نام ما را به خطا برد و خودش میدانست
به فراموشیِ ما داشت تظاهر می کرد
- محمد حسن جمشیدی
در بزمِ ما به باده و جام احتیاج نیست
ما را بس است مستیِ ذکر مدام دوست
- صائب تبریزی
تو در میانِ غزلهای من نمیگنجی
مفصّلی تو و این بیتها چه مختصرند..!
#سعید_بیابانکی
@robaiiyat_takbait
مرد را گفتار بی کردار رسوا می کند
پنجه ی جرات نداری ، آستین بالا مزن
#صائب_تبریزی
در عالم بیوفا کسی خرّم نیست
شادیّ و نشاط در بنیآدم نیست
آنکس که در این زمانه او را غم نیست
یا آدم نیست یا از این عالم نیست
#هلالی_جغتایی
چندیست از تو غافلم؛ ای زندگی ببخش !
چنگی نمیزنی به دل، این روزها تو هم
#فاضل_نظری
آنچنان شورى نهفته ست در بیان این کلام
صبح باشد، او بخندد، زیر لب گوید سلام...
#الهام_رازقی
دلم بارانِ سردِ صبحِ پاییزی هوس دارد
که نمنم میرسد از راه و عاشق میشود شهری
#شیوا_اللهوردی
با من کمی ای عشـق احسـاس خودی کن
در چشم دریا چشمهها هم قوم و خویشند
#جعفر_لاهوتی_آذر
تخمِ اشکی که ز دردِ تو فشاندیم به خاک
نخلِ آهی شد و از سینهی صحرا برخاست...
#جویای_کشمیری
تا کی همه روزه، قیل و قالی بکنیم
مطرب بنواز تا که حالی بکنیم
کاین چرخ که صد هزار ابهام در اوست
فرصت ندهد که تا سؤالی بکنیم
#مهدیه_الهی_قمشه_ای
خیال یار را در دیده ی عاشق تماشا کن
که دارد شور دیگر پرتو مهتاب در دریا
#ناصر_علی_سرهندی
دوست آنست کو معایب دوست، همچون آیینه رو به رو گوید
نه که چون شانه با هزار زبان، پشت سر رفته مو به مو گوید
#نشانی_دهلوی
از بس در انتظارت مُردم به هر سر راه
با آنکه یک شهیدم صد جا مزار دارم
#نصیرای_همدانی
دير شد! بازآكه ترسم ناگهان پرپر شود؛
دسته گل هایی كه از شوق تو در دل بسته ام
#شفيعی_كدكنی
نسیمی باش و گاهی تار و پودم را نوازش کن
نگو دلتنگیِ این بید مجنون را نمی فهمی
#آرش_مهدی_پور
نسخه هایم را برایم دیدن او می نوشت
دکترم درمان این دیوانگی را می شناخت
#حسین_معصومی
بگو نقلی،نباتی،شهد شیرین یا عسل هستی
اگر زهرم بیا شیرین ترین قند دهانم باش
#میثم_بشیری