسَت ، سرمه بر چشمان من
یک نظر آیا گدایت لایق دیدار نیست؟
ترسم از آن است عمرم طی شود در انتظار
نامِ زیبایت ولی در سر خطِ اخبار نیست
صد کُرور از شیعه آمد - رفت امّا اَلاَسف
سیصدو اَندی نفر ، مابین این آمار نیست
باز هم افطار آقا ، گریه بر کردارِ ماست
نقش ما در غیبتش ، کمتر زِ استکبار نیست!
همچو شیخ عاملی چشمانِ ما را باز کن
گرچه هر کس شد چو (تنها) ، محرم اسرار نیست
🔸شاعر:
#حسن_نبی_جندقی
______
#امام_زمان #مدح_امام_زمان
#نیمه_شعبان
یکی از جمعه ها جان خواهد آمد
به درد عشق درمان خواهد آمد
.
غبار از خانه های دل بگیرید
که بر این خانه مهمان خواهد آمد
.
کفن امروز بر تن کن بسیجی
که فردا جان جانان خواهد آمد
.
زشرق کعبه تابان است خورشید
فروزان پرتو افشان خواهد آمد
.
قسم بر خطبه غرای زینب
که خونخواه شهیدان خواهد آمد
.
گروهی منکر حکم ظهورند
ولی مهدی دوران خواهد آمد
.
((کلامی)) آخرین معصوم عترت
برای نشر قرآن خواهد آمد
.
🔸شاعر:
#استاد_کلامی_زنجانی
#امام_زمان #مدح_امام_زمان #نیمه_شعبان
عاقبت روی نهان تو عیان خواهد شد
عالم پیر به یکباره جوان خواهد شد
بهترین خاطره ها در گرو ایامیست
که به گرمای حضورت گذران خواهد شد
دست تقدیر مرا از تو جدا خواسته است
انتظار من و تو وِرد زبان خواهد شد
مهدیه اسم مکان است ولی میدانم
روزگاری برسد اسم زمان خواهد شد
با تو هر ماه سر سفره ی حق مهمانیم
چو بیایی همه سالم رمضان خواهد شد
حرم فاطمه آنروز تماشا دارد
که به دستان شما مشک فشان خواهد شد
رجعت یارِ سفر کرده ی ما نزدیک است
یاعلی(ع) پرچمِ یکتای جهان خواهد شد
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
#حضرت_علی_اکبر #مدح_حضرت_علی_اکبر
انگار علی بود که در معرکه آمد
انگار رسول است به تایید مؤکد
چون منطقاً و خُلقاً و خلقاً نبوی بود
حق است که نازل بشود وحي ، مجدد
از شدت کثرت به نبی بود که حق داشت
جبریل شود در عمل خویش مردد
نیروی علی ریخته در نیروی اکبر
آن حرف که تکرار شود هست مشدد
از شیوه ی جنگیدن او بس که بیان ها
افتاده به اما اگر و باید و شايد
شاید که به وصفش دو سه تا آیه نیاز است
شاید که نه ، حتماً ، که نه اصلا که نه باید
یک سوره مجزا بشود نازل و بعدش
تفسیر شود در صد و ده صفحه مجلّد
در وقت اذان روی عليّ ولی الله
تحریر صدایش شده در حنجره ممتد
این هوهوی برخاسته از مأذنه شهر
تسبیح نسیم است در آن موی مجعد
بر شانه خود سلسله انداخته یا زلف
شد سلسله دار نبوی را یل ارشد
زد قید امیری جهان را پس از آن که
هر کس به غلامی درش گشت مقيد
ما را بنویسید مرید علی اکبر
چون شعر "مؤیِّد" که به ذات است مؤیَّد
حکم است که در معرکه گردانی تیغش
بر خاک بیافتد سر گردن کش مرتد
با هيبت او صلّ علی حیدر کرار
با جلوه ي او صلّ علی آل محمد
🔸شاعر:
#علی_کاوند
#امام_زمان #مدح_امام_زمان #نیمه_شعبان
دلم افتاده در دامی که هجران است تاوانش
نه دارم پای در راهش نه دستی بر گریبانش
همان که طلعتش امشب نمایان گشت بر عالم
همان که شد زمین آباد از بوی بهارانش
همان که چشمه میجوشد به اذن برق چشمانش
همان که موج می آید به رقص از حکم طوفانش
همان که آخرین مرد زمان است و ملک روزی
به بالا میبرد از سفره ی پر فیض احسانش
غلام حلقه در گوشم به درگاه همان شاهی
که بهجت ها چو موری خوانده اند او را سلیمانش
سلیمان میبرد حسرت مگر روزی رسد یک دم
در آن چادر که جا دارد شود با فخر دربانش
تفاخر میکنم بر آسمان با این غلامی چون
سلاطین رشک میورزند بر جاه غلامانش
فضای روز روشن میشود از روی رخشانش
به زلف تیره اش شب میشود هر شام حیرانش
ز حسن جلوه اش این بس که مه مانده است حیرانش
چه گویم از کمالاتش که خورشید است سوزانش
سمن سوسن شقایق یاس نرگس نسترن هر گل
گرفت از باد عطر و باد از طرف گلستانش
نمیدانم که عنبر یا که مشک و یا گلاب است این
ولی دانم همه ذرات گردیدند خواهانش
