eitaa logo
ذاکرین آل الله
297 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
320 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
( سلام الله علیها ) کِرامت ، خشتی از قصر بلندت سخاوت تا قیامت مُستمندت امامان آبرومندِ جلالت امیرِمؤمنان مَحوِ کلامت پیمبر (ص) عاشقِ راز و نیازت خدا فخریّه دارد بر نمازت تمام آفرینش ، پای بستت پیمبر (ص) خم شد و بوسید دستت ... اما اون دست دیگه این شبا بالا نمیآد ، اون دست دیگه نمیتونه زینبو بغل بگیره ، لذا گلایه زینب اینه ، مادر مادر مادر ... دگر به سينه و پهلو مرا نمي‌گيري ؟ مگر به سينه و پهلو چه ديدي ، اي مادر ؟ بگم بی بی جان مگه اون روز نبودی ، بینِ درو دیوار ، مادرت زمین خورد ... مگه اون روز ندیدی مادرت صدا میزد : فِضّه بیا بیا بیا .. صدای ناله ی او را زِ پشتِ در شنیدم من خدا داند که از زینب خجالت می کشیدم من یه نگاه میکردند می دیدند مادر روی زمین افتاده ، یه نگاه میکردند بابا بیاد کمک ؟ اما می دیدند بابارو دارند میکِشونند می برند ...کمک مادر برم ؟ یا کمک بابا کنم ؟ خیلی روز عجیبی بود ، بزار یک بیت از زبان امام حسن بخونم : سه نفر مادر مرا بر درِ خانه می‌زدند ( به خدا اگه فکرکنی مادرت حتی زمین بخوره ... ، چه حالی بهت دست میده ؟ ، تا چه برسه به اینکه ببینی کسی داره مادرت رو میزنه ... ؟ ) سه نفر مادر مرا بر درِ خانه می‌زدند خواهرانم نفَس نفَس چه غریبانه میزدند مُغیره میزد ، قُنفذ میزد ، اما یه کسی که تا حالا اسم نحسش رو کمتر شنیدی ، اون هم میزد ... او بدتر از همه میزد ... « خالدِ بنِ ولید » ، تاریخ نوشته ، یه تازیانه به سرِ حضرت زد ، ... دیگه مادرتون سردرد میکرد ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْس » دستمال به سرش می بست ، مادرمادر مادر ... نفسم حبس شد به دل ... اصلا یادش می افتی میخواهی داد بزنی ... تازیانه به سرِ مادر خورد ، لذا از اون روز دیگه سردرد میکرد ، سرش رو با دستمال می بست « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ ، باكِيَةَ الْعَيْن ... » نفسم حبس شد به دل اشک چشمم ستاره شد مادرم را که میزدند جگرم پاره پاره شد ... لذا به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا چرا روضه مارو نمیخونی ؟ عرض کرد آقا من همش روضه شمارو میخونم ، حضرت فرمود : نه روضه مارو نمیخونی ، گفت آقا روضه شما کدومه که من نمیخونم ، فرمود : روضه ما اون روزی بود که مادرمون رو جلوی چشمِمون زدند ... در کودکی لرزاند به هم پیکرِ مارا ، پیکرِ مارا در پیشِ چشم ما زدند مادر مارا ، مادر مارا مدینه جلو چشم دختر ، مادر رو میزدند ، جلو چشم پسر، مادر رو میزدند ، ... توو مجلس یزید هم جلو چشم دختر ، یزید با چوب میزد به لب و دندانِ حسین ... هان اگه ناله داری ، این ناله ات رو حبس نکن ، چون خیلی سخت بود این صحنه ، اونقدر سخت بود ، زینب گریبان پاره کرد ، یه روایتی دیدم ، اگه حقشو ادا میکنی بگم ؟ نوشتند یزید آنقدر با چوب محکم میزد ، دندان های ثنایای ابی عبدالله شکست ... ؟؟؟ حسییین ... ۴ دی ماه ۱۴۰۱
3. در آغاز جوانی.mp3
2.74M
( سلام الله علیها ) در آغازِ جوانی شدی قامت کمانی زده بر پیکرِ تو فلک ، رنگِ خزانی بمیرم برایت که پژمردی تو در بینِ کوچه زمین خوردی در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین امان از تازیانه امان از دست سنگین کبودی شده قسمت رویت شکسته شد از کینه پهلویت : امان از داغ مادر امان از آهِ مضطر امان از کوچه ها و طناب و دستِ حیدر امان از هجوم عدویِ پست زده تازیانه به رویِ دست ( مرو مادر ، مرو مادر ..) تکرار ۴ دی ماه ۱۴۰۱
15.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( سلام الله علیها ) بسم ربّ العشق ربّ العالمین عشق مولایم امیرالمومنین
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( سلام الله علیها ) انبیا دُرّند و دریا فاطمه لم یکن ایجاد لولا فاطمه
16.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( سلام الله علیها ) روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد
21.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( سلام الله علیها ) شد صدای فاطمه آرام تر ای برادر ها همه آرام تر
6. کلیات صوتی.mp3
11.54M
صوتی کامل ( سلام الله علیها ) بسم ربّ العشق ربّ العالمین عشق مولایم امیرالمومنین
. اهلِ عالم آبرویم از همین شالِ عزاست سینه‌ام شش دونگ نذرِ های‌هایِ روضه‌هاست اشکهایِ چشم را هر فاطمیه می‌خرد مادری که پشتِ در نای وُ نوایِ روضه‌هاست فاطمیه ناخودآگاه از نگاهم می‌چکد شبنمی که حاصلی از کوچه‌هایِ روضه‌هاست کوچه‌ای تنگ و دلی از سنگِ خارا سخت‌تر یاسِ نیلی دسترنجِ پنجه‌هایِ روضه‌هاست پنجه‌ای که جایِ آن بر صورتِ گلبرگ ماند صورتی نیلوفری که سینمایِ روضه‌هاست داستانی دارم از جنسِ گلابِ نابِ یاس میخِ در آغشته با خون‌لخته‌هایِ روضه‌هاست دستِ غیرت در طناب است و غلافی از عذاب روزیِ بازویِ حامیِ ولایِ روضه‌هاست بر دری که نیمی از آن سوخته خاکی به جاست این نشانی از لگد یا جایِ پایِ روضه‌هاست خانه‌ای دیدم که در آن مَحرم از مَحرم گرفت رویِ خود را این تمامِ ماجرایِ روضه‌هاست ناله‌یِ تنها جوابِ اَلسّلامِ بوتراب آهِ سردِ سینه با خونابه‌هایِ روضه‌هاست خاک بر کامِ تو ای شاعر کجاها می‌روی ؟! روضه‌ات سنگین‌تر از کرب‌وبلایِ روضه‌هاست ✍ .
خون گریه میکنم - بر سینه میزنم آخه مادرمو زدن نامحرم میزد و - باز محکم میزد و سایه ی سرمو زدن تا در افتاد/ سر افتاد/ با یه دست بر کمر افتاد پرپر افتاد / پر افتاد / مادرم خونجگر افتاد (واااااااای) یک مادر یه طرف - یک لشگر یه طرف لگد اومد و بعد یه آه خم شد یاس جوون - پر زد تا آسمون کودکش ولی بیگناه باز هتاکی/ غمناکی / مادرم سر تا پا خاکی معجر سوخته/در سوخته/صورت و موی سر سوخته (وااااااااای) بازو، تازیونه - پهلو، تازیونه رو زمین افتاد به رو آه از روی کبود - خون جاری شده بود امون از سیلی عدو چادر پاره /چشم، تاره/ رو زمین ریخته گوشواره نور در بنده/ شرمنده / دشمنش داره میخنده