تا عیان شد رخ زیبای تو از چنبر زلف
صبح امّید من از شام غریبان سر زد
#فروغی_بسطامی
@nabestaan
دل تنگ و قدم لنگ و رہ بادیه پرسنگ
درراہ طلب کس به گرانجانی ما نیست
#فروغی_بسطامی
@robaiiyat_takbait
تا شدم صید تو آسـوده ز هر صـیادم
وای بر من گر از این قید کنی آزادم!
#فروغی_بسطامی
@nabestaan
خواهی که دلت نشکند از سنگ مکافات
مشکن دل کس را که در این خانه کسی هست
#فروغی_بسطامی
@robaiiyat_takbait
کیفیتِ چشمِ تو کفافِ همه را کرد
گو باده فروشان درِ میخانه ببندند
#فروغی_بسطامی
@nabestaan
غم تو را به نشاط جهان نشاید داد
من این خریده خود را به هیچ نفروشم
#فروغی_بسطامی
@nabestaan
مگو در کوی او شب تا سحر بهر چه میگردی
که دل گم کرده ام آنجا و میجویم نشانش را
#فروغی_بسطامی
@nabestaan
من خراب نگه نرگس شهلای توام
بی خود از باده ی جام و می مینای توام
#فروغی_بسطامی
@nabestaan
به کمالِ عجز گفتم که «به لب رسیده جانم»
به غرور و ناز گفتی «که مگر هنوز هستی؟!»
#فروغی_بسطامی
@nabestaan
واقف از معنیِ خورشیدِ ازل دانی کیست؟
آنکه در صورت زیبای تو حیران ماند
#فروغی_بسطامی
@nabestaan