Part02_حاج قاسم.mp3
14.47M
کتاب صوتی " حاج قاسم "
"خاطرات خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
اثر علی اکبری مزدآبادی
تهیه شده در ایران صدا
✅لینک دانلود کتاب صوتی "حاج قاسم " از گوگل درایو👇👇
https://drive.google.com/folderview?id=1fEvg7LRr6sFHHpybq8xSkg8_h4Oe5OWe
قسمت دوم
http://eitaa.com/qasemsoleimani_maktab
|⇦•بانوی حیدر است...
#سینه_زنی ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده
بانوی حیدر است
حقا که او شفیعه ی فردای محشر است
عباس پرور است
گفتا کنیز خانه ی زهرای اطهر است
اُم الادب، اُم القمر
اُم البنین، مادرِ عباس
ما از دعای خیر تو
عُمری شدیم نوکرِ عباس
اُم البنین ، اُم البنین
اُم البنین، مادرِ عباس
ای مادرِ حیا
ما را ببر زیارت عباس کربلا
ای مادر وفا
دست مرا مکن ز ابوفاضلت جدا
سرمایه ی دامان توست
آن یوسفی که خوش قد و بالاست
عباس تو، بعد از حسین
پشت و پناه زینبِ کبراست
اُم البنین ، اُم البنین
اُم البنین، مادرِ عباس
#وفات_حضرت_ام_ البنین_سلام الله_علیها
روزگارم در غمِ آن قد و بالا سوخته
باغِ من گُل داشت روزی حیف حالا سوخته
وایِ من از پنج فرزندم یکی باقی نماند
وای بر دل زندگیام جمله یکجا سوخته
کاروانی که دلم را بُرد روزی با خودش
آمده از گرد و خاکِ راه اما سوخته
هرچه گشتم بِینِشان شاید که بشناسم کسی
هرکه دیدم پیر بود و شمع آسا سوخته
بال و پرهاشان شکسته یا کبود و بی رمق
شانهها از تازیانه خُرد حتی سوخته
چشمها از فرطِ سیلی سرخ و نابینا شده
چهرهها لبریزِ تاول زیرِ گرما سوخته
گیسوان زردند ، گویا بین آتش ماندهاند
تارِ موهاشان گره خورده است گویا سوخته
تا که پرسیدم امیرِ کاروان حالا که هست
بِینِشان دیدم زنی اما سرا پا سوخته
گفتمش کو گیسوانِ زینبیات گفت : آه
شعلهای بر معجرم اُفتاد آنجا سوخته
گفتمش سالارِ زینب را نمی بینم چرا؟
گفت دیدم چهرهاش بر ریگِ صحرا سوخته
شعله بود کرببلا و دود بود و خیمهها
بِینِ آتش دختری دیدم که تنها سوخته
#حسن لطفی