غریب و سائلانه پر گرفتم تا سر کویش
خرید و مهربانانه نشاندم بر سر خوانش
نمک گیر عطایش گشتم و غافل که یک عمری
شکستم حرمت هم نان او را هم نمکدانش
رسیدم تا به جایی که به پاس مهر او باید
هزاران جان ناقابل کنم یکجا به قربانش
گرفتم در کف خود دل که میگوید تپش هایش
خداوندا رسان بر من هزاران تیر مژگانش
فقط تنها همین که سایه دارد بر سر دنیا
اگر عالم فدا گردد نشاید کرد جبرانش
چنان خورشید میتابد به ذره ذره ی عالم
وَ میگردد به گِردش آسمان با کل کیهانش
اگر با جوهر دریا نویسم از مقاماتش
نه تفسیرش توان کردن نشاید بود امکانش
هزاران دفتر و دیوان نوشتند از ازل شاید
بگویند این همه شاعر یکی از جمع عنوانش
نمیدانم چه خواهد کرد با دل جلوه ی رویش
کسی که کرده مجنون عالمی را روی پنهانش
هزاران نسخه دارد زخم دل اما یقین دارم
به غیر از او ندارد کس توان از بهر درمانش
نشسته کنجی و دست دعا دارد برای ما
جهان هم این دعا دارد رسد این هجر پایانش
الا ای منتقم ای وارث تیغ دو دم ،آقا
قسم بر اضطرار زینب و حال پریشانش
بیا و انتقام سینه ی مجروح را بستان
که تا جان در بدن داریم ما ، هستیم گریانش
بیا تفسیر کن آیات قرآنی که از نیزه
به گوش آمد ولی خواندند دونان نامسلمانش
خدایا کن مهیا تا که زهرا مادرش گیرد
به دست ساقی بی دست خون از پای چشمانش
🔸شاعر:
#داریوش_جعفری
#امام_زمان #مدح_امام_زمان #نیمه_شعبان
گوش کن گوش که بانگ جرسی می آید
گفت هاتف که ترا همنفسی می آید
از عنایات خدا دادرسی می آید
جام برگیر به کف باده بسی می آید
"مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید"
آمد از عرش خدا مژده که ای بنده خموش
عرش و فرش و ملک و جن و بشر جمله بگوش
میرسد با طبقی نور ز ره باده فروش
ز شعف اهل جنان یکسره در جوش و خروش
"از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فالی و فریاد رسی می آید"
نه من از سلسله ی غیر جدا گشتم و بس
که هر آنکس زده در وادی طور تو نفس
شد هواییِ وصال تو و شد غرق هوس
این چه سرّیست که مجنون تو باشد همه کس
"ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس
موسی آنجا به امید قبسی می آید"
با تو الحق که سرم گرم به بازاری نیست
خادم کوی توام جز تو مرا یاری نیست
صید دام تو شدم اینکه گرفتاری نیست
سرور عالمی و جز تو که سرداری نیست
"هیچ کس نیست که در کوی تواش کاری نیست
هر کس آنجا به طریق هوسی می آید"
خبرت هست که در دل ز تو صد فتنه بپاست
ای که تیغ دو دَمَت منتقم کرببلاست
هر که در بند تو شد بنده ی آزاد خداست
خاک کوی تو شدن حضرت معشوق رواست
"کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست
این قدر هست که بانگ جرسی می آید"
همه شب مست توام مست میِ ناب کرم
همه شب خواب تو دیدم همه شب خواب کرم
کیست چون من که شود تشنه و بی تاب کرم
بِچِکان در دهنم قطره ای از آب کرم
"جرعه ای ده که به میخانه ی ارباب کرم
هر حریفی ز پی ملتمسی می آید"
از غم هجر به هر دیده ی بیدار نم است
جان اگر بر سرِ راه تو سپاریم کم است
خاک راه تو به درگاه خدا محترم است
یا لثارات به لب داری و تیغت دودَم است
"دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است
گو بر آن خوش که هنوزش نفسی می آید"
آمده بلبل خوش لهجه ی زهرا به چمن
که کند جلوه گری باز به صحرا و دمن
جلوه اش رونق بستان و لبش مشک ختن
سیرت پاک علی دارد و سیمای حسن
"خبر بلبل این باغ بپرسید که من
ناله ای میشنوم کز قفسی می آید"
اینکه طاووس جنان خوانده شد و فخر زمان
کفو او نیست کسی هم به عیان هم به نهان
چشم نرگس به جمالش شده روشن...ای جان
نیست دیگر پس از این شیعه ی حیدر نگران
"یار دارد سر صید دل حافظ یاران
شاهبازی به شکار مگسی می آید"
🔸شاعر:
#داریوش_جعفری
#امام_زمان #مدح_امام_زمان #نیمه_شعبان
مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟!
زمین را مگر نورباران نکردیم ؟!
مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟!
شبِ تار را غرقِ شببو نکردیم ؟!
مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟!
سر کوچه را طاقنصرت نکردیم ؟!
مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟!
قلمها سلاحِ ظهورش نبودند ؟!
مگر مرغِ آمینمان در قفس بود ؟!
دم ربّناهایمان بینفس بود ؟!
مگر العجلهایمان دیردَم بود ؟!
سرِ سفرهی ندبهها چای، کم بود ؟!
مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟!
تهِ هفتهها را به نامش نکردیم ؟!
چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟!
چرا برنمیگردد از راهِ غیبت ؟!
چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟!
کجای عملهایمان گیر دارد ؟!
جوابِ چراهایمان هم سوال است
مگر آرزوی وصالش محال است ؟!
نگو آرزویش محال است، هرگز !
نگو دیدنش در خیال است، هرگز !
زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید
اگر حرفمان حرف باشد میآید
🔸شاعر:
#رضا_قاسمی
#امام_زمان #مدح_امام_زمان #نیمه_شعبان
الا ای بهاری ترین استعاره
الا موسم غنچه های بهاره
نگاه تو کشف و شهود غزل هاست
صدای تو زیباترین گوشواره
می آیی که تنها نمانیم در راه
که تنهای تنها تویی راه چاره
می آیی پس از سرفههای درختان
مزین کنی برکه را با ستاره
می آیی که جاری کنی رود ها را
در این خشک سالی فقط با اشاره
و تقوا لباس جهان میشود پس
میافتد لباس ریا از قواره
می آیی بگیری غم مادری را
که تا شد قدش زیر بار اجاره
تو باشی که نومید و حیران نماند
کسی بین دهلیزهای اداره
و سیر از گرسنه خبر دارد آن روز
خبر می شود از پیاده ، سواره
به دلداری مادران فلسطین
به آرامش کودکان هزاره
می آیی پس از جنگ و طاعون و وحشت
بنا می کنی شهر ها را دوباره
تو تعبیر رویای شیرین وصلی
بیا بهترین معنی استخاره
🔸شاعر:
#سعیده_کرمانی
#امام_زمان #مدح_امام_زمان #نیمه_شعبان
شبی خمار غزل گرم گفتگو بودیم
به وجد و شور و نشاط و به های و هو بودیم
مدام در طلب باده و سبو بودیم
تمام مستی شب را به جستجو بودیم
ندا رسید که امشب طلوع خواهد شد
کسی می آید و فردا شروع خواهد شد
شکوفه زد غزل و روی لب هجا گل کرد
ردیف و قافیه در صورت دعا گل کرد
سحر رسید و اذان آمد و خدا گل کرد
بهار فاطمه در صبح سامرا گل کرد
((رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند))
امین وحی خدا با خودش خبر آورد
خبر برای وصی پیامبر آورد
که نخل عسکری از فیض حق ثمر آورد
عروس فاطمه و مرتضی پسر آورد
جمال مهدویش آنچنان که پیغمبر
ز هیبتش چه بگوییم ، وارث حیدر
زمان به قدرت او اعتراف خواهد کرد
و زیر سایه ی او اعتکاف خواهد کرد
و تیغ دشمن او را غلاف خواهد کرد
و کعبه دور قد او طواف خواهد کرد
بخوان که حضرت صاحب به راه می افتد
که حق می آید و باطل به چاه می افتد
ببخش کوچه ی ما را که مثل میکده است
گلوی شاعرت آقا اسیر عربده است
ز ما هرآنچه نباید اگر چه سر زده است
تمام حسرت ما جمعه ی نیامده است
دخیل بسته ی این نیمه های شعبانیم
به جان فاطمه سوگند که پشیمانیم
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
#امام_زمان #مدح_امام_زمان #نیمه_شعبان
امشب خدا بر خاک؛ باران هدیه داده
بر ظلمتِ دل، ماهِ تابان هدیه داده
خورشید روشن کرده در جشن تولد
در مجلسِ آیینه بندان...هدیه داده
تفسیر کرده آیهٔ پنجِ قصص* را
حُسنِ ختام آورده، قرآن هدیه داده
از نسلِ کعبه رونمایی کرده امشب
عیسی برایش مُرده و جان هدیه داده
یوسف خبر آورده این را که خداوند
بر کلیهٔ احزان گلستان هدیه داده
آمد همان نوری که در آغوشِ نرجس(س)
بر بینوایانِ جهان، نان هدیه داده
امشب امام ِ عسکری(ع)شد میزبان و
یک کربلا بر هر چه مهمان هدیه داده
در سامرا خیلِ أطبّا صف کشیدند
آقا به اهلِ درد؛ درمان هدیه داده
در جمکران دل برده از ادیانِ دیگر
بر کربلا خیلِ مسلمان هدیه داده
عرشِ برین بر اهلِ عالم یک امام ِ
فوقِ ملائک، فوقِ انسان هدیه داده
افلاک؛ ذکرِ یاأباصالح(عج) گرفته
بر خاکیان خیرِ فراوان هدیه داده!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی