#امام_سجاد علیه السلام
#شهادت
#واحد_سنگین
بند1⃣
روزای من غصه، همه شبام گریه
مجروحم از ماتم، مرهم برام گریه
گرسنه و تشنه، کشتن امامم رو
شده سر سفره، آب و غذام گریه
کبوترای حرم رو یادم نرفته
پرپر زدن توی خیمه بی آب و دونه
دیگه بعد از شام و کوفه هیچوقت نذاشتم
یتیمی تو غصهی نون شب بمونه
عمریه هر شب
میگم زیر لب
از داغ این غم
خَلِّصنی یا رب
امون از این غم
بند2⃣
توی گلوم مونده، بغضی که سنگینه
گرچه ندیدم که، عمه چی میبینه
ولی شنیدم که، همش صدا میزد
جای نشستن نیست، رو تن آئینه
میدیدم وقتی میرفت خورشید سمت مغرب
با اشکای عمه خون از ابرا میبارید
میزد فریاد وامحمدا واحسینا
با این ناله طاق عرش اعلی میلرزید
سر که جدا شد
سر و صدا شد
میون خیمه
محشر به پا شد
امون از این غم
بند3⃣
نمیره از یادم، مصیبتای شام
از کربلا بدتر، کرب و بلای شام
تو کوچه و بازار، زخم زبون خوردم
چه تلخ و سنگین بود، حال و هوای شام
دلیل این گریهها اون بزم شرابه
دیدم دوباره نزول "والشمس" و اونجا
زد بیحیا خیزران به آیات قرآن
اون لحظه گفتم "کَفی بالله شهیدا"
دلم کباب شد
از غصه آب شد
تا خواهر من
کنیز خطاب شد
امون از این غم
.
.
#واحد_سنگین
#زمزمه
#حضرت_زینب
#شام
سبک قدم قدم با یه علم
▪️▪️▪️
▫️بند اول
داداش حسین رو نیزه ها
ببین که خواهرت میره شام بلا
حُرمَت من شکسته شد
از بعد عاشورا تو کرب و بلا
چادرم سوخته توی خیمه
بردن همه چی و به غارت
ناموست رو با دسته بسته
بردن تا کوفه به اسارت
◾️واویلتا◾️
▫️بند دوم
منزل به منزل یا اخا
سنگ و آتیش میریختن از پشت بوما
خدا میدونه چی کشید
دختره حیدر میونه یهودیا
خسته ام از جفای اغیار
من کجا کوچه ها و بازار
کی باورم میشد یه روزی
من برم در میان انظار
◾️واویلتا◾️
▫️بند سوم
مضطرب و خونجگرم
ببین با شمر و حرمله همسفرم
زنانه رقاصه بادف
هلهله میکنن داداش دور و برم
آزاره من شده تفریح و
امان از این چشای هرزه
رقیت تا میبینه زجر و
تمامه پیکرش میلرزه
◾️واویلتا◾️
▫️بند چهارم
تو مجلس حرومیا
بردن منو به زوره تازیونه ها
میخندیدند به خواهرت
یه عده نانجیب پست بی حیا
طعنه ها قسمت زینب شد
راس تو بین طشت زرین
هر بار که چوب به لبهات میخورد
لطمه میزد رباب غمگین
◾️واویلتا◾️
#سبک_قدم_قدم_با_یه_علم
#الیاس_محمدشاهی ١۴٠٣/٠۴/١١
.👇
4_5864142956327343527.ogg
5.96M
#زمزمه #واحد_سنگین
#شام #حضرت_زینب_س
سبک قدم قدم با یه علم
▪️▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️▪️
▫️بند اول
داداش حسین رو نیزه ها
ببین که خواهرت میره شام بلا
حُرمَت من شکسته شد
از بعد عاشورا تو کرب و بلا
چادرم سوخته توی خیمه
بردن همه چی و به غارت
ناموست رو با دسته بسته
بردن تا کوفه به اسارت
◾️واویلتا◾️
▫️بند دوم
منزل به منزل یا اخا
سنگ و آتیش میریختن از پشت بوما
خدا میدونه چی کشید
دختره حیدر میونه یهودیا
خسته ام از جفای اغیار
من کجا کوچه ها و بازار
کی باورم میشد یه روزی
من برم در میان انظار
◾️واویلتا◾️
▫️بند سوم
مضطرب و خونجگرم
ببین با شمر و حرمله همسفرم
زنانه رقاصه بادف
هلهله میکنن داداش دور و برم
آزاره من شده تفریح و
امان از این چشای هرزه
رقیت تا میبینه زجر و
تمامه پیکرش میلرزه
◾️واویلتا◾️
▫️بند چهارم
تو مجلس حرومیا
بردن منو به زوره تازیونه ها
میخندیدند به خواهرت
یه عده نانجیب پست بی حیا
طعنه ها قسمت زینب شد
راس تو بین طشت زرین
هر بار که چوب به لبهات میخورد
لطمه میزد رباب غمگین
◾️واویلتا◾️
اللهم عجل لولیک الفرج
#واحد_سنگین
#حضرت_رقیه.س
#بنداول
چی بگم از سختیای قافله
کاش بابا جون بالای نی نبودی
هی عقب افتادم و هی رسیدم
پیش چشمم هی بودی هی نبودی
بااینکه سوخته موهات هنوزم
از همه باباها سری
بیا باهم حرف بزنیم
حرفای بابا دختری
رو نیزه دست دشمنی
ولی بابایی منی
من الذی ایتمنی
بابا بابایی
#بنددوم
شنیدم یه شهری تو راهمونه
کاش یکم با ماها مهربون باشن
کاش بفهمن که ماهم مسلمونیم
کاشکی مرهم واسه زخممون باشن
الهی که نذارن که چشمی
آروم بباره با خودش
کاشکی یه دختر واسه من
چادر بیاره با خودش
سنگینه دست دشمنو
سنگینه گوشای منو
خوب بلدن سنگ زدنو
بابا بابایی
#بندسوم
منو باز پیدا کنی یه شب بابا
خودتو هرجوری که شد برسون
تاول پامو فراموش می کنم
اگه باز بیای بریم به خونه مون
بیا بریم یه جایی که هیشکی
حرفی از آشوب نزنه
وقتی که قرآن میخونی
روی لبت چوب نزنه
برای رگای حنجرت
سوختگی موی سرت
میمیره آخر دخترت
بابا بابایی
#حلقه_ادبی_ریان
#واحد#واحد_سنگین
#حضرت_رقیه.س
#بنداول
چی بگم از سختیای قافله
کاش بابا جون بالای نی نبودی
هی عقب افتادم و هی رسیدم
پیش چشمم هی بودی هی نبودی
بااینکه سوخته موهات هنوزم
از همه باباها سری
بیا باهم حرف بزنیم
حرفای بابا دختری
رو نیزه دست دشمنی
ولی بابایی منی
من الذی ایتمنی
بابا بابایی
#بنددوم
شنیدم یه شهری تو راهمونه
کاش یکم با ماها مهربون باشن
کاش بفهمن که ماهم مسلمونیم
کاشکی مرهم واسه زخممون باشن
الهی که نذارن که چشمی
آروم بباره با خودش
کاشکی یه دختر واسه من
چادر بیاره با خودش
سنگینه دست دشمنو
سنگینه گوشای منو
خوب بلدن سنگ زدنو
بابا بابایی
#بندسوم
منو باز پیدا کنی یه شب بابا
خودتو هرجوری که شد برسون
تاول پامو فراموش می کنم
اگه باز بیای بریم به خونه مون
بیا بریم یه جایی که هیشکی
حرفی از آشوب نزنه
وقتی که قرآن میخونی
روی لبت چوب نزنه
برای رگای حنجرت
سوختگی موی سرت
میمیره آخر دخترت
بابا بابایی
#حلقه_ادبی_ریان
04 (1).mp3
6.25M
#واحد_سنگین( زیبا و دلنشین)
تا یا حسین، ذکر شریف شفاعت است
🎤#حاج_عباس_طهماسب_پور
🔻تا یا حسین، ذکر شریف شفاعت است
🔺نامی به غیر نام تو بردن، حماقت است)۲
🔹هرگز به سینهام نزدی، دست رد حسین
🔹آخر چه کس شبیه تو، اهل رفاقت است
🔸با گریه در حسینیه، تا عرش میپرم
🔸اشکی که خرج بزم تو شد، بال وصلت است
🟢آنکس که عابس تو شود، عابد است و بس
🟢در سِلک ما جنون حسینی، عبادت است
🟠معیار بندگیِ خدا، خاکِ کویِ توست
🟠شرط قبول سجدهی ما، مُهرِ تربت است
🟤از دست تو، رها نشود تا به روز حشر
🟤دستی که در حسینیهها، وقف خدمت است
🔷ما دست از گدایِ تو بودن، نمیکِشیم
🔷وقتی که موجبات مرض، ترکِ عادت است
♦️کُهنهغلامِ روضهی تو، خضرِ راه ماست
♦️پیری که پیر ما بشود،پیرِ هیئت است
⚪️جدَّم برنج نذر تو را بار میگذاشت
⚪️این نوکرِتو بودنِ من، با اصالت است
👌من از همان طفولیتم، نوکرت شدم
👌این عاشقت ز کودکیاش، جُونْ خِصلت است
❇️زهرا کشیدنِ علمات را، به ما سِپُرد
❇️در اصل این لوایِ تو، بار امانت است
🏴سبک واحد سنگین روضه ای شهادت امام ابالحسن الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا و روضه ی کربلا
#واحد_امام_رضا_ع
#زهر_جفاآتش_زده
🏴بند اول
زهر جفا آتش زده بر پیکرم
این لحظه ها من یاد زهرا مادرم
بر روی خاک غربت افتاده سرم
میرسد از زهر،عمرم به پایان
میرود از زهر،از پیکرم جان
چشم انتظار پسرم
غریبم و خون جگرم
آه ای غریب الغربا
🏴بند دوم
تا وارد آن حجره ی مامون شدم
از جام زهر نوشیدم و دلخون شدم
عبا به سر کشیدم و بیرون شدم
حالا که رفته،تاب و توانم
من میزبانِ،قامت کمانم
این لحظه های آخرم
مادر رسید بالا سرم
آه ای غریب الغربا
🏴بند سوم
یابن الشبیب کن گریه بر جد غریب
یابن الشبیب او را نبود یار و حبیب
یابن الشبیب از آبم او شد بی نصیب
از خنجر و از،حنجر چه گویم
از مرکب و آن،پیکر چه گویم
به روی نیزه شد سرش
چه گویم از انگشترش
آه ای غریب کربلا
#واحد_سنگین
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
.
سبک واحدسنگین، شرح حال مادر شهید گمنام ...
یه قاب عکس تو دستشه
دنبالِ کاروان میاد
این کاروانی که داره
از جبهه ی ایران میاد
خسته و ناتوون شده
اشكِ چِشاش رو گونَشه
گُم کرده یک گل رو حالا
دنبالِ یک نِشونَشه
اين مادرِ شهيد ِكه
از داغ یاسش پیر شده
از بس جوابش کرده اند
از عالمی دلگیر شده
اما هنوز داره اُمید
تو دل میذاره غُصَشو
با دیدن هر تابوتی
می بوسه عکس بَچَشو
آه و واويلا(٤)
داره زیرِ لب زمزمه
با عکس بَچَش ميخونه
اين دفعه هم نَيومدی
باشه منم میرم خونه
ديدم رفيقات اومدن
اما نبودی همراشون
شاید پیشِ اربابتی
باشه پیشِ ارباب بِمون
این عُقده مونده تو دلم
دومادیتو مادر نَدید
تصویرتَم تو ذهنمه
وقتی می رفتی روسپید
مادر به قربونِت بِره
هرجا که هستی خوش باشی
لاقَل بیا تو خواب من
تا مونسِ این غم هاشی
آه و واویلا(٤)
هرکس به این مادر رسید
بر قلبش آرامش میده
این مادری که داغ یک
فرزندِ رعنا رو دیده
اهل محل هم يک جوری
عصای دست او میشن
ميگن داغِ جوون دیده
هر لحظه دلداریش میدن
اما بمیرم کربلا
لیلا رو دلداری دادن
با هلهله این کوفیان
مولامون ُ یاری دادن
شد ارباً اربا اکبر و..
لیلا از این غُصه خَمید
ارباب حسین بر نَعش او
از عُمق سينه آه کشید
آه و واویلا(٤)
#واحد_سنگین #مادر_شهید #شهدا
1_14298953899.MP3
11.09M
کعبی:
#واحد_سنگین
#فراق_کربلا
#فاطمیه
چند روزه این دلم همش بهونه داره ای خدا
هیچ جوری آروم نمیشه تا که بیاد تو روضه ها
چند روزه آشفته ام، دل بیقرار و مضطرم
چند روزه که همش میاد جلو چشام عکس حرم
آقام آقامه قتیل و عریان
غریب و مظلوم، شهید عطشان
عزیز زینب، بریده حنجر
شیب الخضیب و غریب مادر
حسین آقامه ، حسین آقامه ، حسین آقامه
چند روزیه رو لبمه اسم ابالفضل و حسین
چند روزیه تنگه دلم برای بین الحرمین
آقا جونم بزار بیام آرزو تو دل نمیرم
دست به سینه بایستم و با گنبدت عکس بگیرم
دوباره روضه، دوباره زاری، برات بمیرم، کفن نداری
میباره چشم تر ابالفضل، رو نیزه میموند سر ابالفضل
آقام آقامه، آقام آقامه، آقام آقامه
نمیزدن تو کربلا بزرگ و کوچیک همه رو
اگه جلو چشم علی نمیزدن فاطمه رو
نمیدونم چرا حسن چشمای زینبین رو بست
صدای ضربه ای اومد انگار یه استخون شکست
از این مصیبت خمیده حیدر
دست نامحرم، صورت مادر
بابا رو بردن تو اون هیاهو
خون میریزه از سینه و پهلو
#حسین_کریمی_نیا ✍
سنگین این زندگی میشه دو بخش - حاج محمدرضا بذری.mp3
18.6M
🎙 #محمدرضا_بذری
#⃣ #واحد_سنگین#فاطمیه
#⃣ #حضرت_زهرا_سلام_الله
این زندگی میشه دو بخش
اینو قبول دارن همه...
علیِ قبل از فاطمه
علیِ بعد از فاطمه..
تو جای همه پشت در میگی مولا سلام علیکم
شنیدی تو هم که نمیدن جواب سلامم رو مردم..
میدونم که سخت میگذره با علی
سخت شده دیدنه تو
تو زخم تنت بیشتره یا علی
من میدونم تن تو..
«ای نگار من خداحافظ بی قرار من خداحافظ
دیگه یار من خداحافظ..»
این زندگی رو چشم زدن
شیشه ی خوشبختی شکست..
مدینه دست به سینه بود
سینه و دست وقتی شکست..
ببین حال و روز یل خیبرو دیگه خونه نشینه
خبر داری الآن به قنفذ میگه پهلوون مدینه..
دیدم توی مسجد مغیره نشسته چطور صدر مجلس
اینم مزد پهلوی ناقص اینم مزد این بازو بازوی بی حس..
«آه ای یارالی خداحافظ زخمی علی خداحافظ
میمیرم ولی خداحافظ»
این چل نفر از خونمون
یه روزی میشن سی هزار..
حسینو پیدا میکنی
تو قتلگاه تو نیزه زار..
همش میری از حال که میشه لگدمال کنار من و تو
همون ساعت سه همون شیب گودال قرار من و تو..
شدی رو به قبله میگن رو به خیمه میفتن به جونش
تن نامرتب همش میگه زینب با قد کمونش..
«ای حسین من خداحافظ عشق بی کفن خداحافظ
پاره پاره تن خداحافظ
شاه کربلا خداحافظ زیر نیزه ها خداحافظ
کشته از قفا خداحافظ»
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